بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

سیر عشق

سیر عشق

سیر عشق

آلن دوباتن و 1 نفر دیگر
3.9
48 نفر |
21 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

18

خوانده‌ام

82

خواهم خواند

71

این که سال های سال به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کنیم به چه معناست؟ در مهمانی ها و موقع صرف چای، دوستان ربیع و کرستن همیشه از آن ها سوالی مشابه می پرسند: چطور با هم آشنا شدید؟ پاسخ این پرسش ساده است، داستان قشنگی است که هردویشان دوست دارند تعریف کنند. اما این داستان بخش دومی هم داردو آن پاسخ پرسشی است که دوستانشان هیچ گاه از آنان نمی پرسند: بعدش چه شد؟ ربیع و کرستن یکدیگر را می یابند، دلباخته هم می شوند و با هم ازدواج می کنند. به زعم جامعه، این پایان داستان است. اما در حقیقت، تازه آغاز داستان است. این کتاب داستان یک ازدواج است؛ از نخستین لحظات شور انگیز گرفته تا لذت ها و هراس های تعهد راستین و مشکلات عمیقی که آرام آرام در زندگی مشترک سربرمی آورند. داستان و روابط امروزی است و شیوه بقای این روابط. سیر عشق بازگشت دلپذیر آلن دوباتن است به رمان، بعد از گذشت و بیست و اندی سال از نخستین رمانش جستارهایی در باب عشق.

لیست‌های مرتبط به سیر عشق

پست‌های مرتبط به سیر عشق

یادداشت‌های مرتبط به سیر عشق

امیرمهدی

6 روز پیش

            چیه این عشق؟!
 افلاطون فکر میکرد یه اتحاد دوبارست! یا همون نیمه گمشده معروف ، دو نیمه ای که باهم به قدری قدرتمند بودن که خدایان از ترسشون به دو تا جنس تقسیمشون کرده و از هم جداشون کردن و این دو تا نیمه تمام عمرشون دنبال اون یکین تا بالاخره معجزه اتفاق بیفته!!
شوپنهاور نظر دیگه ای داشت!! و فکر میکرد عشق فقط یه دامه! یه دامی که طبیعت فقط و صرفا واسه تولید مثل گسترده و چیزی جز تباهی هردوتاشون به دنبال نداره. 
واقیتش نه اونقدر خوشبینم که به افسانه نیمه گمشده معتقد باشم و یافتن اون نیمه رو به معنی خوشبختی بی بر و بگشت تفسیر کنم و نه هنوز اونقدر بدبینم که صرفا یه غریزه تکاملی بدونمش که بعد تامین شدنش اون شور و شوقه هم از بین میره و تمام..... به نظرم عشق یه انتخابه! یا همونطور که مانیکا میگفت ، عشق این دنیایی ، دو نفریه که همو دیدن و انتخاب کردن ، عاشق شدن و بسیارر سخت تلاش کردن تا رابطشونو باهم بسازن!!

این کتاب یه داستانه!! داستانی ز شروع آتشین عشق  ؛ اما برخلاف اکثر داستانای پریان هالیوودیمون ، داستانو یکوچولو ادامه میده  تا....... ( حافظ میگه : که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها!) ( بقیش با خودتون دیگه :) )  
          
            وقتی خواندن کتاب سیر عشق رو تموم کردم، اونقدری پرانرژی و شگفت‌زده بودم که دوست داشتم سریعا یک یادداشت بلند بالا در مدحش بنویسم و خوندنش رو به همه‌ی دوستان و آشنایان و... توصیه کنم و راجع بهش با کسانی که حرفم رو در مورد کتاب‌ها می‌فهمند حرف بزنم. زمان به سرعت گذشت و یک هفته از تموم کردن کتاب و ارتباط کمتر با اون گذشت تا این که این چند روز اخیر اصلا وقت نکردم سری بهش بزنم. حالا دیگه اون حجم از اشتیاق رو نسبت بهش ندارم و نگاه نقادانه‌ای نسبت بهش پیدا کردم. برای همین هم انقدر نوشتن راجع بهش رو به تاخیر انداختم تا یک کم از میزان احساساتم کمتر بشه و بتونم راجع بهش با دید باز بنویسم.
کتاب صوتی سیرِ عشق، با صدای آقای آرمان سلطان‌زاده رو من از روی قسمت نظرات مردم در اپلیکیشن فیدیبو خریدم و خب از خریدم هم راضی بودم. هر زمان که بیکار می‌شدم پلی می‌کردم و غرق در لذت می‌شدم و اونقدری به نظرم خوب اومد که بخوام خوندنش رو هم در کنار شنیدن شروع کنم و قسمت‌های قشنگش رو در کانال کتاب‌خوانیم به اشتراک بذارم.
بنظرم بهترین قسمت کتاب و جایی که منو خیلی به فکر فرو برد و خوشم اومد قسمتی بود که نویسنده می‌گفت: " نباید رابطمون رو بر اساس اون چیزی که هنر به ما نشون میده پی‌ریزی کنیم وگرنه تهش به عدم رضایت از زندگی می‌رسیم و در انتها راه چاره‌ای جز طلاق و گشتن مجدد دنبال فرد مورد نظرمون که عاشقمون باشه پیدا نمی‌کنیم."
نظر کلی‌ام در مورد کتاب خوب بود و خودم دوستش داشتم و توصیه به خوندنش می‌کنم ولی مثل هر کتاب دیگه‌ای اگه شروع به خوندنش می‌کنین لطفا با دید نقادانه جلو برید. بهرحال نویسنده‌ی این کتاب یک فرد خارجیه و تفاوت فرهنگ هم بین ایرانیا و غیر ایرانیا -فرقی نمی‌کنه کجا- زیاده.
امیدوارم بخونین و از خوندنش لذت ببرید.
          
            ▫️آیا ازدواج کرده اید؟!

▪️آیا اختلافاتی که پس از ازدواج میان شما و همسرتان رخ نمایی کرد، برایتان غیرمنتظره و حتی شوکه آور بودند؟ 

▫️آیا تا سالها پس از ازدواج با خودتان فکر می‌کردید بی کار بودم خودم رو تو هچل انداختم؟! 😆

▪️آیا تمام عمر گول رمان‌ها و فیلم‌هایی را خورده بودید که آخرش میگفتند  «این دو جوان به هم رسیدند و پس از آن سالها با خوشبختی در کنار هم زیستند»؟

▫️ آیا تا قبل از ازدواج عشق  «آسان مینمود» و بعد از چند روز از عروسی تان بخش  «ولی افتاد مشکلها» مانند یک سیلی آبدار به گوشتان نواخته شد؟!

نگران نباشید!
شما تنها نیستید!

همه‌ی زن و شوهرهای دنیا تا مدتها بعد از رفتن زیر یک سقف، همین حال و روز شما داشته اند.

باور نمی‌کنید؟!

سیر عشق را بخوانید تا ببینید گرفتاری‌های کریستن و ربیع در آن سوی دنیا چقدر شبیه گرفتاری‌های شماست.

آلن دو باتن از آشنایی ربیع و کریستن تا میانسالی آن دو ما را همراه می‌کند، به ذهن و روان هردو سرک می‌کشد و نشان‌مان می‌دهد اینکه اختلافات فرهنگی، شخصیتی، و حتی سلیقه‌های متفاوت در امور کوچک و بزرگ در سایه‌ی عشق رنگ می‌بازند و مشکلی ایجاد نمی‌کنند، افسانه‌ای بیش نیست.

سیر عشق روایت زندگی مشترک یک زوج در دنیای مدرن است که تلاش می‌کنند در فراز و نشیب‌های کوچک و بزرگ زندگی مشترک، بنایی را که باهم ساخته‌اند حفظ کنند.

اگر متاهل هستید، خواندنش را از دست ندهید.

🔶مثل تمام آثار آلن دوباتن، از این کار هم ترجمه‌های متعددی وجود دارد. من نسخه‌ای که در عکس هست را خواندم و بد نبود. از پنج ستاره، سه تا بهش میدهم.
از بقیه ترجمه‌ها خبر ندارم.
          
            به نام او

دوباتن یکی از نویسنده‌های مورد علاقه من  است. کتابهای زیادی از او خواندم. در بین کتابهایی که خواندم تنها یکی بود که چندان به دلم ننشیت. آن‌هم «جستارهایی در باب عشق» بود چیزی که الان در ذهنم مانده این است که خیلی نگاه  مادی‌گرایانه و جنسی به قضیه عشق داشت. به‌همین‌خاطر از بین کتابهایی که از او داشتم چندان رغبتی به خواندن «سیر عشق» نداشتم تا اینکه دوست معتمد و کتابخوانی از آن تعریف کرد و من هم آن را در ساکم گذاشتم و به آباده بردم :)
خود دوباتن در جایی اشاره می‌کند که «جستارهایی در باب عشق» را در جوانی نوشته و این کتاب را در میانسالی و پس از پشت سر گذاشتن تجربه‌های بسیار. کتاب شکلی داستانی دارد. داستان آشنایی، ازدواج و زندگی ربیع و کرستن است. دوباتن در خلال تعریف داستان تک‌گویی‌هایی هم دارد تا نظر شخصی خود را بی‌واسطه با مخاطب درمیان بگذراد همان سنت قدیمی قصه‌گویی که هم در شرق و هم در غرب عالم رایج بوده است.
دوباتن در این کتاب می‌خواهد این را بگوید که عشق تنها یک دگرگونی روحی و جذب‌شدن به دیگری در یک مقطع کوتاه نیست بلکه این آغاز عشق است. عشق طولی به‌اندازه کل زندگی دو عاشق دارد.
کتاب خوبی است حتما خواندش را توصیه می کنم.