نوید نظری

نوید نظری

بلاگر
@navidnazari

449 دنبال شده

478 دنبال کننده

                زندگی مکثی است بین دو سجده 
استغفراللهی بگو
باز میگردیم
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
نوید نظری

نوید نظری

20 ساعت پیش

        این کتاب با سایر آثار داستایفسکی تفاوت چشم‌گیر و البته شباهت‌ی نزدیک و ناملموس دارد.
جان‌مایه این کتاب بر خلاف سایر آثار او نه فلسفی و پنهان بلکه اخلاقی و عیان است. پیرنگ داستان گزارشی از ارزش‌ها، باورها، تنگناها و لذات زندگی طبقه متوسط شهری در روسیه تزاری است. آن‌جا که رعایت آداب و شؤون اجتماعی و جایگاه خانواده بر بسیاری موارد دیگر غلبه دارد. در این بین به شکل آشکار طمع، منفعت‌طلبی و ناآرامی این قشر از طبقات روس بیان شده است که از این جهت با سایر آثار داستایفسکی که در پی بیان حقیقتی فلسفی و چارچوبی اجتماعی است تفاوت دارد.
اما آن شباهت ناملموس این است که در اینجا هم در جهان پنهان شده در داستان و روایت، نویسنده در حال پردازش نمادین صورت شخصیت‌هایی از جامعه روسیه است که سیرتی بیش از یک شاهزاده در آستانه زوال عقل، مادری نگران آبروی دخترش، یک دختر پاک و معصوم اما فریب‌خورده و آسیب‌دیده و یک عاشق یاغی دارند. او سعی کرده در این داستان بلند نیز با تکیه بر گفتگوهای درونی (در اینجا خواب) به کنش‌های روانی جامعه روسیه در قبال موضوعات بپردازد؛ چیزی شبیه به همان کار که در قمارباز و یا جنایات و مکافات کرده است.
اینکه دختری خود زخم‌خورده ناجوانمردی کسانی است که دل و امید به آنان بسته است، نهایت تسلیم می‌شود تا خود مرد دیگری را که در روسیه خوش‌نام است فریب دهد.
      

17

نوید نظری

نوید نظری

3 روز پیش

        کامو باور دارد که جهان بی‌معناست و در بی‌هدفی رها شده است.  مورسو شخصیت اصلی این داستان فردی ساده، بی‌حاشیه، بی‌روح و هرهری مسلک است که در عین صداقت، راستگویی و یک‌رنگی به جرم همان خصلت‌های ذاتی‌اش در دادگاهی که مولود جهان مدرن صنعتی و استعماری است محاکمه می‌شود! آن‌هم نه برای قتل مردی عرب که هیچ‌جای داستان نه اسم‌ش را می‌شنویم و نه خانواده‌اش را می‌شناسیم و نه کار و بارش را می‌دانیم.
بلکه بخاطر سردی و مردگی مورسو هنگام مرگ مادرش! دادگاه نیمه استعماری فرانسه او را نه بخاطر قتل یک انسان عرب بلکه بخاطر بی‌توجهی و بی‌حزنی در مرگ مادرش محاکمه می‌کند.
کامو با در بیگانه به شایستگی آغازگر عصر پوچ‌گرایی در ادبیات مدرن است؛ از این رو نباید او را اگزیستانسیالیست بلکه شخصیتی موثر بر این حوزه ادبی و فلسفی دانست. اختلاف بارز او با اصالت وجودی‌ها این است که به ساخت جهانی مبتنی بر منش واراده انسانی، از ورای نیستی و بی‌چیزی جهان باور ندارد بلکه معتقد است این خود یک فریب است که آدمی را می‌فرساید و بایستی با این پوچی و بی‌چیزی خو گرفت.
نثر کتاب تطابق معناداری با پیام داستان و نگرش کامو دارد؛ بی‌آلایش، سرد، بی توضیح اضافی و صحنه‌پردازی و بدون هرگونه غلیان احساسات پیچیده و پیش‌بینی ناپذیر!
مورسوی بیگانه همان کاموست! مردی میانه، عزلت‌گزین و گرد و نه گوشه‌دار! با آن‌که نظریات ضد استعماری و آزادی‌خواهانه‌ای در خصوص اشغال الجزایر دارد اما وقت تنگ اقدام! خواهان ترک مخاصمه و حفظ مصالح طرفین است نه برقراری عدالت و احقاق حقوق مردمان ستمدیده عرب!
این خود، تصویر انکار ناپذیر مردی با افکار پوچ‌گرایانه کاموست.
      

58

        ۱- گشایش: روایتی از پرتگاه عقل و جنون
رمان «جزء از کل» نوشته استیو تولتز، چونان آیینه‌ای هزارپاره است که خواننده را از نخستین سطر، به ژرفای پرتلاطم زندگی، پوچی و معنا، عشق و انزجار، قانون و هرج‌ومرج می‌برد. اثری که با عبور از سطح رویدادها، در لایه‌های عمیق‌تری از روح انسان، فلسفه وجود، و بحران مدرن زیستن ریشه می‌دواند. همه سوالات و ابهامات این کتاب وضعیتی سهل و ممتنع دارد؛ هم سطحی دیوانه‌صورت دارد و هم عمقی شگفتانه سیرت!
۲- معماری روایت و زبان پنهان اندیشه
این رمان با ساختاری غیرخطی و روایتی گاه فلسفی، گاه هذیانی و خودمانی، گاه رندانه و بیگانه، خواننده را از جهان کودکی مارتین دین تا زندان‌های ذهن جسپر همراه می‌سازد. زبان تولتز، آمیخته‌ای از طنازی تلخ، تعلیق روایی و آگاهی فلسفی است؛ لحنی که نه از ژست روشنفکری خالی‌ست و نه از شور ادبی. تشبیهات او خاص و تکرار ناپذیر است؛ جایی در خصوص شمایل صورت کسی آورده است: گوش‌هایش شبیه مردی است که در کوچه باریکی برای عبور یک گاری کثیف به دیوار چسبیده است! یا جای دیگر در توصیف هیبت کسی او را به کت و شلوار نویی که هنوز آهار در بر دارد اما از جالباسی افتاده است مثل زده است! سبک این تشبیهات بدیع و از مایه‌ی فروکاستن انسانی به حالات تحقیر‌آمیزش است.
۳- پژواک فلسفه و تاریکی معنا
در بطن این اثر، اضطراب‌های وجودی و تأملات عمیق فلسفی مارتین دین نه‌تنها شالوده فکری رمان‌اند، بلکه همچون ریسمانی تیره، تمام روایت را در خود می‌پیچند. مارتین، روشنفکری منزوی و مأیوس، با واژگان خود جهان را نقد می‌کند اما خود نیز در برابر پرسش‌هایش بی‌پاسخ می‌ماند. پایان‌بندی ناامیدکننده و تلخ زندگی او، بیش از آنکه ستایش بی‌خدایی باشد، سرگذشت سقوط انسانی‌ست که از معنا بریده اما امیدی نیز در نیافته است. شاید صحنه مرگ او را بتوان پاسداشت نویسنده‌ای دانست بر حقیقت انکار ناپذیر سایه نور خداوندی بر زندگانی بشری!
۴- رسانه، شهرت و توهم حقیقت
شخصیت تری دین، در مرز لرزان قانون و حرمان سوزان شهرت، بدل به نماد بی‌ثباتی ارزش‌های اجتماعی می‌شود. او قهرمانی‌ست برخاسته از هیاهوی رسانه‌ها، نه کنش اخلاقی یا عدالت‌خواهانه. در این میان، تولتز پرده از قدرت ترسناک رسانه در ساختن واقعیت و تحریف اخلاق برمی‌دارد. طنز او، تیز و زخمی‌ست؛ خنده‌ای که در پی‌اش دردی ژرف نهفته. بزهکاری را مسند شهریاری می‌دهند و اصلاح‌گری را سنگ نفرت می‌پراکنند.
۵- تراژدی فرد در دل جامعه
تقابل دیرپای فردگرایی و جمع‌گرایی در این اثر، در ستیز مارتین با جامعه‌اش تبلور یافته است. او همان‌قدر که از جامعه بیزار است، بازتاب انزوای ناشی از ناتوانی در سازش با آن است. جسپر نیز میان این دو قطب، در تلاشی بی‌پایان برای کشف خویشتن خویش سرگردان است. این پرسش در هزارتوی رمان می‌پیچد: در جهانی که یا تو را می‌بلعد یا وادارت می‌کند تظاهر کنی، آیا می‌توان خود بود؟ در مقابل هر قدر پیوندهای سه نسل این خانواده با جامعه و فرهنگ ملی‌شان منقطع است، انرژی و توان‌شان برای درپیوستن با یکدیگر زیاد و تمامی‌ناپذیر است. انگار این پایاب فروخورده در به آغوش کشیدن، مراقبت و فداکاری برای اعضای خانواده تنوره کشیده است.
۶- الهیات خاموش و ایمان فراموش‌شده
اگرچه رمان آشکارا از باور دینی فاصله می‌گیرد، اما پرسش از معنا، نیکی، رستگاری و ریشه‌های رنج، در تار و پود آن تنیده است. مرگ پوچ مارتین شاید فریادی‌ست علیه زیستن بی‌چراغ ایمان، نه در ستایش پوچی، بلکه در هراس از آن. پرسش از خدا، در اینجا فریاد پرسش‌گر انسان تنهاست، نه خطابه‌ای کفرآمیز. تولتز اگرچه صریحاً از خدا سخن نمی‌گوید، اما در سطرسطر کتاب، جای خالی‌اش را فریاد می‌زند.
۷- هویت، نژاد، و غیبت دین
برخلاف بسیاری از آثار پست‌مدرن که به مسئله هویت قومی یا دینی می‌پردازند، این رمان دغدغه‌ای از این دست ندارد. نام خانوادگی دین نیز بیش از آنکه بار مذهبی داشته باشد، طنینی فلسفی دارد. شخصیت‌ها بیش از آنکه یهودی، استرالیایی یا مهاجر باشند، انسان‌هایی‌ هستند در جست‌وجوی معنا و در نبرد با خویشتن. با این همه نمی‌توانم از رگه‌های تاریک و لرزان نژاد پرستی نویسنده علیه اعراب و شرقیان درگذرم که ره تاریک و لغزان است.
۸- واپسین سخن: حقیقتی در هیاهو
جزء از کل بیش از آنکه رمانی در ستایش یا نقد باشد، اثری‌ست در حال طرح پرسش. تولتز با خلق جهانی عبوس، خنده‌دار، تلخ و سرشار از تناقض، خواننده را نه به پاسخی مطمئن، بلکه به سفری بی‌انتها درون خود می‌برد. روایتی برای آن‌کس که از صافی زندگی گذشته، اما هنوز در آتشِ جست‌وجوی معنا می‌سوزد.
خواندن این کتاب نه برای لذت، بلکه برای بیداری است؛ بیداری از خواب هنجارها، رویاهای ساخته شده و تاریکی جهانی بی‌خدا
      

12

        از کجا می‌دانید دیوانه نیستید؟
چه کسی گفته ما عاقلیم و آن‌هایی که در غل و زنجیر کرده‌ایم مجنون‌اند؟
آیا چیزی جز یک قرارداد اجتماعی و قدرت اکثریت این تقسیم را منطقی کرده است؟
کتاب تاریخ جنون میشل فوکو، تنها بررسی تاریخی یک اختلال روانی نیست؛ بلکه کاوشی در تاریخ سرکوب و نظم‌بخشی به غیرعادی‌هاست. فوکو در این اثر، نه‌فقط به سرگذشت بیماران روانی، بلکه به سازوکارهایی می‌پردازد که طی قرون، "جنون" را از یک شگفتی و موهبتی الهی به یک وسوسه شیطانی، سپس نشانه‌ی بیماری و نهایتاً جرم اجتماعی تبدیل کردند. در این بررسی موشکافانه،‌ جنون گاهی التقاط اخلاط و گاهی مرضی روحی و گاهی جرمی برای برهم زدن جامعه قلمداد شده است.
او با نگاهی تاریخی-انتقادی، نشان می‌دهد که چگونه جنون در قرون وسطی نه تنها ننگ نبود، بلکه گاهی نشانه‌ای از قداست یا شهود فراتر از عقل معمول تلقی می‌شد. دلقک‌ها، دیوانگان مقدس، و مجانین عاشق – همه در فرهنگ، هنر و عرفان جایگاه داشتند. اما با ورود به عصر روشنگری، دگرگونی عظیمی رخ داد؛ دیوانگان به حاشیه رانده شدند و درون دیوارهای تیمارستان‌ها محبوس گشتند؛ نه برای درمان، بلکه برای نظم اجتماعی.

📌 فوکو با رد تاریخ‌نگاری پزشکی کلاسیک، نشان می‌دهد که پزشکی، ابزار اصلی سیاست در انقیاد دیوانگان شد. از مالیخولیای شاعرانه گرفته تا مالیای خطرناک اجتماعی، همگی به‌تدریج به پرونده‌هایی در نظام پزشکی-حقوقی سپرده شدند. درمان سنتی جای خود را به حبس، مراقبت اجباری، و نهایتاً دارو و شوک‌درمانی داد.

در این روند، مرز میان «بیمار» و «بزهکار» مبهم شد. جنون، به‌جای آنکه فهمیده شود، کنترل شد. فوکو از این زاویه، دیوانه را نه تنها بیمار، بلکه قربانی سازوکار قدرت معرفی می‌کند؛ قدرتی که در لوای مراقبت، به‌دنبال انضباط، کنترل و حذف تفاوت‌هاست. ابتدا جامعه از این‌که مجانین را کنار بزهکاران زندانی می‌کرد شرمسار بود و سپس بزهکاران از اینکه باید هم‌بند دیوانگان باشند خشم‌گین!
🔍 آنچه تاریخ جنون را متفاوت می‌کند، ارتباط ژرف آن با مفهوم آزادی‌ست. فوکو می‌پرسد: «آیا ما دیوانگان را درمان می‌کنیم یا مطیع می‌خواهیمشان؟» پاسخ او تلخ است: آزادی عقلانی مدرن، بر بنیاد حذف ناخردان بنا شده. و دیوانه، نخستین قربانی این حذف است.
      

33

        تفتیش عقاید به عنوان یکی از سنت‌های خوف‌انگیز و نفرت‌آلود جامعه اروپایی قرون وسطی سهم بسزایی از تصویر‌سازی و روایت‌پردازی آن روزها را دارد. به عنوان هر اتفاق مخوف و رازآلودی گزارش‌های مرتبط با آن آکنده از راست و دروغ‌های متنوع و جالب توجه است.
شکنجه روحی و بعد جسمی مخالفان یکی از سنت‌های امپراطوری روم است که رفته رفته رنگ مذهبی به خود گرفت و پادشاهان  و سلاطین اروپا برای حذف مخالفان خود در پناه قضاوت‌های کلیسا دادگاه‌ها، زندان‌ها  و شکنجه‌گاهای پرشماری را ساخته و افراد بی‌شماری را به قربان‌گاه کشانده و نابود ساختند. بعد از مدتی و با قدرت گرفتن پاپ کاتولیک، کلیسا مستقل از حکومت‌های محلی یا پادشاهان مقتدر، توانست استیلای خود را ضمن حفظ ظاهر صلح‌خواه و خون‌گریز بر این دادگاه‌ها حفظ کند.
دادگاه‌ها در کشورهای کاتولیک نظیر ایتالیا، فرانسه و اسپانیا علیه یهودیان تازه مسیحی شده، مسیحیان پروتستان و بدعت‌گزاران تشکیل می‌شد.
عمده شکنجه‌ها ابتدائا روحی و بعد از جسمی بود. شکنجه‌های روحی باعث می‌شد که افراد مورد بازجویی مجاب شوند دوستان و نزدیکان خودشان را نیز لو بدهند. این وضعیت به قدری در جامعه رعب و وحشت ایجاد کرده بود که خانواده‌ها، نزدیکان‌شان را که در مظان اتهام بودند از ترس شکنجه‌های موحش، به بازجویان و مأموران دادگاه معرفی می‌کردند. 
این جو تاریک و سنگین باعث شده بود برخی شهروندان تسویه حساب‌های شخصی‌شان را هم از مسیر دادگاه می‌کردند! یعنی شبیه شبکه جاسوسی شوروی شهروندان برای تصرف اموال رقیبان و دشمنان خود به آنان اتهام‌های واهی زده و اسیر دادگاه‌های خوف‌ناکشان می‌کردند.
هرچند اسناد کاملی از این وقایع تاریخی در بین نیست اما روایت‌های برخی نجات‌یافتگان و برخی اسناد زندان‌ها تصویری هرچند مبهم اما موحش از آن دوران در ذهن می‌سازد. عمده این تصاویر مربوط به کشور اسپانیاست که هرچند دیرتر از بقیه اروپا به مسیحیت کاتولیک پیوست اما تا اواسط قرن ۱۹ام هم‌چنان دادگاه‌ها در آن بر قرار بود.
دبوراک بکتاش در این کتاب می‌کوشد تفتیش عقاید را نه صرفاً به‌مثابه یک سنت مذهبی، که به‌عنوان یک الگوی سرکوب فراگیر در تاریخ قدرت و سیاست بازخوانی کند؛ الگویی که پژواک‌هایش هنوز هم در جهان معاصر شنیده می‌شود.
      

39

        سوگ سیاوش یکی از بهترین آثار مدرن ایرانیان در توضیح داستان‌های شاهنامه است که ما از آن تنها حماسه را درک می‌کنیم. این کتاب یکی از اصلی‌ترین و بهترین آثار پژوهشی برای درک و ارتقای سطح دانش ما از داستان‌های تاریخی یا اساطیری شاهنامه است. شاهنامه‌ای که حکیم فردوسی بر اساس اختصار و تعهد به چارچوب‌های شعری و ادبی نتوانسته جهان‌واژه‌ها و جهان‌بینی‌های متاثر و مرتبط با آن داستان‌ها، شخصیت‌ها و باور‌ها را به کمال بپرواند.
کتاب پس از شرح مختصر داستان سیاوش و کیخسرو به الهیات کهن ایران از تعلیمات زرتشت، اسناد پهلوی و آیین‌های موجود پرداخته و مفهوم مرگ و زندگی، رستاخیز، خوبی و بدی و زیست جهان ایران بر اساس آنان را شرح داده است. سپس با ورود به داستان سیاوش و شرح شخصیت او، اصول و تمایلات‌ش، ریشه‌های نوع زندگی و کنش سیاوش در نسبت با ایرانیان و تورانیان را واگویه نموده است.
این قسمت با شخصیت‌پردازی و شخصیت‌شناسی دقیق کاوس‌شاه، افراسیاب، سودابه، پیران و گرسیوز به کمال و اوج درخشش می‌رسد. با پردازش عمیق اینان مسیر برای توضیح و تشریح رفتار و منش کیخسرو و درک تفاوت‌های اقتضایی و ماهوی منش او با پدرش هموار و باز خواهد شد. برای مثال مسکوب در این‌جا شرح می‌دهد که عشق سودابه به سیاوش، با مهر رودابه زال و تهمینه به رستم چه فرق می‌کند؟ پرهیز سیاوش از او نه تنها بر پایه وفاداری به پدر یا نیک‌سیرتی بلکه بخاطر درک او از قدرت‌طلبی و ناپاکی این ابراز محبت است. آن‌جا که سودابه در پاسخ به پرسش سیاوش که پدرم را چه میکنی؟ می‌گوید: تن من هم اینک توراست! به سیاوش می‌گوید هم تورا می‌خواهم و هم پدرت را در واقع او دنبال این است که بعد از مرگ کاوس‌شاه، امکان قدرت و جلالت برایش باقی بماند.
مرگ آرزو‌ها، ارزش‌های یک ملت که گاهی در فقدان و شهادت یک قهرمان بروز می‌یابد، بر اساس جهان‌بینی آن ملت در رستخیز دوباره آنان و قهرمان نوپدید خود را نشان می‌دهد و بر این اساس مرگ سیاوش نه تنها یک تراژدی بلکه فقدان معنا و میراث جمعی است. از این رو کنش ایرانیان و بازپس‌ستاندن انتقام قهرمان ایران زمین از تورانیان به رهبری کیخسرو، برآمده از روح ایرانی و فرهنگ و منش آن است. طرفه آن‌که این انتقام تفاوت‌هایی با قابل توجهی با رفتار و قیام منوچهر نواده ایرج از تورانیان دارد. وقتی کیخسرو را نواده کاوس و منوچهر را نواده ایرج بدانیم این رفتار‌ها تو جهان متفاوت را رقم خواهد زد.
انتقام ایرج برخاسته از خون، ابتدایی و ساده است در حالیکه رستخیز کیخسرو الهی، اجتماعی و مبتنی بر عدالت کیهانی است. در این قیام حتی شخصیت محبوب و ممتاز شاهنامه یعنی رستم دستان نقشی کناری و تکمیل‌کننده دارد؛ کسی‌که نقطه اتکا و امید ایرانیان در محو تهدید‌های بیرونی و کژی‌های درونی است.
لحن کتاب متاثر از سبک شاهنامه‌،‌ کهن، ادبی و قدری سخت و غیر روان است که با توجه به موضوع کتاب و خواستگاه‌ نظری نویسنده منطقی و اتفاقا مطلوب می‌نماید.
خواندن این کتاب را به همه شاهنامه دوستان و ایران‌خواهان پیش‌کش می‌کنم. در روزگاری که نسل نو ایرانیان دچار بیگانگی از میراث گذشته خویشتن است، این پیش‌کش بجز بهره‌مندی و لذت ادبی ما را با تاریخ پیشنیان مبتنی بر جهان‌بینی و فلسفه ایشان آشنا می‌کند.
      

38

        کتاب سمرقند اثر یک نویسنده لبنانی فرانسوی است که هم پابستگی‌های شرقی دارد و هم دل‌بستگی‌های غربی!
امین معلوف در این کتاب تلاش کرده با تکیه بر روایت زندگی یکی از چهره‌های معروف و خوش‌نام مشرق زمین در مغرب‌ عالم، پیوندی را بین حکمت بدیع و نوآورانه خیام در هزار سال قبل با زندگی اکنون ما پدید آورد. در این بین برای محکم‌کاری پلی هم در سده‌ ۱۹ و عهد ناصری و مشروطه در ایران زده است.
نویسنده در بستر روایت زندگی حکیم عمر خیام و بررسی آراء و اندیشه‌های او اشاره‌ای به ایران عهد سلجوقی و درگیری‌های سلجوقیان خصوصا خواجه نظام‌الملک و حسن صباح نموده است.
در سمرقند، خیام نه تنها یک شاعر بلکه یک اندیشمند، فیلسوف و انسان آزاداندیش است که با قدرت و تعصب مبارزه می‌کند. انتخاب بازه‌های زمانی سلجوقی و ناصری در این کتاب به خوبی توانسته است تضاد دو دوره تمدنی در جهان ایران را به نمایش بگذارد. هم‌چنین این سفر تاریخی تضاد و تمایزاتی را هم بین تمدن غرب و شرق و یا مدرنیته و سنت پدید آورده است.
معلوف با لحنی شاعرانه ضمن حفظ کشندگی داستان زندگی خیام و بعد سرگذشت کتاب او در ایران  قاجاری و کشتی تایتانیک، تا حد خوبی پایبندی خود را به تاریخ و روایات مستند حفظ کرده است. کج‌نگری‌های او به نقش روحانیت در عصر مشروطه بیشتر ناشی از روایت مستشرقان غربی و سو‌گیری‌های آنان است لذا در برابر خود کتاب قابل بخشش است. با این همه روایت او از خیام بیش از آن‌ که خورند شرق، ایران و اسلام باشد خوشایند غرب و عصر روامداری و تکثر‌گرایی است.
در بخش نگارش تاریخ قاجاری و بیان سرگذشت اثر نایاب دست‌نوشته خیام، بن‌مایه روایت هر چند در بوستان عاشقی اما با نگاه روشنفکری است. نویسنده در این قسمت ضمن اشاره به حضور رنج‌آور  قدرت‌های خارجی در ایران که نمایانده روح شرقی و ضداستعماری اوست به توصیف فضای نخوت، نومیدی و سرخوردگی ایرانیان پرداخته است.
هنرمندی نویسنده در بخش‌های پایانی کتاب به اوج خود می‌رسد او ضمن اشاره‌های مکرر به ارزشمندی اثر خیام و تمنای بازگشت ایرانیان به گذشته درخشان خویش، با غرق کردن نسخه دست‌نویس او همراه کشتی تایتانیک از نابودی و حسرت امکان احیای یک امر ایرانی در جهان معاصر سخن گفته است.
فقدان میراث علمی و حکمی ایرانیت تابناک، در پهنه قله و سرآمد فناوری غرب یعنی کشتی تایتانیک اشاره تحسین‌برانگیز نویسنده به بی‌فایدگی توجه به غرب و رویگردانی از پیشینه مشرق زمین است. این باور آن‌جا عمیق می‌شود که همزمان با این فاجعه، شیرین‌بانوی شاهزاده مترقی ایرانی نیز به یک‌باره از جهان ناپدید می‌شود. شیرین در این کتاب نماد مادر میهن و امکان زایش دوباره ایران و ققنوس سربلندی و کام‌روایی وطن است.
معلوف هرچند مسیحی اما در این اثر همراهی همد‌لانه‌ای را با  اسلام و مسلمانان داشته است.
سمرقند امین معلوف، نه فقط شرحی بر خیام و تاریخ ایران، بلکه آیینه‌ای برای نگریستن به سرنوشت روشنفکری، وطن و میراثی است که اگر فرونشیند، جهانی را با حسرتی خاموش ترک خواهد کرد. حال آن‌که می ‌توانست انسان ایرانی به تارک بلند کمال برکشیده و بر تخت کامروایی بنشاند.
      

11

        تأملی انتقادی و ادبی بر رمان «جزء از کل» اثر استیو تولتز
۱- گشایش: روایتی از پرتگاه عقل و جنون
رمان «جزء از کل» نوشته استیو تولتز، چونان آیینه‌ای هزارپاره است که خواننده را از نخستین سطر، به ژرفای پرتلاطم زندگی، پوچی و معنا، عشق و انزجار، قانون و هرج‌ومرج می‌برد. اثری که با عبور از سطح رویدادها، در لایه‌های عمیق‌تری از روح انسان، فلسفه وجود، و بحران مدرن زیستن ریشه می‌دواند.
۲- معماری روایت و زبان پنهان اندیشه
این رمان با ساختاری غیرخطی و روایتی گاه فلسفی، گاه هذیانی، و گاه رندانه، خواننده را از جهان کودکی مارتین دین تا زندان‌های ذهن جسپر همراه می‌سازد. زبان تولتز، آمیخته‌ای از طنازی تلخ، تعلیق روایی و آگاهی فلسفی است؛ لحنی که نه از ژست روشنفکری خالی‌ست و نه از شور ادبی. تشبیهات او خاص و تکرار ناپذیر است؛ جایی در خصوص شمایل صورت کسی آورده است: گوش‌هایش شبیه مردی است که در کوچه باریکی برای عبور یک گاری کثیف به دیوار چسبیده است! یا جای دیگر در توصیف هیبت کسی او را به کت و شلوار نویی که هنوز آهار در بر دارد اما از جالباسی افتاده است مثل زده است! سبک این تشبیهات بدیع و از مایه فروکاستن انسانی به حالات تحقیر‌آمیزش است.
۳- پژواک فلسفه و تاریکی معنا
در بطن این اثر، اضطراب‌های وجودی و تأملات عمیق فلسفی مارتین دین نه‌تنها شالوده فکری رمان‌اند، بلکه همچون ریسمانی تیره، تمام روایت را در خود می‌پیچند. مارتین، روشنفکری منزوی و مأیوس، با واژگان خود جهان را نقد می‌کند اما خود نیز در برابر پرسش‌هایش بی‌پاسخ می‌ماند. پایان‌بندی ناامیدکننده و تلخ زندگی او، بیش از آنکه ستایش بی‌خدایی باشد، سرگذشت سقوط انسانی‌ست که از معنا بریده اما امیدی نیز در نیافته است. شاید صحنه مرگ او را بتوان پاسداشت نویسنده‌ای دانست بر حقیقت انکار ناپذیر سایه نور خداوندی بر زندگی بشری!
۴- رسانه، شهرت و توهم حقیقت
شخصیت تری دین، در مرز لرزان قانون و حرمان سوزان شهرت، بدل به نماد بی‌ثباتی ارزش‌های اجتماعی می‌شود. او قهرمانی‌ست برخاسته از هیاهوی رسانه‌ها، نه کنش اخلاقی یا عدالت‌خواهانه. در این میان، تولتز پرده از قدرت ترسناک رسانه در ساختن واقعیت و تحریف اخلاق برمی‌دارد. طنز او، تیز و زخمی‌ست؛ خنده‌ای که در پی‌اش دردی ژرف نهفته.
۵- تراژدی فرد در دل جامعه
تقابل دیرپای فردگرایی و جمع‌گرایی در این اثر، در ستیز مارتین با جامعه‌اش تبلور یافته است. او همان‌قدر که از جامعه بیزار است، به‌نوعی بازتاب انزوای ناشی از ناتوانی در سازش با آن است. جسپر نیز میان این دو قطب، در تلاشی بی‌پایان برای کشف خویشتن خویش سرگردان است. این پرسش در سراسر رمان می‌پیچد: در جهانی که یا تو را می‌بلعد یا وادارت می‌کند تظاهر کنی، آیا می‌توان خود بود؟ در مقابل هر قدر پیوندهای سه نسل این خانواده با جامعه و فرهنگ ملی‌شان منقطع است، انرژی و توان‌شان برای درپیوستن با یکدیگر زیاد و تمامی‌ناپذیر است. انگار این پایاب فروخورده در به آغوش کشیدن، مراقبت و فداکاری برای اعضای خانواده تنوره کشیده است.
۶- الهیات خاموش و ایمان فراموش‌شده
اگرچه رمان آشکارا از باور دینی فاصله می‌گیرد، اما پرسش از معنا، نیکی، رستگاری و ریشه‌های رنج، در تار و پود آن تنیده است. مرگ پوچ مارتین شاید فریادی‌ست علیه زیستن بی‌چراغ ایمان، نه در ستایش پوچی، بلکه در هراس از آن. پرسش از خدا، در اینجا فریاد پرسش‌گر انسان تنهاست، نه خطابه‌ای کفرآمیز. تولتز اگرچه صریحاً از خدا سخن نمی‌گوید، اما در سطرسطر کتاب، جای خالی‌اش را فریاد می‌زند
۷- هویت، نژاد، و غیبت دین
برخلاف بسیاری از آثار پست‌مدرن که به مسئله هویت قومی یا دینی می‌پردازند، این رمان دغدغه‌ای از این دست ندارد. نام خانوادگی دین نیز بیش از آنکه بار مذهبی داشته باشد، طنینی فلسفی دارد. شخصیت‌ها بیش از آنکه یهودی، استرالیایی یا مهاجر باشند، انسان‌هایی‌ هستند در جست‌وجوی معنا و در نبرد با خویشتن. با این همه نمی‌توانم از رگه‌های تاریک و لغزان نژاد پرستی نویسنده علیه اعراب و شرقیان درگذرم که ره تاریک و لغزان است.
۸- واپسین سخن: حقیقتی در هیاهو
جزء از کل بیش از آنکه رمانی در ستایش یا نقد باشد، اثری‌ست در حال طرح پرسش. تولتز با خلق جهانی عبوس، خنده‌دار، تلخ و سرشار از تناقض، خواننده را نه به پاسخی مطمئن، بلکه به سفری بی‌انتها درون خود می‌برد. روایتی برای آن‌کس که از صافی زندگی گذشته، اما هنوز در آتشِ جست‌وجوی معنا می‌سوزد.
خواندن این کتاب نه برای لذت، بلکه برای بیداری است؛ بیداری از خواب هنجارها، رویاهای ساخته شده و تاریکی جهانی بی‌خدا
      

22

        عزم آن دارم که امشب نیمه مست! پای‌کوبان شیشه دردی به دست!
سر به بازار قلندر در نهم! پس به یک ساعت ببازم هرچه هست!
شوخی کردم 
عزم دارم به بازار بروم و هفت کتاب از مورخ هفت‌دوست کشورمان را بخرم و در هفت ماه آینده بخوانم!
اولین آن‌ها پاریز تا پاریس او بود که در غالب یک یا چند سفرنامه به شرح سیمای جغرافیا و صدای تاریخ مناطقی چون عراق و بین‌النهرین، سند و پاکستان، رومانی و اتریش و در نهایت پاریس بلژیک پرداخته شده است.
کتاب‌های باستانی پاریزی کشکولند! منتها کمی مدرن‌تر از اجدادشان در عصر صفوی؛ تاریخ دارند و جغرافیا، ادبیات و فرهنگ ملل، سیاست‌نامه و آداب کشورداری البته با کمی چاشنی طنز و کلام خودمانی!
از خواندن کتاب‌های او خسته نمی‌شوید؛ چه اینکه توضیحات مفصل اولا به خودی خود جذابند و ثانیا مختارید کشکول‌وار از روی آن بپرید و راه رسیدن به پاریس را کوتاه کنید!
بخش اول کتاب شرح سفر پاریزی به سرزمین عراق و زیارت عتبات است. حسن هم‌سفری با پاریزی در چند چیز است.
اول اینکه با خوانش سفرنامه او تنها با راوی در جغرافیا ره‌گذر نیستید بلکه در تاریخ هم‌سفرید. او در شرح بلاد، ساباط و رباط تنها به توصیف وضع و کیفیت آن‌ها بسنده نکرده بلکه سرگذشت آن نقاط را در طول تاریخ بازگو می‌کند.
دوم اشراف توامان او به اوضاع حالیه و احوال ماضیه سرزمین‌هاست که خواهید توانست در کنار شرح تاریخی او از ایوان کسری، طنزواره سیاسی او از جمهوری‌های مادام‌العمر عربی را نیاز بهتر بشناسید.
سوم ذوقیات فلسفی و ادبی پاریزی است که خصوصا در سفرنامه‌ها به کار می‌آید و باعث می‌شود ریشه باستانی! و مشترک لغات، فرهنگ مشترک و حکمت وقایع و آداب اجتماعی و تمدنی را بهتر باز شناسید.
بخش اول کتاب علاوه بر شرح سفر به آستان پاک ذوات مقدس،‌ شامل توصیف شهر‌های عراق، وضعیت اقتصادی، آداب اجتماعی، رودها و باغات و صناعات، دانشگاه‌ها و دولت آن دیار گزارش شده است.
سفر به سرزمین پاکستان و دیدار شهرهای پیشاور،‌ کراچی، لاهور و پایتخت و گزارش نابسامانی زبان فارسی در سرزمین هند و سند گنج قسمت دوم کتاب است. اشاره به اشتراکات فرهنگی، داستان کشورگشایی‌های محمود غزنوی و بعدها نادرشاه در هند، دیدار فارسی‌دوستان و جنگ نابرابر زبان انگلیسی با اردو و بعد از آن فارسی ...
که اگر پشتیبان اردو بودیم در برابر غارت انگلیسی، الان فارسی بیشتری در هند و سند باقی مانده بود.
در نهایت سفرنامه به بخارست، استانبول، وین، بروکسل، استکهلم و پاریس ختم می‌شود. در این‌جا نیز باستانی پی زبان فارسی و تمدن ایرانی را می‌گیرد، آن‌زمان که از جیحون تا سند و از فرات تا دانوب گسترده شده بود!
      

43

        بالاخره مجموعه تاریخی ۴۰۰۰ صفحه‌ای دوما تمام شد! خدا رحم کند به سه تفنگدار ۶۰۰۰ صفحه‌ای!
قبل از هر چیز سپاسگزارم از دوست خوبم محمدرضا خطیب بابت پیشنهاد و تقدیم این کتاب!
این مجموعه که در نسخ مختلف معمولا در سه مجلد ملکه مارگو، آن ۴۵ نفر و ملکه مون‌ سو رو نیز چاپ شده است،‌ گزارش ایام پادشاهی شارل نهم و هانری سوم و به معنای دیگر پایان دودمان والوا و آغاز سلطنت بوربون‌ها و هانری چهارم است.
کتاب با روایت واقعه هولناک کشتار سن بارتلمی آغاز و در خلال چندین ماجرای عشقی به شرح اتحادیه مقدس کاتولیک‌ها، روابط لهستان و بلژیک و انگلستان و اسپانیا با خاندان پادشاهی فرانسه، نزاع و درگیری در خانواده سلطنتی، روابط مخفی عاشقانه و دوئل‌های مردانه در پی آن، شرح مختصر کنت و بارون‌نشین‌های فرانسه،‌ توصیف مهمان‌خانه‌ها،‌ صومعه‌ها و راه‌های این کشور و ... پی گرفته می‌شود.
فراز پایانی کتاب داستان هم‌دستی بلژیک و اسپانیا در شمال و جنوب فرانسه برای شکستن و فرو ریختن دودمان سلطنتی فرانسه است. شخصیت‌های اصلی این رمان ملکه مرموز و قدرتمند کاترین مدیسی و سه پسرش، هانری دو ناوار، ملکه مارگو،‌ شیکو همدم هانری سوم، گورن فلو، دوک دگیز و تعدادی اصیل‌زاده و کنت هستند که دوما با مدد از درام‌های اختصاصی توانسته بار این ۴۰۰۰ صفحه را بر دوش آنان بگذارد.
نثر کتاب روان، توصیف‌گرا و تقریبا عاری از هرگونه ابداع ادبی پیچیده است. سبک دیالوگ مستقیم و دنبال‌کننده و بدور از هر گونه ابهام و تنیدگی است. به همین دلیل خوانش این ۸ جلد راحت،‌ نشاط‌آور و پیش‌برنده است. توضیحات حاشیه طوری در کنار متن آمده است  که در صورت عدم علاقه قادر به نادیدن‌شان هستید.
شاید اگر در کشور ما هم دومایی بود و تاریخ سده‌ها و دوره‌های مختلف کشورمان را در سایه رمانی عشقی تاریخی روایت می‌کرد،‌ شاهد این  بیگانگی از تاریخ در میهن‌مان نبودیم.
      

18

        صبحانه در تیفانی روایت نوع غالب زندگی آمریکایی است؛ رهایی، آزادی، ماجراجویی و در عین حال روحی ناآرام در جستجوی مأوایی برای آرمیدن خویشتن خویش!
در این صورت‌بندی «تیفانی» نه فقط یک فروشگاه لوکس جواهرفروشی که حس تجمل‌گرایی زندگی آمریکایی را ارضا می‌کند بلکه نمادی از آرامش، امنیت و البته ابراز بی‌نیازی است؛ چه اینکه کسانی شانس خرید در آن‌جا را دارند که در زندگی غنی باشند. تیفانی در مسیر رویای ثروت و زندگی اشرافی، روزنه‌ای برای فرار از دنیای آشفته بیرون است چون در آن‌جا جهان بی نگرانی و تشویش در گرد خویش می‌چرخد! برای هالی آن‌جا نه یک آرمان‌شهر بلکه یک سراب است ؛ جایی که هرگز به آن تعلق ندارد، اما تصور می‌کند که اگر به تیفانی برسد، ناآرامی‌اش پایان خواهد یافت.
صبحانه در تیفانی داستان زندگی دختری است سرکش و آزاد که نماینده تمام‌عیار زندگی آمریکایی است که هم نمی‌تواند در زندگی‌ بیارامد و هم قادر به ترک ماجراجویی‌هایش نیست و هم این بی‌سر و سودایی جز سرگردانی و وحشتش نیفزاید.
نثر کتاب بدیع، روان و کشنده است. از این جهت در خورد تحسین و احترام جداگانه‌ای است به نظر من شهرت کتاب  همان‌قدر که در گرو این نثر بدیع  و ساختار روایی بروز است رهین آن بی‌هوایی و رهندگی قهرمانش نیز هست. قهرمانی که به مدد قلم نویسنده پیش‌بینی ناپذیر، معما‌گونه و مهیج به تصویر کشیده شده است.
      

62

        شاهرخ مسکوب را با شاهنامه‌پژوهی شناختم. بعد‌ها با خواندن ترجمه خوشه‌های خشم از نثرش لذت بردم و بعدترها مسافرخانه و ....
خاطرات خود نوشت او که در در بازه سال‌های منتهی به انقلاب از سر گرفته شده و تا اواخر عمرش ادامه داشته است، از جهات مختلفی با ارزش و قابل احترام است. 
اول خواندن خاطرات افراد پرکار، خوش‌فکر و اهل قریحه خصوصا آن‌ها که دست‌رنج‌شان را دیدی باعث می‌شود فرصت فهم زیست‌شان را هم بیابی.
دوم، روز‌ها در راه مسیر تطور و تحول و تغییر یک نویسنده روشنفکر چپ در طول دسته‌کم سه دهه از تاریخ ایران را به دست می‌دهد. شاید هم باید گفت تغییر و تطور و تحول سه دهه از تاریخ ایران! البته برای اینکه به کسی بر نخورد نه ایران و نه مسکوب! تغییر و تطور و تحول نگاه مسکوب به ایران! این قسمت از قیام و مبارزه با حکومت پهلوی شروع شده و با روزهای انقلاب به اوج مستی و خوشی رسیده است؛ جایی در روزهای بعد از ۲۲بهمن ۵۷ او می‌گوید:« این بهترین روز زندگی من است و حس می‌کنم که ایران دارد زندگی می‌کند» این قسمت کتاب نگاه روشنفکران و نویسندگان چپ حزبی و غیرحزبی به جمهوری اسلامی را به خوبی در بر گرفته است که خود را با حکومت جدید  و رهبری دینی آن در جنگ با امپریالیسم جهانی هم‌پیمان می‌بینند! روزهای ماه عسل برای مسکوب و انقلاب زود به پایان می‌رسد و می‌توان او را از جمله کسانی دانست که در همان‌ سال‌های اول از انقلاب بریده‌اند. اما در این بین گزارش‌های او در خصوص وقایع انقلاب، تغییر نگاه روشنفکران، چرخش و سقوط قهقرایی رجوی و مجاهدین، آلام و آمال نویسندگان در این سال‌ها درس‌آموز و کمک کننده است. نظرات او در مورد افرادی زیادی از جمله کسروی،‌ هدایت، بزرگ علوی، خلیل ملکی، عباس زریاب خویی، احسان طبری، یوسف اسحاق‌پور، داریوش شایگان، سیاوش کسرایی،‌ مرتضی کیوان و ده‌ها نفر دیگر از جمله ه، الف، فلانی و ....هم در بر گیرنده نقدهای ادبی و علمی و هم دارای نگاه به زوایای زندگی شخصی اینان است.
سوم، سبک نوشتاری او  هر چند ثابت نیست اما به خصوص است. این روز نوشت با اختصار روزهای اولیه و فاصله معنی‌دار یادداشت‌ها شروع شده و در اواخر به ساغر صبح و شام به هم نزدیک و در پیمانه متن پرتر می‌شود. به نظر می‌رسد دهه ۶۰ که اوج پرکاری علمی اوست انگیزه بازگویی همه چیز را در قالب خاطرات از او می‌گیرد و هر قدر به اواخر عمر نزدیک می‌شود و امیدش به اتمام کارهای نیمه‌کاره کمتر، نظرات و نگاه‌های علمی‌ش را نیز در پس خاطرات روز‌نوشت منتشر می‌کند. لذا اگر از شروع خوب و موثر کتاب که البته رهین هم‌زمانی با مهم‌ترین وقایع تاریخ ایران است بگذریم،‌ کتاب هر قدر به پایان نزدیک می‌شود بهتر می‌شود.
چهارم، رابطه مسکوب با دوستان، همکاران،‌ رقبا و از همه جالب‌تر خانواده یعنی خواهر و همسر و دختر و پسر است. درک من از او بعد از خوانش سطور میانی کتاب،‌ دوستی مهربان،‌ همسری سازش‌کار، پدری نمونه و فرزندی قدر‌شناس و همکاری با تعهد بود. مکالمات او با دخترش غزاله خصوصا در ایام کودکی و نونهالی خواندنی و لذت‌بخش است. جالب آنکه مسکوب خود به این بخش نظر داشته و بدون تغییر خاصی آن را منتشر کرده که گوی شفافی باشد، گویای حال و هوای دختری نونهال و جهان او و پدرش!
پنجم، خلق آزادگی، ظلم‌ستیزی و عدالت‌پیشگی توأم با انصاف اوست. هر چند از اول بریدگان انقلاب است اما هرگز در عوض بغض جمهوری اسلامی تن به  تایید و تمکین همکاری با مجاهدین و از آن بدتر سفید‌شویی رابطه برخی کسان با صدام بعثی نمی‌دهد. او منتقد رفتار ضد انسانی رژیم نژادپرست اسرائیل با اعراب فلسطینی، جنایت‌های امریکا و روسیه در جهان اطرافشان، تصویب بودجه سیا برای دخالت در امور ایران است. شاهرخ مسکوب این مخالفت را حتی به فضای ادبی و علمی هم کشانده است و از گزارش تاریخی رادیو اسرائیل در خصوص ظلم اعراب به ایرانیان در اثنای نسل‌کشی فلسطینیان بر‌آشفته و این دو رنگی‌ را بر نمی‌تابد.
ششم، روزنوشت‌ها گاهی خیلی شخصی و برای خود است و گاهی هم‌چون رسالت روشنفکری در نسبت با آینده‌گان! از این انتخاب و تردید که بگذریم نقد جدی این است که بسیاری از وقایع مهم تاریخ ایرانیان از خوب و بد جایی به دفتر خاطرات یک ایران‌دوست ندارد! آغاز جنگ، سقوط خرمشهر، قتل‌عام و اسارت زنان در برخی روستاهای خوزستان، بمباران شیمیایی،‌ وفات امام و ... جایی در نوشته‌های شخصی او ندارد که از نگاه ارزیابانه به خاطرات یک نویسنده و فعال اجتماعی، نقص محسوب می‌شود. چه اینکه خاطرات را برای خواندن می‌نویسند و نظر چونان اینانی، برای خوانندگان مهم است.
کلام آخر اینکه مستقل از یک اثر که می‌شود آن را در جرگه ادبیات (زندگی‌نامه) گنجاند، روزها در راه یک نیم‌اثر پژوهشی و تاریخ‌نگارانه از احوال ایران و خصوصا روشنفکران چپ دهه‌های متوالی نیز هست.
      

42

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

داستان دو شهرچشم هایشجای خالی سلوچ

سیاهه سیاحت و سیر وسلوک یا سیمای سحر و سیاست زنانه

76 کتاب

اول خواستم فقط رمان و حسب‌حال بنویسم اما دیدم کتاب‌هایی در ذهنم هست که دلم پیش‌شان است و دستم به حذف‌شان نمی‌رود. بعدتر اگر مجالی بود شاید این فهرست را تفکیک کردم! آنروز موعود قول میدهم که در فهرست‌های جداگانه مفصل‌تر بنویسم! (وعده سر خرمن) برای خواندن این سیاهه حرف‌هایی به نظر مهم می‌رسد که بدانید. البته اگر یادداشت حقیر در خصوص داستان دوشهر را خوانده باشیددستتان می‌آید تصویر زنان در آینه این پیرمرد نورس را! 1- در کتاب، زن سوژه است و ابژه! قهرمان است و مقهور! محبوب است و منفور! قاعده است و قرار! قدرت است و غیرت! نفرت است و موهبت! زمین است و زمان! آن است و آینده! حقیقت است و فسانه! دلدار است و دل‌داده! عصمت است و پتیاره! پیامبر است و ساحره! گل است و گلاب! صواب است و عقاب! شهد است و شراب! زهر و است و سراب! حزین است و شاداب! شاهد است و شهید! شهر است و شعر! شهرت است و غریبی! ساحل است و صخره!‌ کویر است و دریا! بهشت است و دنیا! 2- در شاعرانگی‌ها بالا اگر خواستید بجای «و»، «یا» بگذارید! بجای کتاب هم اگر خواستید زندگی بگذارید! قضاوتش با شما! بگذریم! 3- سیاهه شامل کتبی است داستانی و ناداستان که در آن یا زن قهرمانی است یا بستر بروز قهرمانی یا چشم سیاهی در جستجوی قهرمانی به نظر من. ۴- اول که فهرست را که نوشتم مورد لطف و نظر تعدادی از اهل ذوق قرار گرفت و کتبی را پیش نهادند تا اضافه کنم که از ۵۰ به بعد شماره شده است. ۵- بخشی از کتاب‌ها نه فارسی و نه زبان اصلیشان در ایران نمایه نشده و متاسفانه قادر به فهرست کردنشان در بهخوان نیستم. بخاطر همین اسامی مهم‌ترین آن‌ها را در همین نوشتار تقدیم می‌کنم. ۱- نوشتن علیه فرهنگ نوشته خانم لیلا ابولغود ۲- زن در الجزایر نوشته خانم آسیه جبار ۳- عشق آوای خیال نوشته خانم آسیه جبار پ.ن. کتاب‌ها بی هیچ علتی و برداشتی ۷۲ تن شدند.

37

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.