نرگس🐚

نرگس🐚

بلاگر
@Narges_infj

19 دنبال شده

74 دنبال کننده

            کسی که رویایش، زندگی در جهان قصه‌هاست🐚
کسی که دوست‌دارد قصه‌ بگوید و بنویسد🌱
دانشجوی مطالعات ارتباطی دانشگاه علامه طباطبایی 🎓

          
@narges_infj
@Mirevas_Narges

یادداشت‌ها

نمایش همه
        🌺 روزمرگی‌های دختر جوانی از خانواده یک کشیش که هنگام دچار شدن خانواده به فقر، به عنوان معلم‌سرخانه مشغول به کار می‌شود.
🌺 من این کتاب رو با علم به این که گره و فراز و فرود خاصی نداره، بعد از چند کتاب پرهیجان، مطالعه کردم و از انتخابم راضیم. اما این یکنواخت بودن رمان، بیشتر از حد بود طوری که داستان رو غیرطبیعی می‌کرد. یعنی داستان حتی مواقعی که شخصیت به گفته خودش بسیار حال بدی داشته هم یکنواخت بود و هیچ احساس عمیقی رو منتقل نمی‌کرد. این حجم از نبود هیجان و احساس غیرطبیعی و عجیبه‌.
🌺 شخصا با خواندن روزمرگی افراد هیچ مشکلی که ندارم هیچ، به این موضوع علاقه هم دارم اما نه در قالب رمان و نه به این سبک و زبان. ترجیح خودم به خوندن روزمره‌ها بصورت ناداستان هست اما داریم رمان‌های خوبی که کاملا از دل روزمره‌ها بیرون اومدن و بسیار قوی‌تر بودن.
🌺 اگر بخوایم کتاب رو با ۲تا اثر قوی‌تر و موفق‌تر که داستان و روند مشابهی داریم مقایسه کنیم، می‌تونیم به کتاب "پروفسور" اثر شارلوت برونته و کتاب "چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم" اثر خانم زویا پیرزاد اشاره کنیم.
🌺در کتاب پروفسور توجه به جزئیات و توصیفشون نقطه قوت کتاب محسوب می‌شه. چیزی که این کتاب ازش خالی بود. توصیفات کم و کلی حقیقتا مشکل اصلی من با کتاب بود.
🌺 در کتاب خانم پیرزاد، زبان شیوا و توصیفات دقیق همین نقش رو داشت که باز هم این کتاب ازش بهره‌ای نبرده بود.
🌺 بخش‌هایی که اگنس از انجیل و آیاتش حرف می‌زد یا توصیفاتی که از فرهنگ طبقاتی انگلستان ارائه می‌داد، جزو جالب‌ترین و بهترین بخش‌های کتاب بود.
🌺 ترجمه آقای رضایی از نقاط قوت کار بود.
🌺 درنهایت خوندن این کتاب برام تجربه خوبی بود اما کتابی نیست که دوستش داشته باشم و یا دوباره بخونمش.
      

23

        ⚠️ یادداشت زیر درمورد فرم و محتوای کتاب است و برای نوشتن آن، علاقه شخصیم به الویس و آهنگ‌هایش را چند لحظه‌ای کنار گذاشتم⚠️
🎤 تلاش نویسنده برای بررسی و نگارش بی‌طرفانه زندگی یک ستاره محبوب، قابل تقدیر بود. اگر آثاری مثل فیلم پرسیلا۲۰۲۳ را در یک طرف محور و به عنوان یک بازنمایی کاملا منفی از الویس بدونیم، در طرف دیگه محور آثار مستندی مثل مستند چارلی هاج (دوست صمیمی و نوازنده گروه الویس) رو داریم که حتی سال‌ها بعد از مرگ الویس هم قصد محافظت ازش رو داره و کوچکترین بدی از اون نمی‌گه. کتاب در این محور جایی نزدیک به وسط (با کمی گرایش به سمت آثار با بازنمایی منفی) داره.
🎤 اما نویسنده برای رسیدن به این بی‌طرفی کاملا سطحی به بررسی سوژه خودش پرداخته بود. اتفاقات بسیار تاثیرگذار در زندگی شخصی سوژه و تصمیمات او که آثار مهمی در صنعت موسیقی و حتی جو سیاسی مردم داشت، مانند توضیح هر مسئله دیگه‌ای در چند پاراگراف جمع شده بود. ( از نظر من به عنوان یک دانشجوی ارتباطات، اجراهای تلوزیونی سال ۶۸ الویس و آهنگی که با توجه به ترور دکتر کینگ و بابی کندی خونده شد، از مهم‌ترین اتفاقات رسانه‌ای تاریخ بشمار می‌ره چون تاثیر بسیار مهمی در جامعه داشته. اما از نظر نویسنده اینطور نبوده...)
🎤 چاپ بسیار بد بود. اصطلاحات و اسامی انگلیسی زیادی در این متن بود که گاهی درست ترجمه شده بود، گاهی اشتباه ترجمه شده بود و گاهی تایپ و چاپ اشتباهی داشت. فرم چاپ هم پر از ایراد بود. از انتشاراتی مثل منوچهری توقع همچین چاپی رو نداشتم. هرچند کتاب قدیمی باشه.
🎤ترجمه کتاب ضعیف و حتی گاهی تحت‌اللفظی بود.
🎤 در کل سراغ این کتاب رفتم چون دلم می‌خواست به ژانر بیوگرافی یک فرصت دوباره بدهم. تصمیم گرفتم بعد از خوندن تعداد زیادی زندگی‌نامه و بیوگرافی تالیفی، سراغ ترجمه‌ای ها برم. این کتاب رو به علت پرداختنش به خواننده محبوبم انتخاب کردم اما بازهم از این ژانر ناامید شدم 🤧
      

3

16

لیست‌های کتاب

نمایش همه

بریده‌های کتاب

نمایش همه
قرآن کریم: ترجمه خواندنی قرآن به روش تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 91

وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺧﺒﺮﻱ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﻨﻲ ﻭ ﺗﺮﺱ [ ﭼﻮﻥ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻭ ﺷﻜﺴﺖ ] ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ [ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﺳﺴﺖ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪ ] ﺭﺳﺪ ، [ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺩﺭ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻭ ﻧﺎﺩﺭﺳﺘﻲ ﺍﺵ ] ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﻭ [ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ] ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺧﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺍﻭﻟﻴﺎﻱ ﺍﻣﻮﺭﺷﺎﻥ [ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺑﻴﻨﺶ ﻭ ﺑﺼﻴﺮﺕْ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺍﻧﺪ ] ﺍﺭﺟﺎﻉ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ ، ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻭ ﻧﺎﺩﺭﺳﺘﻲ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻰ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ; [ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ، ﺍﺯ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺵ ﻣﻨﻊ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ] ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﺒﻮﺩ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻲ ، ﺍﺯ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻳﺪ سوره نساء - آیه ٨٣

3

فعالیت‌ها

نرگس🐚 پسندید.
مکان های عمومی

2

نرگس🐚 پسندید.
پرونده هری کبر

3

نرگس🐚 پسندید.
          پایان حدیث بیست و یکم، در باب شکر...

«فرمود حضرت باقر عليه السلام: «بود رسول خدا - صلّى اللّه عليه و آله - پيش عايشه در شب او؛ پس گفت: "اى رسول خدا چرا به زحمت مى‌اندازى جان خود را و حال آن كه آمرزيده است خداوند براى تو آنچه پيش بوده است از گناه تو و آنچه پس از اين آيد؟" فرمود: "اى عايشه آيا نباشم بندۀ سپاسگزار؟ »" فرمود حضرت باقر عليه السلام: «و بود رسول خدا - صلّى اللّه عليه و آله - كه مى‌ايستاد بر سر انگشت هاى دو پاى خود، پس فرو فرستاد خدا سبحانه و تعالى: (طه * مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى) » [۲] ؛ «يعنى محمد - يا اى طالب حق هادى - ما فرو نفرستاديم بر تو قرآن را تا به مشقت افتى»

«بدان كه «شكر» عبارت است از قدردانى نعمت مُنعم. و آثار اين قدردانى در قلب به طورى بروز كند؛ و در زبان به طورى؛ و در افعال و اعمال قالبيه به طورى. اما در قلب، آثارش از قبيل خضوع و خشوع و محبت و خشيت و امثال آن است. و در زبان، ثنا و مدح و حمد. و در جوارح، اطاعت و استعمال جوارح در رضاى منعم، و امثال اين است.»

«از آيۀ شريفه [طه، ما انزلنا علیک القرآن لتشقی] استفاده مى‌شود كه آن حضرت اشتغال به رياضت و زحمت و تعب داشته.... و اين بايد براى امت سرمشق باشد، خصوصاً براى اهل علم كه دعوت الى اللّه مى‌خواهند كنند. آن وجود محترم با آن طهارت قلب و كمالى كه داشت باز اين طور به رياضت خود را به تعب انداخت تا آيۀ شريفه از جانب ذات مقدس حق نازل شد، و ما با اين همه بار گناهان و خطايا هيچ‌گاه در فكر مرجع و معاد خود نيستيم. گويى براى ما برات آزادى از جهنم و امنيت از عذاب نازل شده. اين نيست جز آن كه حبّ دنيا پنبه در گوش ما كرده و كلمات اوليا و انبيا را اصغاء نمى‌كنيم.»
        
شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)

14

نرگس🐚 پسندید.
قلعه حیوانات

12

نرگس🐚 پسندید.

28

نرگس🐚 پسندید.
جزیره ی شاتر
          درود بر شما 🔥
مارشال ایالت متحده در پی مفقود شدن یک بیمار به جزیره ی شاتر ، تیمارستان آشکلیف ، محلی برای نگهداری مجرمان جنایی با اختلال روانی  است ، آمده .
اتفاقاتی که در داستان رخ میدهد مرموز و شوکه کنندست ، و تا پایان داستان مارو با خود همراه می‌کنه بدون اینکه بدونیم داره چه اتفاقی میوفته .
جزیره ی شاتر مقصدی ست بدون بازگشت ، و آمدن در جهانی دیگر .
بیمارانی که به اختلالات روانی ، شیزوفرنی مبتلا هستندو اغلب جرمی مرتکب شده اند  و نمونه ای برای آزمایشات انسانی . مارشال که پی برده در این آسایشگاه چه اتفاقاتی می‌افتد سعی دارد پرده از این راز بر دارد که چرا هیچ کس در مورد این آسایشگاه فراموش شده حرفی نمی‌زند ولی خود قربانی می‌شود و راه گریزی از آسایشگاه ندارد .....
یک کتابی به شدت جذاب و گیرا و درگیر کننده ست که در آن هیچ چیز همانی نیست که به نظر می رسد .
در کنار خواندن کتاب ،فیلم مربوط رو هم دیدم به لطف باشگاه فیلتاب ، که برای من تجربه ای بسیار لذت بخش بود .
 در کتاب مفصل تر در مورد وقایع توضیح داده شده ولی فیلم هم بی نهایت عالی بود با بازی دی کاپریو‌ در نقش مارشال تدی👌

        

12

نرگس🐚 پسندید.
و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود

19