یادداشت زهرا غلامى
3 روز پیش
احمد مردی است که به جرم قتل همسر و فرزندش زندانی شده و صحنههای داستان بین حال و گذشته، در خانه و زندان در حال چرخش است. تصویرسازیها عالی بود اما تکرار و تنوع زیاد آن، از انسجام متن کم کرده بود. دو تا قصه احمد و مریم، و ابراهیم و اسماعیل کنار هم خوب جفت و جور نشده بودند. زاویه دید راوی را دوست نداشتم و در کل انتظار بیشتری از قلم آقای بطحایی داشتم! برشی از کتاب: همهی آدمهایی که کنار هم زندگی میکنن، فکر میکنن تا آخر دنیا که نه حتی بیشتر در کنار هم زندگی میکنن. ولی خوب یادشون رفته اونها درست مثل آدمبرفیهایی هستن که به خواست یکی دیگه درست شدهان و بدون اختیار خودشون باید آب بشن و زیر زمین فروبرن. زیر خروارها خاک. توی قبر!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.