دانشکده های من

دانشکده های من

دانشکده های من

ماکسیم گورکی و 1 نفر دیگر
3.0
4 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

11

خواهم خواند

5

جریان رمان دانشکده های من از این قرار است که ن.یورنیف دوست ماکسیم گورکی فکر دانشکده رفتن را به سر او می اندازد و گورکی را ترغیب می کند که برای ورود به دانشکده به قازان برود و در همین روایت است که با رسیدن به قازان پی می برد دشواری تحصیل در دانشکده های دوره تزاریسم این فرصت را نمی دهد و می گوید که «من اگر فکر رفتن به ایران را می کردم از فکر رفتن به دانشکده عاقلانه تر بود» ، هرچند امکان به دانشکده رفتن راوی / شخصیت اصلی داستان در این روایت فراهم نمی شود اما فرصتی به دست می آید تا ماکسیم گورکی مانند سایر آثارش روزگار سیاه مردم روسیه در دوره تزاری را روایت کند. ماکسیم گورکی در رمان دانشکده های من می گوید: «نتیجه افکارم از سر گذشت های خویش و کتاب هایی که خوانده بودم به دستم آمده بود . برای این که از یک امر واقعی داستان عجیبی بسازم و رشته نامریی در اساس آن ریشه دوانیده باشد زیاد به خود زحمت نمی دادم».آلکسی ماکسیموویچ پِشکوف (به روسی: ??????? ?????????? ??????) که بیشتر با نام ماکسیم گورکی (به روسی: ?????? ???????) شناخته می شود (28 مارس 1868 – 18 ژوئن 1936)، داستان نویس، نمایش نامه نویس و مقاله نویس انقلابی روس و از بنیان گذاران سبک رئالیسم سوسیالیستی بود. از آثار او می توان نمایشنامه? چهار پرده ای در اعماق، رمان مادر (که معروف ترین اثر او نیز هست)، آدم بیکاره، ارباب، آرتامانوف ها (که در ایران به نام تجارت آرتامانوف معروف است) و استادان زندگی را ذکر کرد. گرچه او را بیش تر به عنوان یک نویسنده، در سطح جهانی می شناسند و ستایش می کنند، از رهبران جنبش انقلابی روسیه نیز به شمار می آید.

یادداشت‌های مرتبط به دانشکده های من