معرفی کتاب خار و میخک اثر یحیی سنوار مترجم اسماء خواجه زاده

خار و میخک

خار و میخک

یحیی سنوار و 1 نفر دیگر
4.3
94 نفر |
55 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

97

خوانده‌ام

124

خواهم خواند

148

شابک
9786224858047
تعداد صفحات
412
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        مقدمه نویسنده:
این داستان شخص من نیست؛ داستان یک شخص خاص هم نیست؛ اما همه اتفاقات آن واقعی است. هر یک از وقایع آن یا همه آن، می تواند به این یا آن فلسطینی مربوط باشد. تنها کاربرد تخیل در این اثر، خلق یک رمان و تحقق فرم و ویژگیهای آن است؛ یعنی روایتی که حول محور افراد خاصی بچرخد و الا بقیه، تماماً حقیقت محض است؛ بیشترش زندگی خود من است و چیزهایی که از زندگی دیگران که خود از دهان ایشان شنیده ام؛ از خودشان، خانواده هایشان و همسایگانشان؛ یعنی حوادثی که در طول چندین دهه در سرزمین فلسطین عزیز روی داده است.
تقدیمش میکنم به کسانی که دلشان برای سرزمین إسراء و معراج می تپد؛ همه آنهایی که در پهنایی به وسعت اقیانوس تا خلیج هستند و حتی از این اقیانوس تا آن اقیانوس!
 یحیی ابراهیم السنوار، زندان "بِئرُالسَّبع"
درباره کتاب خار و میخک شاهکارهایی هستند که در دل شب‌های تاریک و روزهای طولانی زندان زاده می‌شوند؛ از جمله «گفتگوهایی با خودم» اثر نلسون ماندلا، رهبر جنبش ضد آپارتاید، که نشان‌دهنده تلاش در برابر ظلم است. اما این تنها یک نمونه نیست. یحیی سنوار، مبارز فلسطینی، در ۲۲ سال اسارتش تحت سلطه استعمارگران، رمانی نوشت که نه فقط یک اثر ادبی، بلکه صدای خشم و امید مردم فلسطین است. کتاب «خار و میخک» روایتگر تضادهایی است که میان زندگی و مرگ، تسلیم و مقاومت، و یأس و امید جریان دارد. این تضادها در دل داستان ریشه دوانده و ما را به عمق تجربه و درد مردم غزه می‌برد.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

10 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به خار و میخک

نمایش همه

پست‌های مرتبط به خار و میخک

یادداشت‌ها

عطیه

عطیه

1404/3/13

          - دی ۱۴۰۳ ( کتاب از نویسنده عرب ) 

- خارومیخک نوشته ی یحیی السنوار ،فرمانده حم-اس در غزه، مجاهدی که تا آخرین لحظه زندگیش از رَمی اسرائیل دست برنداشت و یکی از ماندگار ترین  قاب های مقاومت رو بوجود آورد. سنوار 22 سال در زندان های اسرائیل بود و در این مدت این اثر رو نوشت. 

- حوادث این کتاب واقعیه. هم بخشی از تجربیات خود نویسنده است و هم افراد دیگه و تخیل تو این کتاب فقط اونقدری هست که به عنوان رمان بشه خوند. بعضی کاراکتر ها خیالین و بعضی ها مثل عماد واقعی. 

- داستان حول محور یه خانواده فلسطینی میگذره که بعد از حوادث سال 1948 ناچار به ترک خئنه اشون تو فلسطین و سکونت در اردوگاه الشاطی غزه شدند. کتاب از زبان احمد، یکی از پسر های خانواده بیان میشه و روند داستان از سال 1967 و جنگ 6 روزه بین اسرائیل و اعراب شروع میشه و تا حدود سال 2000-2003 و وقایع انتفاضه دوم ادامه داره 

- اصل و هدف این کتاب نشون دادن شکل گیری گروه های مقاومت و عملیات هاشون در غزه است اما نویسنده پله پله وارد این بحث میشه

- اول کمی از حال و هوا و فرهنگ مردم غزه و بازی های کودکانه میگه وسیستم آموزشی رو توضیح میده. کم کم فعالیت های گروه های مختلف فدایی رو میگه مثل گروه فتح. بعد وارد فضای دانشگاه ها میشه و به بررسی ایدئولوژی های مختلف مقاومت ، جنبش های مختلف دانشگاهیی و تبیین اهداف مبارزه و از این قبیل می پردازه. بعد میاد درباره ی  اختلاف دیدگاه های جنبش فتح و جنبش های اسلامی حم-اس میگه و در نهایت تمام کار های کوچیک و بزرگی که مردم مقاوم فلسطین برای آزادی در طول انتفاضه اول و دوم انجام دادند . 

- نشون دادن اینکه مردم از انفعال، شروع به تبیین میکنند و بعد از تبیین انتفاضه راه میندارند واقعا جالب و قابل تامله و شنیدن این وقایع از زبون کسی که خودش همه رو درک کرده خیلی جالبه 

- این که با دست خالی و به سختی تونستن مبارزه کنن خیلی تحسین بر انگیزه 
یه قسمتی که برای من جالب بود اونجایی بود که تعریف میکرد با چه مصیبتی تونستن یه اسلحه و چند تا فشنگ پیدا کنن تا بتونن باهاش تمرین کنن.
 
- اینکه ایدئولوژی های مختلف رو در غالب بحث های خانوادگی سر شبی پای تلوزیون میگفت خیلی قشنگ و جالب بود 

-خلاصه که از مسائلی تعریف کرده که شاید هیچ جا نتونیم مثلشو بخونیم و من خودم خیلی موارد رو تا حالا نشنیده بودم 

- کمی کمک میکنه روند مبارزه و علت اتفاقات رو بفهمیم 

-و مهم ترین علت من رو برد به خیابون های غزه و تو این مدت بین اون مردم زندگی کردم
        

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          فرمانده را نمی‌شناختم حتی بعد از شهادت اسماعیل هنیه وقتی در جایگاه او قرار گرفت هم نمی‌شناختمش تا اینکه برای اولین بار در یک ویدئو دیدمش که در حال گفتن جمله‌ای بود  " أنا قُلتُ و اُکرَر " تُن صدایش دلنشین بود و خاص چهره‌ش نشان از سختی‌هایی داشت که در طول سالیان دراز مقاومت کشیده بود .
شیفته‌اش شدم و هر جا که اسمی ازش برده می شد دلشاد می‌گشتم تا اینکه خبر از ترجمه‌ی کتابی شد که نویسنده‌اش فرمانده بود ؛ می‌گفتند که در کتابش به چگونگی طرح عملیات طوفان الاقصی اشاره شده و خیلی درباره‌ی این عملیات صحبت گشته است .منتظر و مشتاق بودم تا اینکه در فضای مجازی خبری پیچید 💔 اسرائیل فیلمی از آخرین دقایق مقاومت فرمانده را پخش کرد که با مجروحیت و با یک دست در حالی‌که در ساختمان مخروبه‌ای روی مبلی در حالت کمین نشسته بود چوبی را سمت پهپاد دشمن پرت کرد و بعد صدای شلیک و فَوَقَعَ ما وَقَعَ ...
در اولین جلسه‌ای که با دوستان گروه ۷ اکتبر همراه پژوهشگر کتاب ممنوعه‌ی فلسطین داشتیم یکی از دوستان بهم گفت که هفته ی بعد در کتابخانه‌ی پارک شهر جلسه‌ی نقد کتاب خار و میخک با ترجمه‌ی دکتر شنی هست و ایشان دبیر جلسه هستند ‌
یک هفته‌ای بود که خواهرم کتاب را خریده بود و آرام آرام پیش می‌رفت ، بهش گفتم تو تفننی کتاب می‌خوونی  ، تا هفته‌ی بعد که به جلسه‌ی نقد برسم کتابت رو قرض می‌گیرم (اهل قرض گرفتن کتاب نیستم ولی تو مضیقه‌ی مالی بودم) 😅
روز نقد رسید و قبل از رفتن به جلسه توانستم کتاب را برای خودم تهیه کنم .
در طول داستان کتاب بارها فرمانده را تجسم کردم و هربار با خودم می‌گفتم یعنی زندگی فرمانده هم اینگونه گذشته است؟
فرمانده‌ای که با وجود مشکلات و سختی‌ها در دانشگاه الازهر غزه ادبیات عرب خوانده بود و روایت داستانی از یک خانواده‌ی فلسطینی را بیان داشته بود کما اینکه این روایت ، داستان هر فلسطینی می‌توانست باشد ‌
بسیار مشتاقانه داستان را دنبال می‌کردم تا به انتهای کتاب و طرح چگونگی عملیات طوفان الاقصی برسم اما ،
انتهای کتاب در سال ۲۰۰۴ بود و فرمانده این داستان را در دوران اسارتش در زندان‌های مخوف اسرائیل نوشته بود .
خدا رو شکر که در جلسه‌ی نقد حضور داشتم و از جناب دکتر شنی پرسیدم که چطور می‌گویند که در این کتاب ضرورت طرح عملیات طوفان الاقصی بیان شده است ؟
و ایشان پاسخ دادند که در طول روند داستان تشکیل گروه‌های مقاومتی که به آن‌ها اشاره شده و در آخر تشکیل حماس و دفاع از خاک وطن در برابر متجاوزین صورت گرفته است مقدمه‌ای است بر این موضوع و ادامه‌ی حیات آنان از آن زمان تا اکنون در گرو این دست از عملیات‌هاست .
ولی موضوعی که طوفان الاقصی را متمایز می‌کند این است که فلسطینیان در روابط عادی‌سازی اعراب و یهود در حال محو شدن از صحنه‌ی روزگار بودند که با زیرکی و ذکاوت فرمانده و فرماندهان  حماس و طراحی این عملیات برق‌آسا مانع به‌فراموشی سپردن مردمشان شدند و با شعار مرگ با عزت بهتر از فراموشی‌ست دنیا را تکان دادند .
روحش شاد و راهش پررهرو باد ✌️✌️✌️
        

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          یادداشتی بر کتاب خار و میخک
۹ آذر ۱۴۰۳

در شروع کتاب مدام نام نویسنده و تصویری که از آن در تمام دنیا منتشر شده بود در ذهن مرور می کردم.
تصویر ذهنی اولیه ام، تصویری بود از هراسِ دشمنش در عرصه‌ی میدانی که او حضور داشت و شجاعت او، که ریشه در توحید و معنا کردن ترس تنها و تنها در خداترسی به معنای درک عظمت وجودی خدا و کوچک دانستن آدمی بود.
و همین ظرفیت وجودی، معرفش بود برای تمام دنیا و من! و سبب می شد پیش از شروع کتاب مدام به تفاوت های این ظرفیت ها در خودم و نویسنده بیاندیشم و آیا می توانم دریافتی که او می خواهد از کتاب داشته باشم یا خیر
و حتما می خواستم به همان دریافت برسم تا حق کتابی که در سختیِ زندان های اسرائیل نگارش شده را ادا کنم، و همین دلیلی بود بر ارزشمندیِ جمله جمله‌ی کتاب در ذهن و جانم.
کتاب را که شروع کردم، روان بودن آن، آنقدر برایم دلنشین بود که خود را در همان موقعیت که گفته شده بود تصور می‌کردم.  

سئوال هایی از قبیل:

کودکان محکم و عمیق در اعتقادات با کدام باورها پرورش یافته اند؟ 
هسته اولیه آن چیست؟
و چطور شکل گرفته؟ 

را از پیش در ذهن داشتم اما سئوال هایم هنگام مطالعه کتاب فصل به فصل به آن اضافه می‌شد:

مقاومت مردم فلسطین محصول کدام باور فکری است؟
این تدریج و خستگی ناپذیری از کجا می آید؟ 
اخوان المسلمین که بودند؟ 
تفاوت فکری اخوان المسلمین با جبهه ملّی چه بود؟ 
کدام موفق تر بودند؟ 
کدام دوامشان در اذهان و دلها بیشتر بود؟ 
هسته اصلی هرکدام، کجا و چطور تعریف شد؟ 
من در این ماجرای عظیم تاریخی کجا ایستاده ام؟ 
و باید چه کنم؟
و ‌‌....

تا به اواسط کتاب رسیدم و پاسخ برخی را گرفتم.
به انتهای کتاب نزدیک شدم، و همچنان سئوالهای بی پاسخی داشتم اما رسیدن به جوابِ همه آنها هدف مطالعه ام نبود بلکه شکل گیری‌شان و اساسشان در ذهنم خودش به تنهایی مفید بود چرا که پیش از این، راجع به برخی از آنها شناختی هم نداشتم که برایم سئوال بشوند.

در نهایت ایجاد پرسش های بنیادین، درکِ مسائلی که شاید تابحال ندیده و نشنیده باشیم اما عده ای آنها را زندگی کردند، زندگی در سختی اردوگاه و آنچه در زندان های اسرائیل گذشته و زیستِ ملموسِ هرچند کوتاهِ مخاطب در خیابان های الخلیل و صوریف و ... محله های آشنای غریبه و ... همه از هنر نویسنده بود که می توانست مخاطب را در همه آنها، همراه خود کند.
        

6

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          نوشتن از خار و میخک کار سختیه. از یک طرف با یک رمانی که تمام مسائل فرمی در آن رعایت شده باشد، مواجه نیستیم و از طرف دیگر کتابی است سراسر عزت و اقتدار در راستای جهاد و شرف و شهادت و گسترش مفهوم مقاومت. البته که شهید یحیی سنوار یک مجاهد بود تا یک نویسنده ولی تا حد خوبی توانسته در قالب این رمان حرفش را بزند و مسائل مهم و فضای اجتماعی، سیاسی و خانوادگی در فلسطین را بیان کند.
در کتاب با خانواده‌ای شلوغ طرف هستیم که بیشتر روایت‌ها از زبان پسر کوچک خانواده یعنی احمد بیان می‌شود. داستان دقیقا از روزهای پایانی جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1967 آغاز می‌شود. زمانیکه امید فلسطینیان نسبت به شکست اسرائیل و بازگشت خودشان به خانه‌های غارت شده‌شان ناامید شده و تحت شرایط سخت‌تری در اردوگاه‌های نوار غزه باید زندگی کنند. رفته رفته در طول داستان جلو می‌آییم و مهم‌ترین وقایع سیاسی اجتماعی آن دوران یعنی فعالیت‌های چریکی جوانان فلسطینی، انتفاضه اول، توافق اسلو و سال‌های ابتدایی انتفاضه دوم یعنی حدود سال 2002 را می‌خوانیم. یحیی سنوار کتاب را در سال 2004 در دوران زندانی بودنش در زندان‌ اسرائیل نوشته است و عملا تلاش کرده تا آن زمان را  در دل داستان پوشش دهد.
از مهمترین نقاط قوت کتاب، بیان دقیق فضای زندگی مردم فلسطین در اردوگاه‌ها و نسبتشان با زندگی، یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی و درگیری تفکرات مختلف در بین خودشان است. اینکه با وجود داشتن دشمن مشترکی به نام اسرائیل، درگیری‌های داخلی چقدر زیاد بوده تا حدی که پس از توافق اسلو و حکومت تشکیلات خودگردان بر غزه، چطور افراد تشکیلات خودگردان، جوانانی را که به دنبال بحث مقاومت و مبارزه بودند، حتی در خود غزه زندانی می‌کردند!
از دیگر نکات بارز کتاب، ذکر مجاهدان، شهیدان و مبارزانی است که با تکیه بر تفکر مقاومت حرکت کردند و توانستند ضربات سختی بر اسرائیل وارد کنند که اگر آن‌ها نبودند، به احتمال زیاد امروز دیگر چیزی از مبارزه با اسرائیل باقی نمانده بود. سنوار در خلال داستان با بیان خرده روایت‌های مکرر و زیاد، داستان این مبارزین و عملیات‌های متعدد آنان و نحوه شهادتشان و حس مردم نسبت به آنان را به خوبی بیان کرده است.
و حرف آخر این که در جای جای کتاب، بحث مقاومت جاری است. مسئله‌ای که این روزها به خوبی ارزش آن پیدا است. در کتاب به خوبی نشان میدهد که اسرائیل و آمریکا چطور با تله مذاکره و توافق می‌خواستند فلسطینیان را از مبارزه و سپس از حقشان به طور کامل محروم کنند و این تفکر مقاومت است که هنوز این مبارزه را زنده نگه داشته است.
سنوار نه فقط با طراحی طوفان الاقصی که با نحوه شهادتش هم مقاومت را به جهان نشان داد...
        

25

          امروز چهارشنبه ١ اسفند کتاب خار و میخک رو تموم کردم. 

برای دونستن تاریخ و فرهنگ مردم فلسطین کتاب خوبی بود، و علاقه مند شدم در مورد موضاعاتی مثل جنگ ١٩۴٨، جنگ ١٩۶٧، انتفاضه اول و دوم، جریان های سیاسی و... بخونم، کاش کتاب یه تکمله داشت و اینارو مختصر شرح میداد و برای مخاطب باز میکرد که بهتر بتونه با کتاب همراه بشه. 

در کتاب با گرایش های مختلف سیاسی فلسطین آشنا میشیم، و خیلی خوبه که این تفاوت گرایش ها در قالب شخصیت های داستان قرار گرفته و ملموس تره. 

کتاب نقش مادر و همسر رو در قضایای فلسطین و مقاومت خیلی پررنگ نشون میده که واقعا تاثیر گذار بود، که چطور مادری فرزندش رو برای مقاومت و شهادت بدرقه میکنه. 

تحلیلی هم که در آخر در ذهنم نسبت به کل کتاب دارم اینه که شاید دلیل این هم اختلافات سیاسی و داخلی بین مردم فلسطین نبود رهبری واحد و قدرتمند در مبارزات بود، چیزی که اگر در مبارزاتشون وجود داشت این چنددستگی ها بوجود نمیومد و شاید فلسطین میتونست در مقاومت موفق تر عمل کند.

هدیه به روح پاک شهدای مقاومت و شهید السنوار صلوات.
        

0

          ﷽
سنوار در این کتاب به طرز فوق‌العاده ظریف و گیرایی همزمان دو موضوع را به خوبی شرح داده است: ۱.سبک زندگی و فرهنگ فلسطینی و ۲.جریان‌های فکری مختلف برای مقاومت علیه صهیونیست‌ها.
داستان از زبان پسر بچه‌ای است که در اردوگاه زندگی می‌کند و چند خواهر و برادر دارد و دو پسرعمو. این بچه‌ها بزرگ می‌شوند و مشغول درس و ازدواج و کار. هر کدام خط فکری خاصی را دنبال می‌کند که به شما به فهم بهتر سیر تطور مقاومت فلسطین کمک می‌کند. الان برای ما مقاومت کاملا اسلامی است اما اوایل غصب فلسطین اصلا اینجور نبوده و هسته‌‌های فکری مبتنی بر ملی‌گرایی و یا مارکسیسم بوده است. این سیر در وصف فعالیت‌های دانشجویی در دانشگاه‌های فلسطین روشن می‌شود.
در بخش سبک زندگی و فرهنگ با نوع بازی بچه‌ها، لباس پوشیدن، غذا خوردن، عروسی گرفتن، دانشگاه و تحصیل و خیلی جزئیات دیگر البته در وسع یک رمان ۴۰۰ صفحه‌ای آشنا می‌شوید. تعامل صهیونیست‌ها و فلسطینی‌ها هم خیلی خیلی خوب بررسی شده است. مثلا اینکه بالاخره فلسطینی‌ها چطور یک سری امکانات عادی مثل آب و برق را دریافت کردند، یا چطور سرکار می‌روند؟
نکته‌ی خوب کتاب این است که فقط به نکات مثبت فلسطینی‌ها نپرداخته و مثلا نقل شده فلان جاسوس در اردوگاه، فلان فدایی را لو داد‌. به مظلوم‌نمایی مردم هم پرداخته نشده است، مشکلات زیاد است و عمیق اما در پایان کتاب شما این حس را ندارید که فلان خانواده چقدر بدبخت بودند، در عوض یک خانواده‌ی همه فن حریف فلسطینی در گوشه‌ی ذهنتان کاشته‌ می‌شود.
شیخ احمد کتاب هم شیخ احمد یاسین خودمان است.

ستاره‌ها فقط مال کتاب است و به خاطر یحیی نیست.
کتاب صوتی در ایرانصدا موجود است و خوانش خوبی هم دارد.
        

55

          نوشتن از خار و میخک کار سختیه. از یک طرف با یک رمانی که تمام مسائل فرمی در آن رعایت شده باشد، مواجه نیستیم و از طرف دیگر کتابی است سراسر عزت و اقتدار در راستای جهاد و شرف و شهادت و گسترش مفهوم مقاومت. البته که شهید یحیی سنوار یک مجاهد بود تا یک نویسنده ولی تا حد خوبی توانسته در قالب این رمان حرفش را بزند و مسائل مهم و فضای اجتماعی، سیاسی و خانوادگی در فلسطین را بیان کند.
در کتاب با خانواده‌ای شلوغ طرف هستیم که بیشتر روایت‌ها از زبان پسر کوچک خانواده یعنی احمد بیان می‌شود. داستان دقیقا از روزهای پایانی جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1967 آغاز می‌شود. زمانیکه امید فلسطینیان نسبت به شکست اسرائیل و بازگشت خودشان به خانه‌های غارت شده‌شان ناامید شده و تحت شرایط سخت‌تری در اردوگاه‌های نوار غزه باید زندگی کنند. رفته رفته در طول داستان جلو می‌آییم و مهم‌ترین وقایع سیاسی اجتماعی آن دوران یعنی فعالیت‌های چریکی جوانان فلسطینی، انتفاضه اول، توافق اسلو و سال‌های ابتدایی انتفاضه دوم یعنی حدود سال 2002 را می‌خوانیم. یحیی سنوار کتاب را در سال 2004 در دوران زندانی بودنش در زندان‌ اسرائیل نوشته است و عملا تلاش کرده تا آن زمان را  در دل داستان پوشش دهد.
از مهمترین نقاط قوت کتاب، بیان دقیق فضای زندگی مردم فلسطین در اردوگاه‌ها و نسبتشان با زندگی، یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی و درگیری تفکرات مختلف در بین خودشان است. اینکه با وجود داشتن دشمن مشترکی به نام اسرائیل، درگیری‌های داخلی چقدر زیاد بوده تا حدی که پس از توافق اسلو و حکومت تشکیلات خودگردان بر غزه، چطور افراد تشکیلات خودگردان، جوانانی را که به دنبال بحث مقاومت و مبارزه بودند، حتی در خود غزه زندانی می‌کردند!
از دیگر نکات بارز کتاب، ذکر مجاهدان، شهیدان و مبارزانی است که با تکیه بر تفکر مقاومت حرکت کردند و توانستند ضربات سختی بر اسرائیل وارد کنند که اگر آن‌ها نبودند، به احتمال زیاد امروز دیگر چیزی از مبارزه با اسرائیل باقی نمانده بود. سنوار در خلال داستان با بیان خرده روایت‌های مکرر و زیاد، داستان این مبارزین و عملیات‌های متعدد آنان و نحوه شهادتشان و حس مردم نسبت به آنان را به خوبی بیان کرده است.
و حرف آخر این که در جای جای کتاب، بحث مقاومت جاری است. مسئله‌ای که این روزها به خوبی ارزش آن پیدا است. در کتاب به خوبی نشان میدهد که اسرائیل و آمریکا چطور با تله مذاکره و توافق می‌خواستند فلسطینیان را از مبارزه و سپس از حقشان به طور کامل محروم کنند و این تفکر مقاومت است که هنوز این مبارزه را زنده نگه داشته است.
سنوار نه فقط با طراحی طوفان الاقصی که با نحوه شهادتش هم مقاومت را به جهان نشان داد...
        

3

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

5

این کتاب ن
          این کتاب نویسندهٔ خاصی داره، شهید یحیی السنوار، از سران حماس و طراح عملیات طوفان‌الاقصی...

کتاب در زندان نوشته شده و با دنبال کردن یه خانوادهٔ فلسطینی، ماجرای این سرزمین و مردمش رو از سال ۱۹۶۷ تا حدود سال ۲۰۰۴ روایت می‌کنه.
همین محور قرار دادن یه خانواده باعث شده تا تو این کتاب شاهد جزئیات جالبی از زندگی فلسطینی‌ها باشیم و بهتر بفهمیم چرا این مردم راه مقاومت رو انتخاب کردن.

کتاب حالت داستانی داره، ولی خب، نباید با انتظار خوندن یه رمان مرتب و شسته‌رفته باهاش مواجه بشید.
برای مثال، خیلی جاها روایت‌هایی که نقل می‌شه با زاویه‌دید انتخاب‌شده هماهنگی نداره. 
و یا خیلی جاها خط سیر وقایع اونقدرها منظم نیست. مثلا یه داستانی از یه گروه مبارز نقل می‌شه و بعد بدون فاصله دوربین می‌چرخه روی یه گروه دیگه (خود من خیلی پیش اومد که موقع گوش دادن به صوت کتاب تو این موارد گیج بشم، با خودم می‌گفتم ای کاش اینجا لااقل یه مکثی می‌کرد، ولی خب می‌دیدم که تو خود کتاب هم فاصله‌ای بین این قسمت‌ها نیست...).

بنابراین، به نظرم نباید انتظار یه رمان معمول با کشش قابل قبول رو از این کتاب داشته باشید، هر چند که کتاب صحنه‌‌های عالی حماسی و احساسی کم نداره.
ولی باز به خاطر همین حالتی که داره نمی‌دونم آیا به درد مخاطب عادی که چندان علاقه‌ای هم به مسئلهٔ فلسطین نداره می‌خوره یا نه... حس می‌کنم همچین آدمی به خاطر عدم جذابیت ظاهری کتاب چندان رغبتی به خوندنش نداشته باشه...

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

در مورد ترجمه...

من نسخهٔ صوتی ایران‌صدا رو گوش دادم که از روی ترجمهٔ نشر کتابستان خونده شده، که ایپابش رو هم از طاقچه خریدم.
یه ترجمهٔ دیگه از کتاب رو هم نشر نیستان چاپ کرده که پی‌دی‌افش تو‌ فراکتاب موجوده.
خوبی این ترجمهٔ نیستان زیرنویس‌های زیادشه که در مورد خیلی از شخصیت‌ها و مکان‌ها توضیحات خوبی داده (تو کتاب مثلا نوشته شیخ احمد فلان حرف رو زد و توضیح خاصی نداده در صورتی که این همون شیخ احمد یاسینه از بنیانگذاران حماس. اینجا مثلا این موضوع تو نسخهٔ نشر نیستان توضیح داده شده). به خاطر همین زیرنویس‌ها این نسخه برای کسایی که اطلاعات چندانی از شخصیت‌ها و تاریخ فلسطین و رژیم اشغالگر ندارن گزینهٔ مناسبیه (خودم بعد از تموم کردن کتاب یه روز نشستم کل زیرنویس‌هاش رو از اول تا آخر خوندم چون تا قبلش این نسخه دم دستم نبود).
ولی از طرف دیگه من از چند نفر شنیدم که از اصل این ترجمه راضی نبودن، چه از جمله‌بندیش و چه از خود برگردان متن. ولی خب خودم موقع گوش دادن کتاب ترجمهٔ نیستان دم دستم نبود که بتونم مقایسه کنم...

اینم هست که تو نسخهٔ صوتی ایران‌صدا یه چند صفحه سانسور شده 🙄 که خودم در جریان همه‌ش نیستم، ولی اونقدری که دیدم به نظرم ناشی از حساسیت‌های زیاده از حد بوده...
با این وجود به نظرم اگه فرصت خوندن متنش رو ندارید این نسخهٔ صوتی گزینهٔ خوبیه....
        

28

زینب

زینب

1404/3/2

          شهید سنوار در خار و میخک تلاش کرده نمایی از مبارزات، روحیهٔ مقاومت و پایداری، و سبک زندگی فلسطینیان رو در قالب داستانی جذاب به خوانندگان ارائه کنه. قصه از زبان احمد روایت میشه. اعضای خانوادهٔ احمد، به ویژه برادر بزرگش محمود و پسرعمویش ابراهیم، شخصیت‌های اصلی داستان‌ رو شکل می‌دن و هر کدوم نمایندهٔ یکی از جریان‌های فکری غالب در فلسطین‌اند: محمود به جنبش آزادی‌بخش فلسطین (فتح) و ابراهیم، به همراه دیگر برادرانش محمد و حسن، به جنبش مقاومت اسلامی (حم...اس) تعلق دارند، و احمد ظاهراً نقش بی‌طرف رو بازی می‌کنه، هر چند که بیشتر به مقاومت اسلامی تمایل داره. 

یکی از مسائلی که فلسطینیان به شدت درگیرش بودند بحث جاسوس‌ها و مزدوران بود که در این کتاب خیلی خوب بهش پرداخته شده.
تسلیم شدن بخشی از فلسطینی‌‌ها و پذیرفتن وضعیت جاری یکی دیگه از مسائل قابل توجه بود، چون دیگه امیدی به پیروزی نداشتند و از طرفی می‌خواستند زندگی عادی داشته باشند و به رفاه و ثروت برسند. نتیجه این شد که غاصبان  خیلی راحت بینشون تردد می‌کردند، در بازارها با هم معامله می‌کردند، و حتی اینقدر بهشون نزدیک می‌شدند که گاهی در مراسم‌های عروسی‌شون هم حاضر می‌شدند. همین باعث شد یهودیان راحت‌تر بینشون نفوذ کنند و اطلاعات بگیرند، و در عین حال، برای غصب خانه‌ها و زمین‌های بیشتر با مقاومت کمتری روبه‌رو بشن. 

مشاجره‌های محمود و ابراهیم از بخش‌های جذاب کتاب بود، چون کمک کرد شکل‌گیری این دو جریان مهم فلسطینی، یعنی فتح و حم..اس، و طرز فکر حامیانش رو بهتر بشناسم. نکتهٔ جالب نحوهٔ رشد کردن و پا گرفتن حم..اس بود. شیخ احمد (که احتمالاً همان شیخ احمد یاسینه) در ابتدا تأکید داشت که ابتدا مردم، به ویژه جوان‌ها، باید به لحاظ فرهنگی و دینی تربیت بشن و روحیهٔ مقاومت در اونها شکل بگیره و بعد وارد مبارزات واقعی بشن. اما طرفداران فتح و سایر جریان‌های فعال از این بابت شیخ احمد و حامیانش رو سرزنش می‌کردند و به باد انتقاد می‌گرفتند. زمانی که ح..ماس رشد کرد و مبارزات واقعی شکل گرفت و رژیم صه..یونیستی رو به سر حد جنون رسوند، انتقادها در جهت عکس شد و مخالفان ح..ماس گفتند که این مبارزات فایده نداره! بعد ماجرای پیمان اسلو پیش اومد، پیمان صلحی که جریان فتح، با خوش‌بینی زیاد، با رژیم امضا کرد، اما درنهایت جز خسارت چیزی در پی نداشت و ثابت شد که حق با مخالفانشون بوده.

با  اینکه بعضی قسمت‌های کتاب تکراری و شاید خسته‌کننده به نظر می‌رسه، در مجموع کتاب رو دوست داشتم و به شناختم از فلسطین و فلسطینی‌ها و مبارزاتشون کمک زیادی کرد. روح شهید بزرگوار یحیی سنوار شاد.
        

0