ماه آسمان 🇵🇸

ماه آسمان 🇵🇸

کتابدار بلاگر
@moonshine

197 دنبال شده

292 دنبال کننده

            کتاب خواندن برای من مثل نفس کشیدن است،اگر نخوانم‌ می‌میرم.
من شیفته ی کتاب ها هستم ،فیلم  ها را دوست دارم و برای تفریح می‌نویسم.
یک شیمی‌دانِ عشقِ کتاب.
🌒🧪📚

          
MRAJABIM
گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

نمایش همه

باشگاه‌ها

نمایش همه

🌱 تولدی دوباره 🌱

230 عضو

مسئولیت و سازندگی

دورۀ فعال

باشگاه کتابخوانی گَپْ

128 عضو

قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبرد

دورۀ فعال

قند پارسی

255 عضو

داستان رستم و سهراب

دورۀ فعال

لیست‌های کتاب

نمایش همه
جیب پر از چاودارده بچه زنگیجنایت خفته

ملکه ی جنایت:آگاتا کریستی

31 کتاب

ویرایش،با تشکر ازAmaryllis@ لیست تمام آثار آگاتا کریستی. جالبه بدونید خانم کریستی آثار عاشقانه هم نوشته که البته با نام مستعار چاپشون کرده... تعدادی را خودم‌خوندم که توضیح مختصری دارن بقیه را نخوندم و صرفا نام انگلیسی اثر و ترجمه ی فارسی اش را نوشتم.تعدادی هم داستان کوتاه هستند که باز هم قید شده.کریستی یک کتاب هم به نام دریاسالار شناور داره که با همکاری انجمن کاراگاهان نوشته. اثار عاشقانه کریستی با نام مری وستمکوت، که احتمالا ترجمه هم ازشون پیدا نکنید.چون چندان مورد توجه خوانندگان نبودن.. ۱.نان غول پیکر ۲.پرتره ی نا تمام ۳.غایب در بهار ۴.گل رز و درخت سرخدار ۵.دخترِ دختر ۶.زحمت اما صرفا برای عاشقان دنیای جنایت، ۱.ماجرای اسرا امیز در استایلز ۲.دشمن مخفی(دشمن پنهان) ۳.قتل در زمین گلف ۴.مردی در لباس قهوه ای ۵.راز دودکش ها(قضیه ی نامه های عاشقانه) ۶.قتل راجر اکروید،یکی از متفاوت ترین اثار کریستی. ۷.چهار بزرگ(چهارغول بزرگ) ۸.راز قطار آبی ۹.راز هفت ساعت ۱۰.قتل در خانه ی کشیش،اولین حضور خانم مارپل. ۱۱.راز سیتافورد ۱۲.خطر در خانه ی آخر ۱۳.لرد اجورد می‌میرد ۱۴.قتل در قطار سریع و السیر شرق،بهترین اثری که تا به حال خوانده ام. ۱۵.چرا از اوانز نپرسیدند ۱۶.تراژدی در سه پرده ۱۷.مرگ‌در میان ابرها ۱۸. قتل‌های A.B.C(قتل های الفبایی) ۱۹.قتل در بین النهرین ۲۰.ورق ها روی میز(شیطان به قتل می‌رسد) ۲۱.شاهد خاموش ۲۲.کریسمس پوآرو(جنایت در کریسمس) ۲۳.ملاقات با مرگ ۲۴.و آنگاه هیچ‌کس نماند(ده بچه ی زنگی) ۲۵.سرو غمگین ۲۶.یک،دو،سگک کفش من(جنایت های میهن پرستانه) ۲۷.شیطان زیر‌آفتاب(شرارتی زیر آفتاب) ۲۸.ان یا ام؟ ۲۹.جسدی در کتابخانه ۳۰.پنج خوک‌کوچک،بازخوانی یک‌جنایت قدیمی توسط هرکول پوآرو ۳۱.انگشت متحرک(دست پنهان) ۳۲.به سمت صفر(به طرف صفر) ۳۳.جنایت خفته،بازخوانی یک جنایت قدیمی با حضور خانم مارپل ۳۴.اعلام یک قتل ۳۵.گناه مضاعف«داستان کوتاه» ۳۶.مرگ در پایان می‌آید(و سرانجام مرگ) ۳۷.حفره(قتل در تعطیلات) ۳۸.سیانور درخشان(نوشابه با سیانور) ۳۹.سگ شکاری مرگ(شاهدی برای دادگاه) ۴۰.اقای کوئین مرموز«داستان کوتاه» ۴۱.آینه ی سرتاسر ترک برداشته ۴۲.فیل ها به یاد می‌آورند ۴۳.به بغداد آمدند ۴۴.موج سواری ۴۵.گربه ای در میان کبوتران(گرگ در لباس میش) ۴۶.مرگ بر روی نیل ۴۷.جیبی پر از چاودار ۴۸.مقصد نا معلوم ۴۹.در هتل برترام ۵۰.شب بی پایان ۵۱.حماقت مرد مرده(شکار قاتل) ۵۲.ماجرا های پارکر پاین(خانه ای در شیراز)«داستان کوتاه» شامل ۱۲ داستان کوتاه با حضور شخصیت پارکر پاین. ۵۳.تله موش«نمایشنامه» ۵۴.نخستین پرونده های پوارو«داستان کوتاه» ۵۵.مصیبت بیگناهی ۵۶.دختر سوم ۵۷.معمای کارائیب ۵۸.سوزش سر انگشتان ۵۹.سیزده معما«داستان کوتاه» ۶۰.خانه ی کج(خانه ی وارونه) ۶۱.مرگ‌خانم مک‌گینتی ۶۲.پس از تشییع جنازه ۶۳.چشم بندی ۶۴.قتل در مجتمع مسکونی(جنایت در شب آتش بازی)«داستان کوتاه»،شامل سه داستان از پوآرو ۶۵.هیکوری دیکوری داک(قتل در خوابگاه دانشجویی) ۶۷.الهه ی انتقام ۶۸.پرده ۶۹.تحقیقات پوآور«داستان کوتاه» ۷۰.اسب رنگ پریده(مرکب مرگ) ۷۱.ساعت ها ۷۲.جشن هالووین ۷۳.مسافری به فرانکفورت ۷۴.پوستر سرنوشت(دروازه ی سرنوشت) ۷۵.قطار ۴:۵۰ پدینگتون ۷۶.شرکا در جنایت(شرکای جرم)«داستان کوتاه» ۷۷.رمز و راز لیسترودیل(اواز قو)«داستان کوتاه» ۷۸.مشکل در خلیج پولنسا«داستان کوتاه» ۷۹.روشنایی ماندگار«داستان کوتاه» ۸۰.دوازده خان هرکول«داستان کوتاه» ۸۱.ماجرای پودینگ کریسمس(رویا)«داستان کوتاه» ۸۲.سه موش کور«داستان کوتاه» ۸۳.راز رگاتا(راز مسابقه ی قایق رانی)«داستان کوتاه» ۸۴.پرونده اخر خانم مارپل«داستان کوتاه» ۸۵.قتل آسان است و پایان ضمیمه ی کتاب ها باشه برای بعد...

108

فرار از شوروی (تن تن در سرزمین شوراها)تن تن در آمریکاتن تن در کنگو

تن‌تن‌،‌کاپیتان هادوک و دوستان

24 کتاب

هرژه متولد بلژیک در سال ۱۹۲۹ دست به‌‌ خلق شخصیتی زد که تا سالها برای نسل نوجوان نمادی از ماجراجویی بود. شاید برای اولین بار پای کمیک استریپ( داستان مصور) به کتب چاپی باز شد و گروهی را شیفته‌ی خودش کرد. کتاب های ابتدایی تحت تاثیر روحیات حاکم بر جامعه‌ی آن زمان رنگ و بوی نژادپرستانه داشتند(تن‌تن در شوروی)اما هرژه انتقادات وارده را پذیرفت و لحن کتابهایش کم‌کم به سمت پیام های بشر‌دوستانه رفت(گل آبی)و تن‌تن تبدیل به شخصیتی دوست داشتی و محبوب شد. به مرور زمان هرژه که آموزشی برای نقاشی و کارتون ندیده بود در تصویر سازی هم پیشرفت کرد و کتاب ها به کیفیتی مطلوب رسیدند. هرژه قبل از پایان کتاب هنر الفبا مرد و بنا به وصیت او هیچ کس اجازه ندارد داستان جدیدی از این شخصیت محبوب و دوستانش خلق کند. آخرین کتاب توسط بنیاد هرژه تکمیل و روانه ی بازار شد تا تن‌تن برای همیشه از دنیای خبرنگاری خداحافظی کند. جالب است که با وجود تن‌تن، حماقت های دوپون و دوپونت، تورنسل که همیشه گیج میزند و‌ کاستافیوره‌ی مغرور و خوش صدا!، محبوب ترین شخصیت، کاپیتان دمدمی مزاج و پرخشگری است که ازقضا بهترین دوست تن‌تن هم هست(میلوی با‌وفا ناجی همیشگی، فراموش نشده خیالتان راحت). کاپیتان هادوک که حضورش و طنازی گاه‌و‌بی‌گاهش، شیرینی مجموعه را صد چندان میکند. تن‌تن ،هادوک و دوستان در قصر مولینسار(مارلین اسپایک)، خاطرات شیرینی برای نسل من ساخته که فراموش کردنش ممکن نیست.... شما را به این تجربه‌ی شیرین و جذاب دعوت میکنم...

20

دزیرهربکادزیره

عاشقانه های کلاسیک بخش سوم تک ستاره‌های پر فروغ

5 کتاب

نویسندگانی هستند که اگر چه اثاری خلق کرده اند اما گویی یک اثر بیشتر ندارند، این اثر چنان خاص و متفاوت بوده که خودش و نویسنده‌اش را جاودانه کرده. در داستان‌های کلاسیک عاشقانه ربه‌کا و دزیره در این دسته هستند. آثاری که چون تک ستاره‌ای درخشان در آسمان آثار این نویسنده همه چیز را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ربه‌کا دافنه دو‌موریه بیش از ۲۰ داستان، چندین مجموعه داستان کوتاه و چند اثر ناداستان دارد، سعی کنید نام یکی را به خاطر آورید، بله، ربه‌کا اثری که دوموریه را جهانی کرده است.برای عاشقان رمان های کلاسیک ربه‌کا یک شاهکار است. دو ویژگی ربه‌کا است که آن را متمایز میکند. 1-توصیف صحنه و ویژگی ‌های آن به طوری که دوموریه را استاد این فن می‌خوانند. دوموریه آن قدر در گفتن جزئیات وسواس دارد که گاهی حوصله ی آدم سر می‌رود اما تصویری که در پی توصیفات ساخته می‌شود فوق‌العاده است. برای همین مجذوبت می‌کند. 2- شخصیت های ربه‌کا در ابتدا ناشناخته هستند. حتی خانم دوینتر اسم ندارد او فقط خانم دوینتر است....ربه‌کا و ماکسیم هم به اندازه ای که باید تعریف نمی‌شوند.به نظر می آید دوموریه دوست ندارد اول شخصیت هایش را معرفی کند بعد قصه را تعریف کند. این مرموز بودن بسیار به جذابیت کتاب می افزاید. نکته ی جالب دیگر کتاب تناقض عجیب و جالبی است. اسم کتاب، داستان و تعریف شخصیت ها حول ماکسیم و نه خانم دوینتر باعث شده کتاب در تناقض عجیب و غریب اما جالبی قرار بگیرد.(مطلب کمی مبهم است اما خوانندگان کتاب می‌دانند چه می‌گویم و توضیح بیشترش برای دوستان حساس به خطر افشا ناخوشایند خواهد بود.) ربه‌کا اثر درخشانی است که دو اقتباس سینمایی از آن میشناسم. یکی کلاسیک و ساخته ی هیچکاک ، یکی مدرن تر و هر دو جذاب هستند. دزیره رمان هایی که منطبق در تاریخ باشند و کمترین تخیل نویسنده در آنها دخیل باشند واقعا که شگفت انگیز هستند. آن ماری سلینکو اتریشی بود در بحبوحه‌ی جنگ‌ جهانی دوم اول پناهنده‌ی دانمارک و بعد هم سوئد شد، رمان اولش را کسی نمیشناسد اما آخرین رمانش، سرگذشت ملکه‌ی سوئد برای همه آشناست. دزیره دزیره در میان کلاسیک های عاشقانه شاید متفاوت ترین آنهاست،چون به شکل عجیبی به تاریخ دو کشور پیوند خورده است. تاریخ امپراطوری فرانسه کمی پیش و پس از زمان سلطنت ناپلئون و تاریخ سلطنت سوئد از طریق شخصیتی به نام دزیره کلاری دختر یک تاجر ابریشم. شخصیت‌هادر دزیره ما بازای حقیقی دارند و همه را می‌شود در تاریخ دو سرزمین رهگیری کند. همپای داستان های عاشقانه و جریان حاکم بر رمان های کلاسیک، ما در دزیره شاهد اطلاعات تاریخی درست ،اوضاع و احوال اجتماعی آدم ها و اوضاع سیاسی دو کشور نیز هستیم. دزیره، ناپلئون و ژان انقدر خوب‌ در کنار هم قرار گرفته و قصه را روایت می‌کنند که تصویر این زندگی‌ در تمام آن لحظات به خواننده القا میشود‌ و شیرینی ها و تلخی های زندگی‌ دزیره خواننده را تا آخرین صفحه همراه خود میکند. از این دست تک ستاره ها میشناسید...

15

مهمانی شکارآپارتمان پاریسفهرست مهمانان: رمان

لوسی فولی، یک روایت و چند راوی

3 کتاب

لوسی فولی نویسنده‌ی جوان بریتانیایی که از سال۲۰۱۵ به داستان نویسی پرداخته و سه کتاب اخیرش «مهمانی شکار؛۲۰۱۹»،«فهرست مهمانان؛۲۰۲۰»و «آپارتمان پاریس؛۲۰۲۲»در صدر پر فروش های نیویورک تایمز بوده اند. احتمالا خواننده با اولین برخورد بگوید که هر سه شبیه به هم هستند که درست هم هست، اما با وجود این شباهت، تفاوت هایی نیز وجود دارد. علت این شباهت سبک‌ لوسی فولی در تعریف روایت است،فولی یک روایت را از زبان چند راوی تعریف میکند،درست مثل وقتی که به یک اتفاق از چند زاویه نگاه می‌کنید. برای من این یک ویژگی جذاب است،حالتی سینمایی و فیلم گونه دارد،اطلاعات را اندک اندک اما کامل در اختیار خواننده قرار میدهد،معما طرح میکند و به جا پاسخ میدهد. به علاوه فولی داستان را در دو خط زمانی دنبال میکند، گذشته را آنقدر با خود می‌کشاند تا به زمان حال برسد، من این روایت رفت و برگشتی(یا پینگ پونگی؛اصطلاحی است که خودم برای آن ابداع کرده ام) را خیلی دوست دارم. مهمانی شکار فضایی دوستانه اما خصمانه دارد.فضای تاریک و سرد اسکاتلند به خوبی به داستان کمک میکند تا همه چیز سرد و بی حس روایت شود. فهرست مهمانان فضایی خانوادگی و راز آلود دارد، در جزیره ای تاریک و طوفانی در ایرلند میگذرد که به خوبی با فضای رازآلود همخوانی دارد. کتاب سوم اما متفاوت تر است، در پاریس اما نه در شهری باشکوه و شگفت انگیز،بلکه در پاریس مخوفی میگذرد که شاید آن را نشناسید.کتاب سوم به دلیل همین تفاوت های جزیی و دغدغه ای که مطرح میکند برای من از دو کتاب قبلی جذاب تر بود. لوسی فولی هم خوب توصیف میکند هم شخصیت هایش را تمام و کمال میسازد.برای من توصیفات جذاب و گیرا نقش مهمی در روایت یک کتاب دارد. شما را دعوت میکنم به ضیافت یک روایت و چند راوی با حضور لوسی فولی.

31

غرور و تعصبدنیای سوفیحکایت دو شهر

خاطره ساز و فراموش نشدنی....

8 کتاب

کتاب هایی هست که یادآوری یه چیز هایی هستند.یه دوست،یه لحظه،یه خاطره... یه دوست بهخوانی شخصیت های اطرافش را به کتاب هایی که خونده بود تشبیه کرده بود،متاسفانه چنین توانایی خارق‌العاده ای ندارم و نمیتونم همچین تصور نابی را توی ذهنم بپرورانم، اما کتاب هایی را ‌که نمیخوام هرگز فراموش کنم،اینجا لیست میکنم تا با نگاه بهشون اون خاطره ها و لحظه ها برام تداعی بشه... غرور و تعصب شروع کتابخوانی حرفه ای و بزرگسالانه ی من بود.پا گذاشتن به دنیای بزرگ تر ها و عشق و عاشقی ها،با این کتاب عجیب لذت بخش بود... دنیای سوفی را معلمی که خیلی دوستش داشتم (معلم شیمی دبیرستانم)و باعث شد من یه شیمیست بشم،بهم پیشنهاد کرد...تازه هدیه هم هست. حکایت یا داستان دو شهر هم پیشنهاد معلم زبان آموزشگاهم بود....یادش بخیر...خودم الان مدرسم... کنکوری بودم،مدرسه ها تعطیل بود...یادمه خوابیده بودم پای مبل و کتاب سیاه دل و هل داده بود زیر مبل هر وقت کسی حواسش نبود که چی میخونم ،میکشیدمش بیرون و به جای خیلی سبز زیست شناسی،سیاه دل میخوندم... به خاطر شاهزاده و گدا تا سه صبح بیدار موندم و با تشر های مامان خوابیدم.آخرش تموم نشد... هدیه گرفتن کتابی مثل کلیله و دمنه چیزی نیست که خاطره اش فراموش بشه،اونم در نوجوانی... از مزایای داشتن دوست کتابخوان،کتاب کادو گرفتنه.بر باد رفته کادو بود،با یک کاغذ کادوی مشکی ِسربی ِقلبی، دوستم برام یادداشت نوشت،میخواستیم اندِ باکلاسی باشه،کاغذ کادوش شبیه مجلس عزا شد.... یک‌ماهه خوندمش... خون بر برف که تازگی خوندمش ،تجربه ی خاص و عجیبی بود،کتاب صوتی،از اون کتاب هایی که دوست دارم چاپی اش رو توی کتابخونه ام داشته باشم،گل خشکی لا به لای صفحاتش بزارم و گاه گاهی دستی به جلدش بکشم و خاطراتم را زنده کنم.

30

فعالیت‌ها

دیوان اشعار صائب تبریزی

6

          مثلث تجاری انگلستان
آفریقا، خرید برده، آمریکا خرید پنبه، شکر، ادویه و بار زدن طلا. انگلستان، شراب، سلاح، پارچه و هر چی میشد به قبایل آفریقایی فروخت و بردن خرید.‌.
گاهی هم مقصد دوم آمریکای جنوبی بود چون خود تاجر‌ها ساکن آمریکای شمالی بودن، اصلی‌ترین کالا برای خرید برده هم مشروب بود، به رئیس قبیله مشروب‌ می‌دادن و برده میگرفتن، کم هزینه و پر سود.
مثلث های تجاری دیگه هم بود، اما قطعا یک راس مثلث آفریقا بود.
سود خالص یه سفر تجاری  به طور معمول چیزی حدود ۱۰۰ هزار دلار بود.(گمونم تنها تجارتی که همین قدر بتونه سود بده، فعلا تجارت اسلحه است.)
 خارج از کتاب.
ماجرای الماس پیت یا الماس ریجنت هم عجیبه، این الماس در نهایت بخشی از جواهرات سلطنتی ملکه‌ی فرانسه شد و وقتی این جواهرات حراج شد، این الماس در حراج نبود و در خزانه‌ی دولتی این کشور قرار گرفت چون بسیار با ارزشه. این الماس ۴۱۰ قیراط یا تقریبا ۸۲ گرمه.

هائیتی شاید اولین کشور برده های مستقل بوده چون تحت اشغال فرانسه بوده، بعد از انقلاب فرانسه، برده‌داری ممنوع و عملی زشت تلقی میشه، سیاهپوستان هائیتی هم از زیر یوغ اربابانشون خارج میشن اما بعد از ۸ سال از انقلاب فرانسه، همون انقلابی ها برده‌داری در مستعمرات را قانونی اعلام‌ میکنن(!!)، و هائیتی دوباره باید بشه سرزمین برده‌ها.
کشمکش بین سیاهان هائیتی و فرانسوی ها شروع میشه و آخرش با شکست سیاهان تموم میشه، اما انقدر ادامه پیدا میکنه که فرانسوی ها با گرفتن یه پول هنگفت اجازه میدن هائیتی مستقل بشه.
 خارج از کتاب
در حال حاضر تنها کشور توسعه نیافته‌ی قاره‌ی آمریکا، با بیشترین مهاجر غیر قانونی به خارج از مرزهاست،  تا سال۲۰۱۹ تنها کشور غیر آفریقایی با شاخص توسعه‌ی انسانی که‌ از یمن جنگ‌زده پایین تره و و همرده‌‌ی غزه و کرانه‌ی باختری پایین‌ترین شاخص تولید ناخالص را دارن و در نیمکره‌ی غربی فقیر ترین کشوره.
همه‌ی اینها حاصل دسترنج سفید‌های فرانسوی، اسپانیایی و آمریکاییه....درود بر شما!!
        
شکار انسان

11

🥰🥰 @zahragohari
          بسم الله الرحمن الرحیم 

اصلا حوصله کتاب آخرین نبرد رو ندارم اصلا...
انرژی م اصلا خیلی کم شدهههه
شنبه هم امتحان ریاضی دارم.
دچار حالت توقف در خواندن(میخوام معادل فارسی ریدینگ اسلامپ رو بیارم 😬😂🤦🏻‍♀️سخته) شدم. حقیقتش اصلا توی حالتی نیستم که با خوندن آخرین نبرد بهم خوش بگذره. 
شبیه کانر شدم منم هیچی یادم نمیاد که قسمت آخرین نبرد چطوری گذشت 😂😂
اگه تو باشگاه همخوانی نمی‌کردیم کتاب رو فکر کنم میرفت واسه یه قرن دیگه خوندنش🚶‍♀️🚶‍♀️
الان هم نمیدونم چه کتابی میخوام بخونم کلا این روزها خیلی مزخرف پیش میره .
ببخشید که انرژی منفی دادم به هرحال دارم فشار میخورم که چرا نمیتونم کتاب زیاد بخونم مثل سال پیش😭
دلم میخواد یه کتاب خیلی عالی بخونم خیلی عالی طوری که واسه همیشه توی ذهنم بمونه و ده بار بازخوانی ش کنم.
تنها امیدی هم که دارم به زندگی اینه که توی زمستون قراره نغمه ی آتش و یخ رو بخونم که تابستون خریدمش... آره دیگه البته من از نشر موج گرفتم و نه ویدا و در نتیجه جشنی برای کلاغ ها و رقص با اژدهایان رو ندارم نشر موج هنوز منتشر نکرده این دو تا جلد رو... البته جشنی برای کلاغ ها کامل نشده هنوز وگرنه یه جلدش اومده. دلیلی هم که الان و در پاییز نمی‌خونمش اینه که حس میکنم باید مثل سریالش که پارسال زمستون شروع کردم کتاب رو هم امسال زمستون باید بخونم به هرحال winter is coming  😂. البته شاید هم نخونم نمیدونم.
جدیدا هم از مدرسه میام میبینم نزدیک ۲۰_۳۰ تا اعلان اومده واسه م خوشحال می‌شم 😁
خب تا زمانی که آخرین نبرد رو جلوتر ببرم خداحافظ:((((((((
        
قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبرد

8

امیدوارم بگذره، مهم نیست گاهی فقط باید بگذره، به‌زور نمیشه حس و حال ایجاد کرد...
          بسم الله الرحمن الرحیم 

اصلا حوصله کتاب آخرین نبرد رو ندارم اصلا...
انرژی م اصلا خیلی کم شدهههه
شنبه هم امتحان ریاضی دارم.
دچار حالت توقف در خواندن(میخوام معادل فارسی ریدینگ اسلامپ رو بیارم 😬😂🤦🏻‍♀️سخته) شدم. حقیقتش اصلا توی حالتی نیستم که با خوندن آخرین نبرد بهم خوش بگذره. 
شبیه کانر شدم منم هیچی یادم نمیاد که قسمت آخرین نبرد چطوری گذشت 😂😂
اگه تو باشگاه همخوانی نمی‌کردیم کتاب رو فکر کنم میرفت واسه یه قرن دیگه خوندنش🚶‍♀️🚶‍♀️
الان هم نمیدونم چه کتابی میخوام بخونم کلا این روزها خیلی مزخرف پیش میره .
ببخشید که انرژی منفی دادم به هرحال دارم فشار میخورم که چرا نمیتونم کتاب زیاد بخونم مثل سال پیش😭
دلم میخواد یه کتاب خیلی عالی بخونم خیلی عالی طوری که واسه همیشه توی ذهنم بمونه و ده بار بازخوانی ش کنم.
تنها امیدی هم که دارم به زندگی اینه که توی زمستون قراره نغمه ی آتش و یخ رو بخونم که تابستون خریدمش... آره دیگه البته من از نشر موج گرفتم و نه ویدا و در نتیجه جشنی برای کلاغ ها و رقص با اژدهایان رو ندارم نشر موج هنوز منتشر نکرده این دو تا جلد رو... البته جشنی برای کلاغ ها کامل نشده هنوز وگرنه یه جلدش اومده. دلیلی هم که الان و در پاییز نمی‌خونمش اینه که حس میکنم باید مثل سریالش که پارسال زمستون شروع کردم کتاب رو هم امسال زمستون باید بخونم به هرحال winter is coming  😂. البته شاید هم نخونم نمیدونم.
جدیدا هم از مدرسه میام میبینم نزدیک ۲۰_۳۰ تا اعلان اومده واسه م خوشحال می‌شم 😁
خب تا زمانی که آخرین نبرد رو جلوتر ببرم خداحافظ:((((((((
        
قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبرد

8

          بسم الله الرحمن الرحیم 

اصلا حوصله کتاب آخرین نبرد رو ندارم اصلا...
انرژی م اصلا خیلی کم شدهههه
شنبه هم امتحان ریاضی دارم.
دچار حالت توقف در خواندن(میخوام معادل فارسی ریدینگ اسلامپ رو بیارم 😬😂🤦🏻‍♀️سخته) شدم. حقیقتش اصلا توی حالتی نیستم که با خوندن آخرین نبرد بهم خوش بگذره. 
شبیه کانر شدم منم هیچی یادم نمیاد که قسمت آخرین نبرد چطوری گذشت 😂😂
اگه تو باشگاه همخوانی نمی‌کردیم کتاب رو فکر کنم میرفت واسه یه قرن دیگه خوندنش🚶‍♀️🚶‍♀️
الان هم نمیدونم چه کتابی میخوام بخونم کلا این روزها خیلی مزخرف پیش میره .
ببخشید که انرژی منفی دادم به هرحال دارم فشار میخورم که چرا نمیتونم کتاب زیاد بخونم مثل سال پیش😭
دلم میخواد یه کتاب خیلی عالی بخونم خیلی عالی طوری که واسه همیشه توی ذهنم بمونه و ده بار بازخوانی ش کنم.
تنها امیدی هم که دارم به زندگی اینه که توی زمستون قراره نغمه ی آتش و یخ رو بخونم که تابستون خریدمش... آره دیگه البته من از نشر موج گرفتم و نه ویدا و در نتیجه جشنی برای کلاغ ها و رقص با اژدهایان رو ندارم نشر موج هنوز منتشر نکرده این دو تا جلد رو... البته جشنی برای کلاغ ها کامل نشده هنوز وگرنه یه جلدش اومده. دلیلی هم که الان و در پاییز نمی‌خونمش اینه که حس میکنم باید مثل سریالش که پارسال زمستون شروع کردم کتاب رو هم امسال زمستون باید بخونم به هرحال winter is coming  😂. البته شاید هم نخونم نمیدونم.
جدیدا هم از مدرسه میام میبینم نزدیک ۲۰_۳۰ تا اعلان اومده واسه م خوشحال می‌شم 😁
خب تا زمانی که آخرین نبرد رو جلوتر ببرم خداحافظ:((((((((
        
قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبرد

8

توقف در خواندن🤣
          بسم الله الرحمن الرحیم 

اصلا حوصله کتاب آخرین نبرد رو ندارم اصلا...
انرژی م اصلا خیلی کم شدهههه
شنبه هم امتحان ریاضی دارم.
دچار حالت توقف در خواندن(میخوام معادل فارسی ریدینگ اسلامپ رو بیارم 😬😂🤦🏻‍♀️سخته) شدم. حقیقتش اصلا توی حالتی نیستم که با خوندن آخرین نبرد بهم خوش بگذره. 
شبیه کانر شدم منم هیچی یادم نمیاد که قسمت آخرین نبرد چطوری گذشت 😂😂
اگه تو باشگاه همخوانی نمی‌کردیم کتاب رو فکر کنم میرفت واسه یه قرن دیگه خوندنش🚶‍♀️🚶‍♀️
الان هم نمیدونم چه کتابی میخوام بخونم کلا این روزها خیلی مزخرف پیش میره .
ببخشید که انرژی منفی دادم به هرحال دارم فشار میخورم که چرا نمیتونم کتاب زیاد بخونم مثل سال پیش😭
دلم میخواد یه کتاب خیلی عالی بخونم خیلی عالی طوری که واسه همیشه توی ذهنم بمونه و ده بار بازخوانی ش کنم.
تنها امیدی هم که دارم به زندگی اینه که توی زمستون قراره نغمه ی آتش و یخ رو بخونم که تابستون خریدمش... آره دیگه البته من از نشر موج گرفتم و نه ویدا و در نتیجه جشنی برای کلاغ ها و رقص با اژدهایان رو ندارم نشر موج هنوز منتشر نکرده این دو تا جلد رو... البته جشنی برای کلاغ ها کامل نشده هنوز وگرنه یه جلدش اومده. دلیلی هم که الان و در پاییز نمی‌خونمش اینه که حس میکنم باید مثل سریالش که پارسال زمستون شروع کردم کتاب رو هم امسال زمستون باید بخونم به هرحال winter is coming  😂. البته شاید هم نخونم نمیدونم.
جدیدا هم از مدرسه میام میبینم نزدیک ۲۰_۳۰ تا اعلان اومده واسه م خوشحال می‌شم 😁
خب تا زمانی که آخرین نبرد رو جلوتر ببرم خداحافظ:((((((((
        
قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبرد

8