بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

هنر ظریف بی خیالی: رویکردی نامتعارف به خوب زیستن

هنر ظریف بی خیالی: رویکردی نامتعارف به خوب زیستن

هنر ظریف بی خیالی: رویکردی نامتعارف به خوب زیستن

مارک منسون و 2 نفر دیگر
4.0
147 نفر |
48 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

47

خوانده‌ام

353

خواهم خواند

146

عمر و توانایی انسان محدودتر از آن است که بخواهد به همه چیز اهمیت بدهد. باید بی خیال خیلی چیزها شد. اما چگونه تعیین کنیم به چه چیزهایی اهمیت دهیم و بی خیال چه چیزهایی شویم؟ این کتاب تلاش می کند به پرسش هایی از این قبیل پاسخ دهد، چا که هر چه جهان پیچیده تر می شود، درک مفاهیمی مانند شادکامی به شدت سخت تر می شود.مارک منسون، نویسنده ی کتاب، تلاش می کند از طریق مواجهه ای صادقانه با ترس ها، مشکلات و انتظارات مان و همچنین با به چالش کشیدن مفاهیمی مانند شادکامی، امید و مرگ، و از خلال داستان هایی جذاب که بعضی شان از زندگی شخصی اش نشئت گرفته اند، دیدگاهی جدید به خواننده منتقل کند که همانند عینک می کند. همان طور که عینک تفاوتی در واقعیت بیرونی ایجاد نمی کند و تنها باعث می شود شما واقعیت بیرونی را بهتر ببینید، آموزه های این کتاب هم تلاشی است برای بهتر دیدن زندگی، تلاشی در جهت بیرون کشیدن معنای شادکامی از دل واقعیاتی که بعضا تلخ و دل گزا هستند. به باور منسون، انسان ها ضعیف و محدودند و رنج عنصر جدایی ناپذیر زندگی است. او ما را فرا می خواند این محدودیت ها را بشناسیم و آنها را بپذیریم.هنر ظریف بی خیالی رتبه ی نخست را در کتاب های پرفروش نشریه ی نیویورک تایمز داشته و در یک سال بیش از سه میلیون نسخه ی آن به فروش رسیده و به بیش از بیست و پنج زبان دنیا ترجمه شده است.

لیست‌های مرتبط به هنر ظریف بی خیالی: رویکردی نامتعارف به خوب زیستن

پست‌های مرتبط به هنر ظریف بی خیالی: رویکردی نامتعارف به خوب زیستن

یادداشت‌های مرتبط به هنر ظریف بی خیالی: رویکردی نامتعارف به خوب زیستن

فهیمه

1401/03/04

            یک قسمت از شیکاگو مد هست که توی اون مردی به اورژانس مراجعه می کنه و از صدای بلند قبلش شکایت می کنه. دکترها اول چندان جدی نمی گیرن و فکر می کنن ریشه ی مشکل روانیه، اما بعد از معاینه متوجه می شن اسکار تیشو مربوط به یک جراحت قبلی، دقیقا مثل یک آمپلی فایر عمل می کنه. یعنی صدای قلب مرد واقعا بلنده و هیچ درمانی هم نداره. اما یک کاری می کنن: قلب مرد رو با سونو بهش نشون می دن و می گن ببین، قلبت داره می جنگه تا تو رو زنده نگه داره تا با این صدا آشتی بدنش.
منسن هم تقریبا چنین کاری می کنه. به جای اینکه مثل کتاب های خودیاری دیگه، راه حل رهایی از رنج و مشکلاتو نشون بده، میگه زندگی تماما رنجه و قرار هم نیست جز این باشه. پر از مشکله و هر راه حلی هم بعدا تبدیل به مشکل جدیدی می شه. رنج ها و مشکلات "بد" نیستن، زندگی همینه. منتها نکته ای که وجود داره اینه که ما تا حدی می تونیم رنج ها و مشکلاتمون رو انتخاب کنیم. می تونیم دغدغه هامون رو انتخاب کنیم و باید انتخاب کنیم. چون نمی تونیم دغدغه ی همه چیز رو داشته باشیم. 
در ادامه هم میگه ما باید بدونیم که خیلی چیزها رو نمی دونیم و این بد نیست. باید بدونیم که ما خاص نیستیم، تافته ی جدا بافته نیستیم. نه خودمون خاصیم و نه مشکلاتمون... و خیلی چیزهای تقریبا بدیهی دیگه :)
من هم از لحن نویسنده لذت بردم و هم از ترجمه ی خوب میلاد بشیری و پیشنهاد می کنم امتحانش کنید.

+ خیلی ها از لحن نویسنده خوششون نیومده به خاطر فحش های زیادی که داده! در ترجمه که فحش ها انگشت شمار بودن :)
++ عنوان "هنر ظریف رهایی از دغدغه ها" مناسب دو سه فصل اول کتابه. این کتاب راهنمای خوب زندگی کردنه بیشتر. احتمالا نویسنده با اون فحشی که در عنوان داده، صرفا قصد جلب توجه داشته :)
+++ یک مقدار پشیمونم که الان خوندمش. موقعی بخونیدنش که وقتتون باز باشه، بتونید تو یکی دو روز جمعش کنید. من ده روز طولش دادم و پشیمونم. احتمالا یک بار دیگه می خونمش.
          
                صرفا در کتاب ما را به عنوان خواننده  در هم میکوبد و حرف های نویسنده کمی از حد نیاز تجاوز می‌کند .
کاش کمی ملایم تر بود تا قابل استفاده تر باشد.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.