سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد

4.4
167 نفر |
49 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

31

خوانده‌ام

341

خواهم خواند

129

شابک
9780945069829
تعداد صفحات
247
تاریخ انتشار
1376/10/11

توضیحات

        کتاب « سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد - جلد اول» نوشته « نادر ابراهیمی» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.دوران کودکی امام و شکلگیری شخصیت وی در دامن پر مهر مادر و صاحبه خانم (عمه ایشان)، مرام و منش پدر امام و نحوه شهادت ایشان، حضور امام در کلاس درس مدرس، بررسی شجره نامه اجداد، امام و شرحی از زندگی پدربزرگ ایشان، مراحل آشنایی امام با دختر حاج آقا ثقفی تا ازدواج، از جمله مواردی است که محتوای این داستان را دربر میگیرد.
      

لیست‌های مرتبط به سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد

پست‌های مرتبط به سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد

یادداشت ها

          در این چشم ها قدرت عجیبی است. قدرتی که می تواند جهان را زیر و رو کند...

مانند یقیه نوشته های نادر ابراهیمی دوستش داشتم ولی امامش امام نبود! امام شناس نیستم ولی همین قدر می توانم تشخیص دهم که آقا روح اللهِ نادر ابراهیمی خیلی از امام خمینی دور بود.
دیدار اول: مردی که از فراسوی باور ما می آمد که اصلا به امام شباهت نداشت ( از لحاظ محتوای سخنان ). مثلا:
 یک مریدِ تنها در جهانی چنین پر ازدحام، دلیل حقارت مراد است و نرسیدن به پای آن قله ای که هدف ماست. 
و در جایی دیگر آقای مدرس را سرزنش می کنند که تنها می جنگند. در صورتی که امام بار ها فرمودند که همه ی دنیا یک طرف باشند و من در طرف دیگر، دست از راه حق نمی کشم و 
  ما مکلف به انجام تکلیفیم و به نتیجه کاری نداریم 

روش اثبات خدا را هم در این دیدار به نظرم نمی توان به امام نسبت داد.

دیدار سوم: این دیدار را بیشتر از دو دیدار دیگر دوست داشتم و به همین دلیل به دنبال اصل ماجرا رفتم و خوب تفاوت های بسیار یافتم.
مثلا آقا روح اللهِ داستان، مرحوم مدرس را برای مجلس رفتن، سرزنش می کند. در صورتی که از سخنان امام چیزی دیگری برداشت می شود:
 ... آنها از مدرس مي‌ترسيدند. مدرس يك انسان بود. يك نفري نگذاشت پيش برود كارهاي او راتا وقتي كشتندش، يك نفري غلبه مي‌كرد بر همه‌ي مجلس، بر اهالي كه در مجلس بودند غلبه مي‌كرد، يك نفري، يك نفري تا توي مجلس نبود ( من آن وقت مجلس رفتم، ديدم، براي تماشا، بچه بودم، جوان بودم، رفتم) مجلس آن وقت تا مدرس نبود مثل اينكه چيزي در آن نيست، مثل اينكه محتوا ندارد. مدرس با آن عباي نازك و با آن ـ عرض بكنم ـ‌ قباي كرباسي وقتي وارد مجلس مي‌شد ـ ‌يك مجلس ـ طرحهايي كه در مجلس داده مي‌شد،‌آن كه مخالف بود مدرس مخالفت مي‌كرد و مي‌ماساند مطلب را...
 البته این فقط یک مثال است از تناقضات صحبت های امام با شحصیت آقا روح الله درباره ی آقای مدرس.

تصمیم ندارم تک تک اشکالات کتاب را بیاورم.
 فقط این که آقا روح الله بیشتر از این که امام باشد، انگار خود نادر ابراهیمی است.
و این که برای شناختم امام اوصیکم به خواندن سخنان و نوشته های خودشان.
 اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.
        

12

          «سه دیدار...» کتابی است که نادر ابراهیمی با نوشتنش (یک‌بار دیگر) نشان داد که اهل کارهایی است که غیرممکن به نظر می‌رسند. راستش هنوز هم حتی فکر کردن به نوشتن یا ساختن یک اثر دراماتیک و داستانی از زندگی امام خمینی غیرممکن به نظر می‌رسد؛ کاری که نادر ابراهیمی ۲۰ سال پیش به راحتی انجام داده بود.

این کتاب یک رمان واقعی با سبک و سیاق خاص نادر ابراهیمی از زندگی امام خمینی است. رمانی که در ۳ روایت (دیدار) موازی پیش می‌رود:

*دیدار اول، حال و هوایی عرفانی و استعاری دارد و روایت‌گر رابطه مریدی با مرادش (استعاره از امام) است و درواقع تصویری نسبتا مجرد و انتزاعی از حرکت امام است. این بخش‌ها کوتاه‌تر از بخش‌های دیگرند، با زبان (و اگر درست خاطرم باشد با فونت) متمایزی نوشته شده‌اند و کمی ثقیل‌تر از فصل‌های دیگرند و جان می‌دهند برای استخراج جملات ناب اینستاگرامی مثل . در گوشی اضافه کنم که به شخصه از روی این فصل‌های ۳کای به علاوهٔ ۱ می‌پریدم. اگر حوصله ندارید از روی این فصل‌ها بپرید تا به فصل‌های داستانی‌تر برسید.
*دیدار دوم، دیداری با ریشه‌های امام است. در این فصل‌ها با روح‌الله کوچولوی یتیمی مواجه می‌شویم که زیر دست مادر و عمه‌اش تربیت می‌شود و می‌بالد. هر چند داستان اصلی این فصل‌ها دفاع امام از رعیت‌زاده‌ای در مقابل یک خان‌زاده است، اما با داستان اجداد امام هم در این فصل آشنا می‌شویم.
*دیدار سوم، دیداری با آقا سید روح‌الله جوانی است که به حوزه قم آمده و سرش بدجوری بوی قرمه‌سبزی می‌دهد. در این فصل‌ها امام با آیات عظام بروجردی، مدرس و کاشانی دیدار می‌کند و درباره اوضاع سیاسی کشور تحت زعامت پهلوی‌ها با آن‌ها بحث می‌کند و از آن‌ها درس می‌آموزد؛ بدجوری عاشق می‌شود و ازدواج می‌کند؛ و حتی یک دیدار غیر منتظره خیلی خیلی باحال هم با شاه دارد.

این کتاب را در رده سنی راهنمایی طبقه‌بندی کرده‌ام چرا که هیچ مشکل اخلاقی‌ای نداشت. اتفاقا آموزنده هم بود. فقط باید در نظر بگیرید که شاید بخشی از روایت‌ها پشتوانه تاریخی نداشته باشند (که از نظر آقا نادر درستش هم همین است؛ چرا که: تاریخ بسیار چیزها را نمی داند. تاریخ، به همان نسبت که نمی داند، دروغ می گوید. تاریخ، به همان نسبت که دروغ می گوید، ریاکار و فاسد و ستمگر است). ضمنا یادتان باشد که امام این کتاب عاشق هم می‌شود :).

http://davanevis.blog.ir/post/3-appointments
        

9