﷽
پیش فرضهای من برای مطالعهی این کتاب چندتا چیز بودند: یکی کتابهایی که از آقای زیباکلام خوندم(ما چگونه ماشدیم، غرب چگونه غرب شد، تولد اسرائیل)
دوم: مستندهایی که درباره دوره پهلوی دیدم و با رضا و محمدرضا و روشنفکران اون دوره آشنا شدم( روزگار رضاخانی، خیابان داور، در برابر طوفان فصل ۱و۲)
سوم: کتابهای جامع در زمینه تاریخ معاصر(تاریخ تحولات سیاسی ایران از موسی فقیه حقانی، تاریخ ایران مدرن از یرواند آبراهامیان )
نویسنده ادعا داره میخواد دیدگاه رضاشاه پرستانهی بعضیا و دیدگاه ضدرضاشاه بعضیای دیگه رو نداشته باشه و این وسط پیش بره. در واقع تقریبا همه چیز رو میگه اما با غلظتهای متفاوت که شما نهایتا به این نتیجه میرسید که رضاخان بهترین گزینهی موجود اون زمان بود!
همه چیز رو میگه یعنی مثلا نویسنده میگه که رضاخان مشروب و سیگار و تریاک استعمال میکرد، اما در ادامه میگن همیشه مصرف نمیکرد!
یعنی مثلا نویسنده میگه رضاخان چون دنبال مال دنیا نبود و این صحبتا، خیلیا تو سیستم نظامی بهش علاقمند شده بودن! اما بعدتر جای دیگه میگن تمایل زیادی به تصرف زمین مردم داشت!
یعنی مثلا میگن کشف حجاب و اینا بودو واقعهی گوهرشاد بود اما خب رضاخان طفل معصوم هدفش این بود زنان وارد اجتماع بشن و حقوق اجتماعی بالایی داشته باشن و این حرفا! حتی در ادامه میگن روحانیهای بسیار کمی با رضاخان مشکل داشتن چون رضاخان با اسلام درگیر نبود که!
و چندتا "یعنی مثلا" دیگه که وقتی کتاب رو در فاصلهی کم به اتمام برسونید براتون روشن میشه.
نویسنده درکل مشابه بسیاری از همفکرانشون در کتابشون ۲نکته دارن:
۱: آخوند سیاسی بسیار کم دیده میشه. شیخ فضلالله و شهید مدرس اشخاص جالبی به تصویر کشیده نشدن و در عوض روشنفکران اون دوره مثل فروغی و تدین و پیرنیا و ارانی و تیمورتاش و داور و.... بسیار جزئی و عالی و به درد بخور وصف شدند.
۲: انگلیس خیلی کشور دسته گلیه! با آدمای مختلف در برهههای مختلف به فکر ترقی ما بودند!
کتاب صرفا برای تفریح مطالعه شد و برای بستن چارچوب تاریخی ذهنی مناسب نیست و مستندهای بالا رو بهتون پیشنهاد میدم.