معرفی کتاب یادداشت های یک پزشک جوان اثر میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف مترجم آبتین گلکار

یادداشت های یک پزشک جوان

یادداشت های یک پزشک جوان

4.1
179 نفر |
50 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

16

خوانده‌ام

301

خواهم خواند

165

ناشر
ماهی
شابک
9789642091126
تعداد صفحات
216
تاریخ انتشار
1399/9/24

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        
حرفه ی اصلی بولگاکف پزشکی بود. او در سال 1916، پس از اتمام تحصیلاتش، به قصبه ای دورافتاده در ایالت نیکولسکویه منتقل شده و به تنهایی با بیماری روستاییان دست و پنجه نرم کرده بود. ماجراهای مجموعه ی یادداشت های یک پزشک جوان برگرفته از تجربه های بولگاکف در این روستاست و می توان گفت که نویسنده این مجموعه را بر اساس واقعیت نوشته و تقریباً همه ی رویدادهای توصیف شده در داستان ها را شخصاً تجربه کرده است. این داستان ها در زمان حیات او در نشریات مختلف منتشر شد و پس از درگذشتش به صورت کتاب در آمد. در این کتاب داستان «مورفین» نیز گنجانده شده است که بولگاکف در آن چگونگی اعتیاد یک پزشک به این ماده ی مخدر را به شکل بدیع و تکان دهنده ای به تصویر می کشد.

      

لیست‌های مرتبط به یادداشت های یک پزشک جوان

نمایش همه

یادداشت‌ها

فاطمه

فاطمه

1403/5/15

          "یادداشت‌های یک پزشک جوان" به پایان رسید. خب راستش را بخواهی عمیقا ترسناک است اینکه تو را از بیمارستانی با کلی نیروی متخصص به قصبه‌ای دور افتاده -تک و تنها و با حداقل تجهیزات موردنیاز- برای طبابت بفرستند. کسی که شرایط مشابهی را از سر گذرانده باشد، متوجه می‌شود با وجود این‌که لازمه طبابت کردن و طبیب شدن مطالعه است، مطالعه است و مطالعه‌ است؛ اما برای طبیب شدن همین مطالعه به تنهایی کافی نیست. پرداختن به این موضوع -طبابتِ شایسته-، شاید نیازمند زمانی به درازای سال‌ها باشد.
اما راه آسان و در دسترس، پرس و جو از قَدَرهاست؛ آن‌ها که قلم فرسوده‌اند و موی سپید کرده‌اند و عمر در این راه سپری کرده اند. از آنها هم که بپرسی جواب واحدی دریافت نخواهی کرد. گاهی افسانه‌هایی از کارهای خارق‌العاده و گاهی شاید ابرانسانی خواهی شنید، و گاهی هم متوجه میشوی ساده‌ترین و کلیشه‌ای ترین راه‌ها به نتایج خوبی رسیده اند. انگار هرکس در این مسیر، راه خودش را پیدا کرده و می‌رود‌. اما وجه اشتراک همه این‌ها را به گمانم یافته‌ام: برای طبیب شدن -طبیبی شایسته- اشتیاقی نسبتا عمیق و شهامتی تمام و کمال نیاز داری.
        

6

          این ریویو را نخست با نقد مترجم آغاز می‌کنم
آقای آبتین گلکار چرا موخره‌ها را در پیش‌گفتارها ریختید؟
در پیش‌گفتار بولگاکوف را معرفی کردید، خیلی کار پسندیده‌ای کردید چون همه‌ی خواننده‌ها ممکن است او را نشناسند و نخستین کتابی باشد که از او می‌خوانند اما وقتی فصل آخر(مرفین) هیجان‌انگیز‌ترین فصل کتاب است چرا در مورد این بخش در پیش‌گفتار صحبت می‌کنید؟ کافی بود این بخش را در قالب یک موخره کار کنید.
از این نقد که بگذرم شایسته است تاکید کنم که من ترجمه‌های آقای گلکار را می‌پسندم و این کتاب نیز از ترجمه‌ی روانی برخوردار بود اما نمی‌توانستم نقدم را بازگو نکنم.

نکته‌ی مهم:
به دوستانم که نیت به خواندن این کتاب را دارند، پیشنهاد می‌کنم فکر کنند روز مطالعه چهارشنبه‌سوری است و پیش‌گفتار مترجم هم آتش و از روی آن با همان شادابی بپرند و به اصل داستان برسند و پس از پایان کتاب به سراغ پیش‌گفتار بروند.

بگذریم،
این کتاب از هفت فصل + یک ابرفصل(مرفین) تشکیل شده و بولگاکوفِ دوست داشتنی در هر فصل خاطرات خود از دوران ابتدایی پزشکی خود یعنی وقتی که ۲۳ سال داشت و تازه فارغ‌التحصیل شده بود نقل می‌کند و پرواضح است که داستان‌ها و وقایع واقعی‌ست.
من به عنوان کسی که بولگاکوف را دوست دارم و یکی از نویسنده‌های محبوبم است با سطح انتظار تعدیل شده به سراغ این کتاب ‌آمدم اما نهایتا از خواندن هر فصل آن لذت بردم و از خواندن آن به هیچ‌وجه خسته نشدم.

این کتاب چیز زیادی نداشت که بخواهم از آن نقل کنم اما خواندنش رو به دوستانم به خصوص دوستانی که به بولگاکوف علاقه دارند پیشنهاد می‌کنم.

بیست و ششم شهریورماه یک‌هزار و چهارصد
        

11

          بسم الله 

روس‌ها چه می‌خورند و چه تنفس می‌کنند که این‌گونه می‌نویسند؟؟؟

خواندن این کتاب سبک خاصی دارد، پیشنهاد من این است...
اول. خواندن هفت بخش ابتدایی که در قالب هفت یادداشت است.
دوم. خواندن یادداشت مورفین
سوم. خواندن پیش‌گفتار مترجم

نویسنده (پزشک) خاطرات خود، در زمان حضور در روستایی دورافتاده را در این کتاب منتشر کرده است.

تصویرپردازی، بیان احساسات درونی و همچنین نوع گزارش ویژه هر خاطره، آن را در ذهن، ماندگار و به شدت پویا می‌کند. مخاطب احساس می‌کند که در آن فضا است و هم‌زیستی تنگاتنگی با نویسنده دارد. عطر و طعم هر کلمه را در زیر زبانش و با تمام وجودش حس می‌کند. بی‌شک دلیل چنین حس فوق‌العاده‌ای تبحر بی‌اندازه نویسنده در قلم زدن است.

جایی از کتاب به واسطه نوع روایت نویسنده، احساس کردم، آقای پزشک صرفاً به خاطر ورود به روستا و تلاش برای نجات انسان‌ها، در معرض تابش عنایت ویژه خداوند قرار گرفته است. این حس مذهبی را در کمتر کتابی (حتی در کتاب‌های به ظاهر مذهبی که تمام سعی شان القای چنین حسی است) به شکل محسوس می‌توان پیدا کرد. بولگاکوف دانسته یا ندانسته، مخاطب را در معرض نوعی از شهود قرار داده است.

این کتاب یک پیشنهاد ویژه به پزشکان و علاقه‌مندان به پزشکی است.
البته علاقه‌مندان به ادبیات، بیش از دو گروه بالا نیازمند به خواندن این کتاب هستند.
        

6