زلزله ده ریشتری

 زلزله ده ریشتری

زلزله ده ریشتری

3.8
35 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

57

خواهم خواند

48

شابک
9786227808117
تعداد صفحات
287
تاریخ انتشار
1401/2/26

توضیحات

        ۲۵ سال قبل، یعنی در سال ۱۴۰۹ شمسی، جنگ جهانی کبیر رخ داده و یک زلزله مهیب تهران را نابود می‌کند و سپس جنگ‌های متعدد پس از آن ایران را تکه تکه می‌کند. استاد تاریخی حالا پس از ۲۵ سال سراغ بازمانده‌های آن واقعه رفته و تلاش می‌کند تصویری ملموس از آن زمان ارائه کند...
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به زلزله ده ریشتری

لیست‌های مرتبط به زلزله ده ریشتری

نمایش همه

یادداشت‌ها

          ﷽
خداروشکر که داستان این کتاب،حاصل تخیل نویسنده است!
سال۱۴۰۹ و زلزله ۱۱۷ ثانیه‌ای تهران با قدرت ده ریشتری،ایران در یک بهت بزرگ فرو رفته است و ناگهان کفتارها برای پیکر این شیر زخمی  دندان تیز می‌کنند، جنوب درمحاصره قوای متحد،ترکیه و شمالغرب،خود حاکم پندارها حاکم مشهد
و تبریز وسیستان می‌شوند و ناگهان ده موشک هسته ای یک‌زیر دریایی به سوی قلب تهران شلیک می‌شود، اما هیچکدام فکر این را نکرده بودن کسانی زنده می‌مانند که دیگر هیچ ندارند و این نقطه شروع یکه‌بازمانده‌هاست.

زلزله ده‌ریشتری از آن دسته کتاب‌هاست که هم دوست دارم در دورانی که داستان در آن اتفاق می‌افتد زندگی کنم و هم دوست ندارم آن زمان باشم؛ نویسنده شخصیت‌هایی خلق کرده یکی از یکی متفاوت تر واز زبان هرکدام طوری صحبت کرده که انگاروجود داشته‌اند!داستان کتاب روایت به روایت از زبان این آدم ها جلو می‌رود و خواننده از لابه‌لای صحبت‌ها ماجرا را پیدا می‌کند ، قسمت‌ هایی از کتاب به شدت تکان دهنده است و در حدی درس‌آموز!

این کتاب را همه باید بخوانند،علی الخصوص مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران
        

25

17

          کتاب از نظر ادبی تقریباً هیچ‌چیز برای عرضه ندارد و مثل بیشترِ رُمان‌های این ناشر، فاقدِ ظرافت‌ در روایت است. زلزله‌ی ده‌ریشتری داستانی‌ست که در ایده گیر افتاده و چیزی بیشتر از یک طرحِ خوب نیست؛ یک طرحِ خوب که با یک پرداختِ کم‌کیفیت همراه شده، شخصیت‌پردازیِ درست‌وحسابی‌ ندارد و درنهایت به‌نظرم از منظر فرمی و تکنیکی، کتاب درخشان و ماندگاری از کار در نیامده‌.

با همه‌ی این حرف‌ها اما ایده‌ی کتاب، خلاقانه است‌. داستان در جهانِ سالِ ۱۴۰۹ شمسی آغاز می‌شود؛ با یک زلزله‌ی مهیب در تهران که سرآغاز هزاران بحرانِ کوچک و بزرگ در دنیاست. مستقل از متلک‌های گاه‌وبیگاهِ نویسنده به یک جریان سیاسی خاص و رئیس‌جمهور سابق که به‌نظرم به‌شدت توی ذوق می‌زند، زلزله‌ی ده‌ریشتری یک روایتِ تین‌ایجریِ پر از بزن‌بزن است که خواندنش تجربه‌ای متفاوت و تاحدی جالب است و البته با یک پایان‌بندیِ تقریبا غافلگیرکننده، مخاطب را درگیر پرسش‌هایی جدی می‌کند.

خلاصه که اگرچه برخی چهره‌های مجازی برای کتاب تبلیغ کرده‌اند و شاید همین باعث فروشِ خوبش شود، سرجمع به‌نظرم با کتابی معمولی مواجهیم؛ تلفیقی از یک ایده‌ی عالی، یک پایان‌بندی خوب و یک پرداختِ زیر متوسط.
        

14

          باسمه
🔰 دسته‌ای از کتاب‌های علمی - تخیلی هستن که فارغ از جذابیت مطالعه، آورده یا لااقل تلنگری برای واقعیت حال حاضر ما دارن؛ فیلم ترسناک نیستن که ببینی و بترسی!
🔰 «زلزله ده ریشتری» برای خودم یکی از اون کتاب‌های قابل تأمل بود... طبعاً قرار نیست شدت و حدت و حتی خود زنجیره وقایع با یه زلزله بزرگ در تهران اتفاق بیافته؛ ولی میشه بهش فکر کرد...
🔰 میشه یه لیست درست کرد از چیزهای غیرمنطقی، ناممکن یا غیرقابل قبول در متن و نق زد؛ اما به نظرم، نتیجه‌اش گم کردن اون نگاهی هست که اصل کتاب رو شکل داده! با اینکه کتاب علمی - تخیلی قرار نیست مستند باشه؛ ولی آقای اکبرخانی نگاه تاریخی جالبی داشتن که در گوشه گوشه متن هم قابل مشاهده بود.
🔰 هنر آقای اکبرخانی نه در مخوف جلوه دادن حوادث و جنگ‌ها، که در نشون دادن احساسات، عواطف و انگیزه‌های بشری طی این اتفاقات هست و صحنه‌سازی برخی موارد، سخت از ذهن بیرون می‌ره... آخرین مصاحبه کتاب که خودم رو خیلی به فکر فرو برد... نمونه‌های عینی زیادی جلوی چشمم اومدن... حال خوبی ندارم...
🔰 هرچقدر جلوتر رفتم و به آخر کتاب نزدیک‌تر شدم، بیشتر نظرم مثبت شد... می‌صرفه که این سفر رو طی کنین...

        

8

          زلزله ده ریشتری که آن زمان عنوانش «بیدار شدن زیر چکمه‌های دشمن» با زیرتیتر تاریخ جنگ جهانی کبیر بود، دومین کتابی است که ویراستار داستانی‌اش بودم.
داستانی علمی‌تخیلی که وقایعی 25 ساله را روایت می‌کند. از سال 1409 به بعد. یک زلزله مهیب که تهران را زیر و رو می‌کند و اتفاقات مهیب‌تر بعدش ماجرای کتاب را شکل می‌دهند.
کتابی که نیما اکبرخانی نوشته، از منظر فرمی ترکیبی است از ژانر علمی‌تخیلی و روایت شفاهی. ما با قهرمان واحد روبرو نیستیم و آدم‌های زیادی از زوایای مختلف و متفاوت به ماجرای این زلزله و اتفاقات بعدش نگاه کرده‌اند و درباره‌اش حرف زده‌اند. قدم به قدم که جلو می‌رویم از نظر مکانی و زمانی هم جلو می‌آییم. از تهران بیرون می‌آییم و پایمان به جاهای بسیاری باز می‌شود. مشهد  و اصفهان و شیراز که بماند، قرار است جاهای دیگر هم برویم!
از نظر محتوایی، این کتاب را می‌توان جزو یکی از سیاسی‌ترین کتاب‌های ژانری ایرانی دانست. کتابی که رک و پوست کنده، بدون تعارف و ذره‌ای خجالت و دلواپسی از ناراحتی مخاطبش، واقعیت را به او می‌گوید. واقعیت‌های فراوانی از جهان پیرامون و آدم‌های سیاسی و اجرایی و قانونی و قضایی. آدم‌هایی که باید حواسمان را بهشان جمع کنیم. فرقی هم ندارد یقه سه‌سانتی می‌پوشند یا ریش پروفسوری و عبای شکلاتی دارند! ما همه نسبت به این کشور و حکومت و آینده‌اش مسئولیم.
این را هم اضافه کنم. زلزله ده ریشتری به‌خاطر تعدد راویان، کتاب راحت‌خوانی نیست.حجم صفحات و اطلاعاتش هم زیاد است. فکر نکنید با یک کتاب سرراست و راحت‌خوان مواجهید.
این کتاب اولین کتابی است که نیما اکبرخانی آن را نوشته، اما دیرتر از دو کتاب دیگرش اثریا و عزرائیل منتشر شد. دست روزگار است دیگر. اگر نثرش آن کیفیت کارهای قبلی‌اش را ندارد، به‌ این خاطر است که اولین کارش بوده است. 
در کل شدیداً توصیه‌اش می‌کنم!
        

19

          سبحان المعبود!
روایت علمی تخیلی در دکان هیچ عطاری پیدا نمی‌شود.
فرض کنید یک نفر دوربین و ضبط صوتش را برداشته و رفته است به آینده ای دور و در مورد موضوعی تحقیق کرده و‌ روایتش را نوشته است.
تصورش را بکنیدکه حتی نویسنده در روایتش حضور دارد
اصل را بر واقع گرایی گذاشته و رئالیستی طور می نویسد.یعنی این که راوی را به نفع خودش حذف نمی کند.
با راوی ها و سوژههای مختلف به فصل مشترک رسیده ، حس راوی را گرفته و به ذهن مخاطب انتقال می دهد. اصل هنر  و کارکرد زبان در ادبیات همین است بی آنکه بخواهی احساسی یا هیجانی بنویسی کلمات را طوری بچینی که حس مخاطب را درگیر کند.  
روایت دقیقا از آن دست روایت هایی است که می گویند نویسنده در معرکه حضور دارد و انگار تجربه زیسته پیدا کرده! یعنی نویسنده دو کار مهم را همزمان دارد انجام میدهد، هم رمان می نویسد و هم در اسلوب دقیق روایت نویسی،روایت می نویسد.
حالا تا اینجای قضیه را داشته باشید تا بگویم کجای کاریم.
نویسنده از واقعه‌ای روایت می نویسد که قرار است بعدا اتفاق بیوفتد. چراییاش را ادبیات ژانر می تواند پاسخ دهد. زیرا محدودیتی در گمانه زنی ندارد. با این حال از آینده، با ابزار حال نوشتن، نگاه تازهای است.
بی شک « زلزله ده ریشتری» آقای اکبرخانی روایتی‌ست که تصویر دارد.
او در رمانش جزئیات را نمی گوید بلکه جزئیات را می سازد و تا ذهن مخاطب تصویر شود. از آنجایی که تصویر در روایتها گوهر نایابی‌ست، نویسنده در روایت ندیده و در ساختن تصویراز آن دست به کار بزرگی زده است.
« با انبوهی از اجساد روی زمینی که به نام امام شهیدشان بود، نوشته بودند« یا منصور امت»
نویسنده در نوشتن از المانهای آشنا با ذهن مخاطب و شخصیت های حقیقی استفاده میکند و بر اساس آن ها اما در تخیل خود قصه را پیش میبرد.
فرم رمان در نوع خود جالب و بدیع است. حداقل می‌توان ادعا کرد که نمونه فارسی‌اش در قفسه ادبیات ایران خالی‌ست. روایت علمی تخیلی داستان ما، یک روایت سالم، زنده و پویا در نتیجه پژوهشهای میدانی است. اما میدانی که هنوز ظهور نکرده و در ژانر علمی تخیلی و زیر ژانر سفر به آینده ساخته و پرداخته شده است.
از سوی دیگر داستان نظرگاه سیاسی روشنی دارد. یعنی به خوبی، ظرفیت های تغییر و تحول را می‌شناسد، رسوخ ها را می بیند و بعد از زاویه نگاه‌های مختلف آن را در تحلیل می‌کند. این تحلیل اگر چه بر اساس یک لحن و یک زاویه نگاه یک طرفه با چاشنی زیاد است اما همین تغییرات در زوایای دید را می توان برگ برنده آقای نویسنده در بیان یک داستان استوار بر ارکان رئالیسم انتقادی دانست.
نویسنده تمام مولفه های داخلی و خارجی را در داستان مورد تحلیل قرار می دهد. از شرایط و کمبودهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و معیشتی داخلی گرفته تا فشارهای وارد از سوی کشورهای دیگر را می شناسد و تحلیلش را در خدمت ادبیات می‌گیرد تا داستان علاوه بر ساختار دراماتیک، فرامتن ارزش‌مند و قابل ملاحظه داشته باشد با این همه فرم داستان ادعا نمی‌کند که پیام‌رسان است.
یکی دیگر از ویژگی های خاص رمان «زلزله ده ریشتری» این است که هم راستا با تغییر راویها pov نویسنده با یک آهنگ یکنواخت به تدریج وسیعتر میشود. یعنی از مشاهده نقطه شروع و به مشاهده کره زمین میرسد و گمانه جنگ جهانی کبیر را مطرح مینماید. از آنجایی که ضرباهنگ قصه حفظ میشود، انسجام خوبی در داستان برقرار است. به همین دلیل اثر را خوشخوان می کند. از سمت دیگر زبان روایی قصه هم تفاخر نمی‌کند،
با این‌که در هر فصل و با تغییر هر راوی، لحن و نوع گفتار بر اساس سوژه تغییر می‌کند اما در کل داستان یک دست و منسجم است. ساده حرف می‌زند.
می توانم بگویم نوع بیان آقای اکبرخانی در این داستان شبیه احمد محمود است یعنی معیار انتخاب زبان توده و عامه مردم و به اصطلاح کف جامعه‌است. و باز هم شبیه ادبیات احمد محمود، از گفتن واقعیت بدون پرده‌پوشی، ابایی ندارد.
آقای اکبرخانی در رمانش ارجاعات هوشمندانه و کدهای غافلگیر کننده و خاصی دارد که رمزگشایی کردنشان رمان را لو میدهد و جذابیت مواجه مخاطب با این اثر  ارزشمند کم می کنم اما نمی توانم از گفتن این نکته خاص صرفنظر کنم و از حلاوتش چشم بپوشم که مرکزیت زمین در رمان زلزله هشت ریشتری ، به نام نامی امام حسین است.
        

8

        موضوع جذابی برای داستان انتخاب شده اما پرداخت آن را نپسندیدم.
روایت این حجم از خشونت در یک کتاب، حقیقتا مشمئزکننده است و روان خواننده را آزرده می‌سازد.

خودِ زلزله و  جنگ و حمله‌ی اتمی به اندازه‌ی کافی تلخ هست، و در این میانه خرابکاری‌ها و شکنجه‌های خلاقانه‌ی انواع گروهک‌های تازه متولد شده نیز اضافه می‌شود. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

          اول این که تبریک به انتشارات کتابستان بابت روی آوردن به موضوع ژانر تخیلی طوری که از بسیاری آثار تخیلی دنیا سبقت گرفته.‌
اما تفاوت این دست آثار وطنی با تخیل نویسان دنیا، نگاه دلسوزانه به وضعیت رایج مملکت و تبعات زیان بار ناکارآمدی ها و روشن ساختن جرقه های ذهنی در مخاطب برای پیشگیری قبل از ورود به بحران هاست.

به قولی:‌
"ای که دستت می رسد کاری بکن/ پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار"‌
‌
ای کاش می شد به هر مسئول در ج.اسلامی یک جلد از این کتاب را هدیه داد و ملزمش کرد به خواندن.‌
‌
نتیجه ی ترکیبی از شانه خالی کردن در کار، الیگارشی، نژاد پرستی و کودن گماری به جای شایسته سالاری در اثر جناب آقای اکبرخانی به وضوح آورده شده.‌
‌
تهران بعد از زلزله ویرانگر، حمله اتمی اسرائیل به قلب ایران، تجزیه ی مام وطن، هجوم منافقین، سر به نیست کردن متعهدین به کشور و انقلاب و منزوی ساختن آنان و لاشخوری و چپاول این سرزمین توسط تمامیت خواهان که شروع آن از سال ۱۴۰۹ بوده، در کتاب مشهود است.‌
‌
خدا رو شکر که متن کتاب تخیلی است‌
و امیدوارم در حد تخیل باقی بماند اما خوبست که بخوانیم و سناریوهای محتمل و وارده به حوزه کاری خود را تهیه کنیم.
‌
خواندن این کتاب این حس را به من القا کرد که باید"هرکس در هرجایی از این مملکت قرار دارد همانجا را مرکز ایران بداند و کار را به بهترین شکل انجام دهد" .‌
‌
        

25