معرفی کتاب سفر به انتهای دنیا اثر جودی لین اندرسن مترجم آرزو قربان پور ویشکاسوقی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
13
خواندهام
287
خواهم خواند
63
توضیحات
این کتاب، دفترچه خاطرات «گریسی»، دختر معمولی است که در یک دنیای نامعمول با پیشامدهای غریب زندگی می کند. شهر گریسی مدام مورد حمله جن ها و هیولاها قرار می گیرد. این واقعه، اهالی شهر را به آرمان شهری که در آن مرگ و بیماری و دشواری وجود ندارد معتقد کرده است؛ مدتی است که ابر سیاهی که نشانه شومی از وقوع یک حادثه تلخ است بالای سر خانه گریسی نمایان شده است. «سم»، برادر گریسی بیمار است و خانواده که ابر سیاه را نشانه مرگ سم می دانند برای رهایی از این سرنوشت، سفری حماسی را به شهر رؤیایی آغاز می کنند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به سفر به انتهای دنیا
نمایش همه1402/11/19
1404/4/4
لیستهای مرتبط به سفر به انتهای دنیا
نمایش همه2 روز پیش
یادداشتها
1404/4/2
کتاب غمانگیزی بود.. طول کتاب _میتونم بگم_ نه اما پایان، چرا. از اون غم انگیز هایی که حس میکنی قلبت فشرده میشه و اشکت درمیاد:) کتاب روند آرومی داشت که مناسب داستان بود ولی مناسب سلیقهٔ من، نه! احتمالا نویسنده اینطور فکر کرده بود که «بیا فرض کنیم یه دنیای موازی وجود داشت که هر چی اینجا افسانه ست، اونجا واقعی بود. توی این دنیای موازی اژدها وجود داره. پاگنده؟ چرا که نه! کره زمین.. نه، زمین، تخته! جادوگرها، ارواح (به شکلی مجسم و دیدهشدنی)،..» جدای از اینا، نمیتونم جذابیت ماجرا رو انکار کنم. سفر به انتهای زمین.. ترکیبی از واقعیت و تخیل، نوشتاری رویاگونه ، همزمان زیبا و دلنخواه... (از اینجا دیگه لو میره داستان👇) نقاط خاص کتاب؟ آخر کتاب، اونجایی که میگه «ایا ساکنان اون زمین میدونن چقدر خوشبختن؟...» حس عجیب و خاصی میده... تو طول کتاب اونجاهایی که رفتار خواهر بزرگتر مهربون تر شده بود آدم یه حدسایی میزد، ولی آخر کتاب، یه دفعه همهش رنگ گرفت و معنی پیدا کرد... و اونجایی که میرسن به انتهای دنیا... یه صحنهٔ باشکوه مقابل چشم مخاطب نقش میبنده.. ولی اونجا، همه این سفر، اما.. دستنیافتنیه.... خلاصه که کتاب قشنگی بود و به یاد موندنی.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/6/11
1404/4/5
1402/7/8
1402/6/2
خیلی قشنگ بود دنیایی تخیل نویسنده خیلی دوست داشتم خیلی لذت بخش بود انگار وارد دنیایی عجایب شده بودم انگار زمین برعکس شده بود انگار توی یه نسخه دیگه زمین بودم یه بعد و یه زمان دیگه زمین ۳۲۱ ام ... ابرک ترسناک واقعا ترسناک تصور اینکه مرگ اگر واقعا اینجور بود چقدر عجیب و وحشتناک میشد لحظه رفتن خواهر نازی نازی قصه واقعا غمناک بود... دلم میخواد یبار دیگه بخونمش آخرش دقیق نفهمیدم واقعا اون دنیا بدون جادو وجود داشت؟
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/7/25
1404/3/8