بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول

استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول

استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول

3.9
70 نفر |
34 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

150

خواهم خواند

75

کتاب استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول، نویسنده منصور ضابطیان.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول

نمایش همه

پست‌های مرتبط به استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول

یادداشت‌های مرتبط به استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول

            دو نویسنده معاصر هستند که تقریبا همه ی کتابهاشون رو خوندم و همیشه کارهاشون رو دنبال میکنم. اول رضا امیرخانی هست و بعد هم منصور ضابطیان. حالا ارتباطشون چیه رو خودم هم نمی دونم ولی از سفرنامه های ضابطیان و حال و هوای نوشته هاش و همراه شدن باهاش در کوچه و خیابونهای کشورهای کمتر شنیده شده مثل کوبا و ویتنام و ... لذت میبرم و کتابهای امیرخانی رو هم به خاطر نوع نگاهش به موضوعات و پردازش داستانهاش دوست دارم. حتی کتابهای غیرداستانیش هم مورد توجه و دوست داشتنی هستند برام
این کتاب "استامبولی" که با امضای ضابطیان خریدم هم در ادامه همین علاقه به کارهه و سفرنامه های ایشون هست. کتابی خوش خوان که در دو روز تموم کردم. سفرنامه ای جذاب به استانبول ترکیه که البته به نظرم نسبت که کارهایی مثل "سباستین" و "چای نعنا" به نظرم ضعیف تر هست ولی نوع نگاه نویسنده و ریزبینی اجتماعی و دید روزنامه نگاری اون همیشه برای من جذاب هست. 
بعد از کتاب "تاریخچه تقریبا همه چیز" به خوندن چنین کتاب راحت الحلقومی واقعا نیاز داشتم
هفدهم تیر ماه چهارصد ویک
شیراز
          
            سفرنامه بخوانید دوستان
سفرنامه ای که به تازگی تمامش کردم استامبولی آقای منصور ضابطیان هست.
شرح حال و هوای شهر استامبول ترکیه با مراجعه به تاریخ استامبول.
با رویکردی متفاوت از نوع سفر و نگاه بیشتر ایرانیان مشتاق ترکیه.
یکی از نقاط قوت کتاب عکسهایی است که در کنار متن ها می بینیم.
برای مشاهده عکس ها میتوانید به این آدرس در اینستاگرام مراجعه کنید
@zabetiantravels
از غذاهای نچندان متنوع ترکیه مثل مرجمه کوفته سی نوشته تا از پل ها و کوچه ها و خیابان های تاریخی اش
ایراد بزرگ کتاب توصیف کمتر مکان ها و موقعیت ها بود
انتظار پرداخت بیشتر می رفت اما نشده
انگار نویسنده عجله داشته برای اتمام کتاب
فصل موزه ی اسباب بازی و خیابان استقلال را بیشتر دوست داشتم
اولین کتاب از ضابطیان بود که میخواندم
سرچ که کردم بیشتر خواننده ها سفرنامه های قبلی او را بیشتر پسندیده بودند.
انگار که آقای ضابطیان نتوانسته دین اش را به استامبول کامل ادا بکند
(در جایی از کتاب هست ضابطیان می گوید: من یک کتاب به استامبول بدهکار بودم)
با تاریخ استامبول طرف هستیم تا یک سفرنامه...
در قسمتی از کتاب پل گالاتا را می بینیم، دلم خواست از نزدیک ببینمش
نویسنده این پل را، وصل کننده ی سنت به مدرنیته تعبیر کرده
اما ای کاش می دانستیم که سنت فقط مسجد نیست و مدرنیته هم ساختمان های سر به فلک کشیده نیست
          
            وقتی کتاب را دیدم بدون چون و چرا شروع کردم به شنیدنش، کتاب برای من یادآور شهر زیبا و خاطره های جذاب پرسه زدن در کوچه پس کوچه ها و قسمت های قدیمی و تاریخی و البته کافه هایی که بی خیال از دنیا آرام در آن نشستیم و گپ زدیم و قهوه خوردیم و یا چای کمر باریک سفارش دادیم. علاوه بر همه اینها اطلاعاتی را میدهد که یک گردشگر چند روزه نمی‌تواند آنها را بفهمد. همه صحنه ها با تمام جزییات بیان میشدند و این کمک می‌کرد همان لحظه تصویر آن را بسازم. نکته جالب دیگر اینکه خواننده متن همان نویسنده هم هست پس می‌داند کجاها صدایش را بالا ببرد و کجا فرود بیاورد... آهنگ های که انتخاب شدند هم شما را به آنجا پرواز می‌دهد  و آهنگ بی نظری که در یکی از قسمت ها معنا شد ...

اگر روزی دنبال دوست می‌گشتی در خانه ام به رویت باز است، بی هیچ شرمی بیا. باور کن در کلماتم اثری از سرزنش و دل شکستگی نخواهی یافت... اگر روزی دنبال دوست گشتی از گذشته شرم سار نباش گویی هیچ اتفاقی نیفتاده تو را با دلتنگی همه این سال‌ها در آغوش میگیرم ... میگویند یک قهوه تلخ چهل سال نان و نمک پس خود دارد کم از دست تو قهوه ننوشیدم ... بیا اگر گذرت به اینجا افتاد...