یادداشت کوثر گلیج

کوثر گلیج

کوثر گلیج

7 روز پیش

        مثل یک قصه‌‌گوی صمیمی و جذاب مرا چند ساعتی درگیر کرد.  یک جایی از قصه که درباره‌ی عشق حرف می‌زد با خودم گفتم که باز هم کلیشه!!!
اما واقعا کلیشه‌ای نبود. از دل یک عشقِ نامتعارف که تنانه هم نبود - البته اگر زیر تیغ سانسور نرفته باشد😁 - روایت جدید و عجیبی را بیرون کشیده بود.
شاید ایده‌‌ی قصه در کل ساده باشد اما شیوه‌ی روایی و زاویه دید نویسنده به قدری خلاقانه و پرکشش بود که مرا وادار کرد در یک نشست تمامش کنم.
حس غریبی با خواندن پاراگراف آخر کتاب به من هجوم آورد. تجربه‌ی این حس، میس آملیا، تنهایی‌اش و غم ابدی‌اش را در خاطرم نگه می‌دارد.
- از مقاله/ جستارخوانی‌ها خسته بودم. خوشحالم که این کتاب را  انتخاب کردم. از کارسون مکالرز خوشم آمد. باید آثار دیگر این نویسنده را هم بخوانم.
      
26

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.