مهدی اسماعیلی

مهدی اسماعیلی

@mahdiesmaiili

14 دنبال شده

184 دنبال کننده

            معلم | کارشناسی ارشد حقوق عمومی
          
mahdiesmaiili
mahdiesmaiili
گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

        پس از سال‌ها که موفق به مطالعه این کتاب نمی‌شدم، بالاخره در چند روز مانده به عاشورای ۱۴۴۵ هجری قمری، توفیق شد در لابلای امواج این صفحات، غرق شوم، به امید آنکه ناجی، حسین علیه‌السلام باشد. 

راجع‌به نکته کلی به‌دست‌آمده از مطالعه‌ی حماسه حسینی، درحد اختصار می‌توان گفت که: 

در بخش اصلی، کتاب به این می‌پردازد که نهضت امام حسین علیه‌السلام، یک نهضت چندماهیتی است، چون عوامل مختلف در آن اثر داشته است.
عوامل موثر عبارتند از:
۱. عامل بیعت ۲. عامل دعوت ۳. عامل امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر
امام علیه‌السلام، نسبت به هر عامل، وظیفه‌ی خاصی دارد. در عامل اول، یک مدافع است؛ در برابر بیعت. در عامل دوم، متعاون است. در عامل سوم، یک مرد انقلابی است.
نکته‌ی دیگر اینکه ارزش این سه عامل در یک درجه نیست. به موجب عامل سوم است که این نهضت شایستگی پیدا کرده است که برای همیشه زنده بماند و تا ابد آموزنده باشد؛ زیرا این عامل نه متکی به دعوت است و نه متکی به تقاضای بیعت. 

حرف مهم دیگر کتاب، این است که روح حسین بن علی دارای حماسه است و او یک قهرمان است و استاد مطهری در بخشی می‌گوید: من مخالف رثاء و مرثیه نیستم، ولی می‌گویم این مرثیه باید به شکلی باشد که در عین حال آن حس قهرمانی حسینی را در وجود ما تحریک و احیا کند. 

چه خوب است این اثر را همه آنان که عشق حسین علیه‌السلام را در دل دارند، بخوانند تا او را بفهمند.
در درجه‌ی بعد همه کسانی که خود را پرچمدار عرصه‌ی تبلیغ می‌دانند و می‌خواهند حضرت حسین علیه‌السلام را به همه‌ی جهان معرفی کنند، حتما یکی از مقدمات ضروری، مطالعه‌ی عمیق و دقیق این کتاب است.


      

33

        در رسانه‌های سنتی و مدرن و از تریبون‌های مختلف، دائما معایب و مضرات دیکتاتور بودن و نظام توتالیتر را خوانده و شنیده‌ایم؛ اما در مکتب دیکتاتورها، اینیاتسیو سیلونه علاوه بر جنبه‌های منفی، از کارکرد غیر منفی دیکتاتوری هم می‌گوید و از دوزاویه نسبت به جناب دیکتاتور شناخت پیدا می‌کنیم.
دنیا تمام نسخه‌های حکمرانی را تجربه کرده و حالا باید آن‌ها را سنجید و به‌گزین کرد. دموکراسی ماسک زیبایی است برای جلب اعتماد ملت‌ها و بعد از آن سوء‌استفاده از آن جایگاه که تصاحب شده است. در قسمتی از کتاب آمده: روشن‌ است که دوران دموکراسی به سر رسیده ... حکومت، حکومت است و نمی‌تواند حکومت نباشد.
البته این کتاب، کاملا سکولار به بحث حکمرانی پرداخته و طبیعتا با دیدگاه توحیدی به این مقوله نپرداخته است اما برای حاکمیت ما که دچار چالش‌هایی هم هست، حرف‌هایی دارد. هرکس که انحطاط عالم سیاست را در دنیا احساس می‌کند، به این کتاب نگاهی عمیق بیندازد.
      

46

23

        کتابی برای آنان که هر روز با دروغی تازه از سیاستمداران مواجه می‌شوند و این سوال همواره در ذهنشان وجود دارد چرا سیاستمداران دروغ می‌گویند.
تقریبا زندگی همه‌ی ما در دنیای به اصطلاح مدرن، تحت تاثیر سخنانی است که اهالی سیاست می‌گویند. گاهی دروغی که یک سیاستمدار در آن سر دنیا می‌گوید، جان هزاران نفر را در این سر دنیا می‌گیرد.
مِرشایمِر در این کتاب، با دسته‌بندی فریب در قالب ۳ عنوان (دروغگویی، سیاهکاری و کتمان)، با اشاره‌ای به دو مورد دیگر، در اصل، به سراغ بررسی انواع دروغ پردازی و جنبه‌های مثبت و منفی آن در سیاست بین‌الملل می‌رود. 
نویسنده معتقد است، "رهبرانی که به دروغ‌پردازی بین‌المللی مبادرت می‌ورزند نهایتا مردم خود را نیز فریب می‌دهند، هرچند آن‌ها هدف مورد نظر نیستند.
رهبران نه تنها به دیگر کشورها که به ملت خود نیز دروغ می‌گویند چرا که باور دارند به سود مصالح کشورشان است. و البته گاهی حق با آن‌هاست. در مقابله با دشمنی خطرناک، چنانچه استفاده از فریب حامل مزیت‌های استراتژیک باشد، گفتگو ندارد که سیاستمداران و دیپلمات‌ها در به‌کارگیری دروغ لحظه‌ای نباید از خود تردیدی نشان دهند."
نکته قابل توجه این کتاب این است که در کل، مزیت‌های دروغ‌پردازی در سیاست بین‌الملل را بیش‌تر از معایب آن می‌داند.
      

28

        همزمان شدن مطالعه این کتاب با اتفاقات و حوادثی که در جامعه ایران این روزها رخ داده، برایم جالب بود.
کتاب، کلان مسئله‌ای را مطرح می‌کند که در حکومت جمهوری اسلامی ایران ظاهرا  برای قوه‌ی حکمران بی‌اهمیت جلوه می‌کند؛ در حالی که بیش از پیش عمق فاجعه بی‌اعتمادی عمومی را با چشم غیر مسلح هم می‌توان رویت کرد.
اگر شعارهایی که هر لحظه از بلندگوهای رسانه‌های مختلف حاکمیت پخش می‌شود، اگر آرمان‌های انقلاب اسلامی هنوز برایتان زنده‌است و اگر می‌خواهید جمهوری اسلامی، تمدن نوین اسلامی را رقم بزند و استوار و پابرجا تا ظهور منجی، باقی بماند و... باید حاکمیت مردم را در کنار خود داشته باشد و این مهم به‌دست نمی‌آید مگر با حفظ اعتماد بین مردم و حاکمیت.
می‌خواستم از کتاب بنویسم، اما دردها و دغدغه‌ها لحظه‌ای مسیر قلم را به سمت دیگری کشاند.
به اصل ماجرا برگردیم.

دونالد اف. کتل در "حکومت و اعتماد عمومی" یک نسخه مختصر و مفید برای کسب و مدیریت اعتماد عمومی، پیچیده است. ابتدا معمای پیچیده اعتماد را مطرح می‌کند و بعد راه‌های کسب اعتماد و سپس علل سلب اعتماد را بیان می‌کند. 
جمله‌ای در کتاب گفته شده که: 《بی‌اعتمادی در تمام واکنش‌های متقابل انسان‌ها، مخصوصا در حکومت‌ها ریشه دارد. همه‌ی حکومت‌ها باید همیشه به مشکلات بی‌اعتمادی  بپردازند و هیچ حکومتی نتوانسته به طور دائمی، کسب اعتماد را مدیریت کند. بعضی شهروندان به رهبران خود بیش از دیگران اعتماد می‌کنند. اما در اثر وجود شکاف‌های اجتماعی زیر، اعتماد به حکومت آسیب می‌بیند: جهانی شدن ، نابرابری درآمد، سن، تحصیلات، و مخصوصا ایدئولوژی.》
      

32

باشگاه‌ها

محاکات

277 عضو

مرگ فروشنده

دورۀ فعال

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

یادداشت های یک پزشک جوان

46

سور بز
          《تاریخ در قامت ادبیات》
رمان سوربز اولین تجربه‌ی خوانش من از یوسا و دومین تجربه از نویسندگان آمریکای جنوبی بود. با توجه به تجربه‌ی قبلی که چندان جذبم نکرده بود در ابتدای شروع رمان سوربز هم با مواجهه با اسامی متعدد لاتین احساس کردم با رمانی خسته‌کننده روبرو هستم که قرار است مثل تجربه‌ی قبلی نیمه کاره رها شود ولی فقط کافی بود چند صفحه از شروع داستان بگذرد تا کشش و جذابیت داستان مرا با خود همراه کند. جذابیتی که همینطور بی وقفه تا آخرین صفحه‌ی رمان ادامه داشت و مرا در دوره‌ی ۳۰ ساله‌ی دیکتاتوری توروخیو در جمهوری دومنیکن غرق کرد. در حین مطالعه و بعد از اتمام رمان به مواردی فکر کردم که این داستان تاریخی را که قابلیت تبدیل شدن به یک گزارش خطی کسل کننده را داشت، به داستانی پرکشش و جذاب برای من تبدیل کرد. موارد زیر نکاتی هستند که برای من در گیرایی داستان تاثیر مهمی داشته‌اند:
۱- روایت داستان در سه موقعیت روایی مختلف: بنظر من این نکته باعث شده بود روایت داستان از یک روایت صرفا تاریخی فاصله گرفته و با تعریف داستان از نگاه راویان متفاوت در سه موقعیت مکانی و زمانی متفاوت داستان را از خطر کسل کنندگی و روایتی خطی و گزارش گونه از تاریخ دور کند. و جدا از این مسئله این نوع از روایت این امکان را هم به مخاطب می دهد که با یک دوره‌ی تاریخی از سه نگاه متفاوت که هر کدام به نوبه‌ی خود وجه خاصی را از یک دیکتاتوری نشان می‌دهد آشنا شود.
۲- تغییر زاویه دید از سوم شخص به دوم شخص: تغییر گهگاهی زاویه دید از سوم شخص به دوم شخص که به ویژه در روایت از زبان اورانیا بیشتر مشهود بود بنظر من  شگردی از طرف نویسنده بود تا خواننده را با نگاهی قضاوت‌گرانه و پرسشگر به صورت فعالانه در راویت نگه دارد و اجازه ندهد مخاطب صرفا به خواننده‌‌‌ای منفعل و خارج از متن تبدیل شود که اتفاقات تاریخی را از نگاه ناظری سوم شخص نگاه می‌کند.
۳- روایت غیر خطی اتفاقات: داستان به خاطر روایت یک دوره‌ی طولانی تاریخی پر است از خورده داستان‌ها و اتفاقات مختلف که در دوره‌های زمانی مختلف برای شخصیت‌های داستان رخ می‌دهند ولی باز هم یوسا با نوعی روایت هوشمندانه و درست علاوه بر اینکه روایت را به سمتی گیج کننده نبرده است که خواننده را در کلاف سر در گم اتفاقات متعدد رها کند، روایت را از خطر افتادن به دام  خطی شدن و گزارش پشت سر هم اتفاقات نیز نجات داده است. او در ابتدا با ذکر عنوانی و اشاره‌ای تیتروار به اتفاقات مهم در طول داستان و بعدتر با بسط هر روایت در جای خود خواننده را کنجکاوانه در عطش دریافت اطلاعات نسبت به آنچه رخ داده تا آخر داستان با خود می‌کشاند.
۴-شخصیت‌های کامل و کنشگر: شخصیت‌های انتخاب شده برای روایت داستان نیز بنظر من یکی دیگر از هوشمندی‌های نویسنده برای ایجاد جذابیت در طول داستان است. شخصیت‌ها همگی انسان‌هایی کنشگر هستند که در برهه‌ای از زمان روایت می‌شوند که برای رسیدن به هدفی خاص و با امیال و خواسته‌ای شخصی علاوه بر پیش بردن پیرنگ کلی داستان، تاریخ را هم روایت می‌کنند. این روایت تاریخ به صورتی در هم تنیده با همراه شدن با انسان‌هایی که در موقعیتی از زندگی در تلاش برای رسیدن به هدفی خاص بنا بر امیال شخصی هستند علاوه بر ایجاد کشش بیشتر خواننده را هم به شخصیت داستان نزدیک تر می ‌کند تا بتواند با همدردی و هم‌ذات پنداری با شخصیت‌های داستان از منظر نگاه شخصی آنها که هر کدام به گونه‌ای درگیر این دوره‌ی تاریخی بوده‌ند به تاریخ نگاه کند.
مطالبی که در بالا گفته شد و مطمئنن نکات مهم دیگری که بنظر من نیامده همگی دلایلی‌ست که باعث می‌شود خواننده ناظر یک روایت کسل کننده و با نگاه صرفا تاریخی به یک دوره نباشد( مسئله ای که به راحتی می توانست در این نوع داستان رخ بدهد) و در عوض فعالانه درگیر داستانی شود که نگاهی ورای سیاست و تاریخ داشته و با نگاهی انسانی به روایت یک دوره‌ی مهم از تاریخ یک کشور پرداخته است‌ و این بنظر من همان کاریست که ادبیات انجام می دهد. ماریو بارگاس یوسا به زیبایی این کار را انجام داده تا به بهترین شکل ممکن تاریخ را تبدیل به ادبیات کند.
*این یادداشت در خرداد ماه سال ۱۳۹۸ نوشته شده است*
        

18

استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول

28

بیچارگان
          بیچارگان اثر داستایفسکی
اه چه رنجی‌یست، چه نکبتی‌ست این زندگی، چه دنیایی‌ست فقر و نداری، رویا و دوستی! دوستی های عمیق از هر سنی با دیگری، ارزوهای خوش برای دیگری و گریه هایمان برای دیگری. زندگی برای دیگری و مرگ برای دیگری. ان مرد برای دوستش مرگ را میپذیرفت، ولی دوستش باید میرفت، باید میرفت و مشیت الهی را میپذیرفت، همانطور که فقر و نداری و یتیمی را پذیرفته بود. او همیشه شاد خواهد بود که برای مدتی پدری و دوستی وفادار داشته. دوستی عاشق و دل خسته. نامه های این دو به هم جان سوز است، عمق روانم را سوزاند و تمام شد! نمیدانم چه بگویم فقط غمگینم، غمگین برای ان مرد و زن که فقر جدایشان کرده. فقر انها را از رویاهایشان دور کرده و رنج های عظیم به ان ها داده! براستی که حال فقرا را درک نمیکردم، اضطراب و تشویششان را درک نمیکردم، ولی حالا قطره ایش را چشیدم! و قطره‌ای عشق و دوستی خالصانه و راستین را هم چشیدم! دوستی ای که زیبا تر از عشق بود، بلی زیباتر از عشق! دوستی ای که باارزش تر از عشق و عاشقی بود! دوستی که دوام و قوت بسیاری داشت و قلب انسان را به رنج و در عین حال به قوت می اورد، که امکان همچین دوستی خیرخواهانه ای وجود دارد! براستی رنج کشیدم و لذت بردم!
این اثر را با ترجمه خشایار دیهیمی خواندم.
زروان ( علی رستمی شاهراجی )
        

36

از من بودن تا ما شدن: مهارت های انتخاب همسر: نکند خشت اول را کج بگذاری

18