معرفی کتاب ریاح اثر جلال توکلی

ریاح

ریاح

جلال توکلی و 1 نفر دیگر
3.6
12 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

14

شابک
9786000332747
تعداد صفحات
160
تاریخ انتشار
1398/12/19

توضیحات

کتاب ریاح، نویسنده جلال توکلی.

لیست‌های مرتبط به ریاح

یادداشت‌ها

sin_alef

sin_alef

1403/12/30

          گذاشتمش روی زمین؛ همان جایی که خواسته بود، کنار گودالی که عمیق‌تر از آن بود که جای انفجار خمپاره باشد.
چهره‌اش، زیر نور منورها و برق انفجارها، بی‌رنگ شده و خون محاسن سفید و سراسر سینه‌اش را پوشانده بود.
گفت: «آقای نویسنده! مرا یک گوشه توی همین کانال بِکار»
اینها را که برای دکتر تعریف می‌کنم، می‌خندد و مثل معلمی که غلط شاگرد تنبلش را گرفته باشد، می‌گوید:
«نه جناب استاد! بکار صحیح نیست... دفن کن.... و تو اسماعیل را دفن کردی؟!»
و من هر بار می‌ترسم و می‌گویم: «بله، دفنش کردم.» هرچند که سخت وسوسه می‌شوم که بگویم: «بله، کاشتمش.»


پ‌ن) یه داستان به شدددت خواندنی درباره چگونگى نفوذ #یهودیان در کشور #فلسطین‌ با استناد به دستنوشته‌هاى یک رزمنده #مسلمان فلسطینى....
‌
نقش #انگلیس_پلید در این نفوذ تدریجی برام خیلی جالب بود!
روحیه عجیب و مرموز و منفور صهیونیسم‌
رو کاملا میشه تصور کرد ...
سادگی و مظلومیت مردم فلسطین رو هم.
فضای داستان، سیر داستان، اطلاعاتی که در حین روایت به مخاطب میده.... نمادها...تصویرسازی های ساده و در عین حال تاثیرگذار
همه چیز در یک #ترکیب_عالی، تلخی یک تاریخ مهجور رو به خوبی به تصویر می‌کشه
و مخاطبش رو به فکر وامیداره...

پایان اسرائیل رو که ان‌شاءالله به زودی با چشمای خودمون میبینیم ✌ولی شروع و شکل‌گیریش رو توی این کتاب بخونید! 🇵🇸
عالی بود 👌


#معرفی_کتاب 
#ریاح 
#جلال_توکلی
#انتشارات_سوره_مهر
        

0

8

          این کتاب رو حدودا یکسال پیش خریدم یه روزی که واسه جلسه ای رفته بودم حوزه هنری و زود رسیدنم باعث شد تو فروشگاه کتاب چرخ بزنم.... اول از همه اسمش چشمم رو گرفت بعد طراحی جلد و قطر و قیمتش... - خیلی سخت مجاب میشم که کتابهای قطور رو شروع کنم بخونم

کتاب رو که ورق زدم فهمیدم با یک رمان فلسطینی از یک نویسنده ی ایرانی مواجهم پس بی فوت وقت خریدمش
عصر همون روز ۱۶ صفحه از کتاب رو خوندم... جون کندم و خوندم چون نمیفهمیدمش... خیال بود یا واقعیت؟

گذاشتمش کنار و مامانم برداشتن و کمتر از ۲۴ ساعت خوندن و بهم برگردوندن... اون موقع بود که حس کردم شاید ذهن من پریشون بود که نفهمیدمش

امروز بعد از مدتها فرصت کردم که برش دارم و از صفحه ی ۱۶ دوباره بخونمش....
کمتر از ۱۰ ساعت زمان برد تا کامل خوندمش! کلمه ها مثل ماهی جلو چشمم لیز میخوردن و صفحه به صفحه جلو می رفتم..... قلم نویسنده قوی بود و روون پر از شخصیت پردازی و تصویر سازی و مهمتر از همه پر از استعاره همونطوری که من دوست دارم...
رمان میخوندم و در کنارش تاریخ فلسطين... رمان میخوندم و در کنارش به کلی از سوالات ذهنیم در مورد چرایی و چگونگی نفوذ یهودیها به فلسطین جواب داده میشد. رمان می خوندم و با خودم تکرار میکردم امروز بیش از هر زمان دیگری مردم ما باید این کتاب رو بخرن و بخونن....
        

2