بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

شوهر آهو خانم

شوهر آهو خانم

شوهر آهو خانم

3.7
85 نفر |
31 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

182

خواهم خواند

118

آهوخانم ـ زن زحمتکش و بردبار ـ نمونه ی واقعی زن ایرانی است: زنی بزرگوار که حق و حقوقی ندارد، و همین سبب خواری اوست. تصویر واقع گرایانه افغانی، بیمارگونگی تصورات اغلب نویسندگان این دوره نسبت به زن ایرانی را برملا می کند. از فصل دوم به بعد، آهوخانم محور داستان قرار می گیرد و طرح رمان به یاری او بسط می یابد، آدم ها و ماجراها گرد او شکل می گیرند. آرامش و قابل اعتماد بودن آهوخانم آنچنان بر تمامی داستان تأثیر می گذارد که حتی در صحنه هایی که حضور ندارد، وجودش محسوس است. در عین حال پیوستگی متقابل او به آدمهای دیگر، سبب استحکام ساختمان اثر می شود. در فصل سوم با خصلت ها و گذشته هما آشنا می شویم: زنی بلهوس، سرکش و «متجدد». زنی که می خواهد از پیله ای که جامعه و سنت ها بر دورش تنیده اند درآید، اما به علل متعدد گمراه می شود. هما در سراشیب سقوط اخلاقی به دسته ی مطرب ها می پیوندد و رقاص می شود. سیدمیران به نجات او از ابتذال می اندیشد. عشق جوانانه پیرمرد را سودایی کرده است. اسیر افسون هما، روزهایی رؤیایی و خوش بر او می گذرد. عاقبت بنیه مالی و توجیه های اخلاقی کار را آسان می کند: در صبحی آرام، هما همراه سیدمیران وارد خانه می شود. از آن پس، خانه صحنه تنازع بقایی وحشیانه می شود؛ تنازع بقایی که در جریان آن آهوخانم تغییر می کند و به آگاهی ارزشمندی دست می یابد. هما به عقد سیدمیران درمی آید و هووی رسمی آهوخانم می شود. آهوخانم صبورانه از کانون خانوادگی اش دفاع می کند و هما با حوصله به راندن او از صحنه مشغول می شود. اما دفاع یأس آمیز آهوخانم –توسل به همسایگان و دوستان، دعا ونذر و جادو- نتیجه ای نمی دهد و او روز به روز بیشتر عقب نشینی می کندو….

لیست‌های مرتبط به شوهر آهو خانم

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به شوهر آهو خانم

آذر بانو

1402/03/14

            شوهرآهوخانم نام کتابی اثر علی محمدافغانی است . این کتاب زیبا نخستین اثر این نویسنده پرآوازه است که با استقبال بسیار زیاد در بین اهالی کتاب مواجه شد. انتشار این رمان حجیم در سال ۱۳۴۰ حادثه‌ای مهم در بازار کتاب و ادبیات داستانی ایران بود.علی محمد افغانی این رمان را در سالهای زندان۱۳۳۳ تا ۱۳۳۸  نوشته است و پس از خروج از زندان اقدام به چاپ آن با هزینه ی شخصی می‌کند زیرا ناشری حاضر به مخاطره برای چاپ بر روی داستان بلند یک نویسنده ی ناشناس نمی‌شود.

قلم محمد علی افغانی در ساختن تصاویر بسیار تواناست و از پس بیان جزئیات با ظرافتی خاص بر آمده است. امّا بیشتر به جنبه‌های ظاهری توجّه شده است. خواننده ی کتاب هنگام مطالعه می‌تواند تصاویر خانه را به آسانی با توضیحات ظریف نویسنده در ذهن بسازد.خواننده حتی جزئی ترین اجزای چهره و اندام شخصیّت‌های قصّه، حتی فرعی ترین اشخاص، را در ذهن می‌بیند.

داستان در سال ۱۳۱۳ در کرمانشاه رخ می‌دهد و درون مایه اصلی داستان با واقعیّت اسف بار زندگی زنان در لایه‌های پائینی جامعه در آ ن سالها ارتباطی نزدیک دارد و در نکوهش آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی شده است. این کتاب جایزه بهترین رمان سال را از آن خود کرد
          
                کتاب شوهر آهو خانم یکی از واقع‌گرایانه‌ترین رمان‌هایی بود که خوندم. رنج و درد زنان در جوامع سنتی به خوبی تصویر شده بود. 
در این جامعه، نه هما و نه آهو هیچ‌کدوم خوشبخت نبودن. اگرچه وضع هما کمی بهتر به نظر می‌رسید اما اون هم به نوعی بدبخت بود.
هیچ وقت معلوم نشد که واقعا چرا زندگیش با میرزا بنا فروپاشیده. فقط حرف‌هایی زده میشد که به هیچ عنوان راست و دروغش مشخص نبود. طبق شواهد، شوهر اولش به خاطر بددلی اون رو طلاق داده و بی‌رحمانه حق دیدن فرزندانش رو ازش گرفته. کسی اهمیت نمیده که وقتی زنی استقلال مالی و سرپناه نداره به چه وضعی دچار میشه. حتی خانواده‌ش هم به وضعیتش بعد از طلاق اهمیت نمیدن اما همه به خاطر این که رقاصی می‌کرده، یعنی انجام تنها کاری که بلد بوده، سرزنشش می‌کنن. 
برای نجات پیدا کردن از حرف و داوری و بی‌آبرویی، چاره‌ای نداره جز این که خودش رو به مردی دارا و با آبرو بچسبونه و طفیل او باشه. برای همینه که فقط میران روی خوش نشون میده خودش رو پس نمی‌کشه و این آتش رو بیشتر می‌کنه. 
در زندگی مشترک هم اگرچه از میران بدش نمیاد و اطمینان داره که شوهرش عاشقشه، اما همیشه از طرد شدن می‌ترسه. می‌دونه که هرگز جای پای محکمی نخواهد داشت چون نمی‌تونه بچه‌دار بشه. و در نهایت همه‌ی وجودش در فرمانبرداری و عشوه‌گری خلاصه میشه. اگر هم فرمانبردار نباشه، تمکین نکنه یا بی‌اجازه‌ی شوهر از خونه بیرون بره، شوهرش می‌تونه بدون اطلاع دادن به او طلاقش بده و براش مهم نباشه که چه بلایی به سرش میاد. 
(درست مثل دختر جوان همسایه که شوهرش رهاش کرده. هیچ‌کس از این دختر حمایت نمی‌کنه. نه می‌تونه دوباره ازدواج کنه و نه می‌تونه با آرامش به زندگیش برسه. همیشه سایه‌ی شوهر بی‌مسئولیتی بر سرشه که خودش نیست. به این دختر نام بیوه میدن در حالی که هیچ گناه و قضاوتی متوجه مردی که ترکش کرده نیست.)
در جایی از داستان به درستی گفته میشه که از زنان یا حتی دختران جوان هیچ عرف و عادت و قانون یا نظم اجتماعی محکمی حمایت نمی‌کرد؛ ازدواج قماری بود که غالبا با دغل بازی شروع و با نقض اصول و عهدشکنی پایان می‌یافت.


نوع دوم بدبختی زن در این جامعه هم خیلی خوب به تصویر کشیده شده.
آهو، زنی وفادار که چهار فرزند از شوهرش داره، پا به پای شوهرش کار کرده و  حالا که میران به جایی رسیده زحمات و کوشش‌های این زن نادیده گرفته شده. همبن محبت‌ها و فداکاری‌هاش نام وظیفه گرفته و در نهایت به گوشه‌ی خونه تبعید شده و هیچ وظیفه‌ای جز آشپزی و بچه‌داری نداره. هیچ حق و حقوقی هم نداره. وقتی شوهرش دوباره ازدواج می‌کنه، به خودش حق نمیده که اعتراض کنه. دیگران هم بهش چنین حقی رو نمیدن چون به نظرشون مرد کار غیرقانونی یا عجیبی نکرده. جالبه که تقریبا هیچکس با ازدواج دوباره‌ی میران مشکلی نداره. آهو هم اگرچه به عنوان یک انسان دوست نداره همسرش رو با دیگری قسمت کنه اما در نهایت به این نتیجه می‌رسه که همسرش کار اشتباهی نکرده. تنها خواسته‌ش اینه که به او هم توجه بشه. با این حال انقدر به طفیل مرد بودن عادت کرده و جامعه انقدر زنانش رو به این سمت سوق داده که حتی وقتی این توجه و احترام رو دریافت نمی‌کنه، باز هم اعتراضی نداره‌. واکنشی نشون نمیده و کاری نمی‌کنه. منفعلانه یک گوشه می‌نشینه و خدا رو شکر می‌کنه که سایه‌ی مردی بالای سرشه.
از خونه که بیرونش می‌کنن برمی‌گرده و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، مثل همیشه به آشپزی و بچه‌داریش می‌رسه و با کوچکترین نرمشی از طرف میران از خود بی‌خود میشه.
در برابر مردی که بهش بی‌احترامی کرده و حقش رو نادیده گرفته انقدر سست و ضعیفه که وظیفه‌ی خودش می‌دونه تمام داراییش رو خرج آبروی اون کنه.
تنها جایی که کمی از این روند فاصله می‌گیره آخر داستانه. جایی که ماجرا تموم میشه و ما نمی‌دونم در ادامه‌ی زندگی این زن به کجا می‌رسه. آیا می‌تونه همین شیوه‌ی جدید رو ادامه بده یا دوباره همون زن دلخواه جامعه‌ش میشه.

در نهایت به نظرم این داستان واقع‌گرایانه بود چون میران هرگز متحول نشد. هما همونطور که همیشه می‌خواست، مستقل شد و شوهرش رو ترک کرد تا به جایی بره که به آزادیش بیشتر احترام می‌گذارن.
و آهو هم در سردرگمی خودش باقی موند.
شاید این پایان حرصی که در تک تک صفحات کتاب خوردیم رو جبران نکنه، شاید نتونه خرسند کننده باشه اما واقعیه. چنین ظلم‌هایی به زنان هنوز هم در بسیاری از مناطق ایران و جهان وجود داره. هنوز از بین نرفته. هیچ مردی متحول نشده و هیچ جامعه‌ای مردی که به هر نحوی به زنی ظلم کرده رو گناهکار نمی‌دونه.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

رضا حقی

1403/02/01

                کتاب های علی محمد افغانی یک تم خاصی دارد که زندگی ساده و بی آلایش را به زیبایی به نمایش میگذارد
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            .▪️شوهر آهو خانم که میشه گفت یکی از بهترین رمان های فارسی در پنجاه سال اخیر است اولین رمان محمد علی افغانی به شمار میره که در سال ۱۳۴۰ با هزینه شخصی خود نویسنده چاپ شد و در مدت کوتاهی به شهرت بسیار زیادی رسید و در زمان انتشار جایزه ی بهترین رمان رو از آنِ خودش کرد🌹.
.
▪️شوهر آهو خانم روایت گر زندگی سیّد میران و زنش آهو در دهه سی در کرمانشاه است.عنوان کتاب خودش به تنهایی این واقعیت رو عیان میکنه که تب مردسالاری در جامعه وجود داشته(و یا داره)؛ در حالیکه داستان حول محور سرنوشت آهو و هما میچرخد🌹.
.
▪️میشه گفت که این کتاب در نکوهش آیین چند همسری نوشته شده؛ قانونی که به لحاظ شرعی مجاز و به لحاظ عرفی و مهمتر از آن عاطفی غیرمجاز است🌹.
این کتاب پر است از ضرب المثل های فارسی🌹.
.
🔻نویسنده بسیار متبحّرانه و با جزئیات به توصیف صحنه ها، اشخاص و حالات آنها میپردازد و حتی کوچکترین عکس العمل ها هم از نگاه تیزبین او دور نمانده است🌹.
.
اگر شما هم مثل من به داستان های طولانی بیشتر از داستان کوتاه علاقمندید این رمان ۸۰۰صفحه ای و طولانی و در عین حال جذّاب و پرماجرا رو میخونید🌹.
.
پ.ن: راستی فیلم این کتاب هم قبل از انقلاب به کارگردانی داود ملاپور ساخته شده با بازی بازیگرانی از جمله مهری ودادیان و فرخ لقا هوشمند؛ که البته من هنوز فیلم رو ندیدم🌹.
.
.
.
شروع :اوایل مرداد
پایان:۲۲مرداد ماه سال نود و نه🌹
.
.پ .ن۲: حسّی که من بعد از خوندن کتابهای قطور دارم👈آخیییییییش☺️.
          
            رمانی بلند. نزدیک نهصد صفحه که به نظرم اگر توصیفات بی حد و حصرش حذف میشد چیزی حدود چهارصد صفحه میشد.
اولین اثر علی محمد افغان که اولین بار در سال چهل چاپ شد. و همان سال‌ها شد بهترین رمان سال. رمانی که از دل یک زندگی آرام در زمان رضاشاه و روزگار کشف حجاب برخواسته است. همینطور که از نامش مشخص است شخصیت اصلی داستان "سید میران" شوهر آهو است. مردی مذهبی، متدین، خیر و چندین ویژگی ناب دیگر. مردی که خیلی راحت و آسان با وجود همسری کامل و 4 فرزند دل به زنی زیبا رو می‌بازد. و این می‌شود آغاز ماجرایی پر فراز و نشیب در زندگی سیدمیران و آهو. 
کتاب را می‌توان به راحتی دایرةالمعارف ضرب المثل دانست. داستان‌های کهن زیبایی نیز در داستان از زبان شخصیت‌ها بیان می‌شود که بنظرم تنها نقطه قوت کتاب است.
کتاب برای من کسل بود. توصیفات بیخود، خیلی زیاد داشت. حتی بعضی مواقع انقدر توضیح بی‌جا می‌داد که اصل داستان فراموش می‌شد. توصیفات لحظات زناشویی بی جا بود.
در کل اگر اهل رمان باشید مورد پسندتان خواهد بود. ولی باید حوصله توصیفات زیاد را داشته باشید
          
            فروردین شروع شد و به اسفند ختم...
سرگذشت و ما اثری 800 صفحه‌ای از مفاخر ادبیات فارسی، به راستی آیا چنین است؟!؟! 
کتابی که جسته گریخته 12 ماه از امسال منو به خودش اختصاص داد از لحاظ نثر و نگارش در ادبیات ما کمتر نظیر خودش رو به نمایش گذاشته و بنده به این امر کاملا معترفم اما از لحاظ محتوا جا دارد که نقدهایی را از زبان خود بر پیکره آن جاری کنم

درست هست که کتاب در وهله اول صرفا به دنبال سرگرم کردن مخاطب هست منتها کتابی که صرفا در جستجوی جلب مخاطب با سرگرم شدن او با بدیهیات زندگی هم چندان چنگی به دل نمیزند.
این کتاب عظیم در عین اینکه بسیار قشنگ نوشته و صحنه‌پردازی شده بود تا جایی که خواننده هر لحظه میتوانست که خود را در جای جای اون حس کنه اما در نهان خانه بطن پر از حرف و کلمه خودش به جز چرخیدن در حوالی روزهای چرخان زندگی یک نانوا چیز بیشتری عاید اینجانب نکرد.
به راستی آیا هر ازدواج دومی فارغ از همه حواشی ای که دارد و میتواند داشته باشه به همین تیره روزی ای هست که افغانی در کتاب خود به نمایش گذاشته؟؟ اگرچه تا حد زیادی آنچه که پیش آمد چنین رویدادی هست دور از واقعیت نمیتواند باشد.

اینکه در این کتاب افغانی انحطاط روحی و اخلاقی یک مرد را به نمایش گذاشته آیا صرفا با یک همچین حادثه‌ای رقم می‌خورد و چنین رویدادی می‌تواند حتما حتما از عرش به فرش بیاورد؟؟

آیا چهره‌ای که افغانی از دین و اسلام در این کتاب نشان داده است با آنچه که ما از اسلام ناب سراغ داریم اینقدر سخیف و کوچک و سطحی بوده و هست که چنین ماجرا و داستانی خلاصه بشود؟!؟!

علی ای حال این مختصر صرفا برداشتی از اینجانب بعد از مطالعه این کتاب بوده و دنیای کتاب را مختص نویسنده آن میدانم که زحمات فراوانی برای نگارش آن بر خود هموار کرده و در واقع مهر افتخاری را نسیب ادبیات ما و ایران کرده.