یادداشتهای زهرا غلامى (32) زهرا غلامى 3 روز پیش بهار برایم کاموا بیاور مریم حسینیان 3.4 45 شما داستانی سورئال با تمی تاریک و سرد را میخوانید. داستانی چند لایه و پیچیده که گرهش خیلی دیر باز میشود. زبان نویسنده و تصویرسازیها هم خیلی عالی است. نقد آقای تقوی در فهماندن کلی داستان خیلی کمکم کرد. 0 6 زهرا غلامى 3 روز پیش آفتاب گرفتگی امیر خداوردی 3.1 3 عمیق شدن در جهان رمان و کندوکاو آن کاری است که آقای خداوردی در این کتاب انجام داده است. نویسنده تلاش کرده است پیوند ادبیات و دین را موشکافانه نقد کند. با اینکه فکر میکنم زیادی پای استدلالهای فلسفی وسط کشیده شده اما نویسنده از زاویهی جدیدی به این موضوع نگاه کرده است. این کتاب را به پیشنهاد باشگاه ناداستان مبنا خواندم. 0 3 زهرا غلامى 4 روز پیش عربیکا یامین پور 4.2 75 چون سفرنامه بود کتاب را خریدم. اما فکر میکنم تلاش نویسنده برای گنجاندن اطلاعات تاریخی لابهلای روایتها و گفتنیهای زیاد فرم را از غالب سفرنامه بیرون آورده است. گریزهایی که خیلی گلدرشتاند و خط روایی داستان و پیوستگی آن را قطع میکنند. همین موضوع باعث شده زبان در کل کتاب یکدست نباشد. همینکه میخواستم غرق در شیرینی روایت بشوم بخش تاریخی یا گفتنیها با زبانی ادبی دیواری جلو خط روایت میکشید، دوست داشتم از این بخش بپرم و زودتر برسم به بخشهای روایت. این کتاب از حال و احوال لبنان بعد از جنگ و فقدان سیدحسن نوشته است. اتفاقاتی که به سرعت در حال افتادن است و امیدی که مردم ضاحیه و لبنان برای بازگشت به زندگی دارند را اینجا میتوانید بخوانید. 2 11 زهرا غلامى 1404/6/6 خاکسپاری دوم بانوی مرگ نیما اکبرخانی 4.2 57 نوجوانی که یک روز در غرب سوسنگرد مقاومتش را شروع کرده بود حالا در شرق مدیترانه کهنه سربازی شده است. کهنهسربازی که با استفاده از اسامی همرزمان شهیدش هویت خود را مخفی نگه داشته و راشل افسر زن اسرائیلی سعی در شناختن او دارد. داستان در مورد سالها تلاش و مبارزه مستمر برای از بین بردن ظلم است و مبارزهای که نسل به نسل منتقل میشود. پیوند زمان حال با زمان دفاع مقدس خیلی خوب نشان داده شده است. شروع کتاب تا شناختن شخصیت اصلی داستان کمی طولانی است. در ادامه کشش داستان بیشتر میشود. زبان کتاب برای نوجوان مناسب است. طراحی کتاب را خیلی پسندیدم. 2 4 زهرا غلامى 1404/6/6 رستاخیز لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.7 1 اوایل تعداد زیاد شخصیتهای ایچدار کمی گیج کننده بود. داستان که جلو رفت فهمیدم فقط باید ایچهای مهم را به ذهن بسپارم. شروع داستان نسبتا جذاب بود. داستان حول رستاخیز درونی دیمیتری بعد از یک واقعه اتفاق میافتد و عذاب وجدانی که او را وادار به تغییر شرایط موجود میکند. هر چه کار جلو میرود داستان گره بیشتری میخورد و دیمیتری بیشتر متوجه وخامت شرایط و اوضاع و احوال اطرافش میشود. از نیمهی کتاب به بعد کشش داستان کمتر شد، چون نویسنده بیشتر دوست دارد توی معنا بماند و فقط حرف بزند. در واقع تفکرات نویسنده خیلی رو قرار گرفته و این برای خواننده دستانداز ایجاد میکند. این مدل نوشتن شاید برای زمانهی خودش کاربرد بیشتری داشته، تا حالا که باید هر حرفی را لای زرورقی از کلمات پیچید تا ذهن مخاطب را درگیر کند. جزئیات شخصیتها در این داستان واقعا عالی بود و خیلی خوب تصویری از طبقه مرفه و فقیر جامعه تزاری را نشان داده بود. بیشتر گفتنیهای کتاب نصیحتطور بود که حاصل تفکرات نویسنده در عمر هشتاد و دوسالهاش است. کتاب را صوتی از طاقچه شنیدم با ترجمه پرویز شهدی و صدای حامد فعال. 0 4 زهرا غلامى 1404/5/14 هر صبح می میریم سیداحمد بطحایی 2.8 20 احمد مردی است که به جرم قتل همسر و فرزندش زندانی شده و صحنههای داستان بین حال و گذشته، در خانه و زندان در حال چرخش است. تصویرسازیها عالی بود اما تکرار و تنوع زیاد آن، از انسجام متن کم کرده بود. دو تا قصه احمد و مریم، و ابراهیم و اسماعیل کنار هم خوب جفت و جور نشده بودند. زاویه دید راوی را دوست نداشتم و در کل انتظار بیشتری از قلم آقای بطحایی داشتم! برشی از کتاب: همهی آدمهایی که کنار هم زندگی میکنن، فکر میکنن تا آخر دنیا که نه حتی بیشتر در کنار هم زندگی میکنن. ولی خوب یادشون رفته اونها درست مثل آدمبرفیهایی هستن که به خواست یکی دیگه درست شدهان و بدون اختیار خودشون باید آب بشن و زیر زمین فروبرن. زیر خروارها خاک. توی قبر! 0 3 زهرا غلامى 1404/5/14 کتاب زندگی های من الکساندر همن 3.7 6 الکساندر همن در این کتاب از تحولات زندگیاش نوشته است. شروع کتاب با زندگی قبل و بعد از جنگ در سربرنیتسا و در ادامه داستان مهاجرتش، ازدواجهایش و در آخر کتاب روایت آکواریوم از دست دادن دختر کوچکش ایزابل را میگوید. بخش بازگشت به سارایوو بعد از یک سال و نیم و بخش آکواریوم کشش بیشتری داشت. تکه روایتهای این کتاب از زندگی شخصی الکساندر بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ در نیویورکر چاپ شده و بعد از ویرایش و بازنویسی در قالب یک کتاب تنظیم شده است. (شروع کتاب کمی سختخوان بود شاید من ترجمه خوبی را انتخاب نکرده بودم) 0 0 زهرا غلامى 1404/5/14 کلیدر جلد ۵ و ۶ محمود دولت آبادی 4.5 19 تا این جای کتاب نویسنده خیلی درست و دقیق شخصیتها را در ذهنم جا انداخته که میدانم ردش تا مدتها میماند. هر کدام از شخصیتهای داستان را میتوانم خیلی خوب تصور کنم. واژههای جدید و نو و واژههای قدیمی که به گوشم آشنا هستند را در این کتاب زیاد شنیدم. جملات خیلی بلند و زبان خیلی ادبی آن در شروع کمی اذیت کننده است اما به مرور به زبان کتاب عادت میکنید. در جلد اول و دوم تقریبا هیچ شخصیت سفیدی ندیدم. همه یا سیاه بودند یا خاکستری! چیزی شبیه به "جای خالی سُلوچ" بود. جلد سوم و چهارم تغییر ملموسی ایجاد شد و داستان از یکنواختی بیرون میآید. جلد پنجم و ششم شروع تحول گلمحمد است. پایان جلد ششم با کشمکشی پرهیجان تمام شد که به نظرم خیلی خوب و درست کنار هم چیده شده بود. با این که تصویرسازیهای کتاب عالی است اما تکرار توصیفها و گفتنی زیاد آن را کشدار و حوصلهسربر کرده است؛ 0 0 زهرا غلامى 1404/5/14 کلیدر جلد 2 محمود دولت آبادی 4.4 32 حدودا هفت ماهی طول کشید که ده جلدش را با گروه همخوانی کلیدر خواندم. چند وقت پیش تمام شد. صبر کردم تا زمان بگذرد و رنگ و بوی هیجان از یادداشتم گرفته شود. اولین چیزی که ذهنم را به سمت خودش کشاند واژههای قدیمی کلیدر بود. کلماتی که بیشتر از زبان بیبی و باباجی شنیده بودم داشتم توی این کتاب میشنیدم. تعابیر جدید، بدیع و تصویرسازیهای عالی کتاب شخصیتها را در ذهنم بهتر حک کرد. اولین کتابی که از دولتآبادی خواندم جای خالی سُلوچ بود. کتاب درباره زنی است به نام مِرگان که در روستایی کویری زندگی میکند. گرد و خاک کویر مثل خاکستری روی داستان آن کتاب نشسته. فصلهای یک و دو کلیدر را که میخواندم یادم میافتاد به جای خالی سلوچ. شخصیت، زمان و موقعیتهایی که خیلی به هم نزدیک بودند. شاید دلیلش نزدیکی زمانی نوشتن این دو کتاب بوده. فصلهای سه و چهار که شروع شد، کلیدر از کرختی و بیروحی درآمد. گلمحمد شخصیتی واقعی بوده است و روزی قهرمان خطه خراسان. اما رنگ و بوی سلیقهی نویسنده خودش را روی داستان پخش کرده است. یعنی هر چه کتاب از نظر ادبی در سطح بالایی قرار دارد، از نظر تاریخی درست در سمت مقابل آن است. اتفاقات و جزئیاتی از فرهنگ و رسوم روستانشینان و چادرنشینان ایرانی در سالهای بیست و پنج تا بیست و هفت، درست در زمان قحطی بعد از جنگ جهانی دوم در این کتاب آمده و تا حقیقت فاصلهی زیادی دارد. اوایل شروع کتاب، توی گروه همخوانی بیشتر حرف از این بود که آیا این اتفاقات مربوط به ایران است یا یک روستای خارجی؟ با این حال با جلوتر رفتن و خواندن فصلهای بعدی تصویرسازیها، جملات بدیع و کشش داستان شاید مانع از این شد که وجه تاریخی رمان مورد بحث قرار گیرد. پایانبندی کتاب از حماسه عاشورا اقتباس شده است. تلاشی برای پررنگتر کردن قهرمانهای کلیدر یعنی گل محمد و کلمیشیها. من از کلیدر فهم درستی از تاریخ را پیدا نکردم اما با دنیای شگفتانگیز ادبیات آشناتر شدم. کتاب را به صورت صوتی از فیدیبو شنیدم. صداپردازی شخصیتها و موزیکهای زمینه کیهان کلهر کار را واقعا شاهکار کرده بود. 2 50 زهرا غلامى 1404/3/22 مجله مدام: خواب جمعی از نویسندگان 4.3 14 این فصل مدام ناداستانهای خیلی عالی داشت. فرصت برای معرفی نشد گرچه نیاز به معرفی هم نیست. میدانم که میخرید و میخوانید:) نسخهی فیزیکی کتاب را از پیج مدام و نسخهی دیجیتال را هم از طاقچه بخوانید. مدام، مدام بخوانید؛ (همهی مدامهای چاپ شده رو از طاقچه بینهایت میتونید بخونید) 0 6 زهرا غلامى 1404/2/15 زیر سقف دنیا: جستارهایی درباره ی شهرها و آدم ها محمد طلوعی 3.5 27 اولین کتابی بود که از آقای طلوعی خواندم و تصورم نسبت به چیزی که شنیده بودم بیشتر از این بود. کتاب را صوتی شنیدم و به خاطر داشتن زبان ساده و روانی که داشت با سرعت یک و نیم. تکه پازلهایی از خاطرات کودکی در کنار برشهایی از نوجوانی و جوانی خوب کنار هم ننشسته، همین پراکندگی، حرف اصلی نویسنده را به حاشیه کشیده و تعلیق یا چالش جدی در کل کتاب نمیبینیم. خرده روایتهایی از تجربهی زندگی در پاریس، بیروت، رشت، استانبول، آمستردام و.... که همراه با آدمهایی متفاوت گذشته را به ما نشان میدهد. تناقضهایی هم در چند جای کتاب دیده میشود مثلا راوی موقع نوشتن از صور، فرانکفورت، لیسبون زبانش بند میآید از آن همه شگفتی اما وقتی به اصفهان میرسد چیزی نمیتواند بنویسد. تلاشی که برای تابوشکنیها و خودافشاییهای اغراقآمیز انجام شده حس باورپذیری را کمتر کرده است. این مجموعه جُستاری که گفته شده درباره شهرها و آدمها آمده، بیشتر به خاطرهنویسی(مموآر) نزدیک بود. قاببندیهای کوچکی از شهرها داشت. اسامی شهرها و اسم و آدرس خانهها را بیشتر شنیدم، اما صدا، توصیف و تصویرهای بیشتر و عالیتری از آدمها، و همینطور تصویر و بوی بیشتری از غذاها داشت. شاید بشود گفت کتاب در مورد آدمها و غذاها است. راوی اهلیت را برای خودش در هر شهری که در آن آشپزی کرده میبیند چرا که به واسطهی آشپزی کردن میتواند با آدمها در ارتباط باشد. کاری که در آن خوب مهارت دارد. روزانهنویسی و دستور پاتیل سبزیجات را از این کتاب آموختم 0 18 زهرا غلامى 1404/1/28 یسبحون ابراهیم اکبری دیزگاه 3.3 3 این کتاب مجموعهی روايت از مواجهه افراد با قرآن با نگاههای متفاوت است. این کتاب را جمعی از نویسندگان نوشتهاند. هر نویسنده به عنوان یک شخصیت هر مسئله یا چالشی که با این متن مقدس داشته را روایت کرده است. روایتی از صمیمیترین نسبتها و تجربهها با صریحترین زبان. آقای اکبری دیزگاه این هجده روایت را تدوین کرده است روایتهای آغوش، شناوری، مومنی که من نیستم، قسم روشنت میان نور و رنگ و مُشت موسی برایم کشش بیشتری داشتند. محتوای روایتهای دیگر تازه و نو بودند اما از نظر فرم جذابیتی نداشتند. من به این کتاب از پنج، سه امتیاز دادم. #دو_از_چهل #چند_از_چند 0 7 زهرا غلامى 1403/2/29 لهجهها اهلی نمیشوند خالد مطاوع 4.1 38 مجموعهای از ناداستانهای ده نویسندهی شاخص عربآمریکایی را در این کتاب میخوانیم. نویسندهها از تجربهی زیستن با زبانی غریبه و در یک رفتوآمد زبانی، ارتباط تازهای با زبان مادریشان برقرار کردهاند. زبانی که از آن کوچ کردهاند و این شناور بودن بین زبانها، فرهنگها و هویتها آنها را به درک تازهای رسانده است. اما این دست و پا زدن بین فرهنگهای متفاوت برای نویسندهای که میخواهد با فرهنگ غالب مخالفت کند کار سختی است. فرهنگی که حتی به استعمار خیال رسیده است؛ 0 4 زهرا غلامى 1402/12/21 آبنبات هل دار مهرداد صدقی 4.4 319 برای من که نه بجنورد را خوب میشناختم،نه غذاهای محلی و آداب و رسوم آنجا را، نه بشقارداش، نه طبر وـ..، محسن شخصیت داستان همه را به خوبی نشان داد. محسن کلاس چهارم ابتدایی است. دنیای کودکی او آمیخته با خاطرات شیرین و طنز است که از شهریور سال پنجاه و نه برایمان میگوید. تحول شخصیت به خوبی نشان داده شده و زاویهی دید اول شخص داستان را جذابتر کرده است. کتاب صوتی آبنبات هلدار را از طاقچه شنیدم. موزیکهای متناسب با متن داستان و صدای دلنشین میرطاهر مظلومی لذت شنیدن این کتاب را چند برابر کرد. 0 1 زهرا غلامى 1402/10/24 دیوان حافظ بهاء الدین خرمشاهی 4.8 24 خواندن کتابهای قطور اراده و انگیزه میخواهد و چه انگیزهای بهتر از جمع دوستان هم مسیر . هم نشینی با کلام شیرین و دلنشین حافظ چهارماهی طول کشید و خوانش غزلها با صدای دوستان، مشاعره و هشتگهای مرتبط با شاهبیتها،عکسنوشتههای جذاب و... شور خواندنم را بیشتر کرد. همتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم 0 5 زهرا غلامى 1402/9/28 باغ های معلق؛ تجربه چهارسال محاصره به روایت هفت زن سوری سمیه عالمی 3.5 26 نمیدانم نویسنده کتاب چقدر حق ورود به روایتها را داشته اما به نظرم هر کدام از روایتها قابلیت این را داشتند که یک "داستان بر اساس روایت" شسته و رفته بشوند. ولی متاسفانه مثل همیشه محتوای خوب با تکنیکهای بد حیف شده. البته این تکنیکها سیر صعودی داشت. این کتاب من را به یاد "اجاره نشین خیابان الامین" انداخت. کتابی که موضوع پر کشش و عالی داشت در مورد جنگ در سوریه اما اصلا تکنیک خوبی نداشت. 0 3 زهرا غلامى 1402/9/21 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 212 هم عصری ملا صدرا با شاه عباس سرانجام به تبعید او میرسد. آنجا که مسندنشینان و علمای درباری و جامداندیش دیگر تاب و توان شنیدن حرفهای پر از حکمت و حقيقت صدرالمتألهين را ندارند. شاید فقط روح پاک و بزرگ نادر خان بود که میتوانست اینچنین ملاصدرا را به ما بشناساند . کتابی که بعد از خواندش حتما حال خوب پیدا میکنید و البته به فکر فرو میروید. حال خوبى كه نتیجه قلم پاک نویسنده،حرفهای راوی و شخصیت اصلی رمان است و فکری که ما را از خویشتن بیرون میبرد تا چطور تحمل کردن را بیاموزد؛ 0 23 زهرا غلامى 1402/8/27 خمره هوشنگ مرادی کرمانی 4.3 81 آقای مردای کرمانی از تجربه ی زیستهی خود در روزگاری که تنها وسیلهی آب خوردن بچههای روستا در مدرسه خمره بوده، این داستان را نوشته است. خمرهای که با ترک خوردن مثل یک آدم کوتاه و چاق، حالش به هم خورده و وارفته،تا خمرهای نو و زیبا مثل عروسی چاق که از روی الاغ خم شده و از لای پتو با شادی و خجالت مردم را تماشا میکند. آقای صمدی مدیر مدرسه و بچهها یک سال را با این چالش به ظاهر ساده سر میکنند، چالشی که همهی اهالی روستا را هم درگیر میکند. داستانی ساده و روان برای مخاطب نوجوان و مثل همیشه قلم شیرین آقای کرمانی که بزرگسال را هم مجذوب خودش میکند. 0 1 زهرا غلامى 1402/6/12 مجموعه داستان های پانچلو (6 جلدی) مکس لوکیدو 4.8 3 توی دهکده ی "وِمی کی ها" آدم کوچولوهای چوبی زندگی میکنند. همه ی آنها را نجاری به نام "ایلای" ساخته است. کارگاه او بالای تپه رو به دهکده قرار دارد. آدم چوبی های "ومی کی" با هم فرق دارند، بعضی بینی های بزرگ و بعضی دیگر چشمهای درشت دارند .بعضی بلند قد و بعضی کوتاه قد هستند،اما همه ی آنها در یک دهکده زندگی میکنند و به دست یک نجار ساخته شده اند ....... . این داستانهای شیرین، جذاب و کوتاه که توسط کشیش آمریکایی مکس لوکیدو نوشته شده و خانم لیلا کاشانی وحید آن را ترجمه کرده است. شخصیت، آزادی و تفکر با زبان قصه به کودک منتقل میشود. این مجموعه برای گروه سنی "هفت تا هفتاد سال " توصیه میشود؛ 0 5 زهرا غلامى 1402/5/25 رنجین کمان: 25 روایت از عشق، رنج و شکیبایی غلامرضا طریقی 4.1 25 آدمی همینطور است، آتشفشان رنج که میشود دلش میخواهد به روی همهی عالم چنگ بکشد، حتی روی عزیزترین کسانش! شاید برای اینکه بخشی از رنج نامعلومش را سبک کند، شاید برای اینکه به عزیزانش بگوید شما نباید سرخوش باشید وقتی من رنجورم؛ باید پا به پای من بسوزید، شعله بکشید. این میل به شراکت وقتی بیشتر میشود که ببینی دیگران در اولین دیدار متوجه غم تو نشدهاند؛ شاید اگر کمال درهمان اولین لحظه مرا بغل میکرد و میگفت: "غمگین نبینمت رفیق" کار به اینجاها نمیکشید؛ روایتهایی ساده و روان که خواننده را با خود همراه میکند تا از رنج و عشق و شکیبایی برایش بگوید؛ 0 5