یادداشت نوید نظری
1404/3/4

این کتاب از منظومه آتش بدون دود، فصل نو شدن است! تحول خواستن و آن را جستن و در نهایت یافتن است! این بخش، یک فصل است یک لولاست و یک در است از دنیای اساطیری و فرازمانی به عصر تاریخی و زمانمند! این جلد، موسم گذر است و سفر؛ گذر از تاریخ قبیلهای و افسانهای به آرزومندی ملی و سفر است از درون یک روستا و ایل و طایفه و صحرا به دل شهر و فرهنگ و پهنه ایران! و از همه خطیرتر سفر از فروآدمیت است به فراانسانیت! رشد درد و دغدغه و درایت از طبابت تنها به سلامت جانها! دود آتش طایفه را در داد مادر میهن جستن و سهمی از رنج و محنت و خاطرات و خطرات وطن پارسی را به خورجین مرکب راهوار غیرت و محبت و تدبیر ترکمنی به امانت ستاندن! این جلد هم قهرمانی دارد و بیشک ملا قلیچ تازه وارد است. یک مبارز ترکمن مسلمان! به اسب میجهد چونان پروانهها، تفنگ میکشد چون افسانهها، درد مردم دارد و درد دین. اسلام را در وحدت و مبارزه و عدالت میبیند و چارهجویی محنت مردمان صحرا و ایرانزمین! با آمدن او صحرا در روز خود یکرنگتر است و در شب خود، رنگارنگ! او نماد بطلان این گزاره بنیانکن است که دین افیون تودههاست. آمدن او نظم موجود را بهم میریزد و طرحی نو در میاندازد. یاشا اولین قربانی این طرح نوست؛ یاشا قربانی جهل خود به عدم درک دلدادگی آلنی خداناباور به ملاقلیچ مسلمان است. آلنی پذیرفته که ملاقلیچ باید که تبلیغ دین کند و او نشاید که تبلیغ کفر! مبارزه هم در درازنای زندگی و هم در پهنگی صحرا شدت و عمق یافته! صحرا آبستن جنبشی جدید است؛ حرکتی از نو!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.