شبکه اجتماعی کتاب‌دوستان

بهخوان فضایی برای کتابخوان‌هاست تا همدیگر را پیدا کنند و دربارۀ کتاب‌ها حرف بزنند.

بهخوان
یادداشت‌های پیشنهادی
                                                       🌷به نام خدا🌷
الویا و نِلی دو خواهر هستند.آنها مادرشان را از دست داده اند
و به خاطر مشغله های پدرشان مجبور می‌شوند که به خانه ی 
عمه ی پدرشان بروند.
در اونجا تا مدتی با عمه مینتی  غریبگی می‌کنند. الویا عاشق 
کتاب و نلی وابسته به عروسک .نلی بعد از فوت مادرش 
خیلی زیاد به الویا وابسته می‌شود.
خانه عمه مینتی یک باغ بسیار بزرگ با همه مدل گل است.
اما کسی نمی دونه که اون گل ها آیا واقعا گل هستند یا کسانی که دراون گل ها طلسم شده اند؟     تا اینکه نلی و الویا اون راز را  کشف 
 می‌کنند و طلسم را به کمک عمه مینتی می‌شکنند.
بچه گل های گمشده کتابی تخیلی و ماجراجویانه هست.
 کتاب را خیلی دوست داشتم، محتوا داستان جالب بود.
تصاویر زیبایی داشت .به طور منظم فصل بندی شده بود.
و کلا کتاب خوبی بود اما من به خاطر نلی خیلی زیاد حرص 
با اینکه مادر نلی از دنیا رفته بود اما به نظر من دلیل نمی
شد که نلی اون رفتار بد را داشته باشد و به این اندازه لوس 
باشد.
دلیل کمبود دو ستاره به خاطر  افتضاح تمام شدن داستان 
بود از نظر من خیلی بهتر می‌توانست تمام شود.
و دلیل دوم به خاطر حجم کم کتاب و ( دوست داشتم کتاب
بیشتر توضیح دهد و داستان کشش بیشتری داشته باشد)
🌷                                                                                                    🌷




      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6

        برخلاف جلد اول از این جلد تا حدودی خوشم اومد
کمتر بازی و بیشتر جدی بود و کارهای شخصیت ها هم بیشتر منطق پیدا کرده بود و من دیگه به خودم نمی‌گفتم "اینا دارن چیکار می‌کنن؟ و چرا؟"
معماهای خوبی هم داشت
اینکه شخصیت اصلی داستان از اسکارلت به دوناتلا تغییر کرد هم برام جالب بود 
ما تو جلد اول دوناتلا رو از دریچه نگاه اسکارلت شناخته بودیم ولی تو این جلد با خود دوناتلا طرف بودیم و می‌تونستیم بدون واسطه بشناسیمش
از قبل از خوندن این جلد از خریدن کاراوال پشیمون بودم و حتی سر این جلد می‌گفتم نمیخوام بازم داستان یه بازی رو بخونم ولی این بار دیگه صرفا بازی نبود
در کل بنظرم هم قلم نویسنده پیشرفت کرده بود هم داستان با سلیقه من جورتر بود

پ.ن: کتاب پر بود از بوسه یا به قول کتاب محبت و از این بدم اومد و به عنوان یه نقطه ضعف برای کتاب بهش نگاه میکنم 
این حد از افراط برای یه چیز اصلا خوب نیست حالا هر چیزی که میخواد باشه و باعث می‌شه اون چیز ارزشش رو از دست بده و لوس بشه
      

16

        به خیال خودمان، ماییم که انتخاب می‌کنیم کدام کتاب را کی بخوانیم. ولی واقعیت این است که کتاب‌ها خودشان تصمیم‌گیرندهٔ اصلی هستند. «کورسرخی» یک سالی گوشهٔ کتابخانه‌ام خاک می‌خورد و این روزها که دعوا بر سر این‌ور مرز یا آن‌ور ماندن، بالا گرفته، خواندمش. من آدم اهل سیاستی نیستم. می‌دانم که هرکس باید در خاک خودش، در مرزهای خودش باشد. می‌دانم مهاجرت هم اصل و روشی دارد و اگر به اصل و روش خودش نباشد، باید برگردد به درون مرزهای خودش. همان‌قدر که اهل سیاست نیستم، تاریخ بلدم‌. می‌دانم انتخاب ما نبوده است این‌ور مرزهایی باشیم که با جوهر انگلیسی کشیده شده‌اند و انتخاب مردم افغانستان هم نبوده که آن‌ور باشند. اصلا وری وجود نداشت. خانه یکی بود و ما همه اهل همین خانه بودیم. دیگرانی آمدند و چه‌ها شد که بین هر گوشهٔ این خانه، دیوار کشیده شد. 
سخن را زیاد نکنم. موقع خواندن کورسرخی به این فکر می‌کردم اگر این دیوار نبود، اگر با جوهری که برای ما نیست مرزی کشیده نمی‌شد، لابد جان‌ها و زندگی‌ها خیلی متفاوت می‌شدند و لابد نه ما و نه آن‌ها اصلا ستیزی باهم نداشتیم. نمی‌دانم. 
موقع خواندن کورسرخی حواستان باشد که تلخ و گزنده است، مثل نیش عقرب می‌ماند و جای نیشش تا مدت‌ها قرار است بسوزد.
      

8

7

سارا شادمهر؛

سارا شادمهر؛

6 ساعت پیش

        من اول هیچ شناختی با آقای سندرسون نداشتم تا این که نظر یکی از دوست‌های مجازیم که طرفدار دو آتیشه‌ی ایشون بود رو پرسیدم.  
حتی معرفی کتاب رو هم نخونده بودم و تصور یک داستان متوسط رو داشتم و چیزهای دیگه‌ای از این قبیل . 
همه‌ی این ها مربوط می‌شه یک سال پیش که من مجموعه مه‌زاد رو شروع کردم و واقعا اون چیزی نبود که انتظارش رو داشتم .
اوایل که تونستم نسخه‌ی الکترونیکی کتاب رو پیدا کنم ترجمه از نشر آذرباد بود و اینکه من بعد از تموم کردن بخش اول می‌شه گفت تقریبا دچار  یه افسردگی شدم😂 چون که بخش دوم رو پیدانکردم.
خب و بعد شش ماه اومدم داخل بهخوان و متاسفانه توسط یکی از عکسایی که یکی از کاربران برای جلد اول این مجموعه گذاشت رو دیدم و داستان کتاب برام فاش شد 😂  بعد از یک شوک حسابی  همین باعث شد که من کتاب رو تهیه کنم


● حالا باید بگم که...

کتاب 《مه‌زاد》 جلد اول، که با نام «آخرین امپراطوری» نیز شناخته می‌شود، یک رمان فانتزی حماسی از برندون ساندرسون است. این کتاب با استقبال خوبی از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شده و به دلیل دنیای منسجم، شخصیت‌پردازی قوی و سیستم جادویی جذابش مورد تحسین قرار گرفت.


نکات مثبت:

• داستان جذاب:

کتاب آخرین امپراطوری شروعی‌ست قدرتمند برای مجموعه ی مه‌زاد که واقعا همه‌ی شما رو برخلاف تمام تصوری که دارید تحت تاثیر قرار می‌ده
 کشمکش‌ها و روند جذاب داستانی سندرسون مخاطبان رو واقعا تحت تاثیر قرار می‌ده و مورد استقبال بی‌نظیری از جمع خوانندگان (مخصوصا خودم) قرار می‌گیره و بهت می‌گم اگر که دنبال یک فانتزی قوی هستید که شما رو برگردونه ، این اثر می‌تونه جز اولین انتخاب‌های من باشه.


•شخصیت‌پردازی قوی سندرسون:

در داستان شخصیت‌های قهرمانی همچو کلسیر با شخصیت پردازی به شدت بالا  با وجود نقاط ضعف و قوت مورد علاقه‌ی تعداد قابل توجهی از مخاطبانه. و شخصیت وین به عنوان شخصیت اصلی داستان و قهرمان زن واقعا با شخصیت‌پردازی قوی و بالایی مواجه هست و نمونه‌ی بارز یک شخصیت پویا که به جذابیت این اثر فوق‌العاده اضافه می‌کنه.

دنیای فانتزی به شدت غنی:

سیستم کامل و جذاب جادو الومنسی و  قوانین مختلف و فضاسازی مقتدر .
برنامه و سیستم سیاست در سلطه‌گاه مرکزی ،اختلاف طبقاتی و ...
تمام شگرد‌ها به شدت خلاقانه و به جا در کنار هم این این اثر رو تشکیل می‌دن که واقعا می‌تونم بگم که خواننده رو با فشار به درون داستان می‌کشه
(به جرئت می‌تونم بگم سندرسون  به دور از هر کلیشه‌ای رایج از فانتزی و قوانین این ژانر رو شکست و با چنین ریسک‌پذیری برای دادن ایده‌ی نو به جامعه فانتری‌خوانان غوغا به پا کرد.)


مضامین اخلاقی:

در ژانر فانتزی مخصوصا در فانتزی حماسی و ضد فانتزی خب واقعا من تا جایی که خوندم کمتر کسی تاکید بر مذهب داره و بیشتر به مسائلی از قبیل روابط و بقیه تاکید دارند.
اما شما در این کتاب شاهد این هستید که این نویسنده چطور به اختلاف طبقاتی میان اشراف و اعوام داره . جدا از اون تاکید سندرسون  به مذهب ، انسانیت ، شرافت ، عدالت ، تاثیر فساد و قدرت بر اخلاقیات واقعا مورد توجه قرار می‌گیره و همین جدا از بقیه موارد که مربوطه به محتوای داستان واقعا یکی از بهترین گزینه‌هاست چه برای جوانان و نوجوانان. 



در آخر...
سبک نگارشی سندرسون در کتاب:
واقعا علی‌رغم جذابیت داستانی که کتاب‌های سندرسون داره ، قلم بسیار روون برای ترجمه و ... بسیار بسیار ... اصلا چطوری بگم 😂
واقعا سبک به شدت روان و جذاب ، پر از کشمکش و ... که می‌تونم بگم یه تولد دوباره فانتزیه. و یکی از بهترین انتخاب‌هاست اگر خواستار یک فانتزی حماسی قوی هستید و یا خواستار شروع جدی مطالعه بر این ژانر هستید.

نکات منفی:
خب اکثریت خواننده‌ها (و اطرافیانم که کتاب رو بهشون قرض دادم ) به روند کند اعتراض دارند و حقیقتا طبق گفته‌هایی که شنیدم( خودم اصلا) کتاب کسل‌کننده می‌شه.


نظر خودم :
حقیقتا من سر وقفه‌ای که در مطالعه‌ام افتاد خیلی از فضای کتاب فاصله گرفتم اما زمانی که کتاب رو تهیه کردم و دوباره در اون فضا قرار گرفتم این بار واقعا متفاوت بود . جدا از تمام لذت ها و همراهی های مه‌زادی از این سنگینی کتاب رو توی دستم حس کنم واقعا این بار لذت بردم .
در کل مه‌زاد یکی از بهترین آثار فانتزی در حال حاضره که حتی می‌تونه برای برخی مخاطبان کلاسیک این ژانر و حتی کسایی که به سبک نویسنده‌های از قبیل جردن یا شاعرانه‌ی راتفوس علاقه دارند یک انتخاب به شدت مناسب باشه . و جدا از همه‌ی این واقعا این کتاب باعث شد که من برم سمت کتاب‌های دیگه سندرسون و باز هم غرق در دنیای فانتزی بشم .


با آرزوی این که شما هم این کتاب رو تهیه کنید و از مطالعه‌‌ی این اثر لدت ببرید .




      

9

زهرا غلامى

زهرا غلامى

6 ساعت پیش

        حدودا هفت ماهی طول کشید که ده جلدش را با گروه همخوانی کلیدر خواندم. چند وقت پیش تمام شد. صبر کردم تا زمان بگذرد و رنگ و بوی هیجان از یادداشتم گرفته شود. اولین چیزی که ذهنم را به سمت خودش کشاند واژه‌های قدیمی کلیدر بود. کلماتی که بیشتر از زبان بی‌بی و باباجی شنیده بودم داشتم توی این کتاب می‌شنیدم. تعابیر جدید، بدیع و تصویرسازی‌های عالی کتاب شخصیت‌ها را در ذهنم بهتر حک کرد.
اولین کتابی که از دولت‌آبادی خواندم جای خالی سُلوچ بود. کتاب درباره زنی است به نام مِرگان که در روستایی کویری زندگی می‌کند. گرد و خاک کویر مثل خاکستری روی داستان آن کتاب نشسته. فصلهای یک و دو کلیدر را که می‌خواندم یادم می‌افتاد به جای خالی سلوچ. شخصیت، زمان و موقعیت‌هایی که خیلی به هم نزدیک بودند. شاید دلیلش نزدیکی زمانی نوشتن این دو کتاب بوده. فصلهای سه و چهار که شروع شد، کلیدر از کرختی و بی‌روحی درآمد. 
گل‌محمد شخصیتی واقعی بوده است و روزی قهرمان خطه خراسان. اما رنگ و بوی سلیقه‌‌ی نویسنده خودش را روی داستان پخش کرده است. یعنی هر چه کتاب از نظر ادبی در سطح بالایی قرار دارد، از نظر تاریخی درست در سمت مقابل آن است. اتفاقات و جزئیاتی از فرهنگ و رسوم روستانشینان و چادرنشینان ایرانی در سالهای بیست و پنج تا بیست و هفت، درست در زمان قحطی بعد از جنگ جهانی دوم در این کتاب آمده و تا حقیقت فاصله‌ی زیادی دارد. اوایل شروع کتاب، توی گروه همخوانی بیشتر حرف از این بود که آیا این اتفاقات مربوط به ایران است یا یک روستای خارجی؟ با این حال با جلوتر رفتن و خواندن فصلهای بعدی تصویرسازی‌ها، جملات بدیع و کشش داستان شاید مانع از این شد که وجه تاریخی رمان مورد بحث قرار گیرد. پایان‌بندی کتاب از حماسه عاشورا اقتباس شده است. تلاشی برای پررنگ‌تر کردن قهرمان‌های کلیدر یعنی گل محمد و کلمیشی‌ها. من از کلیدر فهم درستی از تاریخ را پیدا نکردم اما با دنیای شگفت‌انگیز ادبیات آشنا‌تر شدم. کتاب را به صورت صوتی از فیدیبو شنیدم. صداپردازی شخصیت‌ها و موزیک‌های زمینه کیهان کلهر کار را واقعا شاهکار کرده بود.
      

21

•آکانه•

•آکانه•

8 ساعت پیش

        "خواهرها به ترتیب گفتن: بخت...ریسک....خطر💢
و خود مرد گفت: شانس رو ترجیح میدم، طنین قشنگتری داره!"
الا، ایزابل و تابی سه خواهرن که به مرور زمان صمیمیتی که بینشون وجود داشت کمرنگ و کمرنگ‌تر میشه و تا جایی میرسه که تابی و ایزابل خواهرخونده‌های زشت خطاب میشن.
الا مثل سیندرلا به قصر میره و خواهرهاش میمونن و زخم هایی که روی پاهاشون ایجاد کردن.
تابی یه پا دانشمنده واسه‌ی خودش ولی از نظر مردم اون فقط عجیبه و همین باعث شده هیچ دوک و شاهزاده‌ای عاشقش نشه! (یه تیکه‌ی کتاب تابی داشته کتاب خوارزمی رو می‌خونده و با ذوق برای ایزابل از خوارزمی صحبت می‌کنه🥰)
این داستان بیشتر از ماجرای ایزابل نقل می‌کنه، دختری که علاقه‌ش شمشیربازی و کتاب‌هایی در مورد ژنرال‌هاست که از نظر مردم اصلا دخترونه نیست.
شانس و تقدیر با هم شرط می‌بندن که آیا ایزابل به سرنوشت فلاکت‌باری میرسه که از اول برای اون نوشته شده یا در آخر تغییرش میده؟ شما بودین کدوم رو انتخاب می‌کردین؟...
~👠•
کتاب یه جاهایی خیلییی کش می‌داد ولی به پایان قشنگ‌ش می‌ارزید.
قسمت فانتزی ذهنتون رو به شدت تقویت می‌کنه.
      

8

ساخت کتابخانۀ مجازی

ساخت کتابخانۀ مجازی

لیست کتاب‌های متنوع

لیست کتاب‌های متنوع

ثبت تاریخچۀ مطالعه

ثبت تاریخچۀ مطالعه

امتیاز دادن به کتاب‌ها

امتیاز دادن به کتاب‌ها

باشگاه کتابخوانی

باشگاه کتابخوانی

بهخوان؛برای نویسندگان

با در دست گرفتن صفحۀ خود می‌توانید بلافاصله از یادداشت‌هایی که روی کتاب‌هایتان نوشته می‌شود، مطلع شوید و با خوانندگان ارتباط برقرار کنید.

مشاهدۀ بیشتر

بهخوان؛برای ناشران

با در دست گرفتن صفحۀ نشرتان، کتاب‌های در آستانۀ انتشار خود را پیش چشم خوانندگان قرار دهید و اطلاعات کتاب‌های خود را ویرایش کنید.

مشاهدۀ بیشتر

چرا بهخوان؟

کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.