معرفی کتاب یادداشت های یک پزشک جوان اثر میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف مترجم آبتین گلکار

یادداشت های یک پزشک جوان

یادداشت های یک پزشک جوان

4.1
186 نفر |
52 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

17

خوانده‌ام

315

خواهم خواند

180

ناشر
ماهی
شابک
9789642091126
تعداد صفحات
216
تاریخ انتشار
1399/9/24

توضیحات

        
حرفه ی اصلی بولگاکف پزشکی بود. او در سال 1916، پس از اتمام تحصیلاتش، به قصبه ای دورافتاده در ایالت نیکولسکویه منتقل شده و به تنهایی با بیماری روستاییان دست و پنجه نرم کرده بود. ماجراهای مجموعه ی یادداشت های یک پزشک جوان برگرفته از تجربه های بولگاکف در این روستاست و می توان گفت که نویسنده این مجموعه را بر اساس واقعیت نوشته و تقریباً همه ی رویدادهای توصیف شده در داستان ها را شخصاً تجربه کرده است. این داستان ها در زمان حیات او در نشریات مختلف منتشر شد و پس از درگذشتش به صورت کتاب در آمد. در این کتاب داستان «مورفین» نیز گنجانده شده است که بولگاکف در آن چگونگی اعتیاد یک پزشک به این ماده ی مخدر را به شکل بدیع و تکان دهنده ای به تصویر می کشد.

      

لیست‌های مرتبط به یادداشت های یک پزشک جوان

نمایش همه

یادداشت‌ها

        باید اعتراف کنم تا قبل از خوندن مقدمه نمی‌دونستم جناب بولگاکوف این کتاب رو بر اساس تجربه شخصی و واقعی خودش از طبابت و اعتیاد به مورفین نوشته!
ماجرا مربوط به زمانی هست که نویسنده که به تازگی با بهترین نمرات از دانشگاه فارق التحصیل شده به روستای دورافتاده‌ای اعزام می‌شه که خودش تنها پزشک اون‌جاست.
دکتر با این که از سواد تئوری خوبی برخورداره اما به دلیل بی‌تجربگی یا کم‌تجربگی تردید زیادی درباره اقدامات درمانیش داره. و این ترس و دلهره‌ها همیشه هم بی جا نبودن: مثل وقتایی که نمی‌تونست بیمارشو به زندگی برگردونه!
کمی بعد از این که توی کار و شرایط جدید جا افتاد از تلاشش برای آگاه سازی مردم و از بین بردن جهل و خرافات می‌گه که البته همیشه هم موفقیت‌آمیز نیست...
و در آخر با شجاعت تمام از اعتیادش به مورفین صحبت می‌کنه :)
از اون جایی که منم به تازگی کارم رو تو حیطه درمان و سلامت شروع کردم این کتاب تاثیر عجیبی روی من گذاشت و واقعا برام در حد ۵ ستاره  دوست داشتنی بود :)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

29

          بسم الله 

روس‌ها چه می‌خورند و چه تنفس می‌کنند که این‌گونه می‌نویسند؟؟؟

خواندن این کتاب سبک خاصی دارد، پیشنهاد من این است...
اول. خواندن هفت بخش ابتدایی که در قالب هفت یادداشت است.
دوم. خواندن یادداشت مورفین
سوم. خواندن پیش‌گفتار مترجم

نویسنده (پزشک) خاطرات خود، در زمان حضور در روستایی دورافتاده را در این کتاب منتشر کرده است.

تصویرپردازی، بیان احساسات درونی و همچنین نوع گزارش ویژه هر خاطره، آن را در ذهن، ماندگار و به شدت پویا می‌کند. مخاطب احساس می‌کند که در آن فضا است و هم‌زیستی تنگاتنگی با نویسنده دارد. عطر و طعم هر کلمه را در زیر زبانش و با تمام وجودش حس می‌کند. بی‌شک دلیل چنین حس فوق‌العاده‌ای تبحر بی‌اندازه نویسنده در قلم زدن است.

جایی از کتاب به واسطه نوع روایت نویسنده، احساس کردم، آقای پزشک صرفاً به خاطر ورود به روستا و تلاش برای نجات انسان‌ها، در معرض تابش عنایت ویژه خداوند قرار گرفته است. این حس مذهبی را در کمتر کتابی (حتی در کتاب‌های به ظاهر مذهبی که تمام سعی شان القای چنین حسی است) به شکل محسوس می‌توان پیدا کرد. بولگاکوف دانسته یا ندانسته، مخاطب را در معرض نوعی از شهود قرار داده است.

این کتاب یک پیشنهاد ویژه به پزشکان و علاقه‌مندان به پزشکی است.
البته علاقه‌مندان به ادبیات، بیش از دو گروه بالا نیازمند به خواندن این کتاب هستند.
        

6