یادداشت
1401/8/1
3.8
19
زلزله ده ریشتری که آن زمان عنوانش «بیدار شدن زیر چکمههای دشمن» با زیرتیتر تاریخ جنگ جهانی کبیر بود، دومین کتابی است که ویراستار داستانیاش بودم. داستانی علمیتخیلی که وقایعی 25 ساله را روایت میکند. از سال 1409 به بعد. یک زلزله مهیب که تهران را زیر و رو میکند و اتفاقات مهیبتر بعدش ماجرای کتاب را شکل میدهند. کتابی که نیما اکبرخانی نوشته، از منظر فرمی ترکیبی است از ژانر علمیتخیلی و روایت شفاهی. ما با قهرمان واحد روبرو نیستیم و آدمهای زیادی از زوایای مختلف و متفاوت به ماجرای این زلزله و اتفاقات بعدش نگاه کردهاند و دربارهاش حرف زدهاند. قدم به قدم که جلو میرویم از نظر مکانی و زمانی هم جلو میآییم. از تهران بیرون میآییم و پایمان به جاهای بسیاری باز میشود. مشهد و اصفهان و شیراز که بماند، قرار است جاهای دیگر هم برویم! از نظر محتوایی، این کتاب را میتوان جزو یکی از سیاسیترین کتابهای ژانری ایرانی دانست. کتابی که رک و پوست کنده، بدون تعارف و ذرهای خجالت و دلواپسی از ناراحتی مخاطبش، واقعیت را به او میگوید. واقعیتهای فراوانی از جهان پیرامون و آدمهای سیاسی و اجرایی و قانونی و قضایی. آدمهایی که باید حواسمان را بهشان جمع کنیم. فرقی هم ندارد یقه سهسانتی میپوشند یا ریش پروفسوری و عبای شکلاتی دارند! ما همه نسبت به این کشور و حکومت و آیندهاش مسئولیم. این را هم اضافه کنم. زلزله ده ریشتری بهخاطر تعدد راویان، کتاب راحتخوانی نیست.حجم صفحات و اطلاعاتش هم زیاد است. فکر نکنید با یک کتاب سرراست و راحتخوان مواجهید. این کتاب اولین کتابی است که نیما اکبرخانی آن را نوشته، اما دیرتر از دو کتاب دیگرش اثریا و عزرائیل منتشر شد. دست روزگار است دیگر. اگر نثرش آن کیفیت کارهای قبلیاش را ندارد، به این خاطر است که اولین کارش بوده است. در کل شدیداً توصیهاش میکنم!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.