یادداشت مهدی باقری
1404/5/18
بیست و ششمین کتاب صفر چهار این کتاب، به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه «آقاروحالله» به «امام خمینی» تبدیل شد. کتاب با حادثه سخنرانی عاشورای سال ۱۳۴۲ در مدرسۀ فیضیه آغاز میشود و بلافاصله خواننده را در التهابات سیاسی آن دوران قرار میدهد. حکیمیان برای ترسیم دقیقتر وقایع، روایت را میچرخاند و در فصول مختلف، حوادث را از منظر درباریان، مردم عادی و مخالفان نیز به تصویر میکشد تا کنشهای سیاسی امام بهتر درک شود. فصول ابتدایی کتاب به ریشههای خانوادگی، کودکی در خمین، و شکلگیری شخصیت سیاسی او میپردازد. ماجرای کشتهشدن پدر به دست خانهای محلی، پیگیری قصاص توسط عمه ایشان، و نخستین اقدام سیاسی روحالله نوجوان در امضای شکوائیهای علیه حاکم خمین، همگی قطعاتی از پازلی هستند که نویسنده برای نشان دادن تکوین روحیه عدالتخواهی و ظلمستیزی او کنار هم میچیند. در ادامه، کتاب به تحصیلات ایشان در قم و اکتفا نکردن به دروس مرسوم حوزوی و پرداختن به ریاضیات، هیئت، فلسفه و عرفان اشاره میکند تا ابعاد فکری ایشان بهتر درو شود. در ادامه، تمرکز بر کنشهای سیاسی امام در بزنگاههای تاریخی افزایش مییابد؛ از نقش ایشان در تثبیت مرجعیت آیتالله بروجردی تا نامه تند به پاپ دربارۀ تشکیل دولت اسرائیل، و سپس مخالفتهای سرسختانه با نفوذ آمریکا و تصویب قانون کاپیتولاسیون که به تبعید ایشان منجر شد. کتاب به خوبی نشان میدهد که چگونه رهبری امام در دوران تبعید در ترکیه و عراق تداوم یافت و در نهایت به پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ انجامید. فصول پایانی نیز به مدیریت بحرانهای دهۀ شصت، دوران جنگ، و در نهایت، مراسم تشییع ایشان اختصاص دارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.