آمنه رضوی
یادداشتها
نمایش همهباشگاهها
این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.
چالشها
بریدههای کتاب
نمایش همهفعالیتها
1
0
1
3
4
6
5
7
توبه از «از رنجی که میبریم»: ب: به این عنوان آیا این احساس بیگانگی - اینکه حتماً يك آدم توی داستان باشه که ناظر قضایاست - آگاهانه بوده ؟ آل احمد: نه . نمی تونم بگم که در هیچکدوم از اینا فوت و فن آگاهانه بوده . یعنی معتقدم که اگه فوت و فن آگاهانه باشه -دیده ام در آثار خودم تجربهای کردم - ریدمون میشه . « از رنجی که میبریم» ، اینطوره . تنها کتابی که شاید من اجازه نمیدم تجدید چاپ بشه . آقای آغداشلو! « از رنجی که میبریم» . یعنی میتونم در همین جا حق طبع این کتاب رو یعنی تمام حقوق مؤلفش رو - واگذار کنم به هر کدوم از آقایون محترم. جدن عرض میکنم. اونجا من گرفتاری خاصی دارم . یعنی میخوام ادبیات سوسیالیست رئالیست بسازم . خوب دیگه . ریدمون شده .
13
9
62
8
اونجایی که پرسید شغلتون چیه؟ گفت نجیب زاده 😂😂خیلی خندیدم یاد آقازاده ها افتادم! 🫠🫠ولی چقدررر مجازات هاشون وحشتناک بوده
15
2
10
6
2
11
41
پایان حدیث ششم، در باب حب دنیا... چقدر این بخش رو دوست داشتم... اصلا قلب آدم با خوندنش یه طوری میشه... حدیث اصلی: «كسى كه صبح و شام كند در حالی که دنيا بزرگترين همّ او باشد، قرار دهد خدا فقر را بين دو چشمش؛ و در هم كند كار او را؛ برخوردار نگردد از دنيا مگر آنچه قسمت شده است براى او. و كسى كه صبح و شام كند در صورتى كه آخرتْ بزرگترين همّ او باشد، قرار دهد خدا بىنيازى را در دل او، و گرد آورد براى او كار او را.» کلا همهش قشنگ بود، این تیکهها فقط به عنوان مثاله: «هر چه به اين عالم به نظر عظمت و محبت نگاه كنى و قلبت علاقهمند به آن شود به حسب مراتب محبت، احتياجات زياد شود و فقر در باطن و ظاهر تو نمايان شود، و امورت متشتّت و درهم شود و قلبت متزلزل و غمناك و خائف شود، و امورت بر وفق دل خواه انجام نگيرد، و آرزو و حرصت روزافزون گردد و غم و حسرت بر تو چيره شود و يأس و حيرت در دلت جايگزين گردد.» «سَمِعْتُ أبا عَبْدِاللّه - عليه السلام - يقولُ: مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْيَا، تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِثَلاَثِ خِصَالٍ: هَمٍّ لاَ يَفْنَى، وَأَمَلٍ لاَ يُدْرَكُ، وَرَجَاءٍ لاَ يُنَالُ»
27