موضوع و راوی کتاب رو که درنظر بگیرید متوجه می‌شید که حتما با کتاب بسیار باارزشی روبه‌رو هستید. کتاب خالی از اشکال نیست. یک سری موارد رو نمی‌شه کاری کرد مثل این‌که بخشی از کتاب به نصایح آیت‌الله بهجت به طلاب برای تبلیغ اختصاص داره اما نمی‌شه ایراد گرفت چون این کتاب از دل بیانات ایشون در مجالس درسشون به طلاب بوده. اما با این‌که سعی شده بیانات مرتب و منظم بشه، تکرار زیاده؛ مخصوصا در قسمت‌ پاورقی که یک سری احادیث بارها آورده شده که دیگه برای بار چندم مطمئنا لازم نیست هرچند خواننده کتاب طلبه نباشد. 
      

        به معنای واقعی کلمه دوست نداشتنی بود این کتاب. مجموعه داستان‌های بی‌سر و ته. بدون جذابیت خاص. شاید یک یا دو داستان قابل تحمل داشته باشه.
      

        کتاب کم حجمیه اما خسته‌کننده. سعی شده پیچیده نوشته بشه که مخاطب رو جذب کنه اما فکر می‌کنم به جای جذب دفع می‌کنه. پر از نوسان و تغییر صحنه. با این‌که ذره‌ای جذابیت به پایان داستان اضافه شده اما خواننده در آخر پشیمون می‌شه از خوندن و با خودش می‌گه همین؟! 
      

        کتاب نا کتاب خوبیه به این دلیل که کمی از گمنامی شهید صدر رو کم میکنه و آشنایی اولیه و کلی از شهید صدر ارائه میده و حداقل هایی از تفاوت های شهید صدر با علمای دیگه و همین طور تفاوت های عراق و ایران رو به نمایش میذاره. 
اما کتاب خوبی نیست چون همه چیز کلی و سطحیه.
اگر قصد آشنایی با این شهید بزرگوار رو دارید میتونید از نا شروع کنید.
      

        احتمالا فیلم این کتاب رو خیلی ها دیده باشن.
کتابی راجع به بیماری فیروز سیستیک که از زاویه دو بیمار با نگاه های متفاوت به بیماریشون و زندگیشون بیان میشه.
اگر به همچین سبکی علاقه داشته باشید میتونید ازش لذت ببرید.
      

        ترجمه، ترجمه خوبیه. اما خود قصه یه جاهایی خیلی خسته و کسل کننده میشه(مخصوصا جاهایی که تماما راجع به عقاید مذهبی نوشته شده) . احساس میکنی نویسنده صرفا نوشته که صفحات بیشتری رو بنویسه.
اما به طور کلی نمره قابل قبولی میگیره.
      

        در عین جذاب بودن روایت، جذابیتی در قلم ندیدم اما به خاطر خود روایت تا آخر پیش رفتم.
      

        قلم نادر ابراهیمی که دیگه نمیشه حرفی راجع بهش زد، اما این کتاب سوژه خیلی خیلی فوق العاده ای داره، آشنایی با ملاصدرا برای مایی که صرفا اسم یک خیابونه برامون خیلی عالی بود.
      

        بهش امتیاز ۵ رو دادم نه به خاطر این که کتاب خیلی خارق العاده ای باشه، به این دلیل که در عین سادگی خیلی خیلی دلچسبه.
قرار نیست با داستان عاشقانه خیلی عجیبی روبه رو بشید اما تک تک کلمات عاشقانه هستن.
با نامه های دو تا عاشق مواجهیم، بانوی قصه در عین این که تو مسائل مختلف مثل سیاست صاحب نظره - و این باعث تفاوتش با خانم های اون دوره س- در برخورد با همسرش یه دختر ساده، لطیف، سنتی و گاها با خرافات زمان خودشه و همین تفاوت ها پریدخت رو جذاب تر می کنه.
      

        قلم، سبک و موضوع متفاوت باعث میشن کتاب خیلی جذاب و متفاوتی باشه. به شدت دوست داشتنیه و هر کتاب باعث میشه منتظر جلد بعد باشیم.
ولی خب اگه با علوم غریبه مشکل دارید آزار دهنده می شه.
برای من طول کشید تا بتونم با ترسم مقابله کنم ولی به شیرینی که از کتاب نصیبم شد، می ارزید.
      

        وقتی اسمش رو شنیدم فکر می کردم قراره با چه کتابی روبرو بشم اما وقتی شروع کردم به خوندن....
اصلا اصلا خوب نیست
صرفا یه سری خاطره های چند خطی نوشته شده!
همین.
      

        از عزیز ترین کتاب هایی که خوندم.
خیلی دوست داشتنی بود و همچنین خیلی خیلی غمگین
بار ها وقتی به اطرافیانم معرفیش می کردم می گفتم از اول کتاب بین هر واژه یک غم خیلی عمیق رو احساس می کردم.
نثر هم نه اونقدر پیچیده و بی سر و ته هست نه خیلی بیش از حد سطحی؛ معمولی و قابل قبوله.
اگر تا حالا نخوندید حتما پیشنهاد می کنم که با سالار همراه بشید :)
      

        از آسیب زا ترین کتاب ها برای جوان ها.
اینقدر که کتاب درگیر روایت های صورتی شده
چیز خیلی خاصی هم از کتاب در نمیاد
چون این که کجا رفتن و چی خوردن پر رنگ تر از مسائل مهمه.
خیلی خیلی خیلی خیلی می تونست بهتر و قوی تر باشه
نثر کتاب هم نثر خیلی خاصی نیست.
      

        برای ما که چیز زیادی از امام موسی صدر نمی دونیم و اونقدر که حواشی زندگی ایشون رو برای ما پررنگ تر از ویژگی های شخصیتی و فعالیت هاشون نشون دادن، این کتاب که از  زبان نزدیک ترین افراد به ایشون نوشته شده خیلی شیرین و دلچسبه.
هر چند که خیلی کوتاهه و بعد از تموم شدن آدم دوست داره باز هم بخونه
      

        کتاب جزئیاتی از سفر تبلیغی یک روحانی به همراه خانواده رو با نثر ساده و شیرین به شما منتقل می کنه. اتفاق ها و چالش هایی که خانواده در این سفر باهاش روبرو میشن جذابه
حجم کتاب هم زیاد نیست که کسل کننده باشه