یادداشت محمدرضا زاهدی
1404/1/11
سلام اگه از اون تیپ آدما هستید که صبح بعد از بیدارشدن به کائنات لبخند میزنید و احساس میکنید هر اتفاقی که در اطرافتون میفته نباید براش غمگین شد و همهچیز لبریز از کثافت مثبتگراییه، این کتاب بدردتون نمیخوره. با یه اثری شبیه جزء از کل استیو تولتز یا چیزی شبیه کتابای مصطفی مستور روبهرو هستید که بدبختیای واقعی عالم رو تف میکنه توی صورتتون. کتاب هیچ منطق روایی یا داستانی نداره و فقط یه پسر که روایتگر داستان باشه، جهانبینی خودش رو پس از یجورایی کشتن برادرش ، از دست دادن مادرش ، جدایی از همسرش و سالها قهر با پدرش ، براتون تعریف میکنه. فکر نکنید کتاب رو براتون اسپویل کردم اصلا اینطور نیست. جملات زیادی از جنس واقعیت زندگی، منتظر شماست تا مغزتون رو بترکونه و دیوانتون کنه. نمیدونم آندری نیکولایدس چرا این کتاب رو نوشته ولی هر چه که هست معلومه اونم فهمیده نمیشه توی این دنیا خوشحال بود.
(0/1000)
سجاد
1404/1/14
0