از همین اول بگم که این کتاب زیاد به رده سنی من نمیخوره(😂) و انتظارش روهم داشتم.
راستش این کتاب اونقدری که اسمش سنگین به نظر میاد، غمگین و پیچیده نیست.
جودی لین اندرسن خیلی بیسروصدا و بیادا مینویسه، اما همون سادگی باعث میشه یهو بفهمی منظورش اینه که مسیر مهمتر از مقصد نهاییه.
شخصیت اصلی داستانم دقیقا همین حس رو داره؛ یه ترکیب از کنجکاوی و دلشوره. دنبال خونهست، دنبال جواب، دنبال آرامش. ولی توی راه، با چیزایی روبهرو میشه که شاید اول خیلی ساده به نظر بیان، اما آخرش میفهمی اصل ماجرا همونا بودن.
برای من، سفر به اننهای دنیا بیشتر یه یادآوری بود: اینکه زندگی همیشه پر از کشفای کوچیکه و لازم نیست همهچیزو زیادی جدی بگیری. یهجورایی انگار داره میگه: دنیا بزرگه، برو ببین، تجربه کن، نترس. شاید آخرش بفهمی همون راهی که اومدی خودش خونه بوده.