باغ آلبالو
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
6
خواندهام
167
خواهم خواند
67
توضیحات
کاری به ملک اربابی آمده بودیم.او مست بود.لیوبف آندره یونا آن طور که حالا یادم می آید،زن جوان و بسیار لاغری بود.مرا به دستشویی اتاق بچه ها آورد و گفت:«گریه نکن دهاتی کوچولو تا وقتی بخواهی ازدواج کنی خوب میشود...»