یادداشتهای کوثر گلیج (42) کوثر گلیج 1403/8/23 آتش بدون دود: درخت مقدس نادر ابراهیمی 4.6 34 جلد دومِ «آتش، بدون دود» محشر بود. چه قصهی فوقالعادهای. چه تشبیهها و تلمیحها و استعارههایی. این نمایش زندگی و مرگِ درهمتنیده واقعا شگفتانگیزه. وقتی که خوندنِ این کتابها رو شروع کردم، گفتم «هفت جلد؟؟!!» فکر کردم خیلی طولانیه و خوندنش سخت. اما الان که تازه جلد دومم، دلم نمیخواد زود بگذره و تموم شه. کاش بیشتر از هفت جلد بود. کاش خوندنش کش بیاد. حالاحالاها تموم نشه. مبهوت این داستانسراییام. متعجب از شکوه این تاریخ. 5 7 کوثر گلیج 1403/8/16 آتش بدون دود: گالان و سولماز جلد 1 نادر ابراهیمی 4.6 45 مبهوت این قصهم. این قلم. این شخصیتپردازی. کاش میشد نقدش کنم. ولی نمیتونم ایرادی ازش بگیرم. میترسم بعد خوندن هفت جلدِ این مجموعه، کتاب دیگهای به چشمم نیاد. 0 1 کوثر گلیج 1403/6/30 شب های روشن فیودور داستایفسکی 3.9 216 به نظرم بهترین ترجمه برای سروش حبیبیه. هر چی از این کتاب بگم کمه... یه چیزی توی این روایت، توجهم رو جلب کرد؛ اینکه دو تا آدم تنها همدیگه رو ملاقات کردند، از تنهاییهاشون گفتند و داستایفسکی نشون داد، عشق، لزوما به تنهایی پایان نمیده. گاهی باعث میشه، تنهایی عاشق، شبیه تنهاییِ معشوق بشه. 0 11 کوثر گلیج 1403/6/29 صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی : ماجراهای واقعی یک زن و یک شکم پا الیزابت تووا بیلی 3.5 23 از وقتی «صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی» رو شروع کردم، از اون دسته از کتابهایی شده که هر صفحهش رو ورق میزنم، با خودم میگم کاش من نویسندهش بودم. کاش حداقل مترجمش بودم. کاش نسبتی با این کتاب داشتم. 2 20 کوثر گلیج 1403/6/22 عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.9 27 کاش همهی ما «پت کاوانا»هایی باشیم که «جولین بارنز» هایی ما را دوست بدارند. :) جولین بارنز تکرار نمیشود. (البته فهمیدن اندیشههای بارنز را مدیون مترجمهای خوبی مثل عماد مرتضوی و نشرهای بینظیری مثل گمان هستیم.) فصل اول و دوم، جالب است. ولی فقط جالب. کشش کافی را ندارند. دادهها زیاد اند و حجم انبوهی اطلاعات وارد ذهنتان میشود ولی امان از فصل سوم. به قول مترجم؛ مزد صبوری در فصل یک و دو را میگیرید. فصل سوم بینظیر است. هستهی کتاب است و دلنشین شدنش، وابسته به جملاتی است که از فصل یک و دو نقل میکند. از طرفی توضیحات موخره توسطِ مترجم بینظیر کتاب وجود دارد که حسن ختااااام است، یک خلص و تمتِ جاندار. تجربهی زیستهی انسانی که فقدان و سوگ را تجربه کرده در این کتاب جای گرفته و در همین تجربهها و خلأها، رگههای امید به زندگی را میتوان یافت. باریکهراههایی که تو را به آن سمت مرز فقدان، میکشاند. پیشنهادش میدهم؟ بله 1 31 کوثر گلیج 1403/6/16 هیاهوی زمان جولیان بارنز 3.6 10 توصیف بینظیر یک جامعهی توتالیتر، وصف بخشی از تاریخ شوروی در خلال زندگی آهنگساز بزرگ... به همین علت مهم است تکتک ما بنویسیم. برای ثبت تاریخ. زندگینامهی خودمان را بنویسیم. قلم جولین بارنز واقعا گیرا و شگفتانگیز بود. 1 7 کوثر گلیج 1403/6/15 قتل در قطار سریع السیر شرق آگاتا کریستی 4.4 36 اولین کتاب جنایی که پیشنهاد میدم. بعدش و قبلش کتابهای جنایی زیادی خوندم ولی هیچی، قتل در قطار سریعالسیر شرق نشد. فیلمش هم هست ولی نه به زیبایی کتاب. 0 10 کوثر گلیج 1403/6/15 تیمارستان متروک دن پابلوکی 4.1 42 یک ژانرِ وحشت مناسب نوجوانان البته ردههای سنی بزرگتر از نوجوان هم میتوانند لذت ببرند. 0 1 کوثر گلیج 1403/6/15 اتاق ورونیکا آیرا لوین 4.1 27 اگر قرار باشه کسی برای اولین بار فیلمنامه بخونه، پیشنهادم اتاق ورونیکا است، چون کشش کافی رو داره برای اینکه آدم تا صفحهی آخر بشینه پای کتاب. دلم میخواد برم مفاهیم روانشناختیِ مرتبط با مفهومِ کتاب رو بخونم. 0 2 کوثر گلیج 1403/6/14 نازنین فیودور داستایفسکی 4.2 78 همهی کتاب، تکگویی و مونولوگ ولی داستایفسکی به قدری درخشان، روی این نوولا کار کرده (مدیون ترجمهی روانِ این اثر هم هستیم.) که آدم خسته نمیشه. نمیتونم از کتاب بگذرم. نمیتونم بعضی از پاراگرافها رو فراموش کنم. صفحهی آخرِ کتاب، اشک آدم رو درمیاره. و تو سردیِ ابتدای کتاب و حرارت انتهای قصه رو با تمام وجود میچشی. تا هزار سال میتونم داستایفسکی، هنرش، قلمش و... رو تحسین کنم. این آدم فراتر از زمانهی خودش بود. 0 1 کوثر گلیج 1403/6/14 شکار و تاریکی ادوگاوا رانپو 3.7 33 رفت در لیست کتابهای جنایی که باید خواند. لذت بردم از تعلیقها و غافلگیریها و جاهایی از قصه ترسیدم. سبک بود، دو ساعته خواندم و حظ کردم. 0 4 کوثر گلیج 1403/6/13 درس های خانم شیمی دان بانی گارمس 3.9 7 سریالش فوقالعاده است. خیلی دوست داشتنیه. حتی چالشهایی که دربارهی مذهب نشون میده هم آموزنده است و جای تامل داره. 0 0 کوثر گلیج 1403/6/13 بند محکومین کیهان خانجانی 3.6 3 شاید یه روزی برگردم و تمومش کنم ولی حالا فقط از کنایهها و جملهبندیها خوشم اومد. نه قصه. حوصلهسربر بود. قصهپردازیش رو دوست نداشتم ولی دیالوگهاش؟ ماشاءالله به قلم نویسنده 0 1 کوثر گلیج 1403/6/4 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.1 155 حالا میتونم با خیال راحت به یه اثر بگم شاهکار. دلم نمیخواد حرف تکراری بزنم، فقط اینکه مرگ ایوان ایلیچ، در اصل صحبت از زندگیِ ایوان ایلیچه. شاید واقعیت همینه. مرگ و زندگی جدا نیست. هر لحظهای، مرگ لحظهی قبل و گذشته است. مرگ، همینقدر نزدیکِ ما... فصل اول، بعد از مرگِ ایوان ایلیچ رو توصیف کرده. (دو فصل صبر کنید، بعدش جذاب و روون میشه.) چون اولِ ماجرا از مرگش گفت و حسی به ایوان نداشتم، ناراحت نشدم ولی تولستوی این قدر قوی و تکرارنشدنیه که فصل آخر واقعا دلم نمیخواست ایوان ایلیچ بمیره... این هنرِ یه نویسنده است که جزئی از کاراکتر بشی... واقعا دلم میخواد بیشتر از اینها حرف بزنم دربارهش، چون همهی احساساتم رو درگیر کرده. 0 29 کوثر گلیج 1403/5/31 بیمار خاموش الکس میکیلیدس 4.1 90 بعد روانشناختی ماجرا خیلی کاربردی بود. اشاره کردن به روشهای درمانی مثل هنردرمانی، نوشتن و ... در کل قصه جذاب بود، پرکشش بود. پرحرفیهای زیادی نداشت. حقیقتا پایانش شوکه کننده بود، توقعش رو نداشتم. رفت توی لیست رمانهایی جنایی که پیشنهادش کنم به بقیه. 0 7 کوثر گلیج 1403/5/30 برف تابستانی و هفت ثانیه سکوت عشق علیرضا محمودی ایرانمهر 4.0 4 سیر داستان مطلوب و دلنشین متفاوت بود. ایرانمهر واقعا ژان گریز است. پایانبندی را دوست نداشتم. انگار دمبریده شد اثری که میشد زیباتر تمام شود. 0 3 کوثر گلیج 1403/5/28 اسم تمام مردهای تهران علیرضاست علیرضا محمودی ایرانمهر 2.6 8 نه، واقعا ارزش خوندن نداشت. 0 1 کوثر گلیج 1403/5/28 جزیره ی شاتر دنیس لهین 4.4 13 کتاب هزاربار جذابتر از فیلمه. 2 14 کوثر گلیج 1403/5/25 سخت پوست ساناز اسدی 3.4 32 زندگیِ واقعی همینطوریه. این مهمترین جملهایه که در وصف این نوولای عزیز میتونم بگم. کتاب رو سه ساعته خوندم، کجا؟ مقابل شالیزاری در مازندران. خوشحالم کتاب من رو توی این زمان و مکان مناسب انتخاب کرد. ساناز اسدی خیلی واقعی نوشته، نه اینکه خاطرات خودش باشدها (که بعید نیست، مثلا همون ماجرای خاشگیر که در مختصات شمالِ ایران از مهمترین المانهاست. :)) انگار تجربههای زیستهاش در مازندران را جمع کرده و در قالب فوقالعادهای پیاده کرده. چیزی که برام جالب بود، دیدنِ پسری بود که بینهایت به پدرش شبیه بود و در عین حال از همهی اون ویژگی های پدرش بیزار و فراری بود. به شخصیت مادر نقد دارم، خیلی منفعل بود. خیلی بیکار بود. خیلی دور بود. شخصیت پدر و امین دقیقا طوری بود که باید، همهچیزش به قاعده و بهجا. و اینکه فکر میکردم راوی یعنی سینا رو شناختم ولی پایانبندی قصه رسید و آتیش زد به همهی شناختها =)))). هعی. دوستش داشتم. اندازه سه ستاره. نه بیشتر. پیشنهادش میکنم؟ بله، شاید. 0 25 کوثر گلیج 1403/5/20 خاطرات یک آدم کش یونگ-ها کیم 3.5 57 هوتن شکیبا ، برامون خوند و چه نیکو بود. پشتِ سر هم شنیدم تمام هفت بخش رو... خیلی پرکشش بود. سرشار از تعلیق. با شخصیت همراه شدیم، وقایع پیش بینیناپذیر بود. خیلی غافلگیر شدم. ارزش یک بار شنیدن رو داره. و من رو یاد آیهای از قرآن انداخت «وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ أُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ» همانند كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را از ياد خودشان برد (دچار خود فراموشى كرد) كه چنين افرادى همان نافرمانان اند. به نظرم بدترین نوعِ عذاب، خودفراموشیه حالا به تصویر کشیدن این زوال عقل و خودفراموشی، اون هم از زاویهی اول شخص، کار خیلی سختیه و مهارت فراوانی میخواد. چون راوی نباید طوری باشه که ما به او و کلامش اعتماد کنیم. نویسنده خیلی خوب از پسش براومده بود. 0 4