یادداشتهای محمدرضا زاهدی (10) محمدرضا زاهدی 6 روز پیش استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول منصور ضابطیان 3.9 48 الان که دارم درباره کتاب مینویسم، برق رفته است و حدود 45 دقیقه میشود که غرق خواندن صفحات پایانی کتاب منصور ضابطیان بودهام. شاید سفرنامه برای خیلی از آدمها که ایدهآلگرا هستند یا دوست دارند وقتشان را صرف خواندن کتب علمی، سیاسی، مذهبی و... کنند، جالب نباشد اما ضابطیان آنقدر صمیمی مینویسد که احساس میکنی با یک رفیق دو سه ساعتی وقتگذراندن هم ایده بدی نمیتواند باشد و با او همراه میشوی. من از ضابطیان دو کتاب خواندهام (سباستین - استامبولی) که هر دو برایم بخاطر مقصد مسافر جذاب بودند. سباستین درباره کوبا بود و استامبولی درباره ترکیه و بیشتر شهر استانبول. در مورد کوبا هیچ نمیدانستم و فقط تشنه بودم تا کسی برایم کمی از آن تعریف کند اما درباره ترکیه قضیه فرق میکرد. مدتهاست که به شکل عجیبی نمیتوانم در برابر دیدن فیلم و سریالهای ترکی مقاومت کنم هر چند که دوستان سریالبینم تا این موضوع را میفهمند شکوه میکنند که مگر آدم سریالهای مثلا نت فلیکس رو ول میکنه بره بشینه سریال ترکی ببینه؟! این جملهها را قبلا درباره علاقهام به سینمای هند و بالییود هم با تمسخر بیشتر شنیدهام. خب این هم خاصیت بد هنر است که عدهای از هنردوستان را از انعطاف میاندازد و حاضر نیستند چیزی غیر از هنر را ببینند. بنظر شما قاب دوربین در یک فیلم اهمیت بیشتری دارد یا آنچه از جنس محتوا و فرهنگ یک ملت به شما ارائه میکند؟ خودم هم نمیدانم شاید جفتش اگر کنار هم بود بهتر میشد. بگذریم برای من مهم بود که ضابطیان استانبول سریالهای مورد علاقهام را تعریف میکند یا تحریف. اما بی انصافی است اگر نگویم که نه تنها با سریالهایم تطابق داشت بلکه فراتر هم رفته بود و چیزهایی را از ترکیه نشانم داد که در سریالها نمیتوان یافت. من همیشه فرهنگ مافیایی ترکیه را دوست داشتم و سریالهایش را دنبال کردم شاید هم از بیرون جذاب باشد و اگر در استانبول با آنها روبهرو شوی فرار را بر قرار ترجیح دهی. اولبار سریال معروف Çukur یا همان گودال را دیدم و بعد از آن چند ماهی به دنبال سریالی بودم که به همان اندازه مرا مجذوب خویش کند تا آنکه به طور اتفاقی به این سریال برخوردم Eşkıya Dünyaya Hükümdar Olmaz یا همان راهزنان بر دنیا حکومت نمیکنند. جالب است بدانید که قسمت این سریالها به زبان اصلی و نه دوبله چیزی قریب به ۲ ساعت و ۳۰ دقیقه هستند و تقریبا دیدن ۳ قسمت برابری میکند با دیدن یک فصل از سریال مثلا breaking bad. اما آیا این باعث میشود تا تسلیم شوم؟ خیر. آیا سبب میشود تا بین راه از سریال خسته شوم؟ خیر. آیا موضوع سریال کلیشهای است و میتوانم ادامه را حدس بزنم؟ بله. و باز هم میبینم و غرق میشوم.😁 خیلی حرف زدم مرا عفو کنید بخاطر هیجانی که نسبت به ترکیه و فرهنگ و زبانش دارم و از ضابطیان هم ممنونم بخاطر سفری که به ترکیه داشتیم و حال مرا خوب کرد. 1 39 محمدرضا زاهدی 1403/7/20 آن ها فاضل نظری 4.0 36 عده قلیلی از شعرا هستند که غزلیاتشان از منظر شاخصهای ادبی، محتوای عرفانی و غنایی، وزن و تنغیم و آهنگ در اوج است. برای مثال خود حضرت لسان الغیب هم گاهی از خودش عقب میافتد و حافظ همیشگی نیست. این خاصیت شعر است. شاعر اگر بخواهد اصل را رعایت کند، بایستی آنچه در درون دارد را به زبان آورد نه اینکه صرفا کلمات را کنار هم بچیند و ریتمی اختیار کند. این است که استاد مرحوم، هوشنگ ابتهاج میفرمود که در بهترین حالاتم شاید سی درصد آنچه در دل داشتهام را توانستم با کلمات بیافرینم. پس شاعر باید موسیقی بداند، فرم بفهمد، محتوا بشناسد و از همه مهمتر بتواند خلق کند. شاید بتوان گفت همه اینها متکی به تجربه وجودی یک انسان از طبیعت باشد. شاعر باید طعم زندگی را بچشد تا خالق اثری شود. هر چقدر جوشش درونی او بیشتر باشد اثر او خلاقانه تر و منعطفتر میشود. فاضل نظری شاعریست که در زمانه ما جوشش خوبی دارد. حالاتش در ابیات کمی اوج میگیرد و در بسیاری از ابیات، حداقل محتوا و فرم ادبی و بیانی را با خود دارد. به گمان، ریتم و آهنگ غزلیاتش، نقطه ضعف اوست و شاید به همین دلیل است که خودش هم اشعار را خوشآهنگ نمیخواند. خاطرم هست که یوسفعلی میرشکاک میگفت: ما خود را گول زدیم یعنی بیدل دهلوی ما را به اشتباه انداخت و فکر کردیم که میتوانیم چون قُدما غزل بسراییم و حافظ و سعدی نوینی در عصر جدید خلق نماییم. نمیدانم چقدر آینده این سخن را تصدیق میکند اما فیالحال آنچه از شاعران اخیر میبینیم خلاف این را بیان میکند. 1 4 محمدرضا زاهدی 1403/7/17 سباستین: سفرنامه و عکس های کوبا منصور ضابطیان 4.1 74 شاید غالب ایرانیها یا حتی مردم جهان، کوبا را با والیبالش بشناسند. روزگاری بود که والیبال کوبا در صحنه مسابقات پادشاهی میکرد و میدرخشید اما کسی تصویری از زندگی این ورزشکاران و مردم کشورشان نداشت. اول بار که علاقمند شدم کوبا را از نزدیک ببینم و امیدوارم یک روز این آرزو محقق شود، پس از دیدن سکانسهای رانندگی وین دیزل (دومینیک تورنتو) در فیلم سریع و خشن ۸ بود و پاسخی که در برابر سوال چرا به کوبا آمدی به سایفر داد. کوبا کشور عجیبی است. کاری به فضای سیاسی و اقتصادی و مدل حکومتی آن ندارم که در جای خودش قابل بحث و مطالعه است اما همین زیست مردم آن منطقه و فرهنگ و قومیتشان جذاب و شگفتانگیز است و بنظرم منصور ضابطیان خیلی خوب توانسته کلیاتی از این فرهنگ را به تصویر بکشد. با خواندن این کتاب شوقم به دیدن کوبا بیشتر شد. امیدوارم شما هم از خواندنش لذت ببرید. 0 25 محمدرضا زاهدی 1403/7/10 ابن مشغله نادر ابراهیمی 4.2 75 گاهی اوقات حس میکنم این کتابها هستند که ما را بسته به شرایط و درگیریهای فکری و سوالات ذهنیمان انتخاب میکنند نه ما. بنظر شما عجیب نیست که سر کلاس میروی درحالیکه کتاب ابن مشغله نادر را زیر بغل خود زدهای و در ابتدای سخن، دانشآموزی سوالی را در باب انتخاب شغل از تو میپرسد و تو خرسندی از این که میتوانی پاسخهای خوب و قابلی را تقدیم سوالش کنی؟ این پیشآمدها را اول بار نیست که تجربه میکنم و باز میگویم که کتابها ما را انتخاب و به پای منبر خویش دعوت میکنند. قبلا هم گفتهام که قلم نادر معجزه است و کلمه دیگری را شایسته توصیف قلم او نمیدانم. ضعیفترین اثر نادر هم در برابر آثار بسیاری از نویسندگان در صدر قرار میگیرد چرا که نادر از دل مینویسد از یقین مینویسد از چیزی که همه وجودش آن را پذیرفته و تجربه کرده مینویسد برای همین شیرین است و بازی با کلماتش شما را دلزده و ناخوش نمیسازد. نادر بخوانید چرا که نادر، در روزگار ما نادر است. 0 0 محمدرضا زاهدی 1403/7/4 تفسیر سوره منافقون 4.6 4 مدتهاست که میخواهم وقت بیشتری روی قرآن بگذارم. سالهاست که قرآن را از بَرَم، میخوانم، نگاه میکنم اما دریغ از ذرهای تفکر و تدبر. آغاز دهه سوم زندگی برای من عایدی مهمی داشت و آن هم تغییر نگاه و شکل تفکر کردن بر روی آیات قرآن و دیگر کلمات دینی بود. در این دو سه سالی که دهه سوم زندگی از عمرم کاسته، تلاشم بر این واقف شده که مسیر فهم قرآن را به درستی طی کنم. عده زیادی راه را برعکس میروند. فهمی از مسائل دینی دارند و برای آن فهم به دنبال دلیل و مدرک و استنتاجی از قرآن هستند. اینکه تفسیر به رأی است. باید کوشید تا کلمات قرآن را با ذهنی به دور از تعصبات و عقاید شخصی، تدبر کرد و فهم حاصل از آن را نیز ارجاع به کسی نداد چرا که تدبر در گام اول موظف است فردیت انسان را رشد دهد. سوره منافقون ۱۱ آیه دارد که بایستی علاوه بر تأمل در تک تک آیات به دنبال فهم شبکه معنایی سوره نیز بود. چرا که بنظر میآید جزء معنادار قرآن سوره است. برای مثال آیات انتهایی سوره در باب انفاق صحبت میکند و دیگر آیات تصویری واضح از منافق میسازد. به راستی چه ارتباطی میان کلمه « انفاق » و « نفاق » وجود دارد که به شکل حیرتآوری از یک ریشه نیز هستند؟ باید قرآن را بارها و بارها خواند و مرتبا در آن تعمق کرد چرا که قرآن آمده است تا فردیت ما را بسازد، روحمان را جلا دهد و انسانی متعالی از یکایک ما بیافریند. چنانچه فردیت ما ارتقا یابد، جامعه نیز دگرگون خواهد شد. اما برسیم به این کتاب. صاحب اثر مرد خردمندی است که همواره افسوس میخورم از اینکه سیاست این حکیم فرزانه را به خود تخصیص داد و جهان عرفان و فلسفه و اخلاق و تفسیر و تدبر را بیبهره از فرمایشاتش گذاشت. این کتاب آن چیزی که میخواستم نبود لکن بدین معنا نیست که سخنان بیحاصل و خالی از لطف بودند. نیتم از خواندن سوره منافقون حل شدن نفاق در وجود خودم و آگاهی از ابعاد فردی آن بود که این کتاب تا حدودی رهنما بود اما بیشتر نفاق مصطلح و مکشوف در جامعه را مورد خطاب و بررسی قرار داده بود. لذا به جهت فهم کلیات و ارتباط اولیه با سوره منافقون توصیه به خواندنش میکنم. باشد که تدبیرگر امور راه بَرَد ما را آنگونه که خود صلاح بیند. 0 2 محمدرضا زاهدی 1403/6/23 وقت بودن جلیل سامان 3.8 16 سال گذشته بود که موبایلم زنگ خورد و برای یک سفر قرآنی 5 روزه به زابل، دعوت شدم. خاطرم نیست چه روزی بود که از مهرآباد تهران به فرودگاه زابل پرواز کردم اما این را به یاد دارم که هفتهای یک پرواز بیشتر نبود. فرودگاه زابل بسیار خسته و در حال تعمیر بود. فرودگاهی با سالن داخلی به کوچکی یک آپارتمان ویلایی در شمال تهران و محوطهای در حال ساخت. یک باند فرود هواپیما که آسفالتش آدم را یاد جاده قدیم قم - کاشان میانداخت. از هواپیما که پیاده شدم، چیزی نمانده بودم کت در دستم را باد ببرد. گرد و خاک عجیبی چشم را نوازش میکرد. به سرعت به سالن داخلی فرار کردم و با استقبال میزبان رو به رو شدم. او میگفت نگران نباشید بادهای 120 روزه است. بد موقع به زابل آمدهاید یکم هوا بدقلقی میکند. تازه فهمیدم چرا هواپیما با تاخیر بلند شد و خلبان به سختی آن را نشاند. سفر 5 روزهای که داشتم نگاهم را به زندگی و شرایط اطرافم خیلی تغییر داد. مردمی خونگرم، قانع و پهلوان که با امکاناتی ناچیز در موقعیتی از وطنشان زندگی میکنند که جز سختی، رنج، مصیبت، جنگ، قتل، بلای طبیعی، بیکاری، بیماری، بیآبی و ناامنی، چیزی به آنها اعطا نمیکند اما ایستادهاند چرا که سرزمینشان است و خاک را نباید رها کرد. خواندن این کتاب، یادآور خاطرات و مشاهداتم بود. کتاب قلم روان و داستان گیرایی داشت اما برای نشاندادن فرهنگ و آداب و رسوم و معضلات و مشکلات سیستان و بلوچستان چونان قطرهای در برابر دریا بود. باشد که نویسندهای فنّان بنویسد آنچه شایسته تحریر و تقریر است. 0 2 محمدرضا زاهدی 1403/5/11 چگونه کمتر نگران پول باشیم جان آرمسترانگ 3.0 3 سلام یکی از موضوعات مهمی که در انتخاب شرکاء زندگیمان (رفیق - همسر و...) باید مد نظر قرار دهیم نگاه آنها به مسائل مالی و خاصه « پول » است. متأسفانه یا خوشبختانه ، « پول » در جهان امروز میتواند شاخص مهمی برای مقایسه افراد با یکدیگر باشد. این کتاب در صفحه ۵۳ چند ویژگی مالی مثبت شریک زندگی را توضیح میدهد که حقیر به طور خلاصه در اختیار شما میگذارم: ۱) تشویق به واقعبینی در امور مالی زندگی (ما گاهی آنقدر درگیر تشویق دیگران به انجامدادن کاری غیرممکن میشویم که پاک فراموش میکنیم شاید اینگونه انتظارات بیجا باعث بدبختی آنها شود.) ۲) استفاده نکردن از پول برای تحقیر دیگران ۳) انتقال ندادن ناامیدی و خشم حاکی از بدست نیاوردن ثروت ۴) ایجاد الگوهای خوب رفتاری مثل مصرفگرا نبودن به معنای منفی آن ۵) داشتن دید باز در تجربیات اقتصادی و صداقت در بیان آنان (مثلا اگر شخص شکست اقتصادی داشته بیاد صادقانه همه رو بگه و از خودش تعریف نکنه و اشتباهاتش رو بپذیره) ۶) شنیدن سخنان طرف مقابل و تحمیلنکردن نظرات خود 0 15 محمدرضا زاهدی 1403/4/27 روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگی ساوا 3.5 26 بعضی وقتها هنر در سادگیست. بعضی وقتها نویسنده حرف خاصی نمیزند، جمله شاهکاری نمیگوید که نیاز به یادداشت آن باشد، انتقادی از جایی نمیکند، اعتراضی ندارد. در عوض سادگی را به شما هدیه میکند. این کتاب، روایتی از جنس زندگیست. روایتی بی آلایش که ثابت میکند همین زندگی دم دستی و روزانه هر کدام از فرزندان آدم، میتواند چقدر چالشهای تلخ و شیرینی برای کتابت داشته باشد. و چقدر تجربه حیات زیباست و صد حیف که عمر کوتاه آدمی بستر ناتوانیست برای زیست بیپایان. 0 35 محمدرضا زاهدی 1403/4/13 وسعت معنای انتظار نادر ابراهیمی 3.0 1 نادر ابراهیمی برای من، معجزه قلم است. هر بار که کتابی را از او آغاز میکنم، سلولهایم از تک تک کلماتش، جملههای نابش و نگاه خاصش به مسائل لذت میبرد. همیشه کتابهای نادر را یکنفس خواندهام. برای من نادر یعنی خود خود ادبیات. ادبیات را با او شناختم وقتی در نوجوانی کتاب مردی در تبعید ابدی را از او خواندم و همچنان هر گاه احساس خستگی در خواندن داشته باشم، نادر دستم را میگیرد و بار دیگر روحم را غرق در کتابت خویش میکند. این کتاب سه نمایشنامه از نادر است که ریتم و سرعت خوبی دارد. جزو کتب ویژه نویسنده نیست اما برخی نویسندگان، ضعیفشان، خوب نویسندگان دیگر است. پس بخوانید و لذت ببرید. 2 9 محمدرضا زاهدی 1403/4/12 هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر حبیبه جعفریان 4.0 61 کتاب روایت زندگی موسی صدر است. مردی که هنوز هم برایم گنگ و عجیب است. این کتاب به بسیاری از سوالات من پاسخ نداد. دوست داشتم تا نگاه موسی صدر در زمینههای کلان سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی را بدانم اما مجهولات من بیپاسخ ماند تا شاید در خوانش کتابی دیگر پاسخی به آن داده شود. این کتاب روایت افراد نزدیک موسی صدر است و طبیعیست که بیشتر به تعریف و تمجید میگذرد و احساس میکنید با یک بت روبهرو شدهاید. من آموختهام که کلمات احساسی را اندیشمندانه نگاه کنم و بار عاطفی آنها را کنار بگذارم تا بتوانم شخصیتی منطقی از یک انسان بزرگ در ذهنم بسازم که بسیار درست رفتار میکند اما گاه خطا هم در رفتارش پیشامد میکند. بخوانید و لذت ببرید از شناختن یک انسان بزرگ... 3 6