بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

فاطمه امیری پری

@amiripari

67 دنبال شده

92 دنبال کننده

                      اهل تاریخم🌱
                    

یادداشت‌ها

نمایش همه
                پیش از آن که مطلبی در مورد این کتاب بنویسم، باید از دوره لیسانس و کلاس درس تاریخ اروپای دکتر محمدتقی امامی خویی یاد کنم. استادی صبور، فهیم و با اخلاق که با لهجه شیرین آذری، تلاش داشت تا دانسته های خود را با زبانی گرم و شیوا به دانشجویان خود انتقال دهد. تنش به ناز طبیبان نیازمند مباد.

همانطور که در پیشگفتار کتاب به آن اشاره شده، کتاب "تاریخ امپراتوری عثمانی" به قلم استاد محمدتقی امامی خویی، در تلاش است به عوامل شکل گیری، توسعه، توقف و فروپاشی این امپراتوری بپردازد. این کتاب برای دانشجویان لیسانس و علی الخصوص درس تاریخ عثمانی و خاورمیانه نوشته شده و نویسنده کوشیده است -در حد یک کلاس دو واحدی و دانشجویانی که تا پیش از آن، شاید آگاهی از تاریخ عثمانی نداشته اند- به بررسی سیر رخدادی تاریخ عثمانی به صورت کلی  و موجز بپردازد؛ زیرا که بررسی تاریخ عثمانی با سبقه طولانی آن از قرن چهاردهم تا بیستم میلادی، در یک کتاب حدود سیصد صفحه نخواهد گنجید اما با این وجود، به عنوان مقدمه ای کلی، برای آشنایی مختصر با این امپراطوری، خواندنی و قابل توجه است.
امامی خویی در این کتاب در آغاز به صورت گذرا، به تاریخ سلجوقیان آناتولی، حضور مغولان و ایلخانان، حکومت های کوچک محلی در آناتولی، شکل گیری دولت عثمانی می پردازد و سپس سیر گسترش این حکومت را در تقابل با امپراطوری بیزانس، جنگ های صلیبی، ایران عصر صفوی و همچنین سیطره کامل این حکومت تا پشت دروازه های وین با اندیشه و ایدئولوژی غزا و جهاد اسلامی و در باطن، بسط قلمرو و اندیشه های ایجاد خلافت اسلامی و امپراطوری به تصویر می کشد و در کنار آن، با دیدگاه تحلیل تاریخی، به عوامل انحطاط، ضعف، تحولات فکری و فرهنگی و سیاست های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اشاره می نماید.
اگرچه کتاب فوق به جهت آشنایی اولیه با تاریخ عثمانی به واسطه اشراف نویسنده بر این برهه از تاریخ قابل توجه است اما ایردی که می توان بر کار نویسنده گرفت-که البته این ایراد برتمامی کتاب های چاپ سمت وارد است- ناقص شدن توضیحات و رخدادها به واسطه تعیین شدن حجم و صفحات خاصی برای چاپ کتاب است. این مساله موجب می شود که اولا پرش وقایع و رخدادی در متن صورت گرفته و نویسنده برای آن که بتواند به مطلب اصلی و مدنظر خود بپردازد، از برخی موضوعات گذر می نماید. ثانیا در زمانی که در مباحث دیگر به ناچار باید به همان پرش ها اشاره نماید، به صورت گذرا اشاره به رخدادی می کند که خواننده ذهنیتی از آن در سیر تورق کتاب ندارد. این امر منجر به سکته در قسمت های مختلف کتاب و ایجاد ابهام و سوال در ذهن خواننده می گردد.
با این حال  و علی رغم نکات فوق الذکر، این کتاب به منظور آشنایی اولیه با تاریخ عثمانی و سیر تحولات آن و در نتیجه بررسی کتب بیشتر در این زمینه برای دستیابی به اطلاعات تکمیلی، ماخذی مناسب است.
        
                ژانت آفاری استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا در این کتاب سعی دارد، از زاویه جدیدی به موضوع انقلاب مشروطه نگریسته و برخلاف بسیاری از منابع و مآخذی که در این خصوص درصددند تا از دریچه خاصی به مشروطه ایرانی بنگرند، دیدگاه نو و تازه ای را پیش روی مخاطب خود قرار دهد. پژوهش وی در این کتاب، به نوعی ورای دیدگاه های تک بعدی به انقلاب مشروطه و نقش افراد، گروهها، دسته جات و شرایط پیرامونی است. آفاری با بهره مندی حداکثری از منابع به زبان های مختلف شامل اسناد، نشریات، کتب، مشروح مذاکرات، خاطرات و ... و همچنین استفاده از روش تحقیق درست و نگاهی بدور از اغراق گویی های خودمحورانه و یکسونگرانه(مانند توجه صرف به ابعاد سیاسی انقلاب و یا نقش افراد، انجمن ها، گروه های سیاسی و..‌. به صورت تک بعدی) به بررسی انقلاب مشروطه به صورت همه جانبه پرداخته و به ابعاد چند طبقه ای، چند فرهنگی و چند ایدئولوژیکی آن توجه نموده است‌. از نظرگاه وی، انقلاب مشروطه ایران، صرفا یک انقلاب سیاسی نبوده بلکه انقلابی اجتماعی و فرهنگی همراه با جنبه های مهم رادیکال است و بنابراین، ابعاد قومی، طبقاتی و جنسیتی نهضت، نه تنها امور مبهم، جزئی و بی اثری در رویدادهای سیاسی نبوده بلکه برعکس، این جنبه ها در بطن انقلاب وجود داشته و در جهت گیری های آن، تاثیر بسزایی داشته است. از این رو وی در کتاب خود با بهره گیری از منابع بیشمار، سعی در بررسی موضوعات اثر گذاری در انقلاب مشروطه دارد که گاه به دلیل عدم تسلط مشروطه پژوهان بر منابع و یا نگاه کلی نگرانه به موضوع و گاه یک سویه و دلایلی از این دست، چندان مورد توجه و تحلیل تاریخی قرار نگرفته است. 

از نگاه بنده کتاب دارای نکات مثبت و مفیدی است که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت و من به چند مورد آنها اشاره می کنم. اول، استفاده از منابع داخلی و خارجی به صورت توامان و همچنین بهره گیری از منابع دست اولی که گاها تا بحال مورد استفاده و مداقه قرار نگرفته که شرح دستیابی به این منابع به صورت موجز در مقدمه کتاب اشاره شده است. دوم بررسی دقیق منابع کمتر مورد استفاده قرار گرفته شده از سوی مشروطه پژوهان ایرانی که حاوی مطالبی است که در سیر حرکت مشروطه خواهی و همچنین مباحث مربوط به دوره استبداد صغیر و عملکرد مجاهدان قابل توجه ویژه است. به عنوان نمونه نکات مورد توجه در فصل ۹ کتاب در خصوص نگرش سوسیال دموکرات های اروپا، روسیه، روزنامه های اروپایی و روسی و همچنین اشخاص مهم چون کائوتسکی و لنین نسبت به بحران ایران، استبداد صغیر و مساله تبریز. سوم تلاش وی برای دوری از نگاه یک جانبه و پرداختن به ابعاد و زوایای مختلف انقلاب به صورت کلی و جزئی. چهارم  بررسی موضوعاتی کمتر پرداخته شده در بررسی سیر حرکت مشروطه خواهی و پس از آن. به عنوان مثال، توجه ویژه به انجمن های زنان و ریشه های نهضت زنان در ایران در فصل هفت و نکته پنجم، تلاش در جهت نگاه از پایین به مسائل و رخدادهای پیش و پس از مشروطه و به نوعی بهره مندی از نگاه جدید به تاریخ یعنی تاریخ مردم و مردمی نامه نویسی.

در این میان علی رغم آن که کتاب مذکور به لحاظ نگاه دقیق و موشکافانه نویسنده به موضوع و بهره مندی از روش تحقیق درست، استفاده از منابع مفید، دست اول و کمیاب، در بسیاری از موارد در جایگاه بالاتری نسبت به دیگر پژوهش های مربوط به انقلاب مشروطه قرار می‌گیرد اما به لحاظ دید تاریخی، کتاب مذکور دارای ایرادات کوچکی است که به دو مورد آن اشاره می نمایم.
جدا از برخی اشتباهات جزئی و کوچک در زمان چاپ و یا ترجمه کتاب در خصوص نام اشخاص  و یا تاریخ وقایع که در متن ایجاد شده است، یکی از نکات مورد توجه بنده که در این کتاب به صورت گذرا به آن پرداخته شده بود، کم رنگ بودن نقش اصفهان و در درجه بعد گیلان و رشت در دوره استبداد صغیر در کنار دیگر شهرها علی الخصوص تبریز است. این امر به واسطه حضور نیروهای اصفهانی در فتح تهران و همچنین حضور شخصیت هایی چون سردار اسعد در حوادث بعدی و تشکیل کابینه، حاضر اهمیت بسیاری است. این در حالی است که آفاری تمرکز خود را به موضوع محاصره تبریز به واسطه اهمیت آن در آشنایی اروپاییان و دیگر کشورها با مساله مشروطه و استبداد در ایران و نقش ویژه سوسیال دموکرات های روسیه و مجاهدین باکو و قفقاز و ارمنیان داشناک و هنچاک در تحولات بعدی و شکل گیری حزب دموکرات مجلس دوم قرار داده و از این رو، توجه بیشتر به حوادث شهرهای مذکور ضروری است. دوم اینکه، نگاه آفاری به مسائل انقلاب مشروطه و دیدگاه وی نسبت به شرایط، حوادث و رخدادهای سویه مردمی، منجر به مغفول ماندن و  کمتر پرداختن به عملکرد دولت، دربار و شخص محمدعلی شاه در زمان مشروطه و استبداد صغیر است. توجه پررنگ تر و ویژه تر به این سویه از تاریخ مشروطه نیز می تواند در غنای هرچه بیشتر تحلیل وی موثر و مفید باشد در آخر اینکه، نگاه ویژه آفاری به دموکرات ها و بررسی موشکافانه عملکرد آنان به ویژه توجه خاص به روزنامه آنان یعنی ایران نو و حلاجی دیدگاه های نویسندگان آن، به نوعی کفه ترازوی تحلیل و بررسی را به نفع این گروه سنگین تر نموده؛ حال آنکه توجه به روزنامه های اعتدالیون و تمرکز بیشتر بر روی دیدگاه های این گروه نیز، می توانست نگاه متعادل تری را پیشکش خوانندگان نماید.

به رغم وجود این نکات، کتاب آفاری به دلیل استفاده از روش تحقیق مناسب، بهره مندی از منابع مفید، نگاه همه جانبه و تحلیل و تبیین دقیق و موشکافانه، جزء پژوهش های مهم در خصوص انقلاب مشروطه به شمار می آید.
        
                پیش از مطالعه کتاب، اول یادداشت های پیشین دوستان در خصوص این کتاب را خواندم تا در هنگام نوشتن، از زاویه دیگری به موضوع بپردازم. در آغاز می گویم که تمام مطالب پیش رو، برگرفته از نگاه من به موضوع کتاب و شخصیت پزشکزاد است و ممکن است کاملا درست و مطابق با واقع نباشد و هیچ یک از این عوامل در ذهن پزشکزاد تاثیر نداشته باشد اما من در این یادداشت به درک خویش از خوانش کتاب می پردازم.
 اول میخوام به پیشینه خانوادگی و کاری نویسنده بپردازم که بتوانم تاثیر آن را در نگاه وی به موضوع نشان دهم. 
پدرش حسن پزشکزاد، طبیب بود و مادرش شاهزاده فکری ارشاد، دختر مویدالممالک فکری ارشاد(نمایشنامه نویس و روزنامه نگار عهد مشروطه) بود و پدر بزرگ مادرش از بزرگان قاجار به شمار می آمد. همچنین معز دیوان فکری، هنرپیشه، نویسنده و کارگردان ایرانی و یکی از بنیانگزاران تاتر معاصر، دایی ایرج پزشکزاد بود.
تاثیر شغل پدر در کتاب، خلق شخصیت دکتر ناصرالحکما  و تاثیر نسب قاجاری و حکمرانی مناطق مختلف و همچنین پیشینه نویسندگی در خاندان مادر و معلمی او، خلق شخصیتی به نام دایی جان ناپلئون با پیشینه قاجاری و مشروطه خواهی و دایی جان سرهنگ با داشتن خدمت نظام است. خدمت خود پزشکزاد در وزارت امور خارجه نیز تاثیر زیادی در آفرینش شخصیت اسدالله میرزا به عنوان یکی از شخصیت های کلیدی قصه است. کما اینکه وی در پردازش شخصیت اسدالله میرزا از  افرادی چون ابوالفضل میرزا از آشنایان خود و ایرج فرازمند روزنامه نگار، مترجم و برنامه نویس رادیویی و از مدیران رادیو و تلویزیون قبل از انقلاب الهام گرفته است. 

علاوه بر این، حضور پزشکزاد در منصب قضاوت در دادگستری به مدت پنج سال، در شکل گیری شخصیت نایب تیمورخان و آسپیران غیاث آبادی  تاثیر بسیار زیادی داشته است. در کنار این، خلق یکی از مهمترین شخصیت های قصه به نام مش قاسم، حاصل فکر طنازانه و داستان پرداز وی، تاثرات زندگی قاجاری توام با کلفت و نوکر در خانه و نگاه تاریخی وی با توجه به زندگی در زمانه پر آشوب ایران در دهه بیست  و اشغال کشور، حضور در وزارت خارجه و مطالعه کتاب های تاریخی است.

در خصوص داستان کتاب باید بگویم که نویسنده تمرکز خود را بر روی موضوع تئوری توطئه قرار داده و همواره بر این مطلب تاکید دارد که در هر اتفاقی، رد پای انگلیسی ها مشاهده می شود. این مساله نکته بسیار مهم در کار پزشکزاد است که نه تنها در گذشته بلکه تا به امروز نیز در بسیاری از موارد سیاسی، جامعه ایرانی را درگیر خود نموده است، (تئوری توطئه و بیگانه هراسی) و این مساله نشات گرفته از حضور  قدرت های خارجی در ایران علی الخصوص در دوره قاجار و مشارکت فعال در ضد و بندهای سیاسی امرا و دولتمردان  بر سر کسب قدرت و جایگاه سیاسی و یا افول و صعود افراد، گروه ها و کابینه ها است. این موضوع در زمان اشغال ایران به دست قوای متفقین در دهه ۲۰ به شدت نمایان است. حضور محمدرضا پهلوی جوان و کنار رفتن رضاشاه و در نتیجه شدت یافتن هرج و مرج و تنش های سیاسی، قحطی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی، تلاش دولتمردان برای دستیابی به قدرت سیاسی در زمانه پر آشوب و در کنار آن، رشد طبقات جدید بدون پیشینه قاجاری(مانند آقاجان)، وجود کابینه های ضعیف و تغییرات مداوم آن و نخست وزیران ‌و همچنین ضد و بندهای سیاسی آنان و نمایندگان مجلس با قدرت هایی چون انگلیس، امریکا، روسیه و آلمان که منجر به زدن برچسب هایی به افراد چون انگلوفیل، روسوفیل و ... می گردید. ایرج پزشکزاد جوان در این زمان شاهد این وقایع و رخدادهاست. ذهن خلاق وی در کنار واقعیت موجود و همچنین توجه به پیشینه خانوادگی و نویسندگی خود و نسب قاجاری و لطماتی که قاجارها از رضاشاه و برخی از قدرت‌ها از جمله انگلیس دریافت کرده اند و علاوه بر این، وضعیت اجتماعی و اقتصادی ایران، دستمایه شکل گیری چنین کتابی با دیدگاه طنز و در حقیقت طنز تلخی با موضوع بیگانه هراسی جامعه ایرانی می گردد. 

در خصوص دید اجتماعی نیز، به مانند اکثر نویسندگان این برهه زمانی، پزشکزاد نیز واقعیت روز جامعه ایران را با زبانی ساده و روان به تصویر کشیده است. پدرسالاری و مردسالاری در جامعه ایرانی و نقش بزرگ فامیل در استحکام خاندان های ایرانی(دایی جان ناپلئون)، اهمیت خانواده و تحکیم بنیان آن(دایی جان سرهنگ)، استفاده از مشروبات الکلی علی رغم قبح آن به ظاهر و همچنین چشم چرانی و نظربازی(اسدالله میرزا)، عشق های ساده(سعید راوی داستان)، علاقه به ثروت و مال اندوزی(آسپیران غیاث آبادی)، حرمت ناموس(مش قاسم)، دروغ گویی و کینه ورزی(آقاجان)، توجه به طبقات بالا و پایین جامعه(دایی جان ناپلئون و واکسی یا شیرعلی قصاب یا خمیرگیر)، سادگی، صداقت، حرمت نان و نمک و لوطی منشی(شیرعلی قصاب)، خالی بندی(مش قاسم)، زنان مطیع شوهر(مادر سعید)، جوانان بی عرضه( پوری)، زنان به مثابه مردان(عزیزالسلطنه)، زنان هرجایی(خواهر آسپیران) و...

نکته آخر آنکه من در این کتاب با توجه به نگاه تاریخی خودم دو موضوع را پررنگ می بینم. اول محو شدن تدریجی قاجارها به دست پهلوی ها علی الخصوص رضاشاه و مساله پررنگ تر برای من آن است که برخلاف دوستان که بیشتر نگاه ناپلئونی و یا نگاه دن کیشوتی به ماجرا دارن، من از دریچه نگاه رضاشاه پهلوی به موضوع می نگرم در زمانی که از انگلیسی ها رو برگرداند و به آلمان گرایش یافت و با شکست آلمان، به دست انگلیسی ها برکنار و سرانجام به جزیره  موریس و سپس ژوهانسبورگ تبعید گردید. 
"برای من به خلاف دیگران، دایی جان نه تنها ناپلئون و سنت هلن نیست، بلکه دایی جان، نماد رضاشاه تبعیدی به ژوهانسبورگ است".

        
                مارتین لوتر الهی‌دان، بنیانگذار مسیحیت پروتستان و پرچم‌دار بزرگ جریان اصلاح مسیحی در قرن شانزدهم در شهر ویتنبرگ، شهر کوچکی در آلمان مرکزی، متولد شد. در زمانه او کلیسا نهادی اقتدارجو، فاسد، پیچیده و مملو از تعارض‌ها بود و لوتر، استاد دانشگاه ویتنبرگ و روحانی‌ای موعظه‌گر، نهاد کلیسا و نظام الاهیاتی مسیحی رسمی را در موضوعاتی مثل «توبه‌نامه‌فروشی» و لزوم واسطه‌گری کشیشان در ارتباط با خدا و… درخور اصلاحی گسترده می‌دید. اختراع ماشین چاپ به دست گوتنبرگ و وضعیت سیاسی دوران به لوتر مدد رساند که به مخالفت با پاپ و دستگاه کلیسا پرداخته و علاوه بر نگارش رساله‌های الاهیاتی و فرهنگی بسیار، در دسامبر ۱۵۲۱ با نخستین ترجمه عهد جدید از زبان یونانی به آلمانی آغازگر جریان اصلاح تازه‌ای در مسیحیت شود. ترجمه آلمانی او، کتاب مقدس را از انحصار کلیسا خارج کرد، به دست عموم مردم رساند و آنان را مستقیم با مضامین آن آشنا کرد.
پیش از لوتر، افرادی چون جان ویکلیف و جن هاس نیز درخواست اصلاحات در کلیسا رو مطرح کرده بودند اما هیچ کدام به اندازه لوتر مطرح نشدند. از جمله دلایل موفقیت لوتر در بیان سخنان خود، حمایت دوک ساکسون -یکی از مهمترین افراد در هیات انتخاب امپراطور روم مقدس- از لوتر تا زمان مرگش علی رغم تکفیر پاپ بود. همچنین، وجود جنگ های متعدد و نیاز امپراطوری روم مقدس به حمایت افرادی چون فردریک مقدس دوک ساکسون برای حفظ اتحاد داخلی و در نتیجه راضی نگهداشتن فردریک و  علاوه بر این، وجود  ماشین چاپ و تکثیر مطالب وی و آشنایی همگان با عقاید وی بود که زمینه پیدایش حامیان او را فراهم کرد.

بر طبق دیدگاه لوتر تا سال ۱۵۲۰، پاپ به واسطه اقدامات خود، دجال زمان به شمار می آمد که درصدد بود  که بر جایگاه امپراطور روم مقدس دست یابد. علاوه بر این، لوتر معتقد بود انجیل تنها معیار الاهیات مسیحی به شمار می آید و شریعت موسی به تنهایی نمی تواند مسیحیان را نجات دهد و تنها مسیح و کتاب مقدس، می تواند او را یاری دهد. از نظرگاه وی، ایمان هدیه خداست و جوهر ایمان، اعتماد به اوست که از طریق استماع قضاوت خداوند(شریعت) و سپس رحمت او(انجیل) به انسان می رسد. خداوند عدالت ناشی از ایمان را آزادانه از طریق رحمت خویش و به خاطر مسیح به فرد نسبت می دهد نه به خاطر اعمال انسان؛ زیرا بنا بر نظر لوتر، مسیحی همزمان هم قدیس(آمرزیده) و هم گناهکار است و همیشه در محضر خداوند گناهکار باقی مانده و مستحق قضاوت است و رستگاری هدیه ای است از سوی خداوند ‌و نجات مسیحی به واسطه ایمان به مسیح است. این نکته در دیدگاه او حائز اهمیت است که رستگاری برای انسان کسب شدنی نیست بلکه وعده خداست و اعمال انسان تاثیری در نجات او ندارد. همچنین دغدغه اصلی لوتر این بود که در بحث خدمت، خدا نسبت به انسان اولویت دارد و صاحب اقتدار نهایی بر حیات، خداوند است نه پاپ یا امپراطور.

از جمله اقدامات مهم لوتر در این دوران که مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت، دریافت کمک او از مقامات دنیوی مانند نجبا و رویگردانی از روحانیان کلیسا بود که دلیل این اقدام، همدستی روحانیون با پاپ و حمایت از اقدامات وی بود. لوتر همچنین در این دوران درصدد بود تا نوعی از الاهیات مشارکت سیاسی را توسعه دهد که در عین احترام به دستور مسیح، به دوگانه تسلیم محض یا مقاومت تمام عیار در برابر مقامات دولتی منجر نشود. وی معتقد بود که دولت و کلیسا نقش های تعریف شده ای دارند که باید متمایز باقی بمانند. از دیگر انتقادهای مهم به لوتر در خصوص جنگ دهقانان و عدم حمایت وی در زمان اوج گیری آن است.

با توجه به این مطالب، ویتفورد در این کتاب، در سه بخش کلی، به بررسی زمانه لوتر، الاهیات او و مشارکت سیاسی و اجتماعی لوتر می پردازد و در تقسیم هر بخش می کوشد با دید جامع، اصلی ترین دغدغه ها و مسائل لوتر را برای خوانندگان مطرح نموده و به تشریح مطالب مورد اشاره بپردازد. کتاب از نظرگاه بررسی دیدگاه های لوتر در نوع خود خواندنی و مهم به شمار می آید و جز منابع خوب ترجمه شده در ارتباط با شناخت دیدگاه های لوتر است اما با توجه دشواری درک برخی مسائل مطرح شده با توجه به نوع دیدگاه نویسنده، پیشنهاد می کنم علاقه مندان به این مباحث، چنانچه از قبل مطالعات جامع و یا حتی مختصری در این خصوص نداشته اند، خوانش این کتاب را در اولویت اول قرار نداده و اول به سراغ کتاب های سبک تر و قابل فهم تر در خصوص دیدگاه های لوتر رفته تا پس از درک و دریافت اطلاعات اولیه و مقدماتی، با دید عمیق تر و بازتری به خوانش کتاب فوق بپردازند.
        
                سطر به سطر نوشته های کتاب، ارتباط تنگاتنگی با تفکرات، دیدگاه ها و منش سیاسی ساعدی دارد. اول، شکل گیری داستان در فضای یک روستا با امکانات محدود، دور از شهر و فاقد وسایل رفاهی، بهداشتی و معیشتی. دوم، پرداختن به طبقات پایین جامعه و مشکلات آنان ناشی از فقر، بیماری، تفکرات سنتی و اعتقادات مذهبی، توجه به قضا و قدر و...
ساعدی در دهه پنجاه، از نظر سیاسی به چریک های فدایی خلق گرایش داشت که سازمانی مارکسیستی با گرایشات چپ بود که از نظر مرام سیاسی مارکسیسم-لنینیسم بوده و کشورهای شوروی و چین را پیشرو حرکت های انقلابی می دانستند. چریک های فدایی خصوصا گروه بیژن جزنی، معتقد به کار بر روی نیروهای موجود در روستاها بوده تا با بهره گیری از جنبش روستایی و توده ای علاوه بر قوای شهری، عملیات مسلحانه را بر ضد حکومت مرکزی صورت دهند.
 بنابراین ساعدی با توجه به چنین گرایش سیاسی و همینطور علاقه شخصی خود در نگاه به طبقات پایین جامعه و مشکلات آنان خصوصا روستاییان مناطق محروم و دور از مرکز، ضمن سفر به نقاط مختلف ایران به منظور آشنایی با مردمان این مناطق و مشکلات و دردهای آنان، در نوشته های خود نیز به طور ویژه بر این گروه جامعه تمرکز می کند. از این رو در اکثر نوشته های ساعدی، مخاطب اصلی روستاییان و قشر محروم جامعه است و او سعی دارد به شکلی واقعی براساس آنچه که به عینه در سفرهای خود دیده و لمس کرده، به توصیف آنان در قالب شخصیت ها بپردازد. بدین جهت است که سبک نوشتار ساعدی واقع گرایی و توام با ساده نویسی است یعنی تمام اتفاقات بدون هیچ رنگ و زیور دادنی، به شکل ساده و واقعی در کتاب های وی به تصویر کشیده شده است. بنابراین در زمان خوانش آثار وی، خواننده  دردها و مشکلات شخصیت های داستان را با تمام وجود حس کرده و با آنان همزادپنداری نموده و عمق درد و رنج آنان را می فهمد. 
توجه به جزئیات زندگی سنتی روستایی، اعتقادات مذهبی و روزمرگی های روستاییان، مشکلات ناشی از فقر، قحطی، بیماری و مرگ در جای جای کتاب به چشم می آید. 
به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنم:

*اعتقادات مذهبی: ننه فاطمه یک قاشق آب تربت ریخت توی گلوی پیرزن... & فردا عزاداری میکنیم، دخیل میبندیم، گریه میکنیم، نوحه می‌خونیم شاید حضرت دلش رحم بیاد و مارو ببخشه و بلارو از بیل دور کنه.‌..
*توجه به اعتقادات سنتی: ننه خانوم دعا خواند و فوت کرد به بیل... یا ننه فاطمه جاروی کوچکی که دستش بود می زد به آب تربت و می پاشید به خانه ها و دعا می خواند...
*اهمیت سگ در زندگی روستایی به عنوان یار و همدم تنهایی افراد(ساعدی به گونه ای خلاقانه گاه به حیوان به گونه ای پرداخته که گویی دارای درک، احساس و شعور است): پاپاخ خم شد ماهی ها را ببیند، اما چشمش به ماه افتاد...
*توجه به دعا و جادو: براش دعا بگیرن مریضیش خوب میشه...
*توجه به روزمرگی: اسلام و عباس کنار استخر نشسته و چپق میکشیدند...
*توجه ویژه به ناامیدی: فاتحه همه چیز خوانده شد اول قحطی بعد این...
*توجه به فقر: بیلی ها همشون گدایی می کنن، صدقه میگیرن، از دزدی هم دست نمیکشن...
*سادگی زندگی و مشکلات معیشتی: توی اتاق دوتا زیلو بود و یک قرآن و یک کاسه و مقداری پیاز و نان خشک

اما در این میان، چند نکته حائز اهمیت در این کتاب موجود است. اول پایان باز هشت داستان است که خواننده پس از پایان هر داستان، مجذوب و مغموم به فکر فرو می رود‌. دوم نگاه منفی او به شهر و آدم‌های شهری است مثل نگاه او به دکترهای مریضخانه که اهمیتی برای بیماران قائل نیستند. سوم اینکه نویسنده در این کتاب نگاه مرد سالارانه جامعه روستایی را حفظ کرده و شخصیت های موثر همه مرد هستند مثل اسلام، کدخدا، مشدی صفر و غیره و زن در این کتاب از جایگاه خاصی در میان نقش ها برخوردار نیست و نکته آخر، توجه ویژه ساعدی در این کتاب به موضوع مرگ و ناامیدی است که در همه داستان های این کتاب به چشم می آید. با همه این تفاصیل، لذت خواندن این کتاب زیبا را که با قلم توانای غلامحسین ساعدی به رشته تحریر درآمده، نباید از خود دریغ کرد.
        
                خیلی ها وقتی این کتاب رو خوندن، این برداشت رو داشتن که جزء دسته کتاب های انگیزشیه و خب تهش که چی؟! اما چرا به همین کتاب انگیزشی نباید فکر کرد؟
من از طریق فکر کردن به شخصیت های این کتاب برمی گردم ‌و به زندگی خودم نگاه کنم. کجاها شبیه لوکریس و میشیما به زندگی نگاه کردم و همه چیز برام مادی شد و دیگه به بود و نبود آدما فکر نکردم و یه نگاه ابزاری به همه چیز داشتم.
کجاها مرلین غمگین و ناامید بودم که از هیچ چیز شخصیتم خوشم نیومد و فروپاشیدم
کجاها ونسان شدم زمانی که میدونستم که تو خیلی جاها پر از ایده‌ های جدید و فکرهای تازه ام، اما جرات از قوه به فعل رسوندنش نداشتم

و کجاها آلن زندگی خودم بودم. زمانی که حرف دیگران رو پشت سر گذاشتم و شخصیتم رو دوباره از نوساختم و برای چیزی که هستم جنگیدم و دیگران متقاعد کردم که این منم! یه آدم زنده با تمام نقاط ضعف و قوتش که تلاش میکنه بهترین خودش باشه. 
و کجاها به آلن های زندگیم توجه نکردم. اونایی که اومدن و از زندگیم رفتن و بهم درس هایی از زندگی رو دادن که شاید در مدت کوتاه زندگیم، فرصت تجربه کردنش رو نداشتم و ندارم.

فارغ از توجه به سبک و معیار نویسنده کتاب و این که چه هدفی پشت نوشتنش بوده و همچنین یادداشت های مثبت و منفی افراد در مورد خوندن یا نخوندن کتاب و یا قرار دادنش در حوزه کتاب های انگیزشی صرف، این کتاب به نظر من ارزش یک بار خوندن رو داره به شرطی که با دید متفاوتی به معنای زندگی، مرگ و انسان نگاه کنیم.

ما فقط یک بار می‌میریم پس برای مرگ در آرامش، زندگی عالی داشته باشیم!
        
                دکتر فریدون آدمیت در ادامه سیر مطالعاتی خود در خصوص جریان روشنفکری در دوره قاجار و شناخت شیوه تفکر نواندیشان این عصر و در نتیجه تحولات فکر سیاسی نظام کهن ایران _که ماحصل آن انقلاب مشروطه است_ به سراغ بررسی اندیشه متفکران اجتماعی و روشن اندیشان این دوره رفته است. از جمله این افراد، میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزیست. طالبوف از روشنفکران پیش از مشروطه به شمار می آید که در سالخوردگی، حرکت مشروطه خواهی را دید و درک کرد. وی از پیروان اصالت عقل و فلسفه تجربی و معتقد به قانون ترقی و تحول تکاملی است. تاکید طالبوف بر روی آزادی و حکومت قانون و قائل به لیبرالیسم سیاسی، دموکراسی اجتماعی به جهت تاسیس و برپایی نظام دموکراسی است و در این نظام معتقد به حکومت نخبگان و اهل دانش و فکر است. علاوه بر این، وی طرفدار حاکمیت ملی و حق ملل در تعیین سرنوشت خویش است. نکته مهم در افکار طالبوف آن است که آرای وی را باید در ربط با حوادث زمانه و مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خودش مورد مطالعه و سنجش قرار داد و جز این، امکان شناخت صحیح و منطقی آن امکان پذیر نیست.  آدمیت تلاش کرده که این کتاب را برپایه آثار طالبوف به رشته تحریر درآورد و بنابراین در کتاب خود به منظور آشنایی با شخصیت میرزا عبدالرحیم، به بررسی زندگانی وی پرداخته و سپس دیدگاه های سیاسی، اجتماعی و انتقادی او را در خصوص جامعه آن روز ایران مطرح نموده است. این کتاب برای شناخت اندیشه های یکی از مهمترین نواندیشان دوره قاجار که اثر تفکرش پس از زمانه او، مورد تجزیه، تحلیل و مداقه قرار گرفت، حائز اهمیت است.
        
                و بالاخره خواندن کتاب امیرکبیر و ایران به پایان رسید.
 آدمیت در این کتاب در تلاش است تا به طور کامل و از زوایای مختلف به زندگی، شخصیت، منش و دیدگاه های میرزا تقی خان امیرکبیر در تمامی عرصه ها اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و به طور کلی اقدامات وی در امر اصلاحات کشور در دوره صدارت وی بپردازد و تا حد امکان ریز جزئیات هر موضوع را مطرح نماید. کتاب وی از چند جهت حائز اهمیت است. اول آنکه این کتاب به دست فردی آگاه به امور تاریخ ایران و علی الخصوص مباحث مربوط به سیاست خارجی نگاشته شده چون آدمیت از مقامات عالی رتبه وزارت خارجه ایران به شمار می آمد.(از انتقادات افراد به دیدگاه های آدمیت در موضوعات مختلف به جهت عدم ارتباط به موضوع نوشتارم گذر می نمایم). 
دیگر آنکه، گرچه این کتاب در نوع خود دامنه گسترده ای از موضوعات مختلف در ارتباط با اقدامات امیرکبیر را در برمی گیرد، اما تکیه او بر یک اصل(یعنی بررسی کارنامه فعالیت های امیرکبیر در ابعاد و زوایای مختلف) و اشراف کامل بر جزئیات هر بخش، هنر دوری جستن از پراکنده گویی و عدم فاصله گرفتن از هدف غایی نویسنده، موجب انسجام هرچه بیشتر کتاب و در نتیجه ارزشمندی آن گردیده است. علاوه بر این، نکته بسیار مهم در این کتاب، بهره مندی نویسنده از اسناد و نامه های سفرا، وزرا، شرق شناسان و سفرنامه نویسان است که برای اولین بار در این کتاب ترجمه و به چاپ رسیده و دسترسی به این اسناد مرهون سال‌های متمادی حضور وی در وزارت خارجه، ارتباط با مراکز اسنادی در اروپا و آمریکا و بهره مندی از منابع آنان و استفاده از اسناد و منابع موجود در آرشیو وزارت خارجه ایران و همچنین بهره گیری از اسناد موجود در  آرشیوهای خانوادگی خاندان های مهم ایرانی است که آدمیت توانسته به واسطه ارتباطات خود، به آنها دست یابد و به این شیوه بر ارزش کتاب خود بیفزاید. 

علاوه بر موارد اشاره شده که جزء نقاط قوت این کتاب به شمار می آید، این مطلب در خصوص ماهیت کتاب قابل توجه است که پرداختن به زندگی امیرکبیر و بررسی زوایای شخصیتی و تفکرات وی علی الخصوص در ایجاد اصلاحات در ایران، پیش از شناخت زمانه وی امکان پذیر نیست و لذا تحلیل و واکاوی عملکرد وی به مانند دیگر شخصیت های تاریخی، نیازمند کنکاش همزمان در جامعه او به عنوان یک کلیت است. به هر جهت در خصوص این کتاب با توجه به مواردی که به آن اشاره کردم، می توان گفت که با حدود گذشت ۷۷ سال از زمان اولین چاپ آن، هنوز هم یکی از مهمترین و مستندترین منابعی است که به شالوده شناسی حیات امیرکبیر در تمامی حوزه ها پرداخته است. اما این نکته حائز اهمیت است که اگرچه امیرکبیر شخصیتی تقریبا بی بدیل و بی نظیر در تاریخ ایران است اما معتقدم تحلیل و بررسی عملکرد تمامی شخصیت های تاریخی ایران نیازمند مطالعه گسترده و نقادی منصفانه است حتی صدراعظم فراموش نشدنی ایران یعنی امیرکبیر! 
خدایش بیامرزاد

در اینجا به عنوان نمونه و حسن ختام نوشتارم، به انتقاد آدمیت از عملکرد سیاسی امیرکبیر اشاره می نمایم که البته باید به این موضوع اشاره کرد که، عمل به این انتقاد درست، نیازمند بررسی دقیق شرایط دربار و وضعیت امیرکبیر، ضد و بندها و زمینه چینی های سیاسی در دربار و حرم شاه، نفوذ قدرت‌های خارجی و... است و نمی توان به سادگی گفت که امیرکبیر می توانست به این امر(یعنی کنار گذاشتن میرزا آقاخان نوری) اقدام نماید. 
به منظور روشن کردن این مساله، قسمتی از میزان پشتیبانی از حضور میرزا آقاخان نوری در دربار که خود آدمیت در کتاب به آن اشاره کرده است می پردازم تا عمق حساسیت موضوع و شرایط و مشکلات امیرکبیر در آغاز صدارت، ملموس شود و سپس انتقاد آدمیت از میرزاتقی خان را درج نمایم.

"سفارت انگلیس بی درنگ درصدد بازگرداندن میرزا آقاخان نوری برآمد.... فرانت به پالمرستون می نویسد: در ملاقات خصوصی با مهدعلیا، او به من اطمینان داد که پیوسته به شاه تلقین خواهد نمود که به اندرز و راهنمایی انگلستان گوش دهد.  به علاوه، کاردار انگلیس از مهدعلیا تقاضای کتبی کرد که به میرزا آقاخان اجازه بازگشت داده شود...."
" امیر که به پشتیبانی سفارت انگلیس و مهدعلیا از میرزا آقاخان آگاه بود و هنوز مقام خویش را کاملا استوار نمی دید، مصلحت ندانست امر کتبی مهدعلیا را نقض کند. پس وی را پیش کشید اما خدمت عمده ای به او ارجاع نکرد و خبری هم از وزارت کشور او نبود..." ص۱۹۵

انتقاد آدمیت به امیرکبیر:

" امیر غفلت کرد و خطای جبران ناپذیری مرتکب شد. اگر در آغاز، از راه مصلحت اندیشی مجبور گردید با میرزا آقاخان از در مجادله درآید، می بایست پس از آن که قدرت را به دست آورد، او را براندازد... در گزارش های وزیرمختار انگلیس بارها می خوانیم که میرزا آقا خان، اسرار سیاسی دولت را در امور داخلی و همچنین گفتگوهای امیر با سفارتخانه های خارجی را به طور محرمانه‌ به سفارت انگلیس در تهران خبر می داده است".ص۱۹۶


        
                برخلاف نظر برخی از دوستان تاریخی رمان خوانم، سبک رضا جولایی را دوست دارم. اگرچه هیچ یک از مطالب رمان های وی کاملا با واقعیت تاریخی مطابقت ندارد، اما خواننده را ترغیب به دنبال کردن داستان خود و حتی در مرحله ای بالاتر، وی را علاقه مند به کنکاش در بررسی رخداد و شخصیت های تاریخی اشاره شده در کتابهایش، بیرون از فضای داستان و در متون تاریخی می نماید. بدین جهت سبک خاص وی مورد پسند کسانی است که به دنیای داستان نویسی تاریخی علاقه دارند.  جاودانگان اما قصه دیگری است. در این رمان نیز اگر چه جولایی تلاش دارد، تم تاریخی قصه را همچنان حفظ نماید اما از ویژگی دیگری نیز در کنار آن بهره برده و ژانر ترسناک و فانتزی را به کار خویش اضافه کرده و  فضایی رازآلود و جذاب را در کتاب خود ایجاد کرده است. نکته قابل توجه در ارتباط با سخن اولم در این رمان این است  که جولایی با استفاده از این ژانر، می کوشد خواننده را به گونه ای غیر مستقیم، با یکی از موضوعات مهم تاریخ اجتماعی مردمان دوران گذشته (خصوصا از دوره صفویه تا دوره قاجار ) یعنی بهره گیری از جادو، طلسمات و رمالی در زندگی روزمره ایرانیان آشنا نموده و وی را ترغیب نماید که برای مطالعه بیشتر در خصوص این واقعیت اجتماعی، به مقالات و کتاب هایی که به این موضوع پرداخته اند، روی آورد.
        
                کتاب نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، پژوهشی تحلیلی در تاریخ نهضت کربلا به قلم دکتر غلامحسین زرگری نژاد، استاد بازنشسته گروه تاریخ دانشگاه تهران است. وی در این پژوهش در تلاش است تا با بررسی تحلیلی واقعه کربلا و بهره مندی از کهن ترین منابع و دست اول ترین انها، به ارائه یک اثر تحلیلی و تبیینی با دید نقد تاریخی در جهت اثبات نظریه خود در این کتاب بپردازد. وی در آغاز به نقد و بررسی منابع تحقیق پرداخته و سپس ریشه های تاریخی قیام کربلا و اهداف و بنیادهای نظری و اعتقادی امام حسین (ع) را مورد بحث قرار داده و در اخر، به ارائه نام و نشان کسانی که به عنوان شهید کربلا در منابع مختلف معرفی شده اند، پرداخته است.
من این کتاب را در سال ۱۳۸۳ خریداری کردم و تا به امروز موفق به خواندن آن نشدم‌. دو دلیل مرا در فراغت به دست آمده، مشتاق به خوانش این کتاب  کرد. اول، علاقه ای که به این استاد فرهیخته داشته و دارم و خواندن این کتاب مرا به گذشته ی دور می‌برد که در کلاس درس ایشان شاگردی می کردم و دوم، بررسی دقیق تر واقعه کربلا با توجه به دیدگاه تحلیلی نویسنده و اشراف وی بر وقایع تاریخ اسلام. 
از جمله مهمترین نقاط قوت کتاب حاضر، آگاهی کامل نویسنده بر موضوع و بهره گیری از نظریه مشخص و تحلیل و تبیین موضوع بر پایه آن، استفاده از منابع دست اول تاریخی و دوری از لفاظی های بی مورد و تطویل کلام است. از این رو، کتاب مذکور، در نوع خود جزء منابع خوب در بررسی واقعه کربلا و شناخت ابعاد و زوایای این موضوع با توجه به نکات ذکر شده است.
در اخر اینکه اگرچه نویسنده با نگاه مورخانه و بدون پیش داوری و از نظرگاه تحلیل تاریخی به موضوع واقعه کربلا نگریسته و تا حد امکان تلاش نموده که احساسات خویش را در توجه به رخداد فوق دخیل نکند، اما استفاده از برخی جملات، نشان از ارادت اوست؛ چنانکه خود نیز در جلسه نقد کتاب خویش در برابر پرسش مطرح شده در این خصوص با لبخند اشاره کرد که پدرم نام من را غلام حسین گذاشته است!
        
                این نسخه نوشته احمد مجدالاسلام کرمانی مشروطه خواه و روزنامه نگار دوره قاجار است که به چاپ روزنامه هایی چون ادب به همراه ادیب الممالک فراهانی و جرایدی چون ندای وطن، کشکول، الجمال و محاکمات مبادرت ورزیده است. وی در انجمن مخفی که در این دوران شکل گرفت حضور داشت و در جریان به توپ بسته شدن مجلس مدتی مخفی شد و در این حین، شروع به نگارش این نسخه نمود. در این کتاب وی به اقدامات محمدعلی شاه در تعطیلی مجلس، شرح رخدادها، سیاست دولت های خارجی، نحوه انتخاب نمایندگان و ... پرداخته است. او در کتاب با نگاه نقادانه ای، به رویکرد انجمن ها، برخی علما، طبقه ممتاز جامعه، وضعیت مالیه، قشون ملی، شرایط رعایا، امتیازدهی به بیگانگان و... می پردازد. نکته مهم در دیدگاه وی، مخالفت با نظرات برخی از روزنامه نگاران این دوران در خصوص شاه و اقدامات وی است. کتاب به لحاظ آنکه در برهه زمانی مورد نظر از نگاه شخصی که خود در جریان حوادث این دوره حضور داشته، نگاشته شده، دارای اهمیت و خواندنی است اما بنا بر دیدگاه مورخانه، بررسی هر منبع دست اول تاریخی باید با نگاه نقادانه و همه جانبه صورت گیرد.
یکی از جملات مهم، تامل برانگیز و کلیدی در مباحث مشروطیت - از جهت  پیروزی یا شکست مشروطه- که مدافعان و مخالفان بسیاری دارد، از زبان وی در این کتاب بیان شده است:
"مردم ایران وقتی مشروطه گرفتند که از هزار نفر، یک نفر معنی مشروطه نمی دانست و هرگز خودش را محتاج به دانستن معنی مشروطه ندیده بود که در مقام تحصیل آن برآید و بالاخره نه می دانستند، نه می خواستن و کسی نه بخواهد و نه بداند، نمی تواند"
        
                این کتاب تالیف دکتر محمدباقر وثوقی، خلیج فارس شناس ایرانی و استاد تاریخ دانشگاه تهران است و تا آنجا که به یاد دارم، در اواخر تحصیل در  مقطع  کارشناسی، نسخه دست نویس این کتاب از سوی دکتر وثوقی به عنوان منبع درسی ما در نظر گرفته شد و در همان ترم نیز به چاپ رسید. ایشان اهل لارستان فارس بوده و به سبب آن که حوزه کاری خود را بر روی خلیج فارس و ممالک همجوار آن متمرکز کرده 
و در طی سالها تحقیق و تدریس خود، اشراف کاملی بر این منطقه داشته اند، به جرات می توان گفت جزء انگشت شمار خلیج فارس شناسان به حق ایرانی هستند.
کتاب مذکور به منظور تدریس به دانشجویان مقطع کارشناسی به رشته تحریر درآمد اما منبع مناسبی برای آشنایی با منطقه خلیج فارس، تاریخ آن در طی ادوار مختلف تاریخی و چگونگی شکل گیری کشورهای عربی در دوره پهلوی اول و دوم است. از دیگر تالیفات ارزشمند ایشان در حوزه خلیج فارس  می توان به کتاب پرتغالی ها در خلیج فارس اشاره کرد که به چگونگی حضور نیروهای این کشور در منطقه خلیج فارس و بنادر ایرانی و سپس درگیری با نیروهای ایرانی در زمان صفویه و شاه عباس پرداخته است
        
                کتاب در نوع خود حرف جدیدی برای گفتن دارد و نگارنده تلاش کرده است تا از  منظر دیگری به زندگی دیکتاتورها بنگرد. ورود به حریم شخصی آنان و گشودن دریچه و دیدگاهی جدید برای کشف زوایای پنهان عاطفی، فردی، سیاسی و اجتماعی شخصیت های سیاسی از منظر نگاه زنان آنها، موضوع درخور توجهی است که خواننده را مجاب به خواندن کتاب کرده و از پیش داوری در خصوص آن جلوگیری می نماید. این بار و به خلاف تحقیقات گذشته که شخصیت شناسی افراد مشهور اغلب در قالب بحثها و تحلیل های روانشناسی، دینی، رویکردهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... آنان صورت می گرفت، نویسنده تلاش کرده تا حدامکان به حریم شخصی این افراد راه یافته و با توجه ویژه به حضور زنان خواه به عنوان همسر و یا معشوقه، به دو هدف خود دست یابد. اول، کشف  حلقه های مفقوده شخصیت افراد مشهور -هرچند به صورت اندک- و دوم،  نگاه ویژه به موضوع زن از منظر تحقیقات مربوط به نقش زنان در تاریخ با رویکرد جدید در قالب بررسی زندگی سیاسی زنان دیکتاتورها
        

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

            یک:
اجازه بدید ابتداً از یونان بگم براتون. در یونان مفهومی به نام «جبر» وجود نداره بلکه به جای اون مفهوم «مویرا» یعنی سرنوشت قرار داره. حالا فرق این دوتا چیه. جبر به این معنیه که اعمال و رفتار ما طبق یک قاعده پیشینه و حتی خم کردن انگشتمون هم از پیش تعیین شده‌ست. اما سرنوشت حالتیه که اعمال انسان در اختیار خودشه اما در آخر اون چیزی اتفاق میوفته که خدایان رقم زدند. قهرمان یونانی با آگاهی از سرنوشتی که در انتظارشه حتی علیه اون سرانجام قیام می‌کنه اما نهایتا اون چیزی که باید بشه میشود.
در این نمایشنامه اورستس درگیر سرنوشت نفرین شده‌ایه که از پدربزرگش، تانتالوس، نسل به نسل گریبان‌گیرشون بوده اما اورستس قرن بیستمی دیگه آزاده و حتی اوایل نمایشنامه به الکترا میگه که تمایلی نداره به نفرین پدرانش دچار بشه اما نهایتا به سرنوشتی که باید میرسه اما این رو خودش انتخاب می‌کنه.
.
دو:
هر نویسنده‌ای که سر به تنش بیارزه، بازگو کننده زمانه خودشه. حالا ممکنه مسائلی که زمانه اون درگیرشن مسائل کل بشریت باشه برای همین اثر نویسنده هم جهانی میشه و هم زمان‌های زیادی خواننده داره. اما ممکنه مسئله جهان نویسنده مربوط به یک بازه خاصی تاریخی و یا جغرافیایی باشه که طبعا در این صورت اثرش در همه ازمنه و امکنه تاثیرگذار نیست.
در این نمایشنامه هم سارتر تلاش کرده با ادبیات اساطیری داستانی بنویسه برای جامعه در اشغال فرانسه و از اون ادبیات سرنوشت‌گرا آزادی تولید کنه. اگر اثر سارتر امروز به دل ما نمیشینه نه به خاطر اینه که از نظر داستانی ضعیفه، چه بسا داستان‌هایی به مراتب ضعیف‌تر از این نمایشنامه که امروز به خاطر مسئله‌شون با اونها ارتباط برقرار میکنیم، بلکه مسئله سارتر مسئله ما نیست و اگر خدایی نکرده اشغال دوباره یک روزی مسئله‌مون بشه خودمون این نمایشنامه رو روی صحنه ببریم.