بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها

4.5
125 نفر |
34 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

18

خوانده‌ام

253

خواهم خواند

98

کتاب حاضر که جلد اول از مجلد دو جلدى است، داستان‏ بلندى درباره زندگى امام خمینى (ره) است، که نویسنده در آن‏ کوشیده ابعاد مختلف شخصیتى ایشان را در قالب داستان بررسى‏ کند. دوران کودکى امام و شکل ‏گیرى شخصیت وى در دامن پرمهرمادر و صاحبه خانم (عمه ایشان)...

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها

نمایش همه

پست‌های مرتبط به سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها

یادداشت‌های مرتبط به سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها

            در این چشم ها قدرت عجیبی است. قدرتی که می تواند جهان را زیر و رو کند...

مانند یقیه نوشته های نادر ابراهیمی دوستش داشتم ولی امامش امام نبود! امام شناس نیستم ولی همین قدر می توانم تشخیص دهم که آقا روح اللهِ نادر ابراهیمی خیلی از امام خمینی دور بود.
دیدار اول: مردی که از فراسوی باور ما می آمد که اصلا به امام شباهت نداشت ( از لحاظ محتوای سخنان ). مثلا:
 یک مریدِ تنها در جهانی چنین پر ازدحام، دلیل حقارت مراد است و نرسیدن به پای آن قله ای که هدف ماست. 
و در جایی دیگر آقای مدرس را سرزنش می کنند که تنها می جنگند. در صورتی که امام بار ها فرمودند که همه ی دنیا یک طرف باشند و من در طرف دیگر، دست از راه حق نمی کشم و 
  ما مکلف به انجام تکلیفیم و به نتیجه کاری نداریم 

روش اثبات خدا را هم در این دیدار به نظرم نمی توان به امام نسبت داد.

دیدار سوم: این دیدار را بیشتر از دو دیدار دیگر دوست داشتم و به همین دلیل به دنبال اصل ماجرا رفتم و خوب تفاوت های بسیار یافتم.
مثلا آقا روح اللهِ داستان، مرحوم مدرس را برای مجلس رفتن، سرزنش می کند. در صورتی که از سخنان امام چیزی دیگری برداشت می شود:
 ... آنها از مدرس مي‌ترسيدند. مدرس يك انسان بود. يك نفري نگذاشت پيش برود كارهاي او راتا وقتي كشتندش، يك نفري غلبه مي‌كرد بر همه‌ي مجلس، بر اهالي كه در مجلس بودند غلبه مي‌كرد، يك نفري، يك نفري تا توي مجلس نبود ( من آن وقت مجلس رفتم، ديدم، براي تماشا، بچه بودم، جوان بودم، رفتم) مجلس آن وقت تا مدرس نبود مثل اينكه چيزي در آن نيست، مثل اينكه محتوا ندارد. مدرس با آن عباي نازك و با آن ـ عرض بكنم ـ‌ قباي كرباسي وقتي وارد مجلس مي‌شد ـ ‌يك مجلس ـ طرحهايي كه در مجلس داده مي‌شد،‌آن كه مخالف بود مدرس مخالفت مي‌كرد و مي‌ماساند مطلب را...
 البته این فقط یک مثال است از تناقضات صحبت های امام با شحصیت آقا روح الله درباره ی آقای مدرس.

تصمیم ندارم تک تک اشکالات کتاب را بیاورم.
 فقط این که آقا روح الله بیشتر از این که امام باشد، انگار خود نادر ابراهیمی است.
و این که برای شناختم امام اوصیکم به خواندن سخنان و نوشته های خودشان.
 اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.