موبی دیک

موبی دیک

موبی دیک

هرمن ملویل و 3 نفر دیگر
4.2
20 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

54

خواهم خواند

14

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

آثار کلاسیک ادبی، میراث ماندگار و بی مرز فرهنگ و هنر بشری به شمار می آیند که تقریبا به همه ی زبان های دنیا ترجمه شده. نشر افق بعضی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک را طبق الگویی جهانی و مرسوم، با حذف توصیفات کسالت آور برای مخاطب امروز و مطابق با ذوق و سلیقه ی او کوتاه کرده است. .

لیست‌های مرتبط به موبی دیک

حماسه گیلگمشافسانه های جهان باستان "ایلیاد و ادیسه"ماهاباراتا

۱۰۰ کتاب برتر جهان؟!.(بعضی هاش هم در ایران نیست)

88 کتاب

بین‌النهرین ۱۸۰۰ ق. م حماسه گیلگمش. یونان ۷۰۰ ق. م ایلیاد و ادیسه . هومر هند ۵۰۰ ق. م مهاباراتا یونان ۴۳۱ ق. م مده آ. ائوریپیدس یونان ۴۲۸ ق. م ادیپ شهریار . سوفکلس فلسطین ۴۰۰ ق. م کتاب ایوب ایران ۴۰۰ ق. م هزار و یکشب هند ۳۰۰ ق. رامایانا . والمیکی ایتالیا ۲۹–۱۹ ق. انئید . ویرژیل ایتالیا ۱۰ ق. م-۱۹ دگردیسی‌ها . اوید هند ۲۰۰ شکونتلا . کالیداس ژاپن ۱۰۰۰ افسانه گنجی موراساکی شیکیبو ایران ۱۲۰۰ بوستان سعدی ایران ۱۲۶۰ مثنوی معنوی مولوی ایسلند ۱۳۰۰ سرگذشت نیال ایتالیا ۱۳۰۸–۱۳۲۱ کمدی الهی . دانته آلیگیری ایتالیا ۱۳۴۸ دکامرون . جووانی بوکاچو انگلیس ۱۳۷۲ حکایت‌های کنتربری جفری چاسر فرانسه ۱۵۳۲ گارگانتوا و پانتاگروئل فرانسوا رابله فرانسه ۱۵۹۲ مقالات میشل دو مونتنی انگلیس ۱۵۹۹–۱۶۰۳ هملت ویلیام شکسپیر انگلیس ۱۶۰۳ اتلو ویلیام شکسپیر انگلیس ۱۶۰۵ لیرشاه ویلیام شکسپیر اسپانیا ۱۶۰۵ دن کیشوت میگوئل سروانتس ایرلند ۱۷۲۶ سفرهای گالیور جوناتان سویفت ایرلند ۱۷۶۰–۱۷۶۷ زندگانی و عقاید آقای تریسترام شندی لارنس استرن فرانسه ۱۷۷۱–۱۷۷۸ ژاک قضا و قدری و اربابش دنیس دیدرو انگلیس ۱۸۱۳ غرور و تعصب جین اوستین آلمان ۱۸۲۸ فاوست یوهان ولفگانگ فون گوته ایتالیا ۱۷۹۸–۱۸۳۷ مجموعهٔ اشعار گیاکومو لئوپاردی فرانسه ۱۸۳۰ سرخ و سیاه استاندال فرانسه ۱۸۳۵ بابا گوریو انوره دو بالزاک دانمارک ۱۸۰۵–۱۸۷۵ داستان‌ها و قصه‌ها هانس کریستیان آندرسن روسیه ۱۸۴۲ نفوس مرده نیکلای گوگول آمریکا ۱۸۰۹–۱۸۴۹ مجموعه داستانها ادگار آلن پو انگلیس ۱۸۴۷ بلندی‌های بادگیر‌ امیلی برونته آمریکا ۱۸۵۱ موبی‌دیک هرمان ملویل آمریکا ۱۸۵۵ برگ‌های علف والت ویتمن فرانسه ۱۸۵۷ مادام بواری گوستاو فلوبر انگلیس ۱۸۶۰ آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز انگلیس ۱۸۷۱–۱۸۷۷ میدل مارچ جورج الیوت فرانسه ۱۸۲۱–۸۰ تربیت احساسات گوستاو فلوبر روسیه ۱۸۶۶ جنایت و مکافات فئودور داستایوسکی روسیه ۱۸۶۹ ابله فئودور داستایوسکی روسیه ۱۸۷۲ شیاطین (جن زدگان) فئودور داستایوسکی روسیه ۱۸۸۰ برادران کارامازوف فئودور داستایوسکی روسیه ۱۸۶۹ جنگ و صلح لی یف نیکالاوریج تولستوی روسیه ۱۸۷۷ آنا کارنینا لی یف نیکالاوریج تولستوی روسیه ۱۸۸۶ مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالاوریج تولستوی نروژ ۱۸۷۹ خانه عروسک هنریک ایبسن آمریکا ۱۸۸۴ ماجراهای هاکلبری فین مارک توین نروژ ۱۸۹۰ گرسنه کنوت هامسون آلمان ۱۹۰۱ بودنبروک‌ها توماس مان انگلیس ۱۹۰۴ نوسترومو جوزف کنراد روسیه ۱۸۶۰–۱۹۰۴ مجموعه داستان‌ها آنتون پاولوویچ چخوف ایتالیا ۱۹۲۳ وجدان زنو ایتالو اسوو فرانسه ۱۹۱۳–۱۹۲۷ در جستجوی زمان از دست رفته مارسل پروست آلمان ۱۹۲۴ کوه جادو توماس مان آلمان ۱۹۲۹ برلین، میدان الکساندر آلفرد دوبلین اتریش ۱۹۳۰–۴۳ مرد بدون خاصیت روبرت موزیل چین ۱۹۱۸ دفتر خاطرات مرد دیوانه لو خوان ایرلند ۱۹۲۲ اولیس جیمز جویس انگلیس ۱۹۲۷ به سوی فانوس دریایی ویرجینیا وولف انگلیس ۱۹۲۵ خانم دالوی ویرجینیا وولف آلمان ۱۹۲۳ محاکمه (رمان) فرانتس کافکا آلمان ۱۹۲۴ قصر فرانتس کافکا آلمان ۱۹۲۴ مجموعه داستانهای کافکا فرانتس کافکا یونان ۱۹۴۶ زوربای یونانی نیکوس کازانتزاکیس انگلیس ۱۸۸۵–۱۹۳۰ پسران و عشاق دی. اچ. لارنس پرتغال ۱۹۱۳–۳۴ کتاب دلواپسی فرناندو پسوآ فرانسه ۱۹۳۲ سفر به انتهای شب لویی فردینان سلین آمریکا ۱۹۲۹ خشم و هیاهو ویلیام فاکنر آمریکا ۱۹۳۶ ابشالوم، ابشالوم ویلیام فاکنر آمریکا ۱۹۲۹ وداع با اسلحه ارنست همینگوی اسپانیا ۱۹۲۸ قصیده‌های کولی‌ها فدریکو گارسیا لورکا آمریکا ۱۹۵۲ پیرمرد و دریا ارنست همینگوی ژاپن ۱۹۴۸ صدایی از کوهستان یاسوناری کاواباتا روسیه ۱۹۵۵ لولیتا ولادیمیر ناباکوف آرژانتین ۱۹۵۱ هزارتوهای بورخس خورخه لوئیس بورخس ایسلند ۱۹۰۲–۱۹۹۸ مردم مستقل هالدور لاکسنس فرانسه ۱۹۰۳–۱۹۸۷ خاطرات آدرین مارگریت یورسنار ایرلند ۱۹۵۱–۵۵ مولی، مالون می‌میرد، بی‌نام ساموئل بکت سوئد ۱۹۰۷–۲۰۰۲ پی‌پی جوراب‌بلنده آسترید لیندگرن برزیل ۱۹۵۶ شیطان در راه گویمارس روزا الجزایر ۱۹۴۲ بیگانه آلبر کامو آمریکا ۱۹۰۸ مرد نامریی رالف الیسون مکزیک ۱۹۱۸–۱۹۸۶ پدرو پارامو خوان رولفو رومانی ۱۹۲۰ - ? اشعار پل سلان نیجریه ۱۹۵۸ همه چیز فرو می‌پاشد چینوآ آچه‌به مصر ۱۹۸۰ بچه‌های محله ما نجیب محفوظ آلمان ۱۹۵۹ طبل حلبی گونتر گراس انگلیس ۱۹۶۲ دفترچه طلایی دوریس لسینگ سودان ۱۹۶۶ موسم هجرت به شمال طیب صالح کلمبیا ۱۹۶۷ صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز ایتالیا ۱۹۷۹ تاریخ(مورانته) الزا مورانته هند ۱۹۸۰ بچه‌های نیمه‌شب سلمان رشدی کلمبیا ۱۹۸۵ عشق در زمان وبا گابریل گارسیا مارکز آمریکا ۱۹۸۷ دلبند تونی موریسون پرتغال ۱۹۹۵ کوری (رمان) ژوزه ساراماگو

ربکاگتسبی بزرگبینوایان

معرفی کتاب برای شروع کتابخوانی | رمان‌های کلاسیک

34 کتاب

بچه که بودم دنیایم کتاب‌ها و مجله‌های کودک بود. هر هفته در انتظار مجله‌های جدید بودم و وقتی آن‌ها را می‌خریدم اولین کار این بود که صفحه پایانی آن که معرفی کتاب بود، می‌خواندم. بعد تصمیم می‌گرفتم که بروم کتاب را بخرم یا نه. اما کمی بزرگتر که شدم دنیایم به کلی عوض شد. درگیر درس خواندن برای کنکور شدم و دیگر سال به سال رنگ کتاب را هم نمی‌دیدم. بعد از کنکور هم چند سالی درگیر دانشگاه و کتاب‌های درسی شدم. روزی که دوباره تصمیم گرفتم که کتاب غیردرسی بخوانم را به خوبی خاطرم هست. رفتم به یکی از کتابفروشی‌های بزرگ و بین قفسه‌ها چرخیدم. اصلا نمی‌دانستم از کجا باید کتاب خوانی را شروع کنم. کمی که در فروشگاه چرخ زدم، یکی از کتابفروش‌ها پیشم آمد و گفت که می‌خواهد در انتخاب کتاب کمکم کند. برایش گفتم که خیلی وقت است کتاب نخواندم و شما فرض کنید که اصلا کتابی تا به حال نخوانده‌ام. او هم شروع کرد به سوال پرسیدن از اینکه چه موضوعی دوست دارم، دلم می‌خواهد از ادبیات چه کشوری بخوانم و از این دست سوال‌ها. بعد از پنج یا شش سوال هم کتابی را به من معرفی کرد. من هم به سرعت شروع کردم به خواندن کتاب. با اینکه الان بعد از گذشت سه سال می‌توانم بگویم از بدترین کتاب‌هایی بوده که خواندم، اما آن کتاب مزیت بزرگی برای من داشت. مزیتش این بود که برای شروع کتاب خواندن خوب بود. وقتی این اینفوگرافی را دیدم ناخودآگاه یادم افتاد که سوال‌های کتابفروش چقدر به پیدا شدن کتاب مناسب برای شروع کتاب خوانی من کمک کرد. برای همین دست به کار شدم و بازطراحی اینفوگرافیک را شروع کردم. اینفوگرافیکی که می‌بینید نسبت به حالت اولیه تفاوت‌هایی دارد، اما سعی کردیم به محتوای آن تا جایی که امکان دارد، وفادار باشیم. برای اینکه طول آن بیش از اندازه زیاد نشود، در سه بخش این اینفوگرافی را منتشر می‌کنیم. بخش اول که این پست است، راهنمای پیدا کردن کتابی از میان رمان‌های کلاسیک است.

یادداشت‌های مرتبط به موبی دیک

            .

«به هردوان نظر کنید، دریا و خشکی؛ و آن وقت ببینید که آیا در خویشتن خود مناسبت و مشابهت عجیبی با چیزی نمی بینید؟ زیرا همچنان که اقیانوس هایل خشکی سبز را احاطه کرده است، در جان آدمی نیز تاهیتی جزیره‌سان قرار دارد، مملو از آرامش و شادی، منتها در حصار خوف‌های زندگی نیم‌شناخته.» ملویل چه زیبا در صفحه 377 موبی‌دیک، تمایز شرایط انسان را در حالت خود اگاه و ناخودآگاه نشان می دهد. اضطراب مواجه شدن با ناخودآگاه، و آرامش برخورد با آنچه شناختنی است، به خوبی در این نوشته ها مشخص است. این جملات چنان زنده است که یکی از نویسندگان قرن بیستم، پس از کشمکش هایی که بر سر مباحث مطرح شده توسط یونگ درمورد ناخودآگاه در گرفته است، تمثیلی برای وجود انسان ارائه داده است. در اینجا به عمده نام فروید را حذف کرده و از یونگ نام برده ام، بدین دلیل که موبی‌دیک مشحون از جملات مشعر به اعتقاد به روح در انسان است. ناخودآگاهی که ملویل به آن معتقد است، صرفا مجموعه ای از واپس زدگی های امر مادی نیست، بلکه محل اتصال انسان به امر لایتناهی است. او به صراحت از قلب و روح انسان ها صحبت می کند، و مهمتر از آن، قلب و روح را منشأ مهمترین آثار در انسان می داند. او نه تنها به چنین چیزی قائل است، بلکه آن را محدود به احساسات انسانی نمی کند. از نظر ملویل، مهترین تصمیم های انسان ها از روح سرچشمه می گیرد و ریشه در قلب شان دارد. برای شناخت انسان ها هم باید به این وجه توجه کرد و رفتارها و مهمتر از آن، تصمیم هاشان را در نسبت با این وجه شناخت. روحی که وحدتی در همه بروزات انسانی می بخشد و در رگ تصمیمات انسان، خون حیات می دمد. روحی که بر خود انسان محیط است و اسرارش، بر خود شخص هم پوشیده می ماند. روحی که خیل ناشناخته مانده هایش، منشأ انواع تلاطمات و هیجان هاست و محدوده کوچک روشن از معرفت در انسان، تنها مأمن خود او در این عرصه محسوب می شود. روحی که تجلی بی کرانگی در انسان است و با اتصال به امر غیر مادی، ذاتی غیرالوهی دارد. روحی که اراده اش، سازنده آینده انسان و تغییردهنده جهان است. اراده ای که جهان داستانی موبی‌دیک را از اثری عادی در باب دریانوردی، به شاهکاری در تعامل انسان ها با خود، طبیعت و خدا تبدیل کرده است. 
آخاب، ناخدای کشتی والگیری پی کواد، مهمترین فردی است که اراده اش در رمان جاری است. آخاب که روحی سلطه جو و کافرمآب دارد، با اراده ای پرومته‌وار، قصد فراچنگ آوردن بی کرانگی را کرده است و همه انسان ها و کشتی والگیری را در خدمت هدف خود می خواهد. او در جای جای داستان، بر اساس روح سرکش و اراده مانع ناپذیرش، تصمیمات مهم و عجیبی می گیرد و اکثر جاشوان و زوبین اندازان را هم با خویش همراه می کند. او «همه» را اعضای تحت فرمان اراده خویش می خواهد و به چیزی جز هدف ماورایی صید موبی‌دیک ندارد. در کنار او، کسی هست که او را در این تصمیم یاری می دهد و نوعی پیر آیینی وی هم محسوب می شود، هرچند در ظاهر یکی از خدمه کشتی است که قاچاق هم سوار آن شده است. «فتح الله» که آتش پرستی از سرزمین پارس است، جلوه شیطان در کشتی پی کواد است و با همه سکوت و گوش به فرمانی خود، روح آتشین عصیان را در کالبد آخاب می دمد. او مظهر کفر و مبارزه با الوهیت در جهان لایتناهی است. اوست که آخاب را علیه تجلی ذات الوهی طبیعت می شوراند و با وسوسه های به هنگامش، آتش وی را در قتل وال سفید تیزتر می‌کند. در برابر این دو، اسماعیل و استارباک قرار دارد. اولی کارگر کشتی و البته راوی داستان است. و دومی دستیار اول کشتی. این دو بر عقل و اخلاق تکیه دارند و مطیع و فرمان بر مسیح هستند. قصد خیر دارند و از شرارت بی زارند. قصدشان از سفر تأمین معاش است و نیت سلطه جویی ندارند. اما این دو ضعیف اند. هر دو به خدمت آخاب درآمده اند و توان مبارزه با او را ندارند. کشتی در اختیار اوست و این دو هم از دستورات آخاب سر نمی پیچند. روحی ضعیف دارند که با وجود شناخت خیر، جلوی شرفزونی آخاب را نمی گیرند و با مقصد کافرانه و تعدی جویانه وی کنار می آیند. البته استارباک بارها از طریق موعظه سعی می کند جلوی آخاب را بگیرد، ولی موفق نمی شود و در نهایت هم کشتی را به سویی که آخاب فرمان می راند، می برد. در عوض اکثر خدمه کشتی، در کنار آخاب قرار دارند تا او به مقصود قتل وال سفید برسد. فلاسک و استاب که جانشینان دوم و سوم آخاب هستند، مسئول راندن قایق ها به سوی وال هایند. این دو هم با روح و قلبشان تصمیم می گیرند؛ منتها ایرادشان آنجاست که اراده ای مستقل ندارند. روحی وابسته دارند که با تصمیمات دیگران تغییر می کند و دل بستگی شان به آخاب، به سمت هدف نابودگرانه شان می کشاند. آن دو سعی می‌کنند خواسته‌های اخاب به بهترین وجهی پیاده شود و کشتی پی کواد در مسیر تعقیب موبی‌دیک قرار بگیرد. آن ها هم خود وابسته به آخاب اند، و هم کارگران و جاشوان را به این کار تشجیع می کنند. خلاصه آنکه در پی کواد، قلب مهمتر از هر جای دیگر انسان است و حتی مغز و فکر هم، تنها بخشی از مجموعه پیچیده تصمیمات انسانی را می سازد. 
اما قائل شدن به روح متصل به لایتناهی برای انسان، رویه دیگری دارد که همانا توجه به «غیب و سرنوشت آدمی» است. غیب عالم، همان بخش لایتناهی است که عالم شهادت محدود را، در بر دارد. غیب همان ذات الوهی است که جلوه ای هم در طبیعت دارد و خود را در تمثیل اقیانوس بی کران نشان می دهد. موبی‌دیک مملو است از حضور عالم غیب در دنیای اهالی کشتی پی کواد. بارها و بارها از سرنوشت ازلی انسان‌ها صحبت می شود و از اراده ای که مافوق همه اراده‌هاست. تقدیر نه امری خیالی، که واقعیتی ملموس در کتاب موبی‌دیک است. بارها صحبت از فرشتگان و شیاطین می شود و حتی برخی از عناصر طبیعت بارها و بارها نشانه هایی ماورایی از سرنوشت آدم ها پیدا می کنند. خداوند و دیگر ساکنان عالم غیب، در دنیای موبی‌دیک حاضرند و اثر می گذارند. طبیعت تنها «واقعیت» عالم نیست، حتی تکه ای جدا مانده از بقیه عالم هم نیست، بلکه بخشی از کل عالم و تجلی عالم اکبر است. طبیعت، جهان شهادت و در دسترس ما انسان هاست، منتها ذاتی الوهی دارد و به غیب متصل است. جهان صحنه ابتلاست و خیر و شر، ریشه در عالمی ورای ماده دارند. خیرخواهی به سعادت منتهی می شود و شرجویی، به شقاوت. این بخش موبی‌دیک، آن را از بسیاری از کارهای مشابه وی جدا می کند. انسان های زیادی به روح قائل بوده اند ولی به عالم غیب خیر، یا این قدر تأکید بر آن نداشته اند. ولی ملویل با کنار هم نشاندن این دو وجه، نوعی همگونی بین انسان و جهان برقرار کرده و طرحی هم ریخت برای داستانش ریخته است. 
این همگونی و توجه عمیق به ریشه های غیبی جهان انسانی و طبیعت باعث شده که نوشته ملویل مملو از اسطوره ها باشد. یا اگر بخواهیم به عبارت درستی بیان کنیم، اسطوره ها در کتاب او «زنده» باشند. افراد زیادی به خصوص در قرن 21، به اسطوره ها توجه کرده اند ولی کم بوده اند کسانی که توانسته باشند جهانی خلق کنند که حیات اسطوره ها در در دنیای جدید و زندگی آدم ها نشان دهند. معمولا پیکره اسطوره ها در آثار سینمایی و داستانی وجود دارند و نویسندگان، با تکه تکه کردن لاشه اسطوره ها، سعی می کنند اثر خود را جذاب جلوه دهند.. ولی ملویل برخوردی دیگرگونه با اسوطره ها دارد. اسطوره ها در موبی‌دیک  زنده اند و بر جهان مادی اثر می گذارند. و جالب این جاست که نه تنها ملویل این کار را برای یک تبار اسطوره ای انجام داده، بلکه اسطوره های جهان های متعدد را کنار هم قرار داده است. جهان یونانی، جهان مسیحی و جهان مانوی (شرقی) در کنار هم و با حفظ هویت خود، دنیای جدید آمریکایی کشتی نانتوکتی را که به دنبال شکار وال است، می سازند. کشتی والگیری که نمونه کوچک شده زندگی مدرن است، بستر به هم رسیدن سه نگاه یونانی، مسیحی و آتش‌پرستی به دنیاست. این سه با تمرکز ملویل بر عنصر آتش، در جهانی واحد گرد هم آمده اند. وقتی چنین تمرکزی از اسطوره ها و تعامل آنها با هم را در موبی‌دیک می بینیم، دیگر حجم کتاب به چشممان نمی آید. شاید اگر از ابتدا بدانیم که قرار است با چه جهان پیچیده محاط در اسطوره های متعدد روبه رو شویم، راحت تر وارد کتاب می شدیم. با این همه نثر خاص ملویل، و مهمتر از آن، هنر او در پنهان نگاه داشتن اسطوره در پس پشت رفتارهای روزمره و کنش های انشان ها، و دوری او از شعارزدگی، چنان خواندن کتاب را راحت کرده که هیچ احساس دست انداز به ما منتقل نمی شود. و حقا که ترجمه صالح حسینی هم اثر را برای مخاطب فارسی زبان خواندنی کرده است. 
نکته آخری که نمی توان از آن گذشت، حضور کتاب مقدس در لایه لایه متن موبی‌دیک است. یعنی همان طور که روایت مسیحی در کل روایت اسماعیل حضور دارد، و همان طور که اسطوره های در جهان انسانی کشتی پی کواد حاضر است، کتاب مقدس هم در جای جای متن حضور دارد. اکثر غریب به اتفاق هم حضوری کنایی و استعاره ای. ولی گاهی عین عبارت هم در متن آورده می شود. متن موبی‌دیک چنان با کتاب مقدس گره خورده و نمی توان بر جای خاصی انگشت گذاشت و حضور متن مقدس را در آن نشان داد. کتاب مقدس در تمام متن حاضر است و هر از گاهی، خود را به مخاطب نشان می دهد. همچون وال سفید که در تمام سفر پی کواد، در اقیانوس هست و هر از گاهی سر از آب بیرون می آورد و خودی نشان می دهد. همچون عوامل غیبی عالم که در تمام جهان انسان های موبی‌دیک حاضرند و هرازگاهی خود را در تصمیم های انسان ها و اتفاقاتی که برایشان می افتد، نشان می‌دهند. همچون خدا که در همه جای عالم هستی از جمله طبیعت وجود دارد، ولی هراز گاهی خود را مستقیم در ماجراهای آتش طور یا آتش نمرود نشان می دهد. موبی‌دیکِ ملویل، آینه ای است در برابر خلقت خدا. آینه ای که نور خورشید بی کران در آن می تابد و طبیعت و انسان را، مرئی می سازد.