نرگس سادات فاضلی

نرگس سادات فاضلی

@nagessadat022
عضویت

خرداد 1403

49 دنبال شده

51 دنبال کننده

                "ذریهـ_سادات" 
_کتاب_شده است بخشی از ضرورتِ حیاتم.(: 
              
Nargessada022

یادداشت‌ها

نمایش همه
        از "بازمانده‌روز" نوشتن سخت است، مثلِ خواندنش.
کتابی شخصیت محور است، اتفاقات پرچالشی نداریم و جز در انتهای کتاب،ضربانِ خاصی احساس نمیکنیم. "استیونز" بعد از یک عمر در قامتِ پیش‌خدمت‌ زندگی کردن، حالا سفرکوتاهِ تک نفره ای آغاز کرده است. او همانطور که رو به جلو می رود، در گذشته خود شناور میشود و خاطراتش را مکتوب میکند. چندلایه بودن وجزئیاتِ دقیقِ داستان، نشان از قوی بودنِ قلم نویسنده است.نویسنده ای که برنده جوایز بسیاری بوده است. 
مدت زمان زیادی از خواندن کتاب میگذرد. جزییات کمتری در خاطرم مانده است، اما استیونز اسیر در قوانینِ سخت و غیرقابل انعطاف خود را یادم هست.کسی که تمایلات صحیحش را به سبب تعصب و افراطش در مسئولیت پذیری نادیده میگیرد. 
زبانِ سخت و کلاسیک متن کاملا متناسب با شخصیت و سبک زندگی انگلیس و انگلیسی ها انتخاب شده است، مانند انتخابِ مترجمِ کاربلد که از ادبیاتِ قجری استفاده میکند. 
خوشحال کننده ست که استیونز شرایط بسیار سفر کردن نداشت. سفرِ شش روزه، ساده و بی حاشیه او یک کتابِ ۳۲۰صفحه ای شد، اگر سفری طولانی مدت میرفت، چندجلد کتاب چاپ میشد؟! 🥴

یادداشت کامل و دقیقی نیست، اما یادداشت نوشتن، حتی در حد یک خط برای کتاب های خوانده شده را دوست دارم.(: 

#کتاب‌طور. 
#یادداشت.
#اللهم‌ارزقناسفر. 
      

18

        در "بافته"مردانه بودنِ مبارزه زنان را میخوانید.

سه زن در سه نقطه مختلف جهان، تقدیررا بی چون و چرا نمی پذیرند و تصمیم میگیرند در آن نقش داشته باشند. محتوا شما را در تار و پود مشکلات درگیر نمیکند ولی کشش خوبی دارد. فرم و زبان کتاب،به عنوان یک هنرجوی جای سوال و ابهام زیادی داشت اما به عنوان یک مخاطب عادی، تا حدودی راضی کننده بود. کاش حجم کتاب بیشتر بود و در انتها همه اتفاقات را در یک لقمه به خوردِ مخاطب نمیداد.

خواهرم مدتی قبل نگاه اجمالی به کتاب داشت و پرسید: آیا فمینیستی ست؟! کتاب که تمام نشده بود گفته بودم: نمیدانم. حالا درجواب سوالش باید بگویم: نه! محتوای کتاب، با تعریف من از رویکرد فمینیستی متفاوت است!

در جمع خوانیِ مبنا کتاب را خواندم(البته به مقرری ها پایبند نبودم🙈) تعدادی از ما متفق القول هستیم ک: خداروشکر در هند به دنیا نیامدیم.بااین وجود ذهنم به شدت درگیر است.چرا؟ چطور؟ 

جمعِ زمانی که صرف کتاب کردم حدود دوساعت بود. دوست دارم از نویسنده بپرسم؛ تا به حال به این فکر کردی روایت هر زن را یک کتاب میکردی؟ شاید جالب میشد. 
      

4

        مرد روی تخت بیمارستان است که ما بااو همراه میشویم.مردی که صدایش از حنجره شنیده نمیشود، ما با کلماتِ او همراهیم. 
نمیتواند حرف بزند و فقط با یک چشم میبیند. کسی که تا قبل از آن مردی بلند پرواز، پدری شاد و مدیری موفق بود حالا برای پاک کردن آب دهانِ خود محتاج پرستار است. 
این مرد در همین وضعیت و تنها با پلک زدن کتاب مینویسد، چاپ میکند و به دنیا ثابت میکند "موفقیت" از اراده آدمی نشأت میگیرد.
فیلمی براساسِ زندگی نامه نویسنده را که شروع کردم از وجودِ کتابی با همین عنوان باخبرشدم. نیمی از زمانِ فیلم پیله و پروانه که گذشت، در طاقچه کتاب را جست و جو کردم، خریدم و خواندم.کتاب کم حجم و شسته رفته ای بنظر میرسید.ابتدای کتاب مطابق سکانس های فیلم بود،انگار خودِ فیلمنامه بود اما هرچه میگذشت متفاوت تر میشد.بااین وجود فیلم به کتاب متعهد بود. درنسخه تصویریِ روایت نخواستم خودم را در آن موقعیت تصور کنم اما کلماتِ کتاب مرا مدام تشویق میکردند و من،میترسیدم و راستش هنوز میترسم و فرار میکنم. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7

2

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.