یادداشت زینب

زینب

زینب

1404/3/2

        شهید سنوار در خار و میخک تلاش کرده نمایی از مبارزات، روحیهٔ مقاومت و پایداری، و سبک زندگی فلسطینیان رو در قالب داستانی جذاب به خوانندگان ارائه کنه. قصه از زبان احمد روایت میشه. اعضای خانوادهٔ احمد، به ویژه برادر بزرگش محمود و پسرعمویش ابراهیم، شخصیت‌های اصلی داستان‌ رو شکل می‌دن و هر کدوم نمایندهٔ یکی از جریان‌های فکری غالب در فلسطین‌اند: محمود به جنبش آزادی‌بخش فلسطین (فتح) و ابراهیم، به همراه دیگر برادرانش محمد و حسن، به جنبش مقاومت اسلامی (حم...اس) تعلق دارند، و احمد ظاهراً نقش بی‌طرف رو بازی می‌کنه، هر چند که بیشتر به مقاومت اسلامی تمایل داره. 

یکی از مسائلی که فلسطینیان به شدت درگیرش بودند بحث جاسوس‌ها و مزدوران بود که در این کتاب خیلی خوب بهش پرداخته شده.
تسلیم شدن بخشی از فلسطینی‌‌ها و پذیرفتن وضعیت جاری یکی دیگه از مسائل قابل توجه بود، چون دیگه امیدی به پیروزی نداشتند و از طرفی می‌خواستند زندگی عادی داشته باشند و به رفاه و ثروت برسند. نتیجه این شد که غاصبان  خیلی راحت بینشون تردد می‌کردند، در بازارها با هم معامله می‌کردند، و حتی اینقدر بهشون نزدیک می‌شدند که گاهی در مراسم‌های عروسی‌شون هم حاضر می‌شدند. همین باعث شد یهودیان راحت‌تر بینشون نفوذ کنند و اطلاعات بگیرند، و در عین حال، برای غصب خانه‌ها و زمین‌های بیشتر با مقاومت کمتری روبه‌رو بشن. 

مشاجره‌های محمود و ابراهیم از بخش‌های جذاب کتاب بود، چون کمک کرد شکل‌گیری این دو جریان مهم فلسطینی، یعنی فتح و حم..اس، و طرز فکر حامیانش رو بهتر بشناسم. نکتهٔ جالب نحوهٔ رشد کردن و پا گرفتن حم..اس بود. شیخ احمد (که احتمالاً همان شیخ احمد یاسینه) در ابتدا تأکید داشت که ابتدا مردم، به ویژه جوان‌ها، باید به لحاظ فرهنگی و دینی تربیت بشن و روحیهٔ مقاومت در اونها شکل بگیره و بعد وارد مبارزات واقعی بشن. اما طرفداران فتح و سایر جریان‌های فعال از این بابت شیخ احمد و حامیانش رو سرزنش می‌کردند و به باد انتقاد می‌گرفتند. زمانی که ح..ماس رشد کرد و مبارزات واقعی شکل گرفت و رژیم صه..یونیستی رو به سر حد جنون رسوند، انتقادها در جهت عکس شد و مخالفان ح..ماس گفتند که این مبارزات فایده نداره! بعد ماجرای پیمان اسلو پیش اومد، پیمان صلحی که جریان فتح، با خوش‌بینی زیاد، با رژیم امضا کرد، اما درنهایت جز خسارت چیزی در پی نداشت و ثابت شد که حق با مخالفانشون بوده.

با  اینکه بعضی قسمت‌های کتاب تکراری و شاید خسته‌کننده به نظر می‌رسه، در مجموع کتاب رو دوست داشتم و به شناختم از فلسطین و فلسطینی‌ها و مبارزاتشون کمک زیادی کرد. روح شهید بزرگوار یحیی سنوار شاد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.