معرفی کتاب نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج ها اثر تیک نات هان مترجم علی امیرآبادی

نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج ها

نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج ها

تیک نات هان و 2 نفر دیگر
3.4
77 نفر |
29 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

20

خوانده‌ام

127

خواهم خواند

102

ناشر
بیدگل
شابک
0000000064912
تعداد صفحات
142
تاریخ انتشار
1399/8/7

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        ما همه می‌خواهیم شاد باشیم و کتاب‌ها و معلم‌های بسیاری در دنیا هستند که می‌کوشند به مردم کمک کنند تا شادتر باشند. بااین‌همه، ما همچنان در حال رنج‌کشیدنیم. این کتاب کمک می‌کند تا همه شادی را پیدا کنند.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج ها

نمایش همه

یادداشت‌ها

          این کتاب در مورد رنج و نحوه‌ی مواجهه با اون در زندگیه. نویسنده یک راهب بوداییه و الان که در حال نوشتن این متن هستم، ۹۵ سال داره (از فعالین صلح ویتنام بوده)، به همین دلیل مرتبا ارجاعاتی به بودا، آموزه‌هاش و داستان‌هاش داده و به جنگ ویتنام هم چندین بار اشاره کرده.‌
در کل کتاب یک گزاره‌ی اصلی داره: اینکه رنج قابل اجتناب نیست، و اگر روزی حذف بشه، شادی هم به همراه اون از بین می‌ره؛ دقیقا شبیه اینکه نیلوفر در گل و لای مرداب رشد می‌کنه. اصلی‌ترین توصیه‌ی کتاب هم برای درست رنج بردن ذهن‌آگاهیه. 
توصیه‌هایی هم در زمینه‌ی نظر به رنج دیگران داره و به خصوص از بخش رنج درگذشتگان لذت بردم. دو فصل انتهایی کتاب هم در مورد شادی صحبت کرده. 
من رو خیلی به یاد ابتدای هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها انداخت. البته نوع بیان راوی تفاوت بسیار بسیار زیادی داره و این کجا و آن کجا. 
کلا تورق‌ش خالی از لطف نیست، اما پرگویی و تکرار زیاد داره که البته بیشتر کتاب‌های خودیاری این مشکل رو دارن.‌ ترجمه‌ هم روان و خوبه.‌
        

15

parmis

parmis

1403/4/1

          واقعا به معنای واقعی
این کتاب مسبر زندگیمو تغییر داد.
جوریکه واقعا زندگی کردن هست رو یاد میده
اینکه چطور از نشخوار های فکری دوری کنیم رو یاد میده. و با دین بودایی کم و بیش ادم رو اشنا میکنه و این برای من جالب بود
روایت ها و داستان ها، دستور ها و گفته هاشون
خود نويسنده.
تمرین های بسیار عالی برای ذهن آگاهی
با چیزهایی اشنا شدم که تابحال اشنا نشده بودم باهاشون
و خیلی بذت برم
توی یک روز خوندمش انقدری که عالی بود
و البته که بابد بارها و بارها مطالعه بشه، چون یکبار خوندنش کافی نیست و امکان این رو نمیده کاملا متوجه منظور و مقصود نويسنده بشی. گفته ها شفاف بود ولی برای درک بهتر، باید چندین بار خوندنش
میتونم این کتاب رو همیشه و در هرحالت کنارم داشته باشم تا به چیزهای مفیدی که گفته رجوع کنم تا یادم نره کارهایی که باید انجام بدم.
باید تک به تک جگله های این کتاب رو با طلا نوشت
یا هرچیزی که گفته رو باید بزاری جلوی چشمت تا مبادا از یاد ادم بره این شیوه های زندگی کردن رو
ولی با تکرار اینها ملکه‌ی ذهن میشن و من امیدوارم بتونم همه‌ی اینارو انجام بدم چون واقعا کمک میکنه که بتونیم زندگی کنیم
واقعا عالی بود. هرکسی یکبار خوندن این کتاب رو نیاز داره تو زندگیش. 
        

25

          کتابی بر اساس آموزه‌های بودایی و بر پایه‌ی ذهن‌آگاهی، در مورد مواجهه‌ی درست با رنج، زیستن در زمان حال و خلق شادی برای خود و دیگران.
این خلاصه‌ترین چیزیه که می‌تونم درباره‌ی کتاب نیلوفر و مرداب بگم. مطالبش رو دوست داشتم؛ با بعضی موضوعات قبلا برخورد داشتم و حتی تمرین‌های ذهن‌آگاهی رو مدتی انجام می‌دادم و حالا یادآوری‌شون برام مفید بود. بعضی مطالب هم برام جدید بودن.
این بین، اندک مواردی هم بودن که به خوبی درک نکردم. به نظرم یا به‌قدر کافی توضیح داده نشده بود (در صورتی که بعضی مطالب دیگه بارها تکرار شده بود) و یا برای فهمیدن‌شون کلا باید رفت راهب شد! اما خب، قرار نیست صد در صد یه کتاب رو بفهمیم یا باهاش موافق باشیم و ازش استفاده کنیم. من به کلیت موضوع  دید خوبی پیدا کردم و دوست دارم که برخی تمرین‌ها و رویکردهاش رو در زندگیم پیاده کنم. برخی مطالب با توجه به شرایط الانم بیشتر توجهم رو جلب کردن. پس در مجموع می‌تونم بگم که کتاب برام مفید بود.
        

26

          جان گرین یک جمله ای توی کتاب «خطای ستارگان بخت ما» داره که میگه:
- Pain demands to be felt.
یا 
- درد همینه، باید با تمام وجود حسش کنی. (خطای ستارگان بخت ما- نشر پیدایش)
و من بنده‌ی این جمله‌م.

چون حقیقت محض درد همینه. تو میتونی ازش قایم بشی، میتونی بندازیش ته کمد لباسات یا ته کشو یا زیر تخت مخفیش کنی ولی در اعماق تو میدونی که اون اونجاست. در اعماق ذهنت و قلبت تو میدونی که یک داستان حل نشده، یک پازل گیج‌کننده هنوز هست ومنتظر که تو بری سراغش.
به قول این کتاب «رنج و شادی از هم جدا نیستند» و با قایم شدن از درد و رنج تو فقط شادی‌های بیشتری رو از خودت دور میکنی.

رنج حل نشده مثل یه گوشت اضافه میمونه. شاید ندونی چرا به وجود اومده، شاید ندونی مقصر اصلی کی بوده که باعث شده همچین اتفاقی بیوفته، شاید ندونی چطور باید درمانش کرد یا روند بهبودی چقدر طول میکشه ولی یه چیزی که میدونی اینکه این گوشت اضافه نباید اینجا باشه و باید از بین بره و با نادیده گرفتنش هیچ اتفاقی نمیوفته و فقط حال خودت بدتر میشه.
        

2

          تصویر روی جلد کتاب یکی از نقاشی‌های مونه نقاش امپرسیونیست از مرداب و نیلوفرهای آبی موجود در حیاط منزلش است. انتخاب نام کتاب نیز از روی همین نقاشی‌ها است. رنج و شادی، مانند نیلوفر و مرداب، هردو ماهیتی طبیعی دارند. به این معنا که ناپایدار هستند و مدام تغییر می‌کنند.
تیچ نات هان در این کتاب نحوه کنار آمدن با رنج را گوشزد می‌کند و راه‌هایی را به ما پیشنهاد می‌دهد که مانع از رنج کشیدن مدام می‌شود. او به ما می‌آموزد که برای شاد زیستن ضروری است که از چگونگی درست رنج بردن آگاه شویم.
وی در جایی از کتاب تاکید می‌کند رنج و شادی از هم جدا نیستند. هرجا که رنج نباشد شادی هم وجود ندارد و برعکس. بنابراین اگر یاد بگیریم ماهرانه از حضور همزمان رنج و شادی بهره ببریم، بیش از پیش در مسیر لذت از زندگی گام خواهیم برداشت.
نویسنده کتاب در جایی می‌گوید: "اگر بدانید چگونه از گل و لای به درستی بهره ببرید، می‌توانید نیلوفرهایی بس زیبا برویانید. به همین شیوه، اگر بدانید چگونه از رنج‌ها به‌درستی بهره ببرید، می‌توانید شادی را پدید آورید."
کتاب "نیلوفر و مرداب" برای هر کدام از شما مخاطبان که در خود فرو رفتن را تنها راه فرار از رنج‌ها یافته‌اید و در رنج‌های خود گیر افتاده‌اید پیشنهاد می‌شود.
        

6

          آدمی با رنج به دنیا میاد. با رنج زندگی می‌کنه. با رنج هم از دنیا می‌ره؛ اما موضوع مهم این‌جاست چطوری با رنج مواجهه بشه تا درد و سختی کمتری تحمل کنه. 
آدم‌های کمی هستن که مهارت مواجهه با رنج رو دارن. این آدم‌ها مثل همون گل‌های نیلوفری هستن که توی مرداب می‌شکفن و رشد می‌کنن. 
مثل راه‌های رسیدن به خدا که بی‌شماره، راه‌های مواجهه با رنج‌ها هم بسیاره. 
بعضی از این راه‌ها به‌حدی لطیف و نرم و نازک هستند که ممکنه به‌چشم آدم‌هایی که تجربه‌ش نکردن سطحی و حتی زرد به‌نظر بیان. 
نگاه نویسنده‌ی کتاب جناب تیک نات هان به رنج توی این کتاب یه نگاه تقریباً دینیه. 
تیک نات هان توی این کتاب خیلی ساده و بدون ادا می‌گه: رنجت رو ببین. پسش نزن. بغلش کن.  بهش آگاه شو. 
با همین کارهای ساده رنجت که مثل یه بچه‌ی سرتق و گریه‌کونه و مدام دست‌وپا می‌زنه که ببینیش و بهش توجه کنی آروم می‌شه! 
ممکنه توی نگاه خیلی‌ها این سطح از مواجهه با رنج شبیه کتاب‌های زرد باشه؛ اما واقعیت اینه که نیست! 
کافیه که یه بار به این شکل با رنجتون برخورد کنین تا ببینین چقدر علمی و دقیقه. یه چیزی شبیه رویکرد act هست انگار. 
کتاب ساده و روونه. یه روزه می‌تونین بخونیدش. اما ممکنه تکرار مدام یه سری جمله‌ها کلافه‌تون کنه، باید صبور باشید. خودتون رو بسپارید دست تیک نات هان که جانِ کلامش به جونتون بشینه!

        

32