یادداشتهای مبارکه اکبرنیا (11) مبارکه اکبرنیا 2 روز پیش معسومیت مصطفی مستور 3.7 9 زبان محاوره را که دیدم کُپ کردم! البته که شخصی مثل جناب مستور اجازهی برهم زدن قواعد را به نفع متن دارد اما من هرچه گشتم نفعی پیدا نکردم؟! شخصیتپردازی شخصیت اصلی به شدت برایم میلنگید. اتفاقها جاندار نبود. تا آخرش یک " خب که چی؟" با من همراه بود. اما مثل همیشه قلم روان و گیرا بود. از این کتاب یک مستور متوسط چه بسا ضعیف خواهید دید! 0 0 مبارکه اکبرنیا 6 روز پیش هفته چهل و چند: بیست روایت از مادری در همین روزها منصوره مصطفی زاده 3.8 31 خواندنش را به مادرها پیشنهاد میکنم. خواهید دید جهان مادری هر مادر خاص و منحصر به فرد خودش است. هیچ قانون مشخصی برای همهی مادرها وجود ندارد. باید راه درست خودت را پیدا کنی. بعضی روایتها درجه یک و بعضی دیگر متوسط و چه بسا ضعیف بود. 0 1 مبارکه اکبرنیا 1403/9/11 زیر نور کم؛ مجموعه کامل داستان های کوتاه 1395 - 1371 مصطفی مستور 4.7 1 اگر کتابهای جناب مستور را قبلا خواندهاید این کتاب را نخرید. چون تمام آن مجموعه داستانها را یکجا کرده است. برای همین جز چند داستان چیز جدیدی برایم نداشت. البته اشتباه خودم هم هست که به عنوانش دقت نکردهام. اما اگر میخواهید همهی داستانهای کوتاهشان را یکجا داشته باشید، پیشنهاد خوبی برای شماست. خواندن آثار جناب مستور را به تمام هنرجویان نویسندگی و دوستان علاقمند به داستان و رمان پیشنهاد میکنم. قلم روان و گیرا و شخصیت پردازیهای خوب جزو ویژگیهای بارز ایشان است. 0 2 مبارکه اکبرنیا 1403/9/1 خیابان گاندی، ساعت پنج عصر مهراوه فردوسی 3.5 18 از لحاظ فرمی و ساختمانی کتاب قوی بود اما واقعا نمیفهمیدم این ربطها را نویسنده براساس چه آمار و گزارش عینی به هم میبافد؟! دلیلهای محکمهپسندی پیدا نمیکردم که چطور میتوان یک قتل وحشتناک را که توسط دو نوجوان رخ داده، برد به سمت حوادث سال ۷۸ و کوی دانشگاه؟ هم نویسنده زیرک بود و هم مخاطب را کمی سادهلوح گیر آورده بود😅 0 3 مبارکه اکبرنیا 1403/8/21 درباره ی کشتن نسیم مرعشی 2.9 5 نمیدانم چرا به اسم جستار چاپ شدند! مسلما جستار نبودند و همان " روایتهای مستند" که در پشت جلد کتاب گفته شده نزدیکتر است. نمیتوانستم آن نخ تسبیح بین روایتها را پیدا کنم. انگار نویسنده روایتهایی داشته که به زور گذاشته در یک کتاب. در روایت بیمارستان راوی خیلی گم بود. انگار خودش اینطور میخواست. روایت اول خوب بود اما دو روایت آخر خیلی ضعیف. محتوا تلخ بود و اعصابخردکن! توی لیست دوستداشتنیهایم از مرعشی نرفت! 2 7 مبارکه اکبرنیا 1403/8/21 گورهای بی سنگ بنفشه رحمانی 4.1 19 پارسال خواندمش اما دلم نیامد یادداشت کوتاهی ننویسم. فقط اینکه بعد از این کتاب دیگر جستار ایرانی خوبی پیدا نکردم. البته فعلا😅 زنانه، لطیف، واقعی و باورپذیر و تاثیرگذار. گورهای بیسنگ، جستارهاییست راجع به نازایی. 0 8 مبارکه اکبرنیا 1403/8/18 برج سکوت حمیدرضا منایی 4.4 10 اولین کتابی که از جناب منایی خواندم. داستان زندگی یک معتاد از کودکی تا اکنون. شخصیتپردازیها و فضاسازیها عالی و درجه یک. زبان بسیار خوب. محتوا اما پُر از تلخی و سیاهی. آنقدر یکجاهایی واقعی نوشته شده بود که باورم نمیشد نویسنده معتاد نباشد و اینها را نوشته باشد :) اگر از پس تلخی و سیاهیاش برمیآیید توصیهاش میکنم. 0 7 مبارکه اکبرنیا 1403/8/16 پاتوق ها جومپا لاهیری 3.4 14 آنقدر که تعریفش را شنیدم نبود! جاهایی حوصلهام را سر میبرد. جاهایی هم عمیق و تاملبرانگیز. درهر صورت در لیست خاصهایم نرفت که نرفت! پ.ن: کتاب هایی که یادداشتشان را روزانه می گذارم در چند ماه اخیر خواندهام. 0 6 مبارکه اکبرنیا 1403/8/15 دشمن عزیز جین وبستر 3.9 47 بابالنگ دراز را در نوجوانی خوانده بودم و خبر نداشتم که دشمن عزیز ادامهاش است. البته بعد از آن که فهمیدم هم تا الان تعلل کردم بلکه آن یک دانه کوکی خوشمزهای که توی جعبهام مانده به این زودی تمام نشود. ولی خب بالاخره سراغش رفتم و مزه مزهاش کردم. حالا قصهی رفیق جودی یعنی سالی مک براید را میخوانید که به طور موقت سرپرست نوانخانهی جان گریر شده است. این کتاب هم در قالب نامهنگاریست و لحن طنز جین وبستر همیشه روی کار مینشیند. به جودی ابوت دوستان پیشنهادش میکنم. پ.ن: کتاب هایی که یادداشتشان را روزانه می گذارم در چند ماه اخیر خواندهام. 0 7 مبارکه اکبرنیا 1403/8/14 زمستان 62 اسماعیل فصیح 3.2 10 قبل از این از فصیح چیزی نخوانده بودم. برایم مثل زویا پیرزاد بود ولی ورژن مردانهاش. کتاب همه چیز تمام نبود ولی دوستش داشتم! قصهی مردی که وسط جنگ ایران و عراق به ایران بازمیگردد تا گمشدهاش را پیدا کند. جزئیات و شخصیت پردازیاش برایم قابل قبول بود. 0 7 مبارکه اکبرنیا 1403/8/14 دو دستی (نوشته ها و عکس های سفر به ژاپن) منصور ضابطیان 4.1 25 بسم الله.... همیشه لا به لای کتابهایم، یک سفرنامه باید بخوانم. آن هم از منصور ضابطیان! نگاهش و قلمش را دوست دارم. سلیقه است دیگر! سفرنامه برایم مثل زنگ تفریح است. انگار که کتاب نیست بلکه خودِ تجربه است! "دو دستی" برایم یک چیز دیگر بود. از چهار پنج کتاب دیگری که از ایشان خوانده بودم، جامعتر و همهجانبهتر بود! البته باید کنجکاوی خودم را هم به ژاپن نادیده نگیرم. به قول نویسندهی کتاب علاقه و کنجکاوی اکثر ما ایرانیها! اما بعد از خواندن این کتاب و شاخ درآوردن از خیلی چیزها همچنان و بیشتر از قبل عاشق ایرانم😅🇮🇷 0 4