یادداشت سیده زهرا محمدی
4 روز پیش
::: یک قبل این که برای کتاب پرنده به پرنده مروری بنویسم، یادداشتهای بقیه رو میخوندم. دو دسته بودن. اونهایی که شیفتهش شدن و خوانندههایی که دوسش نداشتن. میتونم حدس بزنم چرا بعضیها با خوندن کتاب توی ذوقشون خورده. احتمالاً دلیلش این بود که فکر میکردن قراره کتابی درباره چطور نوشتن بخونن. این که پیرنگ چیه؟ شخصیت کیه؟ و... . و چون این نیازشون برآورده نشده براشون تجربهی تلخی بوده. :::دو کتاب رو وقتی شروع به خوندن کردم که چهل روزی بود توی نوشتن رمانم متوقف شده بودم و پیش نمیرفتم. دنبال کتابی بودم که اونقدر سر ذوقم بیاره که لپتاپم رو روشن کنم و دوباره بنویسم. کتابی که باهام همدلی کنه. سطربهسطرش بهم بگه: زهرا، عیب نداره اگه سرخورده شدی از نوشتن. ایراد نداره اگه مجبوری دوباره و دوباره بنویسی و پاک کنی! بهم بگه: «رفیق، پرندهبهپرنده، دانهبهدانه، یکبهیک هر بار فقط دربارهی یک پرنده بنویس و تمام»! بعد از خوندن ۱۰۰ صفحه از کتاب، خانم آن لاموت با حرفهاش، با تجربههاش در من شوق شروع دوباره رو کاشت. یا به قول خود خانم لاموت این کتاب برام «مثل چیز خوب کوچکی که در بامداد خمار آدم را دوباره سر پا میکند و راه میاندازد، چیزی شبیه آن لوکوموتیو معروف قصههای کودکانه که در عین خُردی و تنهایی، با روحیهی مثبت و امیدوار، رشتهواگنهای متوقفشده را راه میانداخت!» :::سه کتاب نه دربارهی آموزش نویسندگی که به نظر من جستارهایی دربارهی آداب نوشتنه. ترجمهی روونی هم جناب مهدی نصراللهزاده کرده. بهنظرم کتاب برای آدمهاییه که نوشتن رو بلدن؛ اما وسط راه ممکنه کم بیارن. اما با شنیدن تجربههای شیرین مامانبزرگانه یه نویسنده میتونه مسیر پرپیچوخم راهش رو براش هموارتر کنه.
(0/1000)
سیده زهرا محمدی
3 روز پیش
0