معرفی کتاب حکایت دو شهر اثر چارلز دیکنز مترجم سیدجلیل شاهری لنگرودی

حکایت دو شهر

حکایت دو شهر

چارلز دیکنز و 2 نفر دیگر
4.1
155 نفر |
47 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

37

خوانده‌ام

330

خواهم خواند

266

شابک
9786007987360
تعداد صفحات
573
تاریخ انتشار
1396/2/25

توضیحات

        
دیکنز تاریخ انقلاب فرانسه توماس کارلایل (1837) را از قفسه کتاب های خود بیرون می کشد، کل آن را هضم می کند. و آن گاه به نگارش کتابی مبادرت می کند که به تعبیر جی.کی، چسترتون (و بسیاری دیگر، بعد از خواندن) «انقلاب فرانسه» دیکنز است، کتابی که روایت آن در مقایسه با اثر کارلایل، به واقعیت انقلاب فرانسه نزدیک تر است.
کم اند آثاری که در چگونگی روایت زندگی در آن روزهای تاریخی ، با اثر دیکنز برابری کنند؛ «چرا که انقلاب فرانسه با همه خون هایی که در آن ریخته شده و سیاهی ها و تیرگی هایی که به بار آورده، روح های والایی را پرورده» و دیکنز به شیوه پیشین خود، با کشف چنین روح های والا، حس و درک خود را از زمان گرفته و با عشق درباره آن نوشته است. اما حکایت دو شهر شبیه هیچ یک از آثار دیگر دیکنز نیست. لندنی که در آن وجود دارد، به شکلی ترسناک آرام است. وقایعی را در آن سوی آب پشت سر می گذارد، و نسیمی که در خیابان های آن می وزد، تب و تاب تقریبا چشمگیر جمعیتی را که «کارماگنول» می خوانند و می رقصند با خود می برد: و در پاریس تب آلود آن، صدای غژ غژ و جیر جیر ازابه ها بیشتر از ورور زنانی است که در پای «خانم گیوتین» بافتنی می بافند؛ و در بالای تمامی بافتنی ها، شخصیت برجسته سیدنی کارتن، آرام، مسلط، و موشکاف اما بی اعتنا، رشته پیوند داستان در این دو قلمرو است.

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

40 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به حکایت دو شهر

غرور و تعصبدنیای سوفیحکایت دو شهر

خاطره ساز و فراموش نشدنی....

8 کتاب

کتاب هایی هست که یادآوری یه چیز هایی هستند.یه دوست،یه لحظه،یه خاطره... یه دوست بهخوانی شخصیت های اطرافش را به کتاب هایی که خونده بود تشبیه کرده بود،متاسفانه چنین توانایی خارق‌العاده ای ندارم و نمیتونم همچین تصور نابی را توی ذهنم بپرورانم، اما کتاب هایی را ‌که نمیخوام هرگز فراموش کنم،اینجا لیست میکنم تا با نگاه بهشون اون خاطره ها و لحظه ها برام تداعی بشه... غرور و تعصب شروع کتابخوانی حرفه ای و بزرگسالانه ی من بود.پا گذاشتن به دنیای بزرگ تر ها و عشق و عاشقی ها،با این کتاب عجیب لذت بخش بود... دنیای سوفی را معلمی که خیلی دوستش داشتم (معلم شیمی دبیرستانم)و باعث شد من یه شیمیست بشم،بهم پیشنهاد کرد...تازه هدیه هم هست. حکایت یا داستان دو شهر هم پیشنهاد معلم زبان آموزشگاهم بود....یادش بخیر...خودم الان مدرسم... کنکوری بودم،مدرسه ها تعطیل بود...یادمه خوابیده بودم پای مبل و کتاب سیاه دل و هل داده بود زیر مبل هر وقت کسی حواسش نبود که چی میخونم ،میکشیدمش بیرون و به جای خیلی سبز زیست شناسی،سیاه دل میخوندم... به خاطر شاهزاده و گدا تا سه صبح بیدار موندم و با تشر های مامان خوابیدم.آخرش تموم نشد... هدیه گرفتن کتابی مثل کلیله و دمنه چیزی نیست که خاطره اش فراموش بشه،اونم در نوجوانی... از مزایای داشتن دوست کتابخوان،کتاب کادو گرفتنه.بر باد رفته کادو بود،با یک کاغذ کادوی مشکی ِسربی ِقلبی، دوستم برام یادداشت نوشت،میخواستیم اندِ باکلاسی باشه،کاغذ کادوش شبیه مجلس عزا شد.... یک‌ماهه خوندمش... خون بر برف که تازگی خوندمش ،تجربه ی خاص و عجیبی بود،کتاب صوتی،از اون کتاب هایی که دوست دارم چاپی اش رو توی کتابخونه ام داشته باشم،گل خشکی لا به لای صفحاتش بزارم و گاه گاهی دستی به جلدش بکشم و خاطراتم را زنده کنم.

35

پست‌های مرتبط به حکایت دو شهر