یادداشت زهرا عباد
دیروز
#یادداشت_کتاب #داستان_دو_شهر داستان دو شهر بعد از دیوید کاپرفیلد و آرزوهای بزرگ، سومین کتابی است که از چارلز دیکنز خواندم. البته هر سه کتاب، نسخه کوتاه شده نشر افق بود اما برای من که حوصله توصیفهای ریز و جزئی دیکنز را ندارم، کافی بود. بین این سه کتاب، داستان دوشهر بسیار قویتر و جذابتر بود. ترکیب کردن انقلاب فرانسه با ماجراها و شخصیتهای انگلیسی، داستان این کتاب را برخلاف دو کتاب قبلی، خیلی هیجانانگیزتر کرده است. درواقع بعد از خواندن دیوید کاپرفیلد و آرزوهای بزرگ، حس کردم دیکنز کلا حرف زیادی برای گفتن ندارد و فقط میتواند ماجراهای بچههای فقیر انگلیسی برای پولدار شدن را روایت کند. اما داستان دو شهر نشان داد تواناییهای دیکنز در انتخاب موضوع، پردازش داستان و غافلگیر کردن مخاطب، بسیار فراتر از چیزی است که در داستانهای صرفا انگلیسی خود نشان میدهد. شاید اگر بخواهم در مقام تشبیه برآیم، بگویم داستان دو شهر دیکنز نسبت به سایر کتابهایش مثل جین ایر شارلوت برونته است نسبت به باقی آثارش. داستان دو شهر با ماجرای مردی فرانسوی آغاز میشود که ۱۸ سال بدون جرم و محاکمه، در سلولی انفرادی در زندان معروف باستیل زندانی بوده است. دختر این مرد او را نجات میدهد درحالی که مشاعرش را از دست داده و دیگر نمیداند کیست و کجاست. سپس او را همراه خودش به لندن میبرد. از این به بعد داستان از یک طرف به ماجرای زندگی شخصی این پدر و دختر میپردازد و از طرف دیگر قدم به قدم اتفاقات قبل و بعد از انقلاب فرانسه را در پاریس برای ما روایت میکند. البته روایت کتاب از انقلاب فرانسه، روایت تاریخی خشک نیست و دیکنز با قرار دادن شخصیتهایی خیالی که با زندگی این پدر و دختر مرتبط هستند، تاریخ را با داستانی تخیلی میآمیزد که بعید نیست مشابه آن در واقعیت اتفاق افتاده باشد، و به این شکل همه چیز را با زبان شیرینش برای ما پیش میبرد. احتمال میدهم توصیفات زیادش در این کتاب، نه تنها خسته کننده نباشد بلکه به جذابیت بیان تاریخ از زبان او هم بیفزاید. به همین خاطر تصمیم گرفتم فصل ۲۱ و برخی قسمتهای فصول دیگر که به توصیف پاریس در زمان انقلاب میپردازد را از نسخه کامل کتاب حتما بخوانم. در مجموع اگر قرار است یک کتاب از چارلز دیکنز بخوانید، حتما داستان دو شهر را انتخاب کنید.
(0/1000)
محدثه حسنی
5 ساعت پیش
0