کتاب‌های منصور ضابطیان با موفقیت وارد لیست "باید بخوانم"های ۴۰۴ شد.
به صورت کلی دومین  کتابی است که با موضوع سفرنامه می‌خوانم و اولین سفرنامه‌ای است که ازمنصور ضابطیان می‌خوانم.
بسیار دلنشین بود، آن‌قدر که دریابم جهان بیشتر از غرب و تجدد است.
سفر به کوبا! 
تا پیش از این کتاب اصلا نمی‌دانستم کوبا کجاست، چه رسد به آرزوی سفر به کوبا!
      

        بیست و هفتمین کتاب ۴۰۴ ...

گرچه در خلاقیت آگاتا کریستی شکی نیست اما این کتاب در نهایت خیلی به دلم ننشست!
قاتل مثل همیشه غیرمنتظر‌ترین فرد داستان بود؛ اما روند داستان و سرنخ‌ها اونجوری نبودند که شما به تکاپو بیفتی و سعی کنی قاتل رو حدس بزنی.
به نظرم این یکی از لذت‌های جنایی خوانی هست: استدلال و حدس برای پیدا کردن قاتل، حتی اگر حدست غلط باشه!
و آگاتای عزیز در این کتاب، مارو از این لذت محروم کرده.

پس اگر بخوام امتیازی بهش بدم، فکر می‌کنم  ۷ از۱۰ منصفانه باشه.
      

        و اما بیست و ششمین کتاب ۴۰۴...

باز هم ملکه جنایت شاهکار می‌آفریند اینار با حضور خانم مارپل🥹
واقعا آگاتا کریستی ذهن خلاق و هوشمندانه‌ای داشته.
چهارمین کتابی هست که ازش می‌خونم و نسبت به کتاب ده بچه زنگی که یک روزه تمومش کردم، خوندن این کتاب سه روزی طول کشید و دلیلش این بود که سرنخ دادن‌ها از فصل‌های آخر شروع شد و همین کمی فقط کمی مطالعه رو حوصله سربر می‌کرد اما پایان غافلگیر کننده بود.
اگر بخوام بهش نمره بدم:  ۸از ۱۰  رو مناسب میدونم براش.
      

        به به از این کتاب
از این توصیفات شیرین و زیبا 
از این بیان دلپذیر 
و از این داستان دوست داشتنی و پرکشش.
کم پیش ‌میاد که تصمیم بگیرم یک کتاب رو دوباره بخونم اما قصر آبی رو قطعا دوباره میخونم. 
خانم مونتگمری تو همه‌ی آثارش از آنشرلی و امیلی تا قصر آبی همواره در تلاش بوده تا دخترانی رویا پرداز خلق کنه که رویا بهشون جسارت و زندگی بخشیده؛ و باید گفت تا حد خیلی خیلی زیادی هم در این مسیر موفق بوده!
      

        ساده، روان و قابل فهم و حتی قابل تامل!
اولین کتابی بود که از آندره ژید خواندم؛ داستانی کوتاه اما زیبا و پر مفهوم.
آندره ژید دغدغه‌ای زیبا دارد که به خوبی در قالب این داستان نمایانش ساخته.
او دنیا را زیبا می‌بیند یا زشت را نمی‌دانم اما به خوبی دریافتم که درطلب عشق است.و می‌کوشد همواره جایی برای عشق باز کند.
البته در این داستان نمی‌دانم خود آندره ژید از چشمان کشیش به عشق می‌نگرد یا ژرترود!
شاید او مفهومی تازه از عشق را یافته که با عقاید مسیحی‌اش در تناقض است!
      

        شاید بشه گفت این کتاب فقط از همنشین بد بهتر بود:")))
نمی‌گم کتاب بدی بود اما خیلی خوب هم نبود. به ویژه اینکه به گفته مترجم، این کتاب ترجمه شده از روی ترجمه‌ی روسی به فرانسوی هست و بالطبع همین کمی اثر منفی در متن خواهد گذاشت.
داستان پراکنده بود اما تبعید و ناامیدی بعد جنگ جهانی اول و بعد، ترس در هنگام جنگ جهانی دوم رو نسبتا خوب به تصویر کشیده بود.
      

        اولین اثری بود که از جان استاین بک خوندم. باید بگم بی نظیر بود، خصوصا با ترجمه و موخره‌ی سروش حبیبی.
موش‌ها و آدم‌ها کتابی به شدت خوش خوانه با جزئیات و توصیفات دقیق و ظریف.
نمی‌دونم چطور توصیفش کنم که داستان فاش نشه! پس فقط می‌گم حتما بخونیدش.
      

        کتاب اول از  تریلوژی دوقلوها را یک روزه تمام کردم.
کتاب عجیبی بود؛ ساده و روان اما بهت آور و تلخ!
      

        کلبه‌ی عموتام برای من کتاب عجیب و پر کششی بود.
کتاب گرچه از نظر فنی شاید نقایصی داشته باشه اما سرشار از مفاهیم انسانی، اخلاقی و عرفانی هست.
دربین یادداشت‌های این کتاب خوندم که دوستی گفته بودن کتابیه در تحسین ظلم پذیری!
اما من این نقد رو نسبت به نویسنده اصلاح می‌کنم چرا که از نظر من  تلاش نویسنده برای نشون دادن برده‌داری به عنوان یک ظلم، موفقیت آمیز بوده. و به علاوه درون مایه مسیحیت همین هست!
برخلاف اسلام که تماما در تلاش برای از بین بردن ظلم و ظالم هست؛ مسیحیت صرفا درصدد جذب و توبه کردن ظالم هست.
شخصیت های مومن داستان، فارغ از این که برده هستند یا ارباب نهایت تلاششان ظلم نکردن است و ایده‌ای برای از بین بردن ظلم ندارند!
درنهایت توصیه‌ام به همه عزیزان این هست که کتاب رو مطالعه کنند، این کتاب در طول مطالعه تمام ذهن شمارو فعال نگه می‌داره؛ حداقل برای من که اینچنین بود.
      

        
کتاب بندها رو دیروز به پیشنهاد اقای معلمی خریدم.
امشب از کولم درش اوردم بذارم داخل کتابخونه؛ گفتم فقط صفحه اول و دوم رو میخونم ببینم چی‌میشه! -چون توی کتابفروشی صفحه اولو گذرا نگاه کردم و کنجکاو شده بودم-
نتیجه یکی دو صفحه شد هفتاد و هفت صفحه!
می‌تونم همین امشب تمومش کنم -چون کتاب خیلی زیباست و دقیقا اونجایی که میخواد ماجرا خسته کننده بشه نویسنده داستان رو هدایت می‌‌کنه و تو دلت نمیخواد کتابو زمین بذاری- اما امشب تمومش نمی‌کنم چون برام مثل خوردن غذای خوشمزه‌ایه که آدم می‌ترسه زود تموم بشه پس یوااش یواش می‌خوره.🌱

*درستش اینه که بعد پایان کتاب معرفی انجام بشه اما تموم نشده توصیش می‌کنم؛ چون مطمئنم از اوناست که ارزش خوندن داره.
      

        عباس(ع) را هرقدر هم مرور کنی باز کم است. او دریایی‌ست بی‌پایان که هرکس اندازه وسعت وجودی خودش از او بهره می‌گیرد.
کتاب زیبا و روان بود.و تا حد زیادی با وقایع تاریخی منطبق بود خصوصا در شرح وقایع کربلا.
 اما این کتاب را برای نوجوانان مناسب‌تر می‌دانم؛ کما اینکه دیگر آثار آقای امیریان همانند گردان قاطرچی‌ها بیشتر مناسب گروه سنی نوجوان بوده.
و برای خواندن و غرق شدن در اقیانوس وجودی عباس بن علی، این قمر منیر بنی هاشم کتاب"سقای آب و ادب" را بیشتر برای گروه سنی بزرگسال توصیه می‌کنم.
      

        آدم عجیب و غریبی نیستم ؛ولی تا دلتان بخواهد درباره ام حرف های عجیب و غریبی می زنند؛
مثلا خیلی ها فکر می کنند من آدم خیلی ساکت و بی زبانی هستم و باقی مانده آن خیلی ها هم خیال می کنند باید خیلی پر شر و شور باشم.
ولی هیچکدامشان نه درست فکر می کنند و نه درست خیال!
من یک آدم معمولی رو به خاص هستم که دلم می خواهد ماموریتم را در این دنیا به نحو احسن انجام دهم،همین.

کتاب: وریا 
      

        -فقط کسی که عامل به خیر باشد، 
به نیکی دست می‌یابد.
و بدکار فقط با بدی کیفر می‌بیند.

بخشی از نامه امیرالمومنین به قُثم بن عباس
      

        
فکر کردن را متوقف کن و مشکلاتت پایان می‌یابد.
چه تفاوتی میان بله و نه وجود دارد؟
چه تفاوتی میان شکست و پیروزی است؟
آیا تو هم باید آنچه را دیگران مهم می‌دانند، مهم بدانی و آنچه را دوست ندارند، دوست نداشته باشی؟
چه مسخره!

کتاب تائو ته چینگ