موضوع کتاب من رو قلقلک داد که کتاب رو از نمایشگاه کتاب سفارش بدم. دختری که مامانش بیماری دوقطبی داره؛ ولی حقیقتاً حسابی توی ذوقم خورد. اول به دلیل سیاهسفید چاپکردن کتاب توسط ناشر ایرانی و دوم بابت ترجمهی بیروح و شبیه رباتش!
جولیا راوی قصه از همون اول روی دو تا المان لابهلاهای قصهگوییش خیلی فوکوس میکنه.؛ یکی علاقهش به کلمهها و دومی رنگ زرد.
من کتاب اصلی رو نخوندم؛ ولی حدس میزنم نویسنده بهشدت توی انتخاب کلمهها وسواس بهخرج داده. سعی کرده رنج و تنهایی جولیا رو با کلمههای ویژه و خاص نشون بده؛ اما مترجم از پس این مهم برنیومده و کلمهها رو دیمی و الابختکی استفاده کرده. کلمهها روح ندارن و از پس بیان احساسات پنهان جولیا برنیومدن.
نویسنده با هوشمندی کامل از تصاویر برای انتقال عمق احساسات شخصیت داستانش استفاده کرده. رنگ زرد رو گذاشته وسط و با این رنگ میخواد درون جولیا رو به مخاطب نشون بده؛ اما ناشر ایرانی برای کمکردن هزینههای چاپ رنگ زرد رو حذف کرده.
خب فکر کنین دو المان اصلی کتاب یعنی کلمههایی با بار احساسی بالا و رنگ زرد رو از کتاب حذف کردن، چی از کتاب میمونه هیچی!