نوید نظری

نوید نظری

بلاگر
@navidnazari

197 دنبال شده

148 دنبال کننده

            
          

یادداشت‌ها

نمایش همه
                ناسوت،‌ ملکوت و جبروت
این سه کلمه عرفانی فلسفی و الهیاتی توصیف به تمامی است از میدان هماوردی غرب و تجدد و مدرنیته با اسلام و غیب و قیامت!
جهان ناسوتی را باطنی است ملکوتی و حقیقتی است جبروتی
پدیده‌ها، سنت‌ها، قواعد، انسانها و تمدن‌ها همه حقایقی هستند که در ابتدا در جبروت عالم خلق و تحت هدایت الهی قرار گرفته‌اند، اگر چشم باز کنیم سیرت ملکوتی و آن‌جهانی‌شان را خواهیم دید تا اسیر هیبت و شوکت تمثال این جهانی شان نشویم.
همه سعی و تلاش آوینی این است که این سه‌گانه از عالم حقیقت را به ما باز بشناساند. مواجهه او هم با غرب نه از لایه فن‌آوری و ابزار بلکه از سویه تمدنی است. موضوعی که در تمام تاریخ ۳۰۰ ساله آشنایی و تماس با غرب به عنوان یک ماهیت تمدنی مغفول و یا نارسا بوده است.
با این فهم اولیه و ذهنیت کارگشا آن‌وقت راحت‌تر می‌شود نوع نگاه آوینی به امام خمینی، جنگ و رسانه را دریافت.
در تمام قسمت‌های روایت فتح هرچند که نازل‌ترین بروز و کار آوینی است ضمن روایت تاریخ جهاد در راه خدا، ذره‌ای از مظاهر ناسوتی جنگ نظیر توپ و تانک و تفنگ نمایش داده نمی‌شود. چه اینکه او دفاع مقدس را نه درعالم ماده بلکه در عالم جبروت و عقل تحلیل و واگویه می‌کند.
نریشن‌های او در بستر نمایش صحنه‌های ایثار، رشادت  و شجاعت، تهجد و سبک زندگی فرح‌بخش و مومنانه رزمندگان و مجاهدان همه به ماموریت تاریخی اینان در پرتو یک حقیقت ناب اشاره دارد که جهان را صاحبی است خدا نام.
        

10

3

                حاج سیاح مردی خوش ضمیر و خیرخواه است. دیدن خرابی‌های متصل وطن و پیشرفت بی امان خارجه روح او را آزرده است.
تصویرش از رجال سرشناس دینی و دیوانی قاجار خوب، با جزییات و البته طبیعتا همراه با سوگیری‌های خود اوست. هرچند عمده‌ آن‌ها حق و صحیح است. مردی دین‌دار، منصف و اهل رعایت رعایاست. بیگانه‌ستیزی و علاقه به آبادی وطن بدست ابناء ایران در تمام نوشته‌های او موج می‌زند. هر چند قضاوت‌ها و شرح او در مورد مرحوم شیخ فضل‌الله را باید متاثر از خفقان دوره استبداد صغیر و صد البته هجمه اخبار راست و ناراست در آن زمانه دانست؛ مع‌الوصف توام با خطا و کژنگری است.
دوستی و ارادت به مرحوم جلوه فیلسوف شهیر دوره قاجار، سید جمال مصلح بزرگ جهان اسلام در کتاب مشهود است. شرح آداب دیوانی ایران در عهد ناصری و مظفری، توضیح تاریخ اجتماعی ایرانیان و طبقات دیوانی، دینی، نظامی و مردمان عادی در آن، دانش خوبی پیرامون اوضاع ممکلت ایران در این ۳۰ ساله (۱۲۵۵ تا ۱۲۸۸) به دست خواهد داد. اشراف او به تاریخ و کتابت، سیاحت ملل دنیا از امریکا گرفته تا ژاپن و چین باعث می‌شود گزارشات او در خصوص وقایع اولیه دوره ناصری و قتل مرحوم امیرکبیر نیز محل اعتنا بوده این سیاحت‌نامه را تاریخی ۶۰ساله  (۱۲۲۰ تا ۱۲۹۰) نامید.
برخورد او با ناصرالدین شاه و ولیعهد مظفرالدین میرزا، مراودات او با ظل السلطان و امین السلطان بیان تطورات شخصی  و دیوانی‌شان، رفاقت با مردان نیک رفتار عهد قاجار نظیر امین‌الدوله، سعد السطلنه، مشیر‌الملک و امین‌الضرب...ارتباط با برخی علمای بنام و مجتهدان برجسته تبریز و تهران و اصفهان، درگیری‌های او با کامران میرزا نایب‌السلطنه، عین‌‌الدوله و میرزا عبدالله خان والی  و ... همگی نکات مهمی در چرخش تقدیر ایرانیان در مهم‌ترین سال‌های سده نوزدهم میلادی است.
زمانی که در  اروپا انقلاب فرانسه به پیروزی رسید، در ۱۹۰۵ در روسیه تزار ناچار به پذیرش پارلمانی با نام دوما شد، اروپای متحد شده و منسجم بعد از ۱۸۱۵ به سرحدات بلاد عثمانی تازیدن آغازید و بنای تجزیه و انحطاط امپراطوری عثمانی نهادید. دانش و فناوری، ادبیات و علوم اجتماعی، شعر و هنر، فلسفه و حکمت همه جهان آن‌روز را یک داستان کرده بود. در ایران اما جهالت، خرافه‌گری، سستی و کژی، گردن‌کشی حکام و ولایت فروشی والیان، بنای نابودی آبادی‌ها، انقطاع از میراث علمی و تمدنی، استبداد حکومت مرکزی، قحط الرجالی پایتخت، بی‌مبالاتی نظامیان و زبونی حکام سرحدات و تجزیه بی‌ درد و خونریزی ایران کهن و خراسان  قدیم و بریدن مادر میهن از مهد و گهواره سمرقند، بخارا، خیوه و مرو وبلخ، کنار گذاشتن مردان وطن از صناعات، ادبیات،‌ تجارات و ادارات و حتی سرحدات کشور معاصرت تام دارد.
به واقع خواندن این کتاب به فهم درونی و و طنی علل انحطاط ایرانیان مستقل از سیر شگرف‌آسا رشد ملل دنیا و سعایت‌های بیگانگان در حق ایران، کمک شایانی خواهد کرد.
        

3

                داستان دو شهر
دو زندگی
دو  سرزمین 
دو سرگذشت
و دو زن است...
چه اینکه در ادبیات عرب زمان و زمین و سرزمین هر سه زن اند!
جامعه را کالبدی است و روحی باید که کالبد جهان مردانه باشد و 
شاید که روح آن (زمین و زمان) زنانه
زن مادر است، عامل حیات است، عنصر حیات است، مایه حیات است و او خود حیات است.
بی سبب نیست که در الهیات ارباب انواع (رب‌النوع‌ها) در جهان غرب باستان ارباب خلقت و موهبت و حیات زنانند
و در دیانت آلوده شرقیان ملائک و فرشتگان
زن در ادبیات مدرن کلاسیک! (اسمی که من روی داستان‌‌نویسی‌های جدید می‌گذارم و البته همان رمان!) نیز همان است که در اجتماع  همان!
زن جان جهان این کتاب است در شهری زنی جان می‌دهد و در شهری جان می‌ستاند. زمینی روح‌افزا است و زمانی جان‌فرسا! و این همه زنان اند.
اگر قدری ادبی‌تر شد از وضع معیار ؛ خرده‌نگیرند اهل ذوق در خواندن این نوشتار؛ ادای احترامی بود به نثر محترم و ادبیانه نویسنده رمان.
داستان دو شهر تلاقی و تقابل دو زندگی برساخته بر دستان دو زن است یکی همسر و مادر و دختر که روح یک ملت است؛ به او زنده‌اند، رشد می‌کنند، اجتماع می‌شوند و در آخر داستان جان می‌دهند و جان می‌سپارند. این زن مهربان است و بخشنده و خندان
و دیگری زنی است بنیان کن، تند خو و نالان، کینه می‌کارد و انتقام! درو می‌کند، ریشه مرگ را آب می‌دهد و نهال زندگی را زهر
در پایان کتاب هر دو زن به به سنت تاریخ پیروزند و شده آن‌چه که اینان می‌خواسته اند
اما مگر می‌شود کسی مرگ بخواهد و کسی زندگی و هردو مجال توفیق بیابند؟!
.
.
.
پیش‌تر گفتم که زن جان می‌دهد و جان می‌ستاند که او مایه و عنصر حیات است اما نیک‌تر آن است که بگویم همو جان می‌دهد و جان می‌بخشد؛ جان می‌ستاند و جان می‌سپارد در این رمان
مردی به هوای مهر زنی جانش را فدا می‌کند تا زندگی زنی و سرزمینی حیات یابد.
        

15

                آنچه که روشن است، فلسفه غرب، علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی مدرن، علوم جدید و ... در غرب بر بال ادبیات سوار و در تمام قاره سبز پرواز کرده و ره پیموده است.
این اذعان بزرگان عصر روشنگری است که دولتمردان، رعایا و حتی ارباب کلیسا مقهور این یاری ادبیات اند تا سیطره استدلالات  و عقلیات اساتید حکمت و فلسفه.
روشنگری در ابتدا یک سنت فکری انقلابی، خود بسنده، فرد‌گرا و نظم گریز بود که با هنر، ادبیات همراه شد. بعد از  آن رشد و تحول سریع علوم طبیعی و مهندسی که با احتیاط انقلاب می‌نامم ش، توسط کسانی مثل نیوتون و در پی آن کشف و گزارش گزاره‌هایی خلاف سنت‌های رایج و جهانی کلیسای آن روز در نسبت باعلم جدید این شهامت را فیلوزوف‌ها داد که با همین روش و فرایند به نقد و تعریض علوم انسانی شامل تاریخ، مذهب و کلام و فلسفه بروند.
اثبات‌گرایی شمشیر برنده روشنفکران برای از میدان به در بردن هر‌ آنچه ناپسند می‌شمردند شد.
روشنگری هرچند در ابتدا یک سنت فردی بود نمی‌توان جان‌‌مایه آن در رخداد مهم اواخر سده هجدهم یعنی انقلاب فرانسه نادیده گرفت. 
رفته رفته روشنگری از یک نهضت علمی و تفریحی به زبان مشترک اشراف تحصیل کرده، طبقه نوپدید متوسط برساخته از جامعه صنعتی، روشنفکران و مصلحان مذهبی و حتی طبقه کارگر شد.
هر چند شکل‌گیری جامعه‌شناسی مدرن به آن معنا که ما می شناسیم حاصل اواخر قرن ۱۹ و اوایل سده آخرین هزاره دوم است اما الهام‌گیری از علوم طبیعی و زیستی و مواجهه ارگانیک با جامعه به مثابه یک انسان غول‌پیکر را از نگاه پوزیویتیسمی فیلوزوف‌ها دارد. 
این مهم گرانیگاه سایر تحولات بعدی در تولید گزاره‌ها و آیین‌هایی شد که مدعی اداره جامعه و دولت مدرن بعد از  انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه در غیاب قدرت سنت پادشاهی و سیطره مذهبی کلیسا بودند. با این نگاشت دیگر مذهب یا حتی زبان ریسمان اتصال آحاد جامعه به سنت و خاک و آیین نبود.
نظام توزیع کار، میزان پیشرفت در علوم جدید و باور به اعتبار فردباوری و دلیری دانستن به قول کانت محور شکل‌گیری جهان جامعه اروپای بعد از ۱۸۱۵ است.
البته ناگفته پیداست که کسانی چون اگوست کنت چیزهایی هم به این فردباوری و خود بسندگی آن در تحلیل جامعه مدرن افزودند؛ جامعه (هرچند از گفتن این کلمه پرهیز می‌شد)، رفتار، پدیدار و آینده‌‌اش  چیزی بیش از حاصل جمع خطی منش، بینش و کردار جمیع آحاد آن است. چه اینکه در ارگانیسم یک موجود زنده همین است.
مهم‌ترین ضعف این علم جدید در همان ویژگی وراثت‌یافته از روشنگری در یگانگی بخشی به اثبات‌گرایی و تجربه‌ورزی موفق در علوم طبیعی بود که باور داشتند باید همان مبنای تحلیل و پیش‌بینی و اثبات قواعد مرتبط با جامعه باشد.
        

3

                نظرم در مورد کتاب‌ را در پای جلد دوم آوردم. در اینجا اما خواستم اشاره‌ای بکنم به معاصرت پطر و اعقاب نزدیکش با ایران و پادشاهی آن که از سلطان حسین صفوی شروع شده و به نادر ختم می‌شود.
بخش جدی از تصرفات روسیه تزاری از خاک ایران سال‌ها قبل از دوره قاجار و در  اواخر عهد صفوی شروع شده است
سمرقند، خیوه  و شهر دربند تلخ‌گاهی ما در اولین مواجهه با آن امپراطوری است.
هم زمان با دوره ثبات و رشد روسیه در دوره ۵۰ ساله پطر کشور ما دستخوش زهر هرج و مرج و ملوک الطوایفی بوده است تا اینکه نادر موفق شد هم در شمال شرق و هم در شمال غرب روس‌ها را عقب بزند.
خواستم بگویم خود روسیه از مدرنیته و تمدن مصطلح سال‌ها عقب بود که پطر توانست بخشی از شکاف را جبران کند.
خود ما هم سال‌ها از روسیه عقب بودیم! این را گفتم که به سادگی نگوییم به علت بی‌کفایتی شاهان سرزمین‌هاممان را از دست دادیم.
هیچ مملکتی یک شبه بدبخت یا خوشبخت نمی‌شود.
پطر روسیه در دو جنگ بزرگ خود با عثمانی یکی را پیروز و دیگری را شکست خورد اما درس‌های تازه‌ای از آن گرفت.
        

8

باشگاه‌ها

باشگاه کتابخوانی هوگو

350 عضو

کارگران دریا

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

نوید نظری پسندید.
چالش روی دیگر زندگی

روزهای بلند و کشدار آخر بهار و اول تابستان، خنکای باد کولر... بی‌شک موسم چهارمین چالش جمعی بهخوان فرا رسیده است!

105

نوید نظری پسندید.
با این کتاب به یک روز از زندگی هفت کودک از هفت گوشۀ دنیا سفر کنید. کودکانی از هند، ژاپن، اوگاندا، پرو، روسیه، ایتالیا و ایران خودمان (چه اشکال دارد به ایران هم سفر کنید؟ نمی خواهید یک تُک پا تشریف ببرید گرگان؟😉)
آنانیا، کِی، دافینه، ریبالدو، الِگ، رومئو و کیان. خانواده‌شان چندتا عضو دارد و چه شکلی است؟ چه لباس‌هایی می‌پوشند؟ صبحانه و ناهار و شام چی می‌خورند؟ کجا درس می‌خوانند؟ با چه وسیله‌ای به مدرسه می‌روند و از آن برمی‌گردند؟ بعدازظهرها چه کار می‌کنند؟ کدام کارهای خانه به عهده‌شان است؟ شب‌ها روی چی می‌خوابند؟

نویسندهٔ باحال این کتاب تمام این جزئیات را در صفحات هفت قسمتی‌اش به تصویر کشیده و تصاویری پایان‌ناپذیر آفریده که می‌توانید با بچه‌های سه تا صدوسه‌سال!!! بکاویدشان و هربار نکتهٔ تازه‌ای از دلشان دربیاورید. داده‌های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی‌ای که این کتاب در اختیارتان می‌گذارد می‌تواند گفتگوهای پرباری را بین شما و بچه‌ها دربارهٔ تنوع زندگی‌های مردم جهان رقم بزند و پرسش‌های تازه‌ای طرح کند که پیش از دیدن این تصاویر و دانستن آن اطلاعات، ممکن نبود به ذهنتان برسند.

در پایان کتاب دوتا شگفتی در انتظار خوانندگان است که اول از دومی برایتان می‌نویسم:
این هفت کودک واقعی‌اند! یعنی نویسنده واقعاً با هفت کودک از این هفت کشور مکاتبه کرده و از آن‌ها خواسته که یک روز از زندگی‌شان را با عکس و کلمه برایش تعریف کنند. و بعد عکس و کلمه‌های آن‌ها را به این چیزی تبدیل کرده که پیش روی ماست. در آخرین صفحه، تصویر واقعی هر هفت خانواده آمده و می‌توانیم «کیان از ایران» را با پدر و مادر و برادر کوچکترش ببینیم که مثل هزار بچهٔ ایرانی دیگری است که می‌شناسیم و دیده‌ایم. 

و شگفتی دیگر -شگفتی اول- قبل از عکس واقعی بچه‌ها آمده. آخرین پرده از روز بلندی که این هفت کودک سپری کرده‌اند مثل صفحات قبل، یک صفحهٔ هفت قسمتی نیست. آسمان گسترده و وسیعی است که این آدم‌ها با همهٔ تفاوت‌هایشان همه زیر همان می‌خوابند! آسمانی که همه‌جا همان رنگ است و هیچ فرقی بین آدم‌های رنگ‌رنگی که آن پایین خوابیده‌اند نمی‌گذارد...
            با این کتاب به یک روز از زندگی هفت کودک از هفت گوشۀ دنیا سفر کنید. کودکانی از هند، ژاپن، اوگاندا، پرو، روسیه، ایتالیا و ایران خودمان (چه اشکال دارد به ایران هم سفر کنید؟ نمی خواهید یک تُک پا تشریف ببرید گرگان؟😉)
آنانیا، کِی، دافینه، ریبالدو، الِگ، رومئو و کیان. خانواده‌شان چندتا عضو دارد و چه شکلی است؟ چه لباس‌هایی می‌پوشند؟ صبحانه و ناهار و شام چی می‌خورند؟ کجا درس می‌خوانند؟ با چه وسیله‌ای به مدرسه می‌روند و از آن برمی‌گردند؟ بعدازظهرها چه کار می‌کنند؟ کدام کارهای خانه به عهده‌شان است؟ شب‌ها روی چی می‌خوابند؟

نویسندهٔ باحال این کتاب تمام این جزئیات را در صفحات هفت قسمتی‌اش به تصویر کشیده و تصاویری پایان‌ناپذیر آفریده که می‌توانید با بچه‌های سه تا صدوسه‌سال!!! بکاویدشان و هربار نکتهٔ تازه‌ای از دلشان دربیاورید. داده‌های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی‌ای که این کتاب در اختیارتان می‌گذارد می‌تواند گفتگوهای پرباری را بین شما و بچه‌ها دربارهٔ تنوع زندگی‌های مردم جهان رقم بزند و پرسش‌های تازه‌ای طرح کند که پیش از دیدن این تصاویر و دانستن آن اطلاعات، ممکن نبود به ذهنتان برسند.

در پایان کتاب دوتا شگفتی در انتظار خوانندگان است که اول از دومی برایتان می‌نویسم:
این هفت کودک واقعی‌اند! یعنی نویسنده واقعاً با هفت کودک از این هفت کشور مکاتبه کرده و از آن‌ها خواسته که یک روز از زندگی‌شان را با عکس و کلمه برایش تعریف کنند. و بعد عکس و کلمه‌های آن‌ها را به این چیزی تبدیل کرده که پیش روی ماست. در آخرین صفحه، تصویر واقعی هر هفت خانواده آمده و می‌توانیم «کیان از ایران» را با پدر و مادر و برادر کوچکترش ببینیم که مثل هزار بچهٔ ایرانی دیگری است که می‌شناسیم و دیده‌ایم. 

و شگفتی دیگر -شگفتی اول- قبل از عکس واقعی بچه‌ها آمده. آخرین پرده از روز بلندی که این هفت کودک سپری کرده‌اند مثل صفحات قبل، یک صفحهٔ هفت قسمتی نیست. آسمان گسترده و وسیعی است که این آدم‌ها با همهٔ تفاوت‌هایشان همه زیر همان می‌خوابند! آسمانی که همه‌جا همان رنگ است و هیچ فرقی بین آدم‌های رنگ‌رنگی که آن پایین خوابیده‌اند نمی‌گذارد...


          

68

نوید نظری پسندید.

13

نوید نظری پسندید.
            کتاب جالبی بود و البته یه مقدار چاشنی معمایی داشت . 
این یادداشت ممکنه حاوی اسپویل باشه ، پس لطفاً کسانی که قصد خوندن کتاب رو دارن ، نخونن ✨
اول از همه بگم که : داستان راجب پسری هست که دنبال پرونده دختریه که خودکشی کرده ولی از هیچی خبر نداره و از همه کسانی که نیلوفر رو می‌شناختند پرس و جو می‌کنه و خیلی هم خوش خیاله که همه بهش راستشو میگن اما اینطور نیست .
باید راجب نقاط قوت و ضعف کتاب بگم و اول از نقاط قوت شروع میکنم : 
۱- فصل های کتاب کوتاه هستش و حوصله آدم رو سر نمیبره .
۲- داستان کشش خوبی داره و سطح معمای داستان خوبه .
۳- نویسنده مغزش رو برای خلق به دنیای جدید در تهران به کار انداخته .
۴- کتاب کمتر از ۳۰۰ صفحه است که این خودش پیشگیری از ریدینگ اسلامپ شدن می‌تونه باشه .
۵- توی یه قسمت از کتاب به غذای ایرانی اشاره شده اونم کوکو سبزی غذای مورد علاقه من 😁 مخلفات رو توصیف میکرد و البته به همراه نون سنگک جوری که توی اون صفحه احساس میکردم که واقعا دارم یه کتاب ایرانی میخونم و لذت می‌بردم .
۶- نویسنده خیلی قشنگ تونسته عشقی که شهریار نسبت به نیلوفر پیدا کرد رو بیان کنه بدون اینکه اشاره مستقیم کنه .
اما نقاط ضعف کتاب ::
۱- یه سری اتفاقات توی کتاب مبهمه و خواننده نمی‌فهمه بعضی جا ها چه اتفاقی میوفته .
۲- نیلوفر که داستان حول محور اون می‌چرخه خیلی زیبا و بی نقص توصیف شده که این دل خواننده رو میزنه متاسفانه .
۳- شهریار خیلی ساده بود که فکر میکرد اگر قراردادِ بهار رو امضا کنه می‌تونه معمای خودکشی نیلوفر رو بفهمه .
درکل از خوندن این کتاب به هیچ عنوان پیشمون نیستم چون آخر داستان یه غمی احساس کردم و همچنین ترسیدم از چنین آینده ای ؛ آینده ای که مردم کشورمون باید با خرید عشق بتونن احساس عاشقی کنن و تنها چیزی که میتونم بگم اینه که عشق رو با هیچ چیز نمیشه تعویض کرد یا خرید 🩵✨

          

19

بله اما تلگرام یک صنعت روسی نیست بلکه ساخته یک روس است!
نقطه قوت یک رمان روسی و تصویر دقیق ادراک ذهنی

رمان‌های روسی معرکه اند. برعکس سایر صناعات روس‌‌ها در معاصرت ما! داستایوفسکی را باید نویسنده همیشه قلم به دست نامید نه اینکه تنها پرکار باشد بلکه چون جان رمان‌های او گفتگو‌های انسان با خود است. دقیقا جایی که نویسندگان دیگر ساکت اند او در حال نوشتن است. جایی درون خود انسان جدال انسان با خودش

106

نوید نظری پسندید.

9