محدثه حسنی

محدثه حسنی

@m.h8489

280 دنبال شده

229 دنبال کننده

m.h8489

یادداشت‌ها

نمایش همه
محدثه حسنی

محدثه حسنی

2 روز پیش

        سلام و نور
پسرک رو به مادر گفت:(( احساس میکنم زندگی ملال اوره زندگیی که همش باید کار کنی کار کنی کار کنی)) مادر پاسخ داد:(( ایمانت ضعیفه))  پسرک پرسید:(( چه ربطی داره آخه؟)) مادر جواب داد:(( انسان تک بعدی نیست یک بعد مادی داره یک بعد معنوی، وقتی نگاهت مادی باشه آره خسته کننده است صبح تا شب کار کنی کار کنی کار کنی که چی؟؟ ولی وقتی معنا رو کنارش میذاری ، عشق رو واردش میکنی دیگه ملال آور نیست وقتی بدونی برای هدفی داری کار میکنی، وقتی بدونی  برای زندگی پایانی نیست و فقط رفتن از یک بعد به بعد دیگه اس، وقتی بدونی تحمل رنج کار کردن، عشق دادن و عشق گرفتن برای آماده شدنمون  و رشدمون برای رفتن به بعد بعدی لازمه  دیگه ملال آور نیست .)) یکم فکر کرد گفت:(( اخه تفریح این وسط چی میشه؟)) مادر گفت:(( این بستگی به شخصیت و  انتخاب و برنامه ریزی خودت داره )) 
راستش  دوباره خوندن این کتاب بهم کمک کرد بهتر از قبل شخصیتها رو درک کنم . شخصیتهای کتاب من رو یاد خیلی از دهه پنجاهیا و دهه شصتیا انداخت. اونها که معتقدن نسل سوخته ان. چرا؟ چون یا با اجبار تو یک راهی پا گذاشتن و یا گزینه های انتخابی زیادی نداشتن و از بین اون چندتاییم که انتخاب کردن خیلی باب میلشون نبوده یا رفتن جلوترو دیدن ای بابا اشتباه کردن و انقدر قدرت ریسکشون بالا نبوده تا تغییرش بدن برعکس نسلهای بعدیشون . اینه که هیچوقت حس رضایت ندارن . اما میدونید چیه به نظرم آن شرلی به هممون نشون داد میتونید تو سخت ترین شرایط باشید ولی حال دلتون خوب باشه، در واقع نشون داد حال خوب دل به شرایط مکانی و زمانی وابسته نیست حتی به آدمهای دور و برتم وابسته نیست فقط و فقط و فقط به خودت مربوطه، اینکه انتخابت خوشحال بودن و راضی بودن باشه  یا ناراضی بودن و غر زدن برای همه چیز .
از آقای چخوف ممنونم که این طور بی پرده درونیات انسان بدون معنا رو به ما نشون داده. یادمون باشه معنا (ایمان و باور  به حقایق ) زندگی انسان رو قطعا متحول میکنه و اجازه نمیده انسان درگیر ملال و رنج لایتناهی بشه.
      

13

        سلام و نور 
شخصیتهای نمایشنامه راستش برام خیلی ملموس و آشنا بودند . 
چند روز پیش  با پسرم صحبت می‌کردیم راجع به جایگاه متفاوت آدمها در این دنیا ، گفتم خب تفاوت هوش ، توانایی و ... هست که باعث تفاوت جایگاه آدمها میشه، پرسید ایا عدالته ؟ گفتم عین عدالته. چون دنیا همونقدر که به انسان نابغه نیاز داره به ادم کودن هم نیاز داره.  همونقدر که به رئیس  و کارفرما نیاز داره به کارگرم نیاز داره. پرسید پس چرا اون رییس به کارگره احترام نمیذاره گفتم این دیگه ایراد آدمهاست که نمیتونن لزوم این تفاوت رو در هر بخش درک کنند و دچار فروپاشی اخلاقی میشن و این ربطی به عدالت خدا نداره. 
به نظرم اگر آدمها سر جای خودشون درست رفتار میکردند، حق هم رو پایمال نمی‌کردن، هیج کس از اون چیزی که بود ناراضی نبود و همه کنار هم خوشحال بودیم.
من در طول زندگیم دیدم آدمهایی که قدرت ریسک دارند و تغییرات اساسی توی زندگیشون ایجاد میکنند ، آدمهایی که قدرت ریسک ندارند و میترسند از تغییر شرایطشون، آدمهایی که هوش سرشاری دارند و از قِبَلش به جاهای خوبی می‌رسند، آدمهایی که هوش متوسطی دارند یا خیلی کم هوشند، آدمهایی با قدرتها و تواناییهای متفاوت که خلقتشونه و ربطی به خودشون نداره.  لزوم زندگی تو این دنیا وجود این تفاوتست اما کی میخوایم درک کنیم و دست از تحقیر هم، آزار هم، توهین به هم و استثمار هم دیگه برمی‌داریم 🤷‍♀️🤷‍♀️ کی به این رشد میرسیم که تفاوت باید باشه تا کار دنیا بچرخه🤷‍♀️🤷‍♀️ کی یاد میگیریم هم دیگه رو توبیخ و سرزنش نکنیم، کم کاری خودمون رو گردن هرچیزی غیر از خودمون نندازیم،  به هم کمک کنیم ، همدیگه رو دوست داشته باشیم و خودمون رو هم دوست داشته باشیم🤷‍♀️
دایی وانیا رو خوندم و شخصیتهاش رو دور و برم دیدم. افسوس که به دنیا و زندگی در اون به چشم یک مسیر یک جهته که انتهایی نداره نگاه نمیکنیم چون اگر اینطور نگاه میکردیم و مرگ رو پلی برای عبور از این دنیا و رفتن به دنیای کاملتر میدیدیم  سعی میکردیم خودمون رو براش اماده کنیم و دست همدیگه رو هم بگیریم . اونوقت دیگه انفعال و درجا زدن و عقب گرد کردن، چه فردی، چه اجتماعی  معنا نداشت و فقط پویایی و حرکت رو به جلو بود.
باشد که روزی همگی به این درجه از رشد برسیم و دنیا رو جای قشنگتری برای زندگی کنیم بدون هیچ ملالی❤️❤️
      

17

26

        سلام و نور
زاویه دید انسان دویست و پنجاه ساله  به زندگی ائمه اطهار  برای من متفاوت و جدید بود در نتیجه از این کتاب بسیار آموختم .

این کتاب از روی سخنرانیهای محققانه ی اقای خامنه ای رضی الله عنه در طی سالهای متمادی ثبت شده با این حال اصلا مطلب تکراری ندارد در نتیجه خواننده را دلزده نمیکند. از طرفی به قلمی شیوا و روان ، قابل فهم و بدون هیچ پیچیدگیی نوشته شده که کتاب را راحت خوان و جذاب کرده است.

کتاب در مورد زندگی سیاسی ائمه از زمان حضرت علی علیه السلام تا زمان امام حسن عسگری علیه السلام است و تمام مطالب مستند  که سندها یا روایت مربوط به مطالب در پاورقی کتاب آمده،در نقاط مختلف کتاب موضوعاتی برای تحقیق از زبان آقای خامنه ای ارائه می شود همچنین بسیاری از واژگانی که تا به حال برای ما مبهم یا غلط معنا شده با توجه به روایات و داستانهای تاریخی مربوط به آن به درستی توضیح داده میشوند.
در پایان کتاب هم منابعِ مطالب و روایت و توضیحات بیشتر پاورقیها آمده است که کار را برای کسانی که دنبال تحقیقات بیشتر هستند راحت می کند.
این کتاب  بسیار بسیار آموزنده است  برای حتی مردم عصر حاضر و به حق بدون این کتاب اگر میخواستیم به این مطالب دسترسی پیدا کنیم باید چندین و چند کتاب را زیر و رو میکردیم همان کاری که آقای خامنه ای برای رسیدن به مطالب این کتاب قبلا انجام داده اند.

من که حقیقتا هم لذت بردم از خواندنش و هم بسیار آموختم.
      

23

        سلام و نور
اسپانیاییها، انگلیسیها، هلندیها 
قلبهاشون بیمار بود و فقط با طلا درمان میشد و برای رسیدن به طلا جان هزاران هزار سرخپوست رو گرفتند.
تشنه زمین بودند و زمینهای بیشتری میخواستند برای کشت و زندگی برای همین اول ساکنان اصلی زمینها رو آواره کردند و و در همین حال جان هزاران هزار نفرشون رو هم گرفتند.

و داستان اینه غربیها و اروپاییها قرار نیست هیچوقت سیر بشن ( چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور) که از قضا چشم اینا انگار فقط با خاک گور پر میشه چون عملیات وحشیانه تصاحب زمین توسط این ها  همچنان ادامه داره، اینها تا کل دنیا رو مال خودشون نکنن دست از سر ملتها بر نمیدارند مثل اتفاقاتی که همین الان بر سر تصاحب زمینهای فلسطین شاهدش هستیم.😭
و اینها نه به هم نوع خودشون رحم میکنند نه به حیوانات نه به معادن و جنگلها، غارتگر به معنای واقعی کلمه 😢
در مقابل اینها تنها یک راه داریم فقط قویتر باشیم و هیچوقت هیچوقت هیچوقت بهشون اعتماد نکنیم. اینها در طول تاریخ حتی یک قول و وعده ندادند که پایبندش باشن .

این کتاب بیشتر به رفتاری که سفیدها با سرخ پوستان (ساکنان اصلی آمریکای امروزی) داشتند پرداخت و خشونت این کتاب هم خیلی زیاد بود. جنایتهاشون واقعا وحشتناکه 😭

جمله ای از کتاب:
همه سرخپوست های بزرگسال را بکشید و بچه ها را به عنوان برده بفروشید تا هزینه کشتن پدرانشان جبران شود.

از تمام مساحت آمریکا (۹۸۲۶۶۳۰) فقط ۲۲۰۰۰ کیلومترمربع آن در اختیار سرخپوست ها قرار داشت و اکنون نیز به سرخپوست ها (صاحبان  اصلی تمام این زمینها) تعلق دارد.
      

13

        سلام و نور

راسلاس ، شاهزاده ای که ملول از زندگی شاد و بی دردسر و بدون رنج و هیجان روزمره است به دنبال راهی برای فرار از مکان امنش و رفتن به دنیای پر ماجرا و دیدن زندگیهای مختلف و کشف اسرار جهان است، ایملاکی که جهان را دیده و آگاهیهایی کسب کرده را پیدا می کند و به کمک او راهی برای فرار درست می کنند . در این حین خواهری که او را از همه بیشتر دوست دارد از کار او با خبر می شود و میخواهد همراهشان از آن محل خارج شود. در نهایت راسلاس ، خواهرش ،ایملاک و چند ندیمه به همراه مقداری جواهرات برای خرج راه از حبشه (همان بهشت داستان ) خارج می شوند و پا به دنیای پر ماجرای خارج از دنیای امن خود می گذارند و پس از سفری پر چالش و گفت و گوهایی فلسفی با دانشمندان و حکما  در باب دست یابی به خوشبختی حقیقی درنهایت تصمیم میگیرند که به حبشه باز گردند. 

راسلاس شاید حکایت آشنای آدم و حواست ، حکایت تمام انسانهاکه به دلیل حس ماجراجویی و  کسب دانش و فهم راههای خوشبختی حقیقی خواستند از بهشت امن  خود پا روی زمین پر ماجرا و پر دردسر بگذارند و پس از گذر از رنجها و ماجراجوییها و گشتنها و یادگرفتنها ، در نهایت،  زندگی در همان بهشت امن را برگزیدند .

انا لله و انا الیه راجعون 

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک 
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

کتاب، داستانیست کوتاه و فلسفی در باب کشف حقیقت زندگی آرام و خوشبختیی که انسان همیشه در آرزوی آن است  و شاید پس از تحقیق و رنج بسیار در نهایت به این نتیجه میرسد که خوشبختی حقیقی در زندگی پویا و فعال ، ارتباط و معاشرت با انسانهای هم فکر و همدل، دوری از خطا و اشتباهی که باعث آسیب به انسانهای دیگر و خود می شود و دوری از لذتهای ناباب در سایه ی ایمان به خدا و جهان بعد از مرگ  است . در واقع همان چیزی که از اول هم آن را میداند(راسلاس  به نمایندگی از تمام انسانهای جویای خوشبختی حقیقی در اول کتاب توضیحی برای خوشبختی حقیقی ارائه می دهد که همین توضیح در آخر کتاب حین یک گفت و گوی فلسفی  و پس از جستجوهای فرآوان و پر دردسر دوباره بیان می شود.)   اما چرا انسان برای فهم آنچه که می داند  میخواهد تن به رنج بدهد، الله اعلم.

همیشه برایم سوال است که چرا آدمها فقط نمیپذیرند و خود را راحت نمیکنند. چرا حقیقت وجود روح ، ماهیتی که خدا برای روح توضیح داده، راههایی که خدا برای زندگی امن و راحت توسط پیامبرانش در اختیارش گذاشته را نمی پذیرد و خود را راحت نمیکند ؟ چرا انقدر رنج را به خود و دیگران تحمیل می کند؟ چرا انقدر خودخواهی ؟ و چراهایی دیگر .و جواب همان است که خداوند متعال بارها در قرآن به صراحت بیان کرده، دنیا پرستی و دنیا طلبی انسان ها 
کاش انسان به جای کنکاش در ماهیت روح و حقیقت وجود جهان بعد از مرگ و ... به دنبال فهم دنیا طلبی خود و جلوگیری از طغیان خود در مقابل خالقش بود شاید اینگونه دنیا محل بهتری برای زندگی همه انسانها می شد.
      

17

        سلام و نور بر شما

_جملاتی از کتاب
مادر می گوید خیال بزرگ ترین موهبت هر انسانی است. آن بیرون آدم ها عاشق می شوند، اما عشق شان می گذارد می رود. ثروتمند می شوند اما ثروت شان یک شبه به باد می رود. آدم ها یکدیگر را به توهم ساختن جهانی بهتر می کشند، اما جهان به هیچ وجه بهتر نمی شود. در جهان خیال اما می توان صاحب ابدی همه چیز شد. می توان هر چیزی را به دلخواه ساخت. در جهان خیال هر انتخاب امکانی دیگر را منتفی نمی کند. اینجا جهان بدون مرز و دود و خون و تلخی است. می توان همه چیز را یک جا داشت. 


فضای کتاب سرد است، حال روزهای زمستانی با هوای گرفته دارد، درختها خشکند و هیچ برگی رویشان نیست.
راوی داستان دختری نابیناست که در کودکی در اثر حادثه ای بینایی خود را از دست داده، او که همراه مادرش در یک خانه ی ویلایی قدیمی در دروازه دولت  تهران  در انزوا ، به دور از هیچ گونه ارتباطی با انسانها زندگی میکند تمام تعاریف و توصیفاتش محدود میشود به خواص گیاهان دارویی ، فضای خانه ، حالات وحرکات و حرفهای مادرش ، کتابهایی که گاهی مادر برایش میخواند که مهمترینشان کتاب قانون بو علی سیناست و  تفکرات و اعمال  عجیب و غریب و بیمار خودش .

کتاب واقعا داستان متفاوتی داشت، پایانشم خیلی مریض و کمی ترسناک  بودو در کل تجربه ی جالبی بود .
      

22

        سلام و نور
همین اول کاری بگم اصلا کتاب نثر روانی نداره ،  خوندن بخش تاریخیش که مربوط به دوران ساسانیان هستش واقعا سخته و پر از تکرار مطالب به شدت خسته کننده  ، افسانه و داستانهای اساطیری از اول تا اخر کتاب  وجود دارند حتی بخشهای تاریخی کتاب مخلوطی از واقعیت و افسانه است تازه واقعی بودنشم پنجاه پنجاهه و فکر میکنم شاهنامه بیشتر به خاطر صنعتهای شعری که درش به کار رفته ارزشمند و نامیه. 

بخشهایی که مربوط به خود فردوسی و زمانه اش بود رو واقعا دوست داشتم . چقدر دلم به درد اومد از برخوردی که سلطان محمود و اطرافیانش با این استاد ادب کردند . 

نمیدونم خوندن خود شاهنامه شیرینه یا به همین سختیه ولی فعلا اصلا دلم نمیخواد برم سمتش .

شاهرخ مسکوب  درسهایی در باب شناساندن شاهنامه دارند که خیلی جالبه تو تلگرام سرچ کنید میاد ، اگر به شاهنامه علاقه دارید حتما بشنوید، ایشون  نتیجه سالها تحقیق و مطالعه شون رو در این درسها در اختیار مخاطب میگذارند که خیلی خیلی ارزشمنده.

خلاصه که نمیگم کتاب ارزش خوندن نداره صد البته که به فهم شاهنامه کمک میکنه ولی پوست منو که کند تا تمام شد امید که شما با خوندنش لذت ببرید .
      

13

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.