بسم رب المهدی
چه بگویم در مورد شخصیت دانشمندی ناشناخته؟ حقیقتا با خواندن زندگینامه و اقدامات ایشان احساس افتخار کردم و احساس شرم که چرا دیر شناختمش؟ امیر توکل کامبوزیا صرفا دانشمند علوم تجربی نبودند بلکه عالم‌دینی هم بودند و تفسیر‌های جالبی ارائه کرده‌اند؛ نظرات‌شان در‌مورد رژیم صهیونیستی و کتابخانه‌ی عظیم‌شان در سیستان و بلوچستان هم جالب بود. آقای خامنه‌ای از ایشان به نیکی یاد کرده‌اند؛ اینطور که یادم هست در دوران تبعیدشان با ایشان ارتباط داشته‌اند.
حتما به خواندنش توصیه می‌کنم و الگوی خوبی هستند.
التماس دعای فرج
      

        بسم رب المهدی
دوست داشتم کتاب را همزمان با سالگرد حادثه‌ی هواپیمای اوکراینی بخوانم اما نشد؛ ابتدای خواندن که متوجه شدم راوی کتاب، پدر شهید است احساس کردم شاید ابعاد عاطفی پرورش داده نشود اما قلم روان آقای جعفری و ارتباطی که میان خاطرات پدر شهید و شهید ایجاد کرده‌اند، به زیبایی اثر افزوده است. 
در بخش‌های مختلف کتاب اشک ریختم، خاطرات اسارت و آزادی پدر شهید در هنگام جنگ‌تحمیلی خود جذابیت خاصی داشت. این کتاب توانست جگر سوختگی یک پدر در فراق فرزند‌بی‌سرش را نمایان کند که همچنان شاکر خداوند هستند و اجازه‌ی سوءاستفاده به دشمنان نمی‌دهد.
با این مصرع  می‌توان حال پدر شهید را توصیف کرد:
 این صبر که من می‌کنم افشردن جان است

التماس دعای فرج
      

        بسم رب المهدی
کتاب زیبایی بود مخصوصا مقاله‌ی شهید. توصیفی که شهید مطهری در مورد شهید دارد، موجب شد شهادت جایگاه ویژه‌ای در ذهن و قلبم  پیدا کند و آرزومند وصال خدا باشم و مشتاق شهادت. 
التماس دعای فرج و شهادت
      

        برای یافتن ایده‌ی فیلم‌کوتاه داستان‌هایش را خواندم و موثر بود وگرنه خیلی جالب نبود.
      

        شخصیت خاصی داشت و واقعا از فرصت‌هایش استفاده می‌کرد. 
      

        کتاب روایتگر زندگی شهیدی است که حاج قاسم وصیت کرده بود کنار ایشان مدفون شوند. شنیدن ویژگی‌های ایشان از زبان شهید سلیمانی مرا ترغیب کرد که کتاب را بخوانم با این شهیدعارف آشنا شوم. فکر نمی‌کنم از خواندنش پشیمان شوید.
      

        بسم رب المهدی
به محبان حضرت زهرا(س) پیشنهاد می‌دهم ابتدا خطبه‌ی فدک را بخوانند سپس این کتاب را مطالعه کنند. قسمت‌هایی از کتاب مرا به یاد استدل‌های خلیفه‌ی اول می‌انداخت که موجب شد هنگام خواندن کتاب، اشک‌هایم جاری شود و خاطرات روضه ی فاطمیه تداعی شود.دیروز به کتابخانه رفته بودم و این کتاب در قسمت پیشنهاد کتابدار قرار داشت؛ چششم به آن افتاد و بغض کردم...
التماس دعای فرج
      

        مقدمه‌ی زیبایی داشت و برای فهم نقاشی‌ها مفید بود. سلیقه‌ام با نقاش شباهت زیادی نداشت و شاید ۲۰ درصد آثار برایم مطلوب بود.
      

        بدون اغراق این کتاب نقش زیادی در آشنایی‌ام با امام باقر و امام صادق داشت و تازه توانستم ارتباط برقرار کنم و صمیمانه دوستشان بدارم. زحمات این ائمه‌ی بزرگوار خوب توصیف شده است.
      

        با خواندن این کتاب، دیدگاهم نسبت به مرگ تغییر پیدا کرد و ترسم تبدیل به آگاهی و آمادگی شد.
      

        زندگینامه‌ی یک شهید متفاوت. شهیدی که اهل افغانستان بود ولی برای اسلام و در دفاع مقدس۸ ساله‌ی ایران به شهادت رسید.
غربت شهید بسیار زیاد بود  زیرا در اتفاقاتی تمام اعضای خانواده‌اش را از دست داده بود به مشهد نزد غریب‌الغربا پناهنده شده بود.
      

        کتاب باصفا و شیرینی بود، طلبه‌ای جوان که با مردم روستای محل تبلیغ همچون خانواده رفتار می‌کند و در حین کار، زندگی و شب‌نشینی‌ها مسئله‌هایشان را پاسخ می‌دهد و محل رجوع می‌شود. اگر الان نمی‌خواندم، دوست داشتم بگذارم برای ماه رمضان تا حالم  بهتر شود.
      

        بانویی مصمم در راه هدف که سختی‌های بسیاری را  تحمل می‌کند، و گورباچوف او را مادر انقلاب می‌نامد. ای کاش امثال این بانو در دهه‌های بعدی انقلاب اسلامی تکثیر می‌شدند اما حیف...
      

        در نوجوانی خواندم  و به نظرم برای افراد مبتدی که می‌خواهند با رسول اکرم آشنا شوند مفید است، و چندین جلدش را هدیه دادم.
      

        
کتاب شبیه جملات قصار و حکمت‌های بزرگان است اما به نظرم تعداد کمی از محتوای کتاب واجد چنین شرایطی بودند. با توجه به حجم کم کتاب، برای یکبار خواندن مناسب است.