معرفی کتاب روح الله؛ روایت مستند زندگی امام خمینی اثر هادی حکیمیان

روح الله؛ روایت مستند زندگی امام خمینی

روح الله؛ روایت مستند زندگی امام خمینی

4.5
46 نفر |
25 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

38

خوانده‌ام

56

خواهم خواند

102

شابک
9786226936927
تعداد صفحات
415
تاریخ انتشار
1401/11/7

توضیحات

کتاب روح الله؛ روایت مستند زندگی امام خمینی، نویسنده هادی حکیمیان.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به روح الله؛ روایت مستند زندگی امام خمینی

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به روح الله؛ روایت مستند زندگی امام خمینی

نمایش همه

13

پست‌های مرتبط به روح الله؛ روایت مستند زندگی امام خمینی

یادداشت‌ها

          از میزان خفن بودن این کتاب همینو بگم که بعد از تموم شدنش با چشمای گریون، عکس امام رو نگاه می‌کردم و قربون صدقشون میرفتم!
چقدر یه آدم میتونه خفن باشه! 
حتما بخونید، ببینید چه کسانی می‌تونن انقلاب کنن! میتونن براندازی کنن! 
در مقابل یکی از استعمارگران قدرتمند دنیا اینجوری بایستن.
۱۵ سال از یک کشور دیگه مردمشون رو رهبری کردن و این رهبری از راه دور منجر به احیای حکومت اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال شد.
اینا چیزایی هست فراتر از تصور ما!
پاسخ به این سوال که چرا انقلاب کردین؟ واضح در این کتاب با تکیه خط به خط به اسناد معتبر داخلی و خارجی، داده شده.
درباره لزوم حکومت اسلامی، پیروی از امام و رهبر جامعه و ایستادگی در مقابل بیگانه و استقلال ازش به طور کامل توضیح داده شده.
اگه فقط اهل رمان خوندنید و فکر می‌کنید نمیتونید کتاب مستند بخونید حتما پیشنهاد می‌کنم به این کتاب فرصت بدید چون به شدت قلمْ جذب کنندست و روایتْ غیر خطی و پر از هیجانه.
عاشق این کتاب شدم و دوباره و دوباره عاشق امام و انقلابش؛ کاش دیده بودمشون...♡
        

21

          صوتیش الان تموم شد ولی قطعا در اولین فرصت کتابش رو هم می‌خرم چون مرجع خوبیه و با ادبیات نسبتا ساده برای نوجوون‌های آینده خونه‌مون مناسبه. روخوانی آقای یامین‌پور هم خوب بود و آدم رو خسته نمی‌کرد. صوتی این کتاب در برنامه‌های نوار و طاقچه موجوده.

و اما درباره خود کتاب،
طبق گفته نویسنده، هدف این بوده تاریخ رو به زبانی متفاوت و داستانی برای مخاطب بگه تا جذاب‌تر بشه.
آیا موفق بوده؟ به نظرم نه. نتونسته یا کاملا نخواسته یا هر دلیل دیگه، در هر حال شما با داستانی تاریخی روبه‌رو نیستید. بلکه با کتابی تاریخی مواجه میشین که ترتیب روایت خوب و به‌قاعده‌ای داره، بعضی رویدادهای تاریخی رو با توصیف و صحنه‌سازی داستانی به تصویر کشیده و در فصل‌هایی هم چند شخصیت خیالی اضافه کرده و به بهانه اونها در وقایع مهمی مثل اعتراض‌ها و اعتصاب‌ها دست شما رو گرفته و در زمان و مکان ۴۲ تا ۵۷ چرخونده. اگر نخوایم مته به خشخاش بذاریم که چرا پس حرف اول کتاب عملی نشده، به نظرم همین هم قابل قبوله. 

از همون منظر داستانی، خودم اون فصل گسیل جمعیت از تهران به قم برای تشییع آیت‌الله بروجردی رو خیلی دوست داشتم و صحنه‌ای به شدت قوی بود.

خوبی و جذابیت کتاب این بود که امام و فعالیت‌ها و اقداماتش رو از زوایای مختلف و از زبان راویان متنوع نشون داده بود. اگرچه توی دو فصل آخر کمی به سمت توصیف‌ها و اظهارنظرهای شخصی رفته بود و از اون استقلال روایتش کم شده بود اما کلیت کار تونسته بود زاویه دید جدید و متفاوتی برای خواننده ایجاد کنه؛ حتی برای خواننده‌ای که امام رو درک کرده یا درباره‌ش زیاد خونده.
بعضی مطالبش هم برام کاملا جدید بود و نمی‌دونم تا به حال کسی بهش نپرداخته بود یا من اون طور که باید مطالعه نداشتم.

تو فصل آخر مقایسه‌ای بین شاه و امام کرده بود که باید بگم تا به حال اینطور و از این زوایه بهش نگاه نکرده بودم. مقایسه‌ای که از سطح و شعار فراتر رفته بود و دیدگاهی نقادانه و عمیق‌تر به دو متولی کشور داشت.

حرف آخر، حسرت همیشگی من برای انقلابی به این باشکوهیه که این چنین به خطا و انحراف رفت. اگر سیمای زیبای قدرت مسئولین رو اونطور مسحور نمی‌کرد که به قول شهید مدنی ترنج در دست خودشون رو ببازن چقدر شرایطمون متفاوت می‌شد و چشم و چراغ تاریخ و جهان و اسلام و بشریت می‌شدیم. در موارد زیادی از کتاب و به خصوص در بازخوانی سخنرانی‌های امام خطاب به محمدرضا پهلوی و افرادش می‌شد به راحتی مسئولین ادوار مختلف کشور رو جای اونها گذاشت. آیا ایران برای درست شدن و برگشتن انقلابش به مسیر اصلی به خمینی دیگری نیاز داره؟ آیا اصلا فرصتی هست؟ اون هم با توجه به اینکه در آستانه جنگی آخرالزمانی با رقیبی ایدئولوژیک‌تر از خودشه؟

        

16

          پرداختن به زندگی امام خمینی رحمه الله علیه توی یه کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای کار سختی باید باشه. زندگی‌ای با اون حجم از فعالیت و جهاد و تعلیم و تربیت و …
اما فکر میکنم نویسنده خوب از پسش بر اومده. چون خودش عاشق تاریخ بوده و به همین خاطر تاریخ وقایع رو به طرز دوست داشتنی و جالبی نقل کرده. 

از افراد مختلف ( از روحانی و روشنفکر ایرانی گرفته تا وزیر دربار و سفیر و خبرنگار خارجی) جملات جالبی نقل کرده 
و دست گذاشته روی قسمت‌های مغفول و کمتر شنیده شده‌ی تاریخ که از قضا خیلی به درد امروز ما هم میخوره، و با خوندنش آدم ته دلش میگه واو، چه باحال! نمی‌دونستم! ممنون که گفتی.

تاریخ کتاب هم برمیگرده به اولین فعالیت‌های سیاسی حضرت امام ره، از زمان رضا پهلوی. با تمرکز بر وقایع قبل انقلاب. و باز اینجا هم تلاش نویسنده بر بیان اطلاعات جالب تاریخیه.

مثلا نامه‌ای که سال ۱۳۳۱ به علمای یزد مینویسن که برید توی انتخاب شرکت کنید و به پسر آیت الله حائری موسس حوزه رای بدید که اگه رای نیاره خیلی بد میشه. (توجهشون به رای مردم و انتخاب اصلح حتی توی اون شرایط)
یا نامه به پاپ توی سال ۱۳۲۷ شمسی (۱۹۴۸ میلادی) بعد از تشکیل دولت اشغالگر صهیونیستی، که متن نامه رو امام نوشتن و جمعی از روحانیون و علمای اسلام امضا کردن.

نویسنده دنبال پاسخ به سه تا سوال کلی بوده و تاریخ رو هم بر همین اساس انتخاب و روایت کرده:
۱. چرا اصلا در ایران انقلاب شد؟ چه شرایطی بود مگه؟
۲. چرا این انقلاب اسلامی بود؟ چرا کمونیستی یا لیبرالیستی نبود؟
۳. چرا از اول این نهضت، آمریکا ستیزی یک اصل بود؟

اینا ابهاماتی هست که جامعه و جوان امروز هم باهاش مواجهه و خوندن این کتاب بهش کمک می‌کنه بره توی اون زمان و ببینه چه خبر بوده.

وابستگی محمدرضا پهلوی به آمریکایی ها و منافع عجیب آمریکا توی ایران رو در خلال یه سری داده تاریخی و نقل قول از خود خارجی ها مطرح می‌کنه. 
ریخت و پاش هایی که شاه مملکت از پول مردم برای خارجی ها می کرده،‌ هدایا، حقوق و مزایا و انواع امتیازاتی که به آمریکایی ها می‌داده. طوری که خودشون هم متعجب میشدن از این بلاهت و بی حساب خرج کردن‌های شاه! 
به نوعی ایران تبدیل به طعمه‌ی چرب و نرمی شده بوده که هر آمریکایی جویای مال و کار میتونسته بیاد اینجا ولو بدون شایستگی یا صلاحیت، و یک شبه پولدار بشه و هرچی دلش میخواد برداره ببره.

عمده کتاب روایت تاریخ هست، ولی چند بار اشاره ای به
یه داستان هم میشه. داستان زنی فقیر که سال ۴۲ اتفاقی داشته توی خیابون دنبال کار میگشته که به حوادث خونین قیام ۱۵ خرداد بر میخوره و به این بهانه تصویر دقیق و پر جزئیاتی از کشتار اون روز به ما میده. در ادامه هم چندباری به سرنوشت و زندگی این زن و پسرش اشاره میشه که جالبه. این بخش‌ها محض تنوع، خوبه و نشون میده چقدر قلم نویسنده توی روایت و داستان قویه.

دو فصل پایانی کتاب (کلا ۱۰ فصل داره) مربوط به بعد از انقلابه و باز اینجا هم به بخشهای جالب و مغفول اشاره میشه. از جمله حضور گروه‌های مختلف فکری از توده‌ای و کمونیستی تا مجاهدین خلق و روشنفکر‌ها، در انتخابات‌های اول انقلاب و نتایجش و رای نیاوردن‌شون و عدم مقبولیت عمومی شون نسبت به جریان اسلام گرا.

دوست دارم خلاصه بگم کدوم بخشهای کتاب برام جذاب و به یاد موندنی شد:
-خاطراتی درباره آیت الله شهید مدرس
- روایت قیام خونین ۱۵ خرداد
- شهریه دادن دست و دلبازانه امام ره به طلاب توی نجف
-خاطره نادر ابراهیمی از غول آمریکایی در موسسه ایران پژوه
-شعارهای مردم توی راهپیمایی های قبل انقلاب
-جملات امام ره درباره مردم ایران و اینکه از مردم زمان پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم بهترن 
- و …

وقتی شنیدم حضرت آقا روی این کتاب تقریظ نوشتن و قراره توی ایام رحلت امام ره منشتر بشه (ساعت ۱۰ صبح ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ قراره از این تقریظ رونمایی بشه)
و البته وقتی دیدم نسخه صوتیش با خوانش آقای وحید یامین پور تولید شده،
سریع رفتم سراغش و توی حدود دو هفته گوش دادمش.

البته اینقدر جذاب بود که کتاب چاپیش رو هم گرفتم تا دوباره گوش بدم و قسمت‌های مهمش رو علامت بزنیم و حاشیه نویسی کنم سر فرصت.

یه پیشنهاد یا شاید انتقاد پایانی هم بگم:
البته می‌دونم نویسنده می‌خواسته شکل ظاهری کتاب هم مثل متنش روان و جذاب باشه و شاید به همین خاطر پاورقی نیاورده. چون بخشهای زیادی از کتاب اسناد مختلف هست که اگر میخواست پاورقی بذاره، احتما توی هر دو سه صفحه، چندین پاورقی نیاز بود.
ولی برای اینکه من مخاطب بهتر بتونم از مطالب کتاب توی گفتگو با دیگران استفاده کنم، نیاز به ارجاعات به منابع اصلی دارم. اگر میشد این ارجاعات رو با گذاشتن شماره روی هر نقل قول یا سند تاریخی و آوردن منبع در پایان کتاب میاوردن خیلی بهتر بود و کاربردی تر برای مخاطب.

و در پایان خطاب به نویسنده!
خیلی ممنون آقای حکیمیان از این روایت جذاب از امام عزیزمان رحمه‌الله علیه
و مبارکتون باشه تقریظ حضرت آقا. ما هم خیلی ذوق داریم بدونیم آقا چی نوشتن درباره این کتاب.
        

28

          چهارصد صفحه‌ی کتاب که تمام شد نشستم و زل زدم دست‌ امامِ روی جلد کتاب روح‌الله. عجب بزرگ‌مردی خداوکیلی. 
برای منِ کم‌تاریخ خوانده، این کتاب مثل جورچین کشورِ ایران بود؛ یک تکه از جورچین آقاروح‌الله را روایت می‌کرد؛ جوانی‌اش و حوزه‌‌اش و تبعیدش و مبارزه‌اش و ایرانی که او سربلندش را دوست داشت. قطعه‌ای دیگر به درونِ اتاق‌های خصوصی شاه می‌رفت. حرف‌های درِ گوشی نزدیکان شاه را به کمک جورچین می‌آورد. برشی دیگر حرف‌های خارجی‌ها را در قالب روح‌الله جا می‌داد. اعتراف‌هایشان را در خفا، در پستو. تکه‌ای دیگر به میان مردم کوچه‌وبازار می‌رفت؛ آن‌هایی که خود انقلاب کردند. ساواکی و شاهنشاهی و انقلابی و مارکسیستی و توده‌ای در این جورچین بزرگ خط روایی داشتند؛ شخصیتی داشتند، حرف‌هایی برای گفتن داشتند. اما همه در زیر پرچم قطعه‌ی بزرگ ِجورچین بودند؛ «روح‌الله»ی که با نقشه‌ی ایرانِ بزرگِ اسلامی شناخته می‌شد.
دلم می‌خواهد یکی که کتاب را خوانده همین الآن ببینم، با هم بنشینیم ساعت‌ها چای‌کرک بنوشیم و هی درباره کتاب حرف بزنیم. گپ بزنیم. بخندیم. آه بکشیم. حسرت بخوریم. افتخار کنیم. مو به تنِ خودمان سیخ کنیم از اینکه ایرانی‌ هستیم. لایه‌های زیرین کتاب را دربیاوریم و ریزبینانه‌تر روح‌الله را ببینیم. زبانِ کتاب را نقد کنیم. از آمریکایی‌های زمان شاه بگوییم و پشتِ دست بکوییم. حادثه طبس را نقل کنیم و خدا را شکر کنیم که به معنویت ایمان داریم. از جنگی که به رهبریِ امام سربلند از آن بیرون آمدیم حرف بزنیم. جنگی که بعد ذلت‌های قاجاری‌ و پهلوی سربلند به مصاف دشمن رفتیم و سربلند بیرون آمدیم. کیف کنیم که در این تاریخ ایران به دنیا آمده‌ایم. ذوق کنیم که رهبر جدید، پیرو همان امام است. و امام هم پیرو حسین است. و حسین، مجبوب ماست. انگاری همه‌چیزی قرار است در این دنیا و آن دنیا به حسین ختم شود. روح‌الله از حسین خط می‌گرفت، ما از روح‌الله. و روح‌الله بود که به ما جرأت طوفان داد.
دلم می‌خواهد هی جار بکشم که چقدر کیف کرده‌ام از خواندن این کتاب.
        

12

مینا

مینا

1404/5/9

          این کتاب باعث شد یک سیر منظم از زندگی امام خمینی (ره) و حوادث تاریخی در ذهنم شکل بگیرد و به دو دلیل برای من ارزشمند و متمایز بود.
اول اینکه حوادث آن روزها، نه فقط از دید امام و با توجه به سخنرانی ها و رفتار ایشان، بلکه از دید افراد مختلفی مثل شاهرخ مسکوب، عبدالرحیم جعفری (بنیان‌گذار انتشارات امیرکبیر)، حسن کامشاد، سَتّاره فرمانفرماییان (خواهر نصرت‌الدوله فیروز، سیاست‌مدار)، دکتر جواد صدر (وزیر کشور پهلوی دوم)، سید حسن تقی‌زاده (وزیر مالیه پهلوی اول)، فاطمه پاکروان (همسر تیمسار پاکروان) و ...، بررسی شده  است.
بازخوانی خاطرات و مراجعه به کتاب‌ها، روایت را دنبال‌کردنی می کرد و گنجاندن بریده‌هایی از کتاب‌ها در متن، آن را از یکنواختی معمول کتاب‌های تاریخی خارج می کرد.
دوم، حدود دو فصل از کتاب به حوادث سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۰ پرداخته بود، و نقش امام و تاثیر حضور ایشان در حوزه علمیه قم در آن سال‌ها را شرح می‌ داد.
مطالعه درباره وضعیت جامعه بعد از خروج رضاشاه و انتقاد افرادی مثل کسروی از مذهب شیعه، تلاش امام خمینی برای راضی کردن آیت‌الله بروجردی برای مهاجرت دائمی به قم درسال ۱۳۲۳ ، مشکلات و درگیری‌های داخلی حوزه علمیه قم در سال ۱۳۲۸ و تلاش امام برای تشکیل هیئت مصلحین و شکست طرح اصلاحات در حوزه، برای من جذاب و مفید بود.

در آخر، فکر می‌کنم این کتاب اطلاعات زیادی از بخش‌های مهم تاریخ که کنجکاو بودم درباره‌‌اش بیشتر بدانم، به من  داد و با روایت حوادث از دید افراد مختلف، کنجکاوترم کرد.
        

3

          روحِ انقلاب در کالبد داستان: نگاهی به "روح الله" حکیمیان

کتاب «روح الله» را باید به‌حق پروژه‌ای جسورانه و ضروری دانست؛ تلاشی ارزشمند برای روایت تاریخ معاصر ایران از مسیر داستان. هادی حکیمیان*با انتخاب این قالب، سنگِ بنایی گذاشت تا پیچیدگی‌های نهضت امام خمینی(ره) برای نسل امروز ملموس‌تر  شود. همین جسارت در روایت داستانی، سزاوار تقدیرِ است.  
 
   حکیمیان با عبور از خشکیِ متون تاریخی، روایتی پویا آفریده که مخاطب را در فضای سیر تکامل انقلاب قرار می‌دهد. این اثر ثابت می‌کند داستان می‌تواند مسیرِ مستقیم‌تری به قلبِ حقیقت باشد.  
   
   حجم گسترده‌ی اسناد، خاطرات و جزئیاتِ بکاررفته، گواه سال‌ها پژوهشِ بی‌ادعااست.
 کتاب، نقش امام را  در تعامل با مردم، رنج‌ها و امیدهایشان نشان می‌دهد.  
   
   آن جمله‌ی ماندگار از صفحه‌ی ۳۵۲—  گویای رسالتِ مردمیِ قهرمان کتاب است:  
   >«ای برادران کارگر... اشک از صورت‌های آفتاب‌خورده‌شان می‌گیرند.»
   این صحنه‌ی تاثیرگذار، اولین بار نیست که امام مستضعفان را چنان صریح و برادرانه خطاب می‌کند، اما نخستین بار است که در روایتی تاریخی این‌چنین جان می‌گیرد. 

   کتاب بیشتر "امامِ انقلاب" را روایت می‌کند تا "امامِ روح الله" را. انتظار می‌رفت ابعاد شخصیتیِ عمیق‌تری  مانند سلوک عرفانی، منش خانوادگی و...  پررنگ‌تر شود.  
   
   روایت گاه از چارچوبِ زندگینامه‌ای منسجم فاصله می‌گیرد و به وقایع‌نگاریِ انقلاب تبدیل می‌شود.
 این هرچند برای علاقه‌مندان به تاریخ جذاب است، اما تشکیل تصویر جامعی از شخصیت امام را دشوار می‌کند.  

«این کتاب می‌تواند فتح بابی باشد برای نوشتن  هرچه بیشتر درباره ابعاد شخصیتی امام.»
«روح الله» پایان راه نیست، که آغازِ راهی نو است. 
این اثر ثابت کرد می‌توان تاریخ را بی‌هیبت و خشک روایت نکرد؛ حالا نوبت پژوهندگان بعدی است تا با تکیه بر این اسلوب، پرتره‌ای ملموس تر و چندبعدی‌تر از معمار کبیر انقلاب ترسیم کنند.  
        

15

سحر

سحر

1404/5/14

          یه جاهایی از صحبت‌ها و نقلِ قول‌ها بیش از پیش بهت ثابت می‌کنه که تاریخ تکرار میشه.
توی این کتاب درکنار بیشتر یاد گرفتن از آیت‌الله خمینی، دلیل دوستیِ حسرت‌السلطنه با اسرائیل رو درک کردم، اشاره‌هایی که توی کتاب به خدمات ایرانِ زمان پهلوی به اسرائیل شده رو توی کتاب دیگه‌ای نخونده بودم و برای من اطلاعات جدیدی بودن.

چرا ۳/۵؟
۱. پاورقی‌های کتاب به شدت ناقصه، برای کسی که با تاریخ انقلاب و شخصیت‌های ناشناخته قبل از انقلاب آشنایی نداره نیازه که درباره هر شخصیت حداقل چند کلمه پاورقی نوشته بشه که بدونه درباره کی صحبت میشه، صرفا اسم اون فرد نه تنها اطلاعاتی به شخص اضافه نمی‌کنه بلکه اون رو گیج می‌کنه. 
۲. محتوای کتاب بیشتر از اینکه درباره حضرت امام باشه درباره دوران زندگی ایشونه، اما امیدوارم این کتاب برای بقیه کسانی که دست به قلم هستن جسارت نوشتن از این شخصیت بزرگ رو به ارمغان بیاره.

در پایان اگر از این کتاب رو دوست‌داشتید کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» رو بخونید، بخشی از اتفاقاتی که توی این کتاب گذرا بهش پرداخته شد، توی اون کتاب مفصل توضیح‌ داده‌شده.
        

9

          بیست و ششمین کتاب صفر چهار 

این کتاب، به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه «آقاروح‌الله» به «امام خمینی» تبدیل شد. کتاب با حادثه سخنرانی عاشورای سال ۱۳۴۲ در مدرسۀ فیضیه آغاز می‌شود و بلافاصله خواننده را در التهابات سیاسی آن دوران قرار می‌دهد. حکیمیان برای ترسیم دقیق‌تر وقایع، روایت را می‌چرخاند و در فصول مختلف، حوادث را از منظر درباریان، مردم عادی و مخالفان نیز به تصویر می‌کشد تا کنش‌های سیاسی امام بهتر درک شود.
فصول ابتدایی کتاب به ریشه‌های خانوادگی، کودکی در خمین، و شکل‌گیری شخصیت سیاسی او می‌پردازد. ماجرای کشته‌شدن پدر به دست خان‌های محلی، پیگیری قصاص توسط عمه ایشان، و نخستین اقدام سیاسی روح‌الله نوجوان در امضای شکوائیه‌ای علیه حاکم خمین، همگی قطعاتی از پازلی هستند که نویسنده برای نشان دادن تکوین روحیه عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی او کنار هم می‌چیند. در ادامه، کتاب به تحصیلات ایشان در قم و اکتفا نکردن به دروس مرسوم حوزوی و پرداختن به ریاضیات، هیئت، فلسفه و عرفان اشاره می‌کند تا ابعاد فکری ایشان بهتر درو شود. در ادامه، تمرکز بر کنش‌های سیاسی امام در بزنگاه‌های تاریخی افزایش می‌یابد؛ از نقش ایشان در تثبیت مرجعیت آیت‌الله بروجردی تا نامه تند به پاپ دربارۀ تشکیل دولت اسرائیل، و سپس مخالفت‌های سرسختانه با نفوذ آمریکا و تصویب قانون کاپیتولاسیون که به تبعید ایشان منجر شد. کتاب به خوبی نشان می‌دهد که چگونه رهبری امام در دوران تبعید در ترکیه و عراق تداوم یافت و در نهایت به پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ انجامید. فصول پایانی نیز به مدیریت بحران‌های دهۀ شصت، دوران جنگ، و در نهایت، مراسم تشییع ایشان اختصاص دارد.
        

3

          به نام خدای حکیم✨
کتاب به بیان زندگی و فعالیت های علمی و سیاسی امام خمینی(ره) پرداخته.
بخش جذاب کتاب وقتیه که امام(ره) رهبری این انقلاب عظیم رو بطور رسمی به عهده میگیره و دنیا را با این رهبری، دگرگون میکنه.
حال و هوای اون روزهای کشور رو در کتاب هایی دیگه مثل کتاب خاطرات شهدا؛ خونده‌ایم ولی من هر چی بیشتر از جزئیات و حال و هوای اون سالها بدونم بیشتر علاقه پیدا میکنم به فهمیدن و درک اون نیروی خدایی که باعث شد این انقلاب رقم بخوره.
بعد از جنگ تحمیلی با اسرائیل، بیشتر به خوندن تاریخ مشتاق شدم، برای شروع کتاب روح‌الله رو انتخاب کردم.
کتاب خوبی بود ولی بخاطر حجم زیادش مدت زمان طولانی به پایان رسوندنش طول کشید.
با خوندن کتاب بیشتر و عمیق تر متوجه میشیم امام(ره) چه حرکت و جریان عظیمی رو به پشتوانه خداوند و بعد از اون ملت عزیز ایران، به راه انداخت و ایران رو برای همیشه در جهان سرافراز و مقتدر کرد.

ما دهه هشتادی ها،امام(ره) را، انقلاب را، جنگ را؛ هیچکدوم رو ندیدیم و فقط شنیدم و در مستندها دیدیم ولی ان‌شاء‌الله شبیه جوان های مومن و انقلابی دهه ۵۰ و ۶۰ تا پای جان پای رهبر و انقلاب و کشورمون می‌مونیم🇮🇷✌️

🖋️۱۴۰۴/۰۵/۲۵
        

8

        کتاب خیلی خوبی بود، قبل انقلاب، زمان انقلاب و یکم بعد از انقلاب رو با بیان ساده و جذابی توضیح داده بود، اما قبل از اینکه بخونم توقع داشتم بیشتر بر زندگی فردی امام "ره" تمرکز کرده باشه تا جریانات اون زمان🫠 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

azardokht

azardokht

7 روز پیش

          زل زده ام به این ۵۰ هزار کلمه ای که می‌توانم در مورد این کتاب بنویسم.ازم برنمیاد، این همه واژه در مغزم نمی‌گنجد. ولی میلی عجیب دارم به نوشتن یک یادداشت بلند بالا و پر و پیمان.
کتاب را  تمام کرده و می‌بندم و  ناخودگاه‌ یاد فیلم های تشییع جنازه امام می‌افتم .منی که در جامعه آن روزها زندگی نکرده بودم و عمرم به بودن و بعد، رفتن امام قد  نمی‌دهد گریه ام گرفته.

در بچگیم همیشه در شمارش امام هایم  به عدد ۱۳ می‌رسیدم ،هیچوقت هم توی کتم نرفت امام خمینی امام معصوم نبود😅،حتی حالا که نگاه می‌کنم می‌بینم جا داشت مردم زمانه‌اش ازش بت هم بسازند.مشخصا این حرفم از روی تعصب و اعتقاداتم برنمی‌خیزدبلکه  اگر روح الله را ورق بزنید شما هم به این حرف من می‌رسید.این که شوخی نیست یه نفر طلبه ساده بر باورهای هزار ساله تحجر و ظلم ستیزانه و سلطنت طلبانه‌ی پادشاهی فائق آید. آن هم با دست خالی ،با مردمی که جهان سوم می‌خوانندشان ،پابرهنه بودند ،پادشاه برای انسان بودنشان ارزش قائل نبود چه رسد به رای و نظرشان...کتاب می‌گوید آیت الله،من هم همین واژه را برمی‌گزینم آیت الله علاوه بر هوش و توان بالای علمی در فقه و اصول و عرفان و فلسفه ،زمان شناس بود،و باور و شجاعت به مسیر و راهش  او را از هر رهبری متمایز کرده بوده .هر آدمی باید خوش شانس باشد در عصر یک رهبر شجاع زندگی کند یا در  جامعه ای به ارث رسیده  از تفکر آن رهبر  نفس بکشد.ممکن است تکراری بدانید مطالب روح الله  را   اما هر مسئله ای هم که به گوشتان آشنا باشد باز جزییاتی در کتاب مطرح می‌شود که به بینش شما از آن مسئله کمک بیشتری می‌کند،یک طرفه هم صحبت نمی‌شود ،در هر واقعه ای نویسنده برش هایی از صحبت های روزنامه نگاران و خبرنگاران خارجی ،مستشاران آمریکایی و غربی ،افرادی که در دربار شاه بودند ،نویسندگان ایرانی ،فعالان سیاسی و .... را در کتاب عنوان می‌کند که این بخش ها به  انسجام کتاب و واقعی بودن کتاب کمک شایانی می‌کند ،قطعا چینش خاطرات و سیر تاریخی که نویسنده رعایت می‌کند به نوبه خود جای تحسین دارد.
اما اصلی ترین مسئله روایتیست متفاوت از روح الله ،هم روح الله طلبه ،هم روح الله فعال سیاسی ،مرجع دینی، و سرآخر روح الله، رهبر دینی یک ملت ، ملتی ستم دیده  که  شخص اول مملکتش  حقیرترین بوده در عصر خود ،پادشاهی که حتی دسرهای جشن هایش را از آن سوی جهان با هواپیما به ایران می‌آورد ،که مردمش در فقر به سر می‌برند اما بودجه فاضلاب لندن را از محل درآمدهای نفتی ایران پرداخت می‌کند، شاهی غرب زده و مفلوک توجه بیگانه ،روح الله قطعا بدون ملتش رهبری اثر گذار نبود و ملت هم قطعا بدون رهبری او ملتی آزاد و مستقل نبودند.خمینی قوی بود و فروتن و شکست ناپذیر که بینش نه فقط مستضعفان عالم بلکه بینش نسلهای زیادی را تغییر  می‌هد.در جایی از کتاب می‌خوانیم شاه با تکیه بر گذشته‌های دور سعی داشت به غربی ها بقبولاند که کشور او گذشته ‌ای باشکوه داشته ،کوروش و داریوش بر سرزمین های بزرگی  حکم  می‌رانده اند و لاجرم حالا خود او نیز شایسته احترام جهانیان است.شاه برای برگرداندن شکوه از دست رفته ایرانیان سیاست دریوزگی پیش گرفته بود،همچون کسی که اعتماد به نفسش را از دست داده هر لحظه و برای تک تک اقداماتش محتاج تایید غرب بود.این روحیه خودکم بینی در مقابل غرب همچون یک بیماری مزمن تا پایان عمر او را رها نکرد روزهایی که کشورهای غربی از پذیرفتن شاهِ بیمار و تبعیدی سر باز می‌زدند.
اما آیت الله با تیز هوشی و صلابت افسانه ای ،میراثی پیچیده برای ایرانیان باقی گذاشته،او در یکی از دوران های بسیار غیر مذهبی مذهب را به قدرت رساند تا هویت اسلامی ایران را عیان کند.
او در مردمی که مورد هجوم بیگانه قرار گرفته بودند این اعتقاد را به وجود آورد که مسلمانان تنها از طریق مذهب می‌توانند به توهین و تجاوز کشورهای غربی پایان دهند.
و سرآخر کلام :
ایران نوزایی خود را در تشیع یافته بود در چهره امام حسین بود که ایران مثله شده دیده می‌شد ایران کشته شده ،سربریده اما محبوب خدا .ایران با امام خمینی از سال‌های تحقیر توسط روس‌ها و انگلیس و آمریکا عبور کرد و به مرحله‌ای بازگشت ناپذیر رسید؛و اینک،خود را در مرحله ظهور یافته .
در طول خواندن  کتاب این حس افتخار به اینکه ما به رهبری آیت الله پرچم دار جهان تشیع هستیم  مرا رها نکرد.
به تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴
۲:۰۰بامداد
        

31