یادداشت نوید نظری
1404/4/22

آخرین بار حاج حسین همدانی را عاشورای سال ۹۴ دیدم؛ چند روزی قبل از شهادتش و این یادگاری را در تاسوعا و عاشورای سال ۱۴۰۴ خواندم؛ ده سالی بعد از شهادتش. این سرگذشتنامه از چند جهت هم در فرم و قالب و هم در محتوا و نگارش با بسیاری کتب مشابه، تفاوت معنابخش دارد. ۱- این کتاب جز دسته کمشماری است که در آن نه سرگذشت یک فرمانده جنگ هشتساله و نه یک فرمانده جنگهای منطقه، بلکه هردوی اینها بعلاوه یک دوره زندگی به ظاهر خارج جنگ و جهاد روایت شده است. به بیان دیگر پرداخت نویسنده و راویان، نقطه تمرکزی در دیروز و امروز ندارد و یک سیر طولانیمدت و ثابت را در بر میگیرد. ۲- کتاب بر خلاف سایر آثار مشابه، سیر خطی ندارد و از حضور خانواده شهید در بحبوحه بحران سوریه در آستانه سقوط، شروع شده به گذشته سر میکشد و به آینده بر میگردد که از این نگاه جذابیتی بینظیر دارد. طرفه آنکه نقطه اتصال راوی به قهرمان داستان نیز در نوع خود کمنظیر است و در سایه رابطه خویشی و همخانگی به قبل از ازدواج و کودکی شهید همدانی برمیگردد. از سوی دیگر بخاطر سبک زندگی حاج حسین همدانی و خلقیات همسر ایشان، روایت زنانه او توانسته است تا حد زیادی موضوعات مرتبط با جبهه و جنگ و میدان عمل و تحرک حسین همدانی را بازگو کند؛ چرا که اولا رابطه این دو، بیش از همسری و گزارش دوران نوجوانی و رشد و بالندگی پسری است که از ابتدا مرد بدنیا آمد و ثانیا در زمانهای مهم و معتنابهی خانم چراغنوروزی در مناطق عملیاتی حضور داشته است. ۳- گزارش سالهای بعد از جنگ تحمیلی و قبل از جنگ منطقهای و مبارزه با داعش، تصویر جالب و تعیینکنندهای پیرامون توسعه سازمان رزم سپاه، گسترش منطقهای و سیاستهای حاکم از سوی فرماندهی را ارائه کرده و زوایای کمتر پرداختشدهای را روشن میسازد. اشاره به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی این شهید عزیز که در زمان حیاتش مظلوم و مورد اتهام بسیاری قرار داشت برگ زرین این کتاب و ادای دینی به مجاهدتهای سردار سرسپید سپاه است. ۴- دوران فتنه ۸۸ و همزمانی آن با فرماندهی حسین همدانی در سپاه اصلی تهران، هرچند زیاد در این کتاب باز نشده است، اما کنار گذاشتن روایتهای این کتاب با سایر حقایق و رویدادها نشان میدهد همدانی با چه پختگی و درایتی لطمات ناشی از آن بحران بزرگ ملی را به کمینه رساند و از آن مهمتر این منش شهید، موجب شکلگیری یک خط جدید در نیروهای مسلح در مواجهه با بحرانهای شهری شد که بعد از سالها رفته رفته به سایر ارکان مسئول در این زمینه نیز سرایت کرده و الگوبرداری شد. ۵- مروز زندگانی حسین همدانی نشان میدهد حرمان و تنگنا و سختی در تراش و درخشش الماس روح و آبدیدگی و ورزیدگی فولاد جسم مردان خدا، نه یک اتفاق بلکه یک اصل جایگزینناپذیر است که از پیامبر اعظم الهام یافته و در معاصرت ما در زندگی امام عزیز و یاران همسنخش جریان داشته است. کودکی یتیمانه، کشیدن بار خانواده، پایبندی به شریعت از همان نونهالی، انس با قرآن و اهتمام در مطالعه، آزمون شجاعت و مردانگی، همه همه درسآموختهها و مراحل این رشد انسانساز و جامعه پرداز است. ۶- به مدد این خصائل و تلاشهاست که در بلوغ و خبرگی شاهد تواضع در عین توانایی، سرعت در حین شکیبایی، نوآوری در مدار پایداری و سنتگرایی، گمنامی در نور خوشآوازگی، مهربانی در امتداد صلابت و مردانگی در زندگی این دست مردان هستیم. ۷- خواندن این کتاب در روزهای تلخ سقوط سوریه و شهادت سید حسن و اکنون جنگ اسرائیل با ایران، بیش از پیش ارزش و اهمیت کار بزرگ این مردان در حفظ امنیت، صلابت و شکوه ایران و انقلاب مردمانش را پیشمینمایاند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.