منم با نظر بقیه درباره سریع چاپ شدن این کتاب، چیزی نداشتن، کم بودن و... موافقم ولی خیلی که فکر می‌کنم می‌بینم سال‌های بعد ما به این روایت‌های مکتوب قطعا نیاز خواهیم داشت و از این نظر نوشتنش و منتشر شدنش بهتر از نشدن است.


این هفته سه پادکست گوش دادم ، یه کتاب خوندم و یه ارائه گوش دادم (و با همه به مقدار کافی گریه کردم) که همه‌شون با جنگ دوازده روزه مرتبط بودن. این تقارن برای خودم جالب بود. 
      

        کتاب رو اردیبهشت ماه در راه مشهد شروع کردم و گوله گوله باهاش اشک ریختم. 
واقعا بهم چسبید:))))
 بالاخره دیروز که برق رفته بود دلم اومد و تمومش کردم  و روایت آخر واقعا به یاد ماندنی بود. 
ممنون از اطراف و بهاره عزیزم که این کتاب رو بهم عیدی داد:) 
      

        پنجشنبه 9 مرداد 04 در حوض نقره باملند بلند بلند این رو با هم خوندیم:)
      

        پنجشنبه 9 خرداد 04 در حوض نقره باملند بلند بلند این رو با هم خوندیم:)
      

        پنجشنبه 9 خرداد 04 در حوض نقره باملند بلند بلند این رو با هم خوندیم:)
      

        کتابی که برای مصطفی خوندم و خیلی دوسش داره:)
      

        امروز 1.30 وقتی برق رفته بود خوندم و بقیه‌اش رو هم صوتی در حال جمع کردن کشوهایم گوش دادم...و تمام شد.
الان چیزی ندارم بگم.
کتاب جالب بود و کمی هم اعصاب‌خردکن :)))

      

        یه کتاب کمیک که مناسب سن دبستان بود.
با بچه‌ها می‌تونید درباره آرزو‌هاشون صحبت کنید. 
      

        اولیور جفرز همیشه جوابه:) 
      

        این کتاب شامل دو تا داستان کوتاه از سامبراست، نویسنده اهل شیلی. 
داستان اول، بنسای، رو بیشتر دوست داشتم. داستان اول قصه‌ی عاشقانه‌ایه که آخرش تلخه و داستان دوم که حتی می‌شه گفت یه مموآر یا جستار بود، روزنوشت‌های یک فرد سیگاری بود که در دوره‌ی ترک بود... حالا نمی‌دونیم این نوشته‌ها برای خود نویسنده بود یا داستان بود.

در کل ساده و خوش‌خوان بود.
ترجمه‌اش خیلی خوب بود
 و کلا از خوندنش پشیمون نیستم.
امتیاز 3.5از5

      

        خیلی مججوعه جالبی بود 😍
کتاب خیلی خوبیه برای اینکه بچه‌ها با نقاش‌های بزرگ و کارهای هنری آشنا بشن. 

به خاطر اینکه مونه بود، جلد سخت و باکیفیت بود، ارزون هم بود، خریدمش:) 20تیر04


کلا مونه خوبه تو خونه باشه دیگه، آدم ببینه دلش باز بشه... 
      

        از اونا که عاشقش شدم و خریدمش:)))



کتابفروشی قریب. 20 تیر 404
      

        جواب خوبی بود... ساده... روشن... واقعی. 
      

        خیلی بامزه بود.
برای بچه‌هایی که خیلی به گوشی و تبلت معتادن می‌تونه جالب باشه. 
      

        نمی‌دونم چیشد که بالاخره شب‌های روشن رو خوندم! 
به‌هرحال بالاخره خوندمش و می‌تونم "شب‌های روشن نخوانده" از دنیا نرم :)

یک داستان عاشقانه، ساده و روان بود و آخرش غمگینم کرد.

همین.