یادداشت زهرا غلامى
6 ساعت پیش
زیر سقف دنیا اولین کتابی بود که از آقای طلوعی خواندم و تصورم نسبت به چیزی که شنیده بودم بیشتر از این بود. کتاب را صوتی شنیدم و به خاطر داشتن زبان ساده و روانی که داشت با سرعت یک و نیم. تکه پازلهایی از خاطرات کودکی در کنار برشهایی از نوجوانی و جوانی خوب کنار هم ننشسته، همین پراکندگی، حرف اصلی نویسنده را به حاشیه کشیده و تعلیق یا چالش جدی در کل کتاب نمیبینیم. خرده روایتهایی از تجربهی زندگی در پاریس، بیروت، رشت، استانبول، آمستردام و.... که همراه با آدمهایی متفاوت گذشته را به ما نشان میدهد. تناقضهایی هم در چند جای کتاب دیده میشود مثلا راوی موقع نوشتن از صور، فرانکفورت، لیسبون زبانش بند میآید از آن همه شگفتی اما وقتی به اصفهان میرسد چیزی نمیتواند بنویسد. تلاشی که برای تابوشکنیها و خودافشاییهای اغراقآمیز انجام شده حس باورپذیری را کمتر کرده است. این مجموعه جُستاری که گفته شده درباره شهرها و آدمها آمده، بیشتر به خاطرهنویسی(مموآر) نزدیک بود. قاببندیهای کوچکی از شهرها داشت. اسامی شهرها و اسم و آدرس خانهها را بیشتر شنیدم، اما صدا، توصیف و تصویرهای بیشتر و عالیتری از آدمها، و همینطور تصویر و بوی بیشتری از غذاها داشت. شاید بشود گفت کتاب در مورد آدمها و غذاها است. راوی اهلیت را برای خودش در هر شهری که در آن آشپزی کرده میبیند چرا که به واسطهی آشپزی کردن میتواند با آدمها در ارتباط باشد. کاری که در آن خوب مهارت دارد. روزانهنویسی و دستور پاتیل سبزیجات را از این کتاب آموختم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.