معرفی کتاب خار و میخک اثر یحیی سنوار مترجم کریم شنی

خار و میخک

خار و میخک

یحیی سنوار و 1 نفر دیگر
4.3
76 نفر |
44 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

92

خوانده‌ام

94

خواهم خواند

120

شابک
9785623726229
تعداد صفحات
536
تاریخ انتشار
1403/8/7

توضیحات

        مقدمه نویسنده:
این داستان شخص من نیست؛ داستان یک شخص خاص هم نیست؛ اما همه اتفاقات آن واقعی است. هر یک از وقایع آن یا همه آن، می تواند به این یا آن فلسطینی مربوط باشد. تنها کاربرد تخیل در این اثر، خلق یک رمان و تحقق فرم و ویژگیهای آن است؛ یعنی روایتی که حول محور افراد خاصی بچرخد و الا بقیه، تماماً حقیقت محض است؛ بیشترش زندگی خود من است و چیزهایی که از زندگی دیگران که خود از دهان ایشان شنیده ام؛ از خودشان، خانواده هایشان و همسایگانشان؛ یعنی حوادثی که در طول چندین دهه در سرزمین فلسطین عزیز روی داده است.
تقدیمش میکنم به کسانی که دلشان برای سرزمین إسراء و معراج می تپد؛ همه آنهایی که در پهنایی به وسعت اقیانوس تا خلیج هستند و حتی از این اقیانوس تا آن اقیانوس!
 یحیی ابراهیم السنوار، زندان "بِئرُالسَّبع"
درباره کتاب خار و میخک شاهکارهایی هستند که در دل شب‌های تاریک و روزهای طولانی زندان زاده می‌شوند؛ از جمله «گفتگوهایی با خودم» اثر نلسون ماندلا، رهبر جنبش ضد آپارتاید، که نشان‌دهنده تلاش در برابر ظلم است. اما این تنها یک نمونه نیست. یحیی سنوار، مبارز فلسطینی، در ۲۲ سال اسارتش تحت سلطه استعمارگران، رمانی نوشت که نه فقط یک اثر ادبی، بلکه صدای خشم و امید مردم فلسطین است. کتاب «خار و میخک» روایتگر تضادهایی است که میان زندگی و مرگ، تسلیم و مقاومت، و یأس و امید جریان دارد. این تضادها در دل داستان ریشه دوانده و ما را به عمق تجربه و درد مردم غزه می‌برد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به خار و میخک

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

10 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به خار و میخک

پست‌های مرتبط به خار و میخک

یادداشت‌ها

          یادداشتی بر کتاب خار و میخک
۹ آذر ۱۴۰۳

در شروع کتاب مدام نام نویسنده و تصویری که از آن در تمام دنیا منتشر شده بود در ذهن مرور می کردم.
تصویر ذهنی اولیه ام، تصویری بود از هراسِ دشمنش در عرصه‌ی میدانی که او حضور داشت و شجاعت او، که ریشه در توحید و معنا کردن ترس تنها و تنها در خداترسی به معنای درک عظمت وجودی خدا و کوچک دانستن آدمی بود.
و همین ظرفیت وجودی، معرفش بود برای تمام دنیا و من! و سبب می شد پیش از شروع کتاب مدام به تفاوت های این ظرفیت ها در خودم و نویسنده بیاندیشم و آیا می توانم دریافتی که او می خواهد از کتاب داشته باشم یا خیر
و حتما می خواستم به همان دریافت برسم تا حق کتابی که در سختیِ زندان های اسرائیل نگارش شده را ادا کنم، و همین دلیلی بود بر ارزشمندیِ جمله جمله‌ی کتاب در ذهن و جانم.
کتاب را که شروع کردم، روان بودن آن، آنقدر برایم دلنشین بود که خود را در همان موقعیت که گفته شده بود تصور می‌کردم.  

سئوال هایی از قبیل:

کودکان محکم و عمیق در اعتقادات با کدام باورها پرورش یافته اند؟ 
هسته اولیه آن چیست؟
و چطور شکل گرفته؟ 

را از پیش در ذهن داشتم اما سئوال هایم هنگام مطالعه کتاب فصل به فصل به آن اضافه می‌شد:

مقاومت مردم فلسطین محصول کدام باور فکری است؟
این تدریج و خستگی ناپذیری از کجا می آید؟ 
اخوان المسلمین که بودند؟ 
تفاوت فکری اخوان المسلمین با جبهه ملّی چه بود؟ 
کدام موفق تر بودند؟ 
کدام دوامشان در اذهان و دلها بیشتر بود؟ 
هسته اصلی هرکدام، کجا و چطور تعریف شد؟ 
من در این ماجرای عظیم تاریخی کجا ایستاده ام؟ 
و باید چه کنم؟
و ‌‌....

تا به اواسط کتاب رسیدم و پاسخ برخی را گرفتم.
به انتهای کتاب نزدیک شدم، و همچنان سئوالهای بی پاسخی داشتم اما رسیدن به جوابِ همه آنها هدف مطالعه ام نبود بلکه شکل گیری‌شان و اساسشان در ذهنم خودش به تنهایی مفید بود چرا که پیش از این، راجع به برخی از آنها شناختی هم نداشتم که برایم سئوال بشوند.

در نهایت ایجاد پرسش های بنیادین، درکِ مسائلی که شاید تابحال ندیده و نشنیده باشیم اما عده ای آنها را زندگی کردند، زندگی در سختی اردوگاه و آنچه در زندان های اسرائیل گذشته و زیستِ ملموسِ هرچند کوتاهِ مخاطب در خیابان های الخلیل و صوریف و ... محله های آشنای غریبه و ... همه از هنر نویسنده بود که می توانست مخاطب را در همه آنها، همراه خود کند.
        

2

          نوشتن از خار و میخک کار سختیه. از یک طرف با یک رمانی که تمام مسائل فرمی در آن رعایت شده باشد، مواجه نیستیم و از طرف دیگر کتابی است سراسر عزت و اقتدار در راستای جهاد و شرف و شهادت و گسترش مفهوم مقاومت. البته که شهید یحیی سنوار یک مجاهد بود تا یک نویسنده ولی تا حد خوبی توانسته در قالب این رمان حرفش را بزند و مسائل مهم و فضای اجتماعی، سیاسی و خانوادگی در فلسطین را بیان کند.
در کتاب با خانواده‌ای شلوغ طرف هستیم که بیشتر روایت‌ها از زبان پسر کوچک خانواده یعنی احمد بیان می‌شود. داستان دقیقا از روزهای پایانی جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1967 آغاز می‌شود. زمانیکه امید فلسطینیان نسبت به شکست اسرائیل و بازگشت خودشان به خانه‌های غارت شده‌شان ناامید شده و تحت شرایط سخت‌تری در اردوگاه‌های نوار غزه باید زندگی کنند. رفته رفته در طول داستان جلو می‌آییم و مهم‌ترین وقایع سیاسی اجتماعی آن دوران یعنی فعالیت‌های چریکی جوانان فلسطینی، انتفاضه اول، توافق اسلو و سال‌های ابتدایی انتفاضه دوم یعنی حدود سال 2002 را می‌خوانیم. یحیی سنوار کتاب را در سال 2004 در دوران زندانی بودنش در زندان‌ اسرائیل نوشته است و عملا تلاش کرده تا آن زمان را  در دل داستان پوشش دهد.
از مهمترین نقاط قوت کتاب، بیان دقیق فضای زندگی مردم فلسطین در اردوگاه‌ها و نسبتشان با زندگی، یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی و درگیری تفکرات مختلف در بین خودشان است. اینکه با وجود داشتن دشمن مشترکی به نام اسرائیل، درگیری‌های داخلی چقدر زیاد بوده تا حدی که پس از توافق اسلو و حکومت تشکیلات خودگردان بر غزه، چطور افراد تشکیلات خودگردان، جوانانی را که به دنبال بحث مقاومت و مبارزه بودند، حتی در خود غزه زندانی می‌کردند!
از دیگر نکات بارز کتاب، ذکر مجاهدان، شهیدان و مبارزانی است که با تکیه بر تفکر مقاومت حرکت کردند و توانستند ضربات سختی بر اسرائیل وارد کنند که اگر آن‌ها نبودند، به احتمال زیاد امروز دیگر چیزی از مبارزه با اسرائیل باقی نمانده بود. سنوار در خلال داستان با بیان خرده روایت‌های مکرر و زیاد، داستان این مبارزین و عملیات‌های متعدد آنان و نحوه شهادتشان و حس مردم نسبت به آنان را به خوبی بیان کرده است.
و حرف آخر این که در جای جای کتاب، بحث مقاومت جاری است. مسئله‌ای که این روزها به خوبی ارزش آن پیدا است. در کتاب به خوبی نشان میدهد که اسرائیل و آمریکا چطور با تله مذاکره و توافق می‌خواستند فلسطینیان را از مبارزه و سپس از حقشان به طور کامل محروم کنند و این تفکر مقاومت است که هنوز این مبارزه را زنده نگه داشته است.
سنوار نه فقط با طراحی طوفان الاقصی که با نحوه شهادتش هم مقاومت را به جهان نشان داد...
        

25

          فرمانده را نمی‌شناختم حتی بعد از شهادت اسماعیل هنیه وقتی در جایگاه او قرار گرفت هم نمی‌شناختمش تا اینکه برای اولین بار در یک ویدئو دیدمش که در حال گفتن جمله‌ای بود  " أنا قُلتُ و اُکرَر " تُن صدایش دلنشین بود و خاص چهره‌ش نشان از سختی‌هایی داشت که در طول سالیان دراز مقاومت کشیده بود .
شیفته‌اش شدم و هر جا که اسمی ازش برده می شد دلشاد می‌گشتم تا اینکه خبر از ترجمه‌ی کتابی شد که نویسنده‌اش فرمانده بود ؛ می‌گفتند که در کتابش به چگونگی طرح عملیات طوفان الاقصی اشاره شده و خیلی درباره‌ی این عملیات صحبت گشته است .منتظر و مشتاق بودم تا اینکه در فضای مجازی خبری پیچید 💔 اسرائیل فیلمی از آخرین دقایق مقاومت فرمانده را پخش کرد که با مجروحیت و با یک دست در حالی‌که در ساختمان مخروبه‌ای روی مبلی در حالت کمین نشسته بود چوبی را سمت پهپاد دشمن پرت کرد و بعد صدای شلیک و فَوَقَعَ ما وَقَعَ ...
در اولین جلسه‌ای که با دوستان گروه ۷ اکتبر همراه پژوهشگر کتاب ممنوعه‌ی فلسطین داشتیم یکی از دوستان بهم گفت که هفته ی بعد در کتابخانه‌ی پارک شهر جلسه‌ی نقد کتاب خار و میخک با ترجمه‌ی دکتر شنی هست و ایشان دبیر جلسه هستند ‌
یک هفته‌ای بود که خواهرم کتاب را خریده بود و آرام آرام پیش می‌رفت ، بهش گفتم تو تفننی کتاب می‌خوونی  ، تا هفته‌ی بعد که به جلسه‌ی نقد برسم کتابت رو قرض می‌گیرم (اهل قرض گرفتن کتاب نیستم ولی تو مضیقه‌ی مالی بودم) 😅
روز نقد رسید و قبل از رفتن به جلسه توانستم کتاب را برای خودم تهیه کنم .
در طول داستان کتاب بارها فرمانده را تجسم کردم و هربار با خودم می‌گفتم یعنی زندگی فرمانده هم اینگونه گذشته است؟
فرمانده‌ای که با وجود مشکلات و سختی‌ها در دانشگاه الازهر غزه ادبیات عرب خوانده بود و روایت داستانی از یک خانواده‌ی فلسطینی را بیان داشته بود کما اینکه این روایت ، داستان هر فلسطینی می‌توانست باشد ‌
بسیار مشتاقانه داستان را دنبال می‌کردم تا به انتهای کتاب و طرح چگونگی عملیات طوفان الاقصی برسم اما ،
انتهای کتاب در سال ۲۰۰۴ بود و فرمانده این داستان را در دوران اسارتش در زندان‌های مخوف اسرائیل نوشته بود .
خدا رو شکر که در جلسه‌ی نقد حضور داشتم و از جناب دکتر شنی پرسیدم که چطور می‌گویند که در این کتاب ضرورت طرح عملیات طوفان الاقصی بیان شده است ؟
و ایشان پاسخ دادند که در طول روند داستان تشکیل گروه‌های مقاومتی که به آن‌ها اشاره شده و در آخر تشکیل حماس و دفاع از خاک وطن در برابر متجاوزین صورت گرفته است مقدمه‌ای است بر این موضوع و ادامه‌ی حیات آنان از آن زمان تا اکنون در گرو این دست از عملیات‌هاست .
ولی موضوعی که طوفان الاقصی را متمایز می‌کند این است که فلسطینیان در روابط عادی‌سازی اعراب و یهود در حال محو شدن از صحنه‌ی روزگار بودند که با زیرکی و ذکاوت فرمانده و فرماندهان  حماس و طراحی این عملیات برق‌آسا مانع به‌فراموشی سپردن مردمشان شدند و با شعار مرگ با عزت بهتر از فراموشی‌ست دنیا را تکان دادند .
روحش شاد و راهش پررهرو باد ✌️✌️✌️
        

0