یادداشتهای فاطمه سادات مظلومی (32) فاطمه سادات مظلومی 1404/5/10 باغ اسلیمی بشری صاحبی 5.0 4 باغ اسلیمی را باید این روزها خواند - این روزها که برگزیدهی قلم زرین شده؟ + نه؛ این روزها که نزدیک اربعین است! باغ اسلیمی یک عاشقانهی آرام از وصل و هجران است شخصیتپردازی نویسنده بیعیب و نقص و جاندار است، جوری که برای هر شخصیت میتوانی ۱۰تا ما به ازا در اطرافیان پیدا کنی. روند داستان بسیار منطقی و بسیار غافلگیرکننده است و این هنر نویسنده است که بیآنکه متوسل به وقایع غیرممکن و ماورایی شود، حادثههایی خلق کند که نبض داستان را بالا و پایبن ببرد! زبان داستان بسیار هماهنگ با شخصیتهاست اما هرگز یکپارچگی زبانی داستان ازبین نرفته و از آنجا که هر فصل از زبان یکی از شخصیتهاست با تفاوتهای توصیفی و زبانی و اندیشههای شخصیت، کاملا متوجه تغییر نگاهها میشویم. هیچ اتفاق کوچک و بزرگی در کتاب بیدلیل نیست و بالاخره یکجای قصه معلوم میشود که فلان دیالوگ یا فلان اتفاق، چرا رخداد؟ کتاب کمی نیاز به حوصله دارد چون نویسنده اصلاً تصمیم نداشته بیآنکه مفهوم مدنظرش را در ذهن مخاطب جا بیاندازد، از آن گذر کند. رمان پر از تصاویری ست که در ذهن مخاطب به یاد میماند و پر از جملاتی که میشود زیرشان خط کشید و به خاطر سپرد. خداقوت به بشری صاحبی عزیز که حاصل چندسال تلاش برای نوشتن این اثر را در برگزیده شدنش در جایزه جهانی اربعین و قلمزرین، دید😊 0 0 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 یکی میان زندگی ما راه می رود سمیه عالمی 3.6 13 شروع داستان "یکی میان زندگی ما راه میرود" سخت و کند جلو میره هر چند نویسنده تلاش میکنه با همزمانی سه داستان مختلف که مشخصا قراره یه جا بهم برسن و همین یه ذره از غافلگیری اتفاقات کم میکنه سوالاتی رو برای مخاطب بوجود بیاره که به دنبال جوابش کتاب رو ادامه بده بخش زیادی از کتاب به جای ماجرا شامل واگویه ها و کشمکشهای درونی شخصیت هاست. فصل ها بین ماجراهای سه شخصیت میچرخه و عنوان هر کدومشون یک تاریخه که تا یه جایی متوجه نمیشدم یعنی چی اما از وقتی هم که فهمیدم حس کردم خوندنش تاثیری در فهم یا حساسیت داستان نداره در حالی که بنظرم نویسنده تلاش ویژه ای برای انتخاب تاریخ ها کرده بود که من متوجه اهمیتش نشدم پیرنگ داستان دایره ایه یعنی اولش آخرش رو میگه و خب اینجور داستانها مثل اسپویل شدن سکانس اخر یک فیلم لذت کشف رو برای من از بین میبره چون میدونم تهش چی میشه مگر اینکه گره های داستان در طول رسیدن به اون نقطه ی ابتدا انتها خیلی زیاد باشن بنظرم کتاب برای مخاطب عامی ممکنه طولانی و خسته کننده باشه چون بخش زیادی از اون رو مباحث اندیشه ای که حاصل ذهن پربار نویسنده است در بر میگیره شخصیتهای کتاب کم تعداد و کمرنگن و برخلاف کتاب عالی قبلی نویسنده "مسافرجمعه" ، که کوچکترین شخصیتها هم نقش غیر قابل حذفی در روند داستان داشتن اینجا شخصیتهایی داریم که در نظر من سیاهی لشکرن مثل ،رباب ،بچه محبوبه دوست ابراهیم و برادرها ....... شخصیت هایی که کنشگر نیستن و فقط برای پر کردن ماجرا وارد قصه میشن و صرفا به روایتی ازشون شنیده میشه بنظرم مثل سریالهای ایرانی که تو چند قسمت آخر همه چیز جفت و جور میشه کتاب هم تو چند صفحه ی پایانی تازه به قصه گویی و پرتنش و طپش شدن افتاد که کاش نویسنده این تواناییش رو زودتر به کار می گرفت.... در کل من کتاب رو از جهت پرداخت به یک اتفاق تاریخی از طرف نویسنده ی پر اطلاع پسندیدم اما خوندنش باید انتخاب مخاطب باشه نه صرفا بر اساس یک اتفاق 0 1 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 شادی های گنبد نجیب محفوظ 3.0 1 من داستانهای نویسندگان عرب و ترک را دوست دارم چون داستانهایشان برایم ملموس است و چیزی که به عنوان روایتی از زندگی ارائه میکنند برایم قابل پذیرش طبیعی است که در این میان نوشته های نجيب محفوظ به عنوان اولین نویسنده ای که نوبل ادبیات را برای خاورمیانه به دست آورد برایم بسیار خواندنی باشند اما راستش شادی های گنبد اولین کتابی است که از او خواندم کتاب را محمد سعید دهیمی نژاد ترجمه و نشر ستاک در ۱۴۰ صفحه به چاپ رسانده است. نمیدانم اثر ترجمه بود یا خود قصه پر پیچ شروع شده بود که باعث شد چند صفحه طول بکشد تا بفهمم سبک و نوع نگارش چگونه است اما هر چه جلو رفت داستان جذاب تر شد. کتاب در ۴ فصل و از زبان ۳ نفر روایت میشود؛ روایتهایی متفاوت از یک اتفاق واحد داستان کتاب در مورد یک گروه تئاتر است که باید نمایشنامه ای را بازی کنند که بر اساس اشتباهات زندگی واقعیشان نوشته شده و در این میان تفاوت نگاهها به هر اتفاق جالب است. کتاب "شادیهای گنبد" ، کتاب متفاوتی بود و آن بخش تخیلی ذهنم که معمولا دلش میخواهد خودش را جای شخصیت مقابل هر رابطه بگذارد را حسابی سر کیف آورد. 0 5 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 چای خوش عطر پیرمرد: داستان هایی از زندگی شهید سید حسن مدرس سیدسعید هاشمی 3.8 15 کتاب "چای خوش عطر پیرمرد" برشی از خاطرات سیاسی شهید آیت الله مدرس است و بر اساس سیر وقایع تاریخی روایت شده است و به همین سبب در تار و پود داستانهایی که برای شخصیت شناسی این مرد بزرگ تاریخ سیاسی کشور بیان شده رشته هایی از وقایع تاریخی کشور نیز تنیده است. پس از خواندن این کتاب شهید مدرس را مردی شوخ طبع وطن دوست نترس آزاده با بیانی تند و صریح شناختم. قلم کتاب میتوانست پخته تر و قوی تر باشد با این حال روان است و سرعت خوانش کتاب را بالا برده 0 2 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 جمعه، دوم آوریل = Friday, April 2nd : شهید محمدحسین ابراهیمی به روایت همسر زهره شریعتی 4.3 27 من دوران دبیرستان به کتابچه از دستنوشته های شهید محمد حسن ابراهیمی خونده بودم و سالهااااا بود فکرم درگیر اون روحانی شهیدی بود که در حین تبلیغ در کشور دیگه ای به شهادت رسیده بود؛ اما نه اسم شهید یادم بود نه کتابش تا نمایشگاه کتاب امسال که خیلی ناگهانی این کتاب رو دیدم اولش که شروع کردم به خوندن خیلی کند پیش میرفت انقدر که به ۳۰-۴۰ صفحه خوندمو گذاشتمش کنار... اما امروز که رفتم سراغش بی وقفه تا تموم شدنش خوندم... خاطرات غریب آشنایی بود... خیلی جاها انگار داشتم زندگینامه و افکار و اعتقادات پدرم رو میخوندم بعد از کتاب باز هم حسرت خوردم از اینکه چقدر بده که ما بلد نیستیم الگو بسازیم بلد نیستیم کار فرهنگی بدرد بخور کنیم با همین به کتاب من فقط یه ربع اشک ریختم حالا فکر کنید اگر میتونستیم افراد این چنینی رو در متن زندگی مردم بکشونیم چی میشد. سینما هنر موسیقی ۱۲ سال مدرسه رفتن بی خاصیت... اوووف مغزم داره منفجر میشه از حجم کارای نکرده کتاب جمعه دوم آوریل رو بخونید حتما... بخونید تا باور کنیم میشه یه تنه کارای بزرگ کرد بشرطی که واسه خدا باشه.... 0 5 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 شهاب دین زهرا باقری 4.6 51 شهاب دین رو از نمایشگاه کتاب گرفتم و همون ایام شروع به خوندن کردم شلوغی اون چند روز و البته شروع کلیشه ای کتاب باعث شد که یکم دیر به کتاب پیوند بخورم اما بعد از حدوداً ۳۰ صفحه من غرق در کتاب بودم و اصلا گذر زمان رو نفهمیدم با اینکه چاپ سوم هست اما نمیدونم چرا من حتی اسمش رو هم نشنیده بودم !؟ توصیفات نویسنده کاملاً تصویریه و فضاسازی خوبی داره مسائل خانوادگی و زندگی علمی / دینی آیت الله مرعشی به خوبی در هم تنیده شده زبان به فراخور روایت هر دوره تغییر کرده و این باعث میشه قشنگ مخاطب بین زمانها جا به جا بشه زیرکی نویسنده در نوع داستان پردازی برای همچین موضوع سختی ستودنيه خواندن این کتاب به نحوی دستورالعمل سبک زندگی شیعی هم هست و در نهایت این که این کتاب خوندنیه برای طلبه ها برای اهل قم برای خانومها برای جوانها برای همه و مهمتر از همه برای عاشقان کتاب! 0 2 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 ریاح جلال توکلی 3.6 8 این کتاب رو حدودا یکسال پیش خریدم یه روزی که واسه جلسه ای رفته بودم حوزه هنری و زود رسیدنم باعث شد تو فروشگاه کتاب چرخ بزنم.... اول از همه اسمش چشمم رو گرفت بعد طراحی جلد و قطر و قیمتش... - خیلی سخت مجاب میشم که کتابهای قطور رو شروع کنم بخونم کتاب رو که ورق زدم فهمیدم با یک رمان فلسطینی از یک نویسنده ی ایرانی مواجهم پس بی فوت وقت خریدمش عصر همون روز ۱۶ صفحه از کتاب رو خوندم... جون کندم و خوندم چون نمیفهمیدمش... خیال بود یا واقعیت؟ گذاشتمش کنار و مامانم برداشتن و کمتر از ۲۴ ساعت خوندن و بهم برگردوندن... اون موقع بود که حس کردم شاید ذهن من پریشون بود که نفهمیدمش امروز بعد از مدتها فرصت کردم که برش دارم و از صفحه ی ۱۶ دوباره بخونمش.... کمتر از ۱۰ ساعت زمان برد تا کامل خوندمش! کلمه ها مثل ماهی جلو چشمم لیز میخوردن و صفحه به صفحه جلو می رفتم..... قلم نویسنده قوی بود و روون پر از شخصیت پردازی و تصویر سازی و مهمتر از همه پر از استعاره همونطوری که من دوست دارم... رمان میخوندم و در کنارش تاریخ فلسطين... رمان میخوندم و در کنارش به کلی از سوالات ذهنیم در مورد چرایی و چگونگی نفوذ یهودیها به فلسطین جواب داده میشد. رمان می خوندم و با خودم تکرار میکردم امروز بیش از هر زمان دیگری مردم ما باید این کتاب رو بخرن و بخونن.... 0 2 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 جشن باغ صدری سیده عذرا موسوی 3.4 5 بنظرم اقبال به داستان کوتاه کمتر از رمان و داستان بلنده لکن من تجربه های موفقی از خوندن داستان کوتاه دارم مثل همین جشن باغ صدری، کتاب بسیار خوشخوانه و داستانهای مختلفی از وقایع انقلاب رو روایت میکنه داستانهایی که بجای تمرکز بر مبارزین سراغ مردم عادی رفته و نشون میده چرا مردم کوچه و بازار به جریان انقلاب پیوستن کتاب اصلا گل درشت نیست اما نویسنده اطلاعات خوب تاریخیش رو در تار و پود قصه ها بافته و این باعث میشه خواننده علاوه بر لذت ادبی از گذر تاریخی قصه ها هم عایدی داشته باشه. راوی ها و فضای داستانها متنوعه و این باعث میشه دنبال کردن داستانها برای مخاطب جذاب باشه فضاسازی اون دوران و به تصویر کشیدن سبک زندگی مردم خیلی حرفه ایه و دیالوگها به خوبی نقش خودشون رو شخصیت پردازی کاراکترها ایفا میکنن خلاصه که از خوندنش پشیمون نمیشید 0 1 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 شاید عشق باشد شاید عادت مرضیه نفری 3.9 2 این کتاب هم از نمونه های دوست داشتنی داستان کوتاه است. کتابی زنانه که نقش اول قصه هایش زنانی هستند با دنیاهایی متفاوت زبان داستانها ساده و روان هست و این باعث میشود کتاب برای عموم جامعه جذاب و خواندنی باشد. نویسنده دست روی مسائل مختلف حوزه ی زنان گذاشته و فضای داستانها متنوع هستند از این بابت به لحاظ محتوا هم کتاب کتاب قابل قبولی است. کتاب را خریدم سه ساعت در پارک مجاور فروشگاه نشستم و خواندم بعد برگشتم داخل کتابفروشی و سه جلد دیگر هم برای هدیه خریدم . 0 1 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 تو مرد نیستی عطاف رام 3.8 3 رمان تو مرد نیستی شروع شگفت انگیزی داره پر از قصه و رفت و برگشتهای زمانی پر از تصویرهای همراه با جزئیات... قصه ای درگیر مسائل عاشقانه و اجتماعی زنان فلسطینی؛ زنانی محدود در فرهنگ عربی اما مشتاق برای تغییر قصه با ماجرای ازدواج یک دختر نوجوان فلسطینی با پسر فلسطيني الاصل ساکن آمریکا شروع میشه دختری که فکر میکنه با رفتن به آمریکا میتونه انتخابهای بیشتری برای زندگیش داشته باشه فارغ از اینکه سنت چیزی نیست که با تغییر جغرافیا دست از سر خانواده ها برداره تصویر آمریکا مثل هر موضوع مطروحه ی دیگری در کتاب خاکستریه مملو از زشتی و زیبایی اما متاسفانه پایان بندی کتاب خسته کننده و سرده از نظر من ۳۰۰ صفحه ی اول کتاب یک طرف ۷۰ صفحه ی بعدی یک طرف دیگه.... قصه بخش هاییش لو رفته و بخشهاییش مثل دنباله ی بادبادک رهاست و تصویر سازیش بر عهده ی مخاطبه در کل دوستش داشتم و بنظرم از معدود رمانهای خارجی ای بود که بخشهای زیادیش بر جامعه ی ایرانی هم قابلیت انطباق داشت. الغرض بخوانید مخصوصا اگر دغدغه ی حوزه ی زنان دارید. 0 30 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 من از گاوی که لگد می زند می ترسم حامد اشتری 4.2 11 از جناب اشتری، پیشتر رمان قربانی طهران رو خونده بودم و لذت برده بودم از قوت قلم و سبک روایت اما این کتاب که ما حصل نمایشگاه کتاب بود. ساده بخوام بگم کتاب من از گاوی که لگد می زند میترسم خیلی خوب بود خیلی.... نگاه بدیع نویسنده به موضوعات اجتماعی قصه ها رو حقیقتا جذاب کرده بود اما بطور ویژه ای داستان اول و آخر بی نظیر بود و دنیای کوتوله ها و طلب از گمشدگان لب دریا هم عالی بود... یه جورایی با روشنفکری نقد روشنفکری میکرد :) کتاب مثل یه فرش بود که تارش اعتقادات نویسنده باشه و پودش ادبیات روشنفکری... دیگه خودتون حساب کنید چه چیزی میشه :)) 0 1 فاطمه سادات مظلومی 1404/5/6 چای عراقی: مجموعه داستان گروهی اربعین حامد صاحبی 2.9 5 برای منی که داستان کوتاه زیاد میخوانم، کتابی که گزینش داستانهایش را کسی مثل جناب شرفی خبوشان انجام داده یک انتخاب بدون ریسک محسوب میشد اما برخلاف آن همه نامِ بهنام در بین نویسندهها، متاسفانه کتاب چیزی برای عرضه نداشت! نگاه نویسندگان به مقولهی اربعین اکثرا از کلیشه فراتر نرفته و موضوعاتی مثل توبه و شفا و جنگ ایران-عراق توی کتاب زیاد است! با توجه به اینکه کتاب در سال ۹۹ به چاپ رسیده، بنظر میرسد نویسندگان فرصت خوبی برای گذر از تصاویر تکراری در اربعین داشتند و میتوانستند قصههای متمایزتری برای مخاطب بگویند... هرچند یکی دو داستان هم که سعی کرده بود متمایز باشد آنقدر تخیلی بود که به دل نمینشست! بیشتر داستانها، فاقد هرگونه فراز و فرود و آغاز و پایان هستند... بعضی داستانها جوری بیدلیل آغاز میشوند و بینتیجه پایان مییابند که مخاطب ناخودآگاه از خودش میپرسد: خب که چی؟! بگذریم از بعضی داستانها که انقدر کوتاهند که انگار یک مجموعه توصیفات را برای چیدمان یک صحنه پشت سر هم قطار کردهاند... مجموعه کلماتی که مثل یک شات تصویری عمل میکند بدون اثرگذاری خاص و حس برانگیزی و انتقال معنا! با این همه داستانها هیچ تصویر شاخص و اثرگذاری ندارند چیزی که به لحاظ مفهومی زیاد اذیتم کرد، تعبیرهای تکراری و زننده از فقر و کثیفی و نداری عراقیها بود... از طلبکار بودن اکثر شخصیتهای ایرانی نسبت به خادمین! 6 4 فاطمه سادات مظلومی 1404/4/30 کربلا به روایتی دیگر محمدرضا جوان آراسته 3.4 6 کتاب در سه بخش تدوین شده و آنچه نویسنده در کلاسهای نویسندگی خلاقش به هنرجوها میآموزد در همهی بخشها نمود دارد. کتاب نه در دستهی روایت میگنجد و نه داستان از این جهت به نظرم کتابی است حاصل طبع آزمایی ذوقی نویسنده! بخش اول کتاب، من را یاد بخش "توجیهات کربلا" در کتاب "توجیه المسائل کربلا" انداخت. اگرچه ربط مستقیمی ندارند اما هر دو به معرفی شخصیتهای حاضر در میدان میپردازد، توجیهات، به دلایلی که آنها را از همراهی امام بازداشت و "کربلا به روایت دیگر" به گذشته و نسب و موقعیتهای آدمها و تاثیر آن بر تصمیماتشان! بخش دوم اما شامل چند روضهی گفت و گو محور است. قصههایی که بارها شنیدیم اما اینبار در میان گفت و شنود حاضران در کربلا روایت میشود. روضههای کوتاهِ لطیف و بغضآلود. بخش سوم اما به گمانم نوآورانهتر از هر دو بخش دیگر بود. روایت تاریخ از یازدهم محرم تا مجلس یزید... روایت منزل به منزل کاروانی که قصهشان به اندازهی ماجرای ظهر عاشورا، شنیدنی است. به نظرم این بخش اگر تبدیل به پادکست شود، دلهای زیادی را با خودش همراه میکند... 0 1 فاطمه سادات مظلومی 1404/4/26 نا مریم برادران حقیر 4.2 85 دوست داشتم بگویم کتاب "نا" بینظیر بود اما راستش نبود! شاید این اولین کتابی بود که اول نظرات را درموردش خواندم و بعد خریدمش چون اصولا دلایل دیگری برای انتخاب کتاب دارم و خب حالا فهمیدم همچنان باید به دلایل دیگر بیش از شهرت یک کتاب برای انتخاب، توجه کنم! حدودا یک ماه طول کشید تا کتاب را تمام کنم آنقدر که سخت جلو میرفت! آنقدر که هر صفحه پر بود از اسم و اسم و اسمی، که نمیگذاشت روی محمدباقرصدر تمرکز کنم... مدام حواسم را میکشید از فلان عالم به فلان شاگرد، از فلان پسرعمو به فلان رفیق، و اعتراف میکنم که خستهام میکرد! شاید هم توقع من اشتباه بود که دوست داشتم از محمدباقرصدر، کتابی به روانی "شهابدین" بخوانم! ناراحتم که کتاب تمام شد و من هیچ از صدر بزرگ نشناختم جز اینکه اهل زهد بود و علم و تنها! و ناراحتتر از اینکه بغضی از مردم عراق توی دلم نشست؛ نمیدانم تقصیر نوع روایت کتاب بود یا خاطرات خاندان صدر اما هرچه بود دلم گرفت از مردمانی که بعد از هزارسال از ماجرای محرم ۶۱ ه.ق همچنان نسبت به دلسوزانشان، این همه قدرناشناسند و به راحتی مُراد و امام و مقتدایشان را تنها میگذراند ولو با چشمانی خیس از اشک بر تنهایی او! از خانم برادران بابت انتخاب سوژه و دست به قلم شدن دربارهی چنین شخصیت بزرگ اما ناشناس ممنونم اما از این که از کتابی ۲۱۶صفحهای تنها ۵-۶ خاطره توی ذهنم مانده راضی نیستم، این یعنی آنقدر به محمدباقر صدر نزدیک نشدم که از او تصویر روشنی توی ذهنم بسازم و روحم با او پیوند بخورد! هرچند که به نظر میرسد مشکل از قلم نویسندهی توانایی چون خانم برادران نباشد و دست او از دادهها خالیتر از آن بوده که بتواند بیش از این غبار از نام محمدباقر صدر بگیرد. با اینحال هربار به نام کتاب نگاه میکنم از اینهمه خوشسلیقگی کیف میکنم. باید توضیحات نویسنده را برای چرایی نام بخوانید تا متوجه شوید چقدر ذکاوت و سلیقه در انتخابش به کار رفته است. 0 1 فاطمه سادات مظلومی 1404/4/11 زیر سقف دنیا: جستارهایی درباره ی شهرها و آدم ها محمد طلوعی 3.5 27 شاید کتاب را بخاطر این قسمتش انتخاب کردم تا در شرایط امروز، در میانهی آتشبس جنگ ایران و اسراییل بخوانم: "من سالهای جنگ ایران و عراق یادم است اما بعد از انفجار دیروز فهمیدم واقعاً چیزی از جنگ نمیدانم. تنها باری که هواپیماهای عراقی به رشت رسیده بودند بمبی در محلهای حاشیهای انداخته بودند و گودالی که محل اصابت بمب بود تا سالها بعد که پرش کردند جزء جاذبههای توریستی رشت بود. فهمیدم جنگ برای من همیشه چیزی توریستی بوده و برای همین حالا اینجایم: کسی که جنگ را واقعاً فهمیده باشد همچینکاری نمیکند" جملاتش را میشود امروز هم به نحوی در تحلیل رفتار بعضیها و نسبتشان با جنگ ۱۲روزه هم به کار برد! کتاب مجموعه روایتهای مردی است که به هنگام کودتا در استانبول، به هنگام جنگ داعش در سوریه و به هنگام اغتشاشات تیر۷۸ در تهران بوده است! اما کتاب، کتاب جنگنویسی نیست... روایتهایی هم از فرانسه و ایتالیا و هلند دارد که هرکدام به نحوی به غذا و خوراکی پیوند میخورد! دوست دارم کتاب را توصیه کنم به سبب قوی بودن جستارها و تسلط فوقالعادهی نویسنده بر دایرهی لغات وسیعش که به خوبی هرچه را در سرش دارد، میتواند به کلمه و تصویر تبدیل کند اما شرم دارم از توصیهاش به سبب خودافشاگریهای بیش از اندازهی لازم که یکجا از اوردُز کردن با داروی دِکسترومتورفان پی نوشته و چند صفحه بعد از علفکشیدن در کافهای در آمستردام و البته قلم بیپروا و بینزاکتِ نویسنده که از هیچ فحش و توصیفات خارج از چارچوبی دریغ نکرده است جوری که گاهی حس میکردم کسی که کتاب را برای مجوز دادن میخوانده، نابینا بوده، یا نمیفهمیده هستهی جستار واقعیت است نه خیال! 0 28 فاطمه سادات مظلومی 1404/3/15 جامانده از پسر مرضیه نفری 4.0 17 وقتی کتاب را شروع کردم، به سبب شناخت نویسنده میدانستم آنچه مینویسد قصه ی پرمایه ای خواهد بود از طرف دیگر همیشه داستانهایی با ریشه های تاریخی برایم یکجور دیگری جذاب بودند شاید این هم نشات گرفته از آن خصلتی باشد که برای هرکاری از خودم می پرسم که چی؟ جا مانده از پسر قصه ای است گره خورده به ماجرایی تاریخی در خردادماهی پیش از انقلاب که خوب در دل قصه نشسته است. ضمن اینکه روایت کتاب سری هم به اسطوره های ملی میهنی مثل پسرکشی یا سیمرغ میزند. هرچند گاهی این اسطوره ها در حد نام باقی میمانند و نشانی از راه و رسم الگوی خود ندارند. نویسنده به فراخور موضوع ادبیات قصه و فضاسازی ها را به سمت لوتی گری نزدیک کرده و در این مسیر بنظرم كاملا موفق بوده است. با آنچه اهل فن در مورد زبان قصه میگویند که خود میتواند راوی زمان داستان باشد در این کتاب هم استفاده ی صحیح واژگانی این تناسب زمان و زبان را به خوبی نشان میدهد. نویسنده برای پیشبرد قصه از حضور شخصیتهای متعددی استفاده میکند که البته در سرنوشت یکی نیستند گاهی به خوبی جان میگیرند و گاهی کارکردشان انگار از نظر نویسنده مغفول می ماند. نویسنده برای روایت پریشانیهای شخصیت اصلی از جملات کوتاه و منقطع استفاده میکند که از یک جای قصه به بعد برای خود من کلافه کننده بود. با اینحال در مجموع کتاب روان و خوش خوانی بود که میشد دو سه روزه و بی وقفه نشست پایش و تمامش کرد کاری که من در تعطیلات آخر هفته ای که گذشت انجام دادم . 1 3 فاطمه سادات مظلومی 1404/3/10 برفاب مرضیه نفری 4.0 3 برفاب کتابی با شخصیتپردازی و کنش و واکنشهای ملموس، گرهافکنیهای سهل و ممتنع و در مجموع کتابی برای زن و خانواده است. کتابی کاملا ایرانی، برگرفته از امروز جامعه ولی در عین حال از زاویهی نگاهی متفاوت که بازتعریفی از مقولهی خیانت، طلاق، تربیت فرزند و... دارد. نویسنده با انتخاب درست راوی اول شخص، به درون ذهن شخصیت اصلی نفوذ کرده و به خواننده کمک میکند خودش را بجای ایستادن بیرون گود و تماشای تلخیهای زندگی، در میانهی آن ببیند و خود را محک بزند که اگر بیرون گود نبود باز هم براحتی انسانها را قضاوت میکرد؟ کتاب را دوست داشتم، اگرچه حتی در زمینهای ترین چالش شخصیتهای آن که درک فرزند نوجوان بود هم بیتجربه بودم ولی آنقدر داستان شبیه زندگیهای دور و برم در جامعه بود که اساسا احساس غریبگی با داستان نداشتم شاید هم چون فضای داستان در شهر قم اتفاق میافتاد، انقدر برایم نزدیک به ذهن بود. اینکه میدانستم پردیسان کجاست، خیابان ساحلی به کجا میرسد، اگر خانهای در سالاریه باشد یعنی سبک زندگی خانواده چگونه است و و و... 0 2 فاطمه سادات مظلومی 1404/3/7 آقای سالاری و دخترانش مجید اسطیری 3.0 16 بنظرم در یک کلمه مسجد موضوع اصلی این کتابه هر چند نویسنده روی کلمه #سرمایه داری تمرکز خاصی داره نسبتا خوشخوان بود و تو دو روز تموم شد. داستان با فراز و نشیبهایی پیرامون رابطه مسجد و بازار بازنشستگی مدیریت اقتصادی زنان ( تمام شخصیت های زن داستان در همه ی ابعاد بشدت ناقص و ضعیف تصور شده بودن و این خودش بحث جدایی می طلبه طلبه خوب و طلبه بد هیئت های شلوغ تهی از اثرگزاری گرانفروشی و غیره همراه بود. این تنوع موضوعات از طرفی ذهن خواننده رو به تکاپو می انداخت و از طرفی باعث شده بود که همه ی مسائل پایان باز داشته باشن؛ انقدر باز که موقع خوندن نسخه ی الکترونیکی هر چه میزدم صفحه ی بعد، ورق نمی خورد و تازه فهمیدم کتاب تموم شده!!! بعضی از شخصیتها تا آخر داستان فقط در حد یه مثال باقی موندن و نمیدونم این از زیرکی نویسنده بود برای توجه به شخصیت آقای سالاری و درونیاتش یا حاصل بی حوصلگی در شخصیت پردازی که البته از نویسنده ای چون آقای اسطیری بعیده در مجموع بنظرم کتابی بود در محتوا پیچیده و عمیق و در مفاهیم ساده هم معمولی 0 2 فاطمه سادات مظلومی 1404/3/6 سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن زهره عیسی خانی 3.3 44 دلم میخواد برای همه زنان و دخترانی که میشناسم بخرمش و بگم که لطفا تا آخر بخوانید نگاه نو قلم جذاب تنوع موضوع و زاویه، روایتها ریشه دار اما بدون فکت های خسته کننده ی علمی و عموما نزدیک به نگاه های خودم بنظرم اگر دنبال روایت های بکن نکنی در حوزه زنان هستید، خیلی کتاب مناسبی نیست چرا که بنظرم توصیه ی یک خطی نداره و ماجراهاش و حرف هاش به نحوی در تضارب آراء یک مادر خانه دار تحصیل کرده و دختر فعال اجتماعی اتفاق میافته ... ولی آنچنان دقیق و جذاب هر دو موضع رو روایت میکنه که شما تهش می تونید برای خودتون نتیجه بگیرید... بهتون اجازه ی تحلیل و انتخاب میده... خلاصه که دست خالی از کتاب بیرون نمیرید و نکته ی قابل عرض دیگر اینکه بنظرم کتاب یک بیس اعتقادی و یک حدی از تشرع رو برای مخاطب در نظر گرفته بود و فی الواقع از فضای اسلام آری یا خیر گذر کرده و در یک رده ی بالاتر که بحث هویت اجتماعی زنان هست وارد بحث شده بود... 0 2 فاطمه سادات مظلومی 1404/3/6 یک خوشه انگور سرخ فاطمه سلیمانی ازندریانی 4.1 25 این کتاب را خیلی وقت پیش خریده بودم اما سخت دست و دلم به خواندن رمانهای دینی میرود، پس قسمت بود آغاز و پایانش در شب شهادت جواد الائمه رقم بخورد. کتاب روايت كرامات جواد الائمه از زبان همسر و قاتلش ام فضل است!!! انتخاب زاویه ی روایت داستان نوآورانه و زیرکانه است... اینکه اول شخص قاتل شخصیت اصلی باشد دست نویسنده را برای نفوذ به درونیات ضد قهرمان و بیان آنها باز میکند. شخصیت پردازی و صحنه سازی کتاب آنقدر قوی است که من گمان میکردم یک فیلم سینمایی میبینم... زبان نویسنده سالم و ترتیب چینش داستانها بسیار ماهرانه است. اگر از غلط های ویراستی در ظاهر و تمرکز روی صرفا دو بعد بخشندگی و معجزات امام جواد در محتوا چشم بپوشیم کتاب بسیار بسیار خواندنی است. 0 2